واقعا" متاسفم.
یاد تلویزیون های فارسی زبان میافتم که اون موقع که برو بیا داشتند(دهه 80) همدیگه را میکوبوندند، متهم به رابطه با ج.ا.ا میکردند، انشقاق میکردند، تا ثابت بکنند به مردم داخل ،که اونطرف هم بجز یک مشت ابله که بفکر نفع شخصی اند ، هیچ جا هیچ خبری نیست .
یاد دهه50میافتم که اگه یک پاسبان بهمون تو گفته بود یا تو گوشمون زده بود باید سینماها و مملکت را آتیش میکشیدییم و از اعدام هر صاحب منسبی لذت میبردیم.حتی اگه کسی در اواخرش میگفت که آقا این آزادی ، روزنامه ، حزب ...، اما میگفتیم که نه، دیگی که برا من نجوشه سر سگ توش بجوشه.
حالا اگه من اومدم و یک موقع که منافعم با شرکتی برابر هست مثل چاله میدونیا ازش دفاع کردم و اگه یک روز (احتمالا" بخاطر همین رفتارم انداختنم بیرون) باز مثل خزوخیلا کوبوندمش و کارای دیگه باعث بن شدنم شد(که اسنادش براحتی موجود و مردمم هالو نیستند) باید خوشحال بشم ، از نابودی اون افراد و مجموعه که بنفع شخصیم نبوده؟؟؟
د همین رفتار باعث شده که همچین وضعیتی تو دنیای غیر مجازیم داشته باشیم.
یک موقع 1400 سال پیش چون با وضع موجود موافق نیستیم میگیم دیگی که برا من نجوشه..... و باز 57 همین را میگیم و باز ......
چرا ما ایرانیا یک کار گروهی نمیخواییم انجام بدیم؟؟؟ چرا اگه کسی یک فعالیت تجاری کرد 10 تا مشابهش با حتی ضرر دادن تاسیس میشه و اون اصلیه نمیشه مثلا"هندا یا جینگجی.
القصه تی تی از سرور هم قطعه امروز ، مطلبی داشت که از مینی بوس مقام اعظم و نورپردازیش که نورانیت را رمز گشایی میکرد درج شده بود و کسی هم از تعداد زیاد کابراش تو سرش میزد که واویلا من ذوب شده در ...
این مطلب برای من و تو هم میتونه حادث بشه پس لااقل از اون قسمت فرهنگمون که موقع مرگ کسی باهاش دوست میشیم استفاده کنیم و اگه کاری از دستمون نمیاد لااقل به جسدش لگد نزنیم.