|
|
|
سلام و درود و از اینجور حرفا
مینویسم آفرود نامه ای برای آفرود دوستان ، قربة الی لله
خب
یه جمعه آفرودی دیگه رو گذروندیم ، پر از خاطره های خوب و لحظه های دوس داشتنی
من و علی و محمد رضا و احسان
یه روز خوب
با دوستای خوب ، هوای خوب ، فقط زمین بد بود خخخخخخخخخخخ (داستان داره حالا)
خلاصه
مث همیشه چشمه خلج قرار گذاشتیم تا جمع بشیم..
صب کن ببینم
چیه؟
چرا اینجوری میخونی؟
فک میکنی هی میگم چشمه خلج چشمه خلج ، کم جاییه؟؟؟
چشاتو خوب وا کن پس
اینم یه پانارومای دهن آب بنداز و چش در آر از چشمه خلج معروف
اون وسط ، همونجا که چن تا ماشین پارک کرده ، چشمه س
سمت راست هم کمی از مشهد دیده میشه
سمت چپ هم کوه های خلجه
این از این
پس دیگه منبعد گفتم چشمه خلج اینجوری نخون
آورین
بگذریم
رسیدم سر قرار
بحله رسیدم
ینی اولین نفر
بعد از سالها تلاش و تجربه ، بدون تاخیر رسیدم
دوستان بعد از 10 دیقه ای رسیدن و دنبال من میگشتن و نمیدونستن که زیر نگاه تیز بین لنز من قرار دارن و از کوه روبرو دارم رصدشون میکنم
خلاصه رفتیم سابولیک و این حرفا که علی زنگ زد که من پنچر کردم نمیرسم ، شما برید
کلی اصرار و اینا که ما منتظر میمونیم ، برو آپارتی بیا
منتظر موندیم و چه خوب هم شد
چون کتی کلاج این اسب سیاه بشکست و علی تو راه گرفت آورد
در ابتدا مسیر خاصی مد نظر نبود ، ولی با پیشنهاد علی راه افتادیم از تو کوه ها به سمت طرقبه
در ابتدا که خیلی مسیر لذت بخشی بود و البته یه جا هم قانون شکنی کردیم و از یه منطقه ای که حق عبور نداشتیم رد شدیم
منظره هایی میدیدم که باور کردنش کمی سخت بود
همه اینا خیلی خوب و عالی بود
ولی در ادامه از دماغمون در اومد
وای
خوردیم به گل
اونم چه گلی
باتلاقی و بسیار لغزنده
زمین خوردن دیگه طبیعی شده بود
یه مسیر طولانی رو تو گل گذروندیم و عملا پدرمون در اومد و کلی هم علی رو دعاش کردیم
الان شما فک میکنی این مسیری که تو عکس معلومه ، خب میشه ازش گذشت
ولی اشتباهت دقیقا همینجاس
روش بیشتر از چند ثانیه دووم نمیاوردی
تپ میخوردی زمین
ترچیح میدادیم از حاشیه جاده بریم ، بهتر بود
خلاصه بعد از طی مسافت طولانی از پشت کوه ها ، طرقبه نمایان شد
بعدش رفتیم طرقبه واسه ناهار و کمی استراحت
بعدشم حرکت کردیم به سمت پیست کراس
البته قبلش تو راه کمی خودمون رو گرم کردیم
پرواز شوکا !
اینم خودش
بعدش رفتیم پیست و جفت موتور هارو جروندیم
انصافا من و علی کلا بیخیال موتور ها شده بودیم و آماده هرگونه فروپاشی بودیم ، فقط چیزی که مهم بود این بود که گاز بدیم و بپریم و لذت ببریم
دمش گرم
تو این مسایل خوب پایس علی
ضمنا یه یوزر جدید هم به گروهمون اضافه شد
جناب لطفی با پسر نارنجیشون -
ایشالله منبعد تو قرار ها زیارتشون میکنیم
خب
فک کردین تموم شد؟
بازم اشتباه کردین
امروز عکس کم گرفتیم
بیشتر فیلم گرفتیم
پس آماده ی تیزر جدید گروه فلات قاره باشید coming sooooooooooooooooooooooooon
لایکا بالا
فعلا یاعلی
بسيار زيبا......
لذت بردم مخصوصاً از تصاوير پاناروما
فقط با تقويم شما دو روز ديگه عيد ديگه!!!!
٢٧ اسفند يا ٢٧ بهمن!!!!!
Sent from my iPhone 5 using Tapatalk
دوستان عزيز از گزاشتن پستهاى اسپم و بى محتوى جدا خوددارى كنيد
حق با شماست
آقا پوزش می طلبیم
در اسرع وقت تصحیحش میکنیم
زمین خوردن یه جور هنره!هربار با این هنر تجربه بیشتری بدست میاری!برعکس هرچقدر کمتر ازین هنر استفاده کنی آمادگیت خیلی کمتر میشه.مثال میزنم دقت کرده باشین من از همه بیشتر زمین خوردم،علتشم خوب هم لاستیک بود،هم نمره لاستیک بود که سریعتر دور برمیداشت،هم خودم بودم،وقتی میخای بخوری زمین و میدونی چیزیت نمیشه بهتره مقاومت نکنی و راحت خودتو بخابونی زمین تا اسیب نبینی.این همه موتور رو خابوندم یه خش هم روش نیفتاده.بعد در عوض در شرایط اضطراری که داری میخوری زمین حواست جمعه که چطوری بخوری زمین چون تجربه داری. محمد جان عالی بود.دمت گرم.فقط تو تیزر سعی کن اون دهنه ها رو هم بذاری که آدرنالین خودم بره بالا....
مرسی علی جون
راستی نمیخوای آواتارت رو عوض کنی ؟
راست میگه اوتارتو عوض کن عشق روان!!!!!!!!
خب خب خب نوبت منه که آفرود نامه رو ادامه بدم.
منم چندتا عکس میزارم.
این از اون منظره عالی که واقعا حیف بود ازش عکس نگیریم.
خیلی لذت بخش بود.
واقعا جلوه جالبی تو این آفرود بود که تو مسیر 2 فصل متضاد رو دیدیم. که تو مشهد معمولا این مسئله عادیه.
خوب برسیم به خاطرات آفرودی من تو این هفته.
البته ابتدا تشکر ویژه میکنم از علی که با اینکه من پیش بینی گلی بودن مسیرا رو کرده بودم و گفتم از مسیری بریم که تو گل گیر نکنیم دوستان (علیییییییییییی) رعایت نکرد و یه تجربه سخت ولی جالب رو به ما تحمیل کرد.
پر واضحه کن من بنده تو این مسیر بهترین عملکرد رو از خودش نشون دادم و اصلا تو گل گیر نکردم. (یکی از قابلیت های فلات 250 مشکی معروف به اسب سرکش و من)
و جالب اینکه مسیر انتقامشو از علی گرفت و خودشو موتورشو حسابی از آب بندی درآورد
که تو این صحنه فرمونش آسیبکی دید.
خلاصه...
تو تصویر بعدی هم میبینید که من بنده از مسیر گرفتم. و نشون میده که فلات تو گل گیر نمییییییییییییکنننننننننن نننه.
و این تصویر رو هم تو مسیر کوچه باغ های طرقبه گرفتم.
بعد از اینجا هم که یه مسیری رو تو رودخونه رفتیم که اساسی فاز داد.
ای کاش میشد اونجا هم یه عکس بگیرم.
ولی در کل روز خیلی خوبی بود.
با اینکه به دلیل تلفات موتوری(پنچری علی و شکستن دسته کلاج من) تاخیر زیادی داشتیم و از ساعت 12 رسما آفرود رو شروع کردیم ولی همین تایم هم خیلی خوب بود.
از محمد تشکر مینمایم که با اینکه روز قبلش کسالت داشت ولی باز پاشود و اومد.
از علی عزیز هم که لطف کرد و نقش آمبولانس رو برا موتورم بازی کرد تشکر میکنم.
جالبیش اینجا بود که انگار علی امروز پنچر کرد که برا من دسته کلاج بگیره بیاره. با اینکه من بعد از پنچری اون دسته کلاج شکوندم.
ولی وقتی شنیدم علی پنچر کرده و اگه آپاراتی پیدا نکنه نمیتونه بیاد دلم غصه ناک شد که خدا رو شکر مشکل حل شد و اومد.
مث اینکه من نمیام کلا بیشتر خوش میگذره ؟!!
عالی مث همیشه
I need ADRENALIN,just like blood
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)