-
من 3-4 روز پیش با رفیقم داشتیم میرفتیم اتوبان بهشت زهرا ، رفیقم بنزین تموم کرد رفتیم پمپ بنزین خراسون داشت بنزین میزد منم 10 قدم اونور تر وایسادم تا بیاد یه دفعه یه موتور کلانتری کلاس سبز ها داشت رد میشد ، چشمش خورد به موتور من یه ترمز شدید کرد آروم آروم دنده عقب (دنده عقب پایی) اومد عقب منم یه وری نشسته بودم رو زین سوییچ هم تو جیبم موتور هم برعکس بود یعنی پشت به خیابون ، آقا تا اینو دیدم فقط یه لحظه شنیدم داره میگه مدارک ، درآوردن سوییچ و روشن کردن موتورو گرد کردن خیابون جمعا 3 ثانیه نشد گوله کردم بین ماشینا داشتم لایی کشی شدید رد میکردم نامرد تا اتوبان محلاتی دنبالم کرد ولی اتوبان شلوغ بود منم خیلی خطری رد میکردم ، مویی از بغل آینه ها رد میکردم خدارو شکر گمم کرد وگرنه اگه خلوت بود موتورش خیلی سرتر بود راحت منو میگرفت :1tongue:
در کل فکر کنم تا چند وقت دیگه به دوچرخه هم گیر بدن
-
هیچ کس نفهمیده چرا اینقدر دارن گیر می دن یه 1 2 ماهه حتی شهر ما موتور پارک بود اومد گفت واسه کیه برداشت برد
ادم اعصابش خورد میشه دوست داره پوتورش پلاک نداشته باشه تا می خوره مامورو بزنه ای انقدر منتظر این روزاهم:icon_pf _99_:
-
جدیدا سرقت موتور زیاد شده
ملت هم که همه شاخ شدن پلاک ها رو میپوشونن ...یا بر میدارن
بخاطر همین پلیس داره موتور ها رو جمع میکنه به چند دلیل
از توی اینا دزدی در میاد
فرسوده در میاد
بدون مدارک ها در میان
اونایی که پلاک بر میدارن ادم میشن
مشکل دار ها معلوم میشه
ضمنا از دست مامور فرار نکنید .... به بعدش نمیارزه یه جا .اگه گیر کنید و بهتون برسه فقط نیم ساعت کتک میخوری ..هیچ حرفی هم نمیتونی بزنی میگه سارق هستی که فرار کردی
-
من اوایل تریل احسان خریدم حول حوش 500تارفته بود مدارک نداشتم نه بیمه گواهینامه نه کارت فقط سندموتور 4بارخواستن موتوروبگیرن که 1بارموفق شدن اونم توی پارک بود دم شرکت گازتوی شیرسنگی وایساده بودم بارفیقم حرف میزدم چندمتری باموتورفاصله داشتم که سرکله مامورپیدا شداول ازجلوی ماردشدبه رفیقم گفتم مارفتیم گفت باباخطر رفع شدنگونامرد بلوارودور زد امدازپشت گفت مدارک من گفتم اگه بخوام ***زم به موتورفشارمیاد که یک دفعه این رفیق دستپاچه ما گفت مال ما خاکبرسرمثلادایش مامورکل استان بوداسمش کریمی بودفکرکنم یاروگفت سوئیچ روبده منم زرد کرده بودم زنگ زدم به بابام یادم رفته بود کجای همدانم بابام میگفت کجایی حول کرده بودم رفیقم میگفت درست میشه گفتم زنگ بزن داییت بعدنیم ساعت گفت: داییش گفته:بایدبره اعمال قانون بشه منومیگی کفری شده بودم حالم گرفته شدصبرکردم تاعموم اومد اخه چرابابای منونمیگی عمری سوزوکی250سوارشده گواهینامه نداره خلاصه فرداش رفتیم بایه بدبختی یه داستان سرهم کردیم مامورزیزبارنمیرفت میگفت گفته مال منه عموم میگفت پ نه پ..بگه مال پیشی تازه دوروز الاف شدیم نامردا شب رفته بودند باغ باموتور لاستیکاش گلی بود فقط موتورمن مونده بودداخل کلانتری
یه بارهم وانتاشون اومدن منوبگیرن ماهم زرنگی دراوردیم ازروی پله یکی پس ازدیگری رد میکردیم ول کن نبودمنم ازروی بلوارپریدم این وربلوار تخته خاکی ملت برام کف میزدن اخه هیچ موتورسواری ازدستشون توی اون روز درنرفته بود
همه روگرفته بودند ولی تایه هفته اون محله که سرراهی بود ردنمیشدم ازمسیر دورترردمیشدم خلاصه بگم ادم بدجوری موقعه فرارکردن بدنش داغ میکنه (ولی درکل خیلی حال میده مامورسوسک میشه :icon_pf _99_:)
-
امروز تو ایران زمین ایست بازرسی گذاشته بودن .... چه جور ....... منم در رفتم چه جور .......