موضوع: عشق موتورم

سلام دوست عزیز
منم 6 سال پیش که می خواستم موتور بخرم همین مشکلو داشتم!
پدرم که بخاطر اوضاع رانندگیه بقیه اجازه نمی داد و می گفت خطرناکه!
مادرمم چون بابام تو جوونیش 1بار با موتور تصادف بدی کرده بود، از همون موقع کلا متور سواریو تو خونه ممنوع کرده بود!
منم هرچی اصرار میکردم که مواظبم، همیشه احتیاط می کنم، همیشه از کلاه استفاده می کنم (گواهینامه هم نداشتم) هیچکی گوش نمی داد، یا بعد از کلی خواهشو التماس می گفتن پس صبر کن گواهینامه بگیر بعد بور سراغ موتور.
اما من بازم حرفه خودمو می زدم!. . .
بلآخره منم مثله دوستان که میگن کار کن با پوله خودت بگیر، همین کارو کردم!
با پوله خودم گرفتم که بگم ماله خودمه، مسئولیتشم خودم قبول می کنم...
خلاصه برادر یکی از رفیقام یه 70 سی سی داشت که میخواست بفروشه 125 بگیره، منم رفتمو خریدم
موتور شستمو یه دستی به سرو روش کشیدم بردمش خونه!
مامانم که دید با عصابانیت گفت این چیه؟! از کجا آوردی؟!
گفتم با پوله خودم خریدم، شبا هم میزارم تو کوچه و . . .
بعدشم کمی غر زدن و تا اینکه از قیمت پرسید! قیمتو که بهش گفتم یه دفه گفت حالا نمیشد بیشتر تخفیف بگیری؟ بهم میگفتی منم میومدم چونه میزدم بیشتر برات تخفیف می گرفتم!!!!!!!!!
از تعجب شاخ در آوردم!!!
مامانم که تا قبله خریدن به شدت مخالف بود، بعدش وقتی دید من با علاقه شدید کاره خودمو کردم، با کلی سفارشو نصیحت راضی شد. . .!
ببخشید که طولانی شد!
منظور اینکه، همونطور که دیگر دوستان گفتند با صحبت کردن اونم با ملایمت و منطق و نحایتاً قرار دادن والدین در مقابل عمل انجام شده ممکنه به نتیجه برسی!
ولی همونطور که آدما همشون اخلاق و رفتار خاصه خودشونو دارن، شما هم باید با توجه به شناختی که از والدینتون داری بهترن راه حلو خودت پیدا کنی،
ما فقط طبق تجربیاتمون راهنماییت می کنیم!
امیدوارم حرفام براتون مفید واقع بشه
موفقو سلامت باشین