|
|
|
سلام
با کمی تاخیر عکسها رو میزارم (پروژه پایان ترم داشتم)
ماشالله دوستان هم خیلی مهربونن ، از دیروز عصر دیگه پشت سر هم دلشون واس ما تنگ میشد و زنگ میزدن و اس میدادن که چطوری گلم ، خوبی؟ دوربینت چطوره؟ ببوسش از طرف من
ما هم که سر پروژه ، و به خونه و اینترنت و سیستم دسترسی نداشتم ، همش شرمندشون میشدم
خیلی ماهن
همش عصر های جمعه منو می دوس دارن :|
بگذریم
دیروز خیلی قرار خوبی بود ، حیف سهیل نبود
به غایت خوش گذشت و بعد از مدتی هوا هم بسیار یار بود و رفتیم خلج گردی به یاد قدیما
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
داستانی داشتیمااا
اول من بودم و جواد و رسول لگند عزیز
بعد کم کم دوستان رسیدند
آقا مسعود بی دنده
علی شوکانژاد
اما
از شهاب خبری نبود
بعد از چندی... دیرینگ دیرینگ-بله؟-سلام محمد؟
-سلام جان؟ کجایی شهاب؟
-هه هه (صدای نفس نفس) این لامصب روشن نمیشه (منظورش سورپرایزش بود)
-خب پلن چیه؟ چه میکنی؟
-صب کن ببینم چی میشه ، خبرت میکنم :|
==========================
و ما حرکت کردیم به سمت پیست
بعد از کمی تخلیه انرژی و کسب آدرنالین کافی توسط KDX جواد جان ، رفتیم به سمت
تک درخت و قرار شد شهاب خودش بیاد اونجا
نشستیم به صرف صبحانه
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بعد از صبحانه هم کم کم شهاب رسید و حرکت کردیم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
البته بعد از کمی تعمیرات سرپایی... حرکت کردیم
اینم از سورپرایز شهاب
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
متاسفانه تو این آفرود خیلی توقف داشتیم (به شخص خاصی نمیگم ، خودمم یه صحنه پیچ رگلاژ سیم کلاچم افتاد و علاف شدن دوستان)
اگه یه طوری بشه که این توقف ها به حداقل برسه خیلی خوب میشه
خلاصه مسیر رو رفتیم و رسیدیم به همون محل معروف که کلیپ هاش هم قبلا آپ کردم... همونجا که شنا کردیم و کلی خاطره داشتیم باهاش
از این زاویه مشخص میشه که بار اول چقدر بیچارگی کشیدیم از این جا رد شدیم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
ولی خب به کمک دوستان به سرعت از اینجا رد شدیم
این همدلی خیلی خوبه ، وقتی یه نفر کمک لازم داره ، هرکی هرجا هست ، سریعا به کمکش میره
تو این عکس این قضیه "سریعا " مشخص میشه کامل
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بهرحال هرطور بود به کمک دوستان از این چلنج هم به سلامتی رد شدیم
دونه دونه موتور ها رو رد میکردیم و بعد ازاینکه میرسیدن مرحله بعد ....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
موتور بعد....
تو این عکس بالایی ، موتورم همونجوری که رو جک بود ، زیر جک کم کم گود شد و تـــپ خورد زمین نالاحت شدم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بعد از اینجا یه توقفی داشتیم و کمی با تریال شهاب سرگرم شدیم
بسی کیف داد
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
لامصب خوراک اون کارایی بود که من دوس دارم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
مرسی از آقا مسعود بابت عکس
بحله ، همینطور که گفتم
وزن بسیار کم و قدرت بالا و فرمون بزرگ و استایل بخصوص باعث میشد قدرت مانور بالایی داشته باشه آدم
ولی باز واسه پرش ، من به شخصه اینو ترجیح نمیدم ، این پایینیه رو می ترجیحم لامصب خیلی حس اعتماد میده به آدم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
خیلی نرمه و شتاب خوبی داره
فقط یه خورده مصرفش واسم در هاله ای از ابهام قرار داره ، قد تریلی میخوره بی پدر
بگذریم
رسیدیم به مقصد
و دیدیم بحله ، دوستان لطف کردن و ناهار نیاوردن .... واقعا ممنونم ازشون که به تاپیک قرار ملاقات ها توجه نمیکنن و ناهار نمیارن
مجبور شدیم برگردیم و ناهار رو تو شهر بخوریم
البته تو راه چند تا شیب هم زدیم که برندگان به شرح ذیل می باشند
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
دمش گرم لگند هم یه خورشیدی جیگری انداخته بود رو فلات و پرچم موتورش رو کشیده بود بالا
اینم اسامی بازندگان
البته علی لاستیک نداشت و عذرش رو می پذیریم ولی باقی دوستان بهتره برن و با آقای بیلی آشنا بشن
خصوصا رسول
خودتی کصافط
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
ضمنا توجه داشته باشید تو عکس بالا ، جواد میگفت راه واسه دور برداشتن و سرعت گرفتن نداره این شیب ....
شما قاضی
داره یا نداره؟
خلاصه تو مسیر برگشت بازهم یه سری شیب میب جات زدیم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
تو این عکس همه دارن اونور رو میبینن
اونور ینی اینجا
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
خداییش پروردگار شیب هاس
خیلی نازه
راحت میشه سرعت گرفت توش
چه رفت و چه برگشت
شهاب هم که هنوز تحلیه کامل نشده بود ، در یک اقدام یهویی ، کاملا تخلیه شد
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
دمش گرم
خیلی خب دیگه
خسته شدم
فعلا
یاعلی
داداش من اون روز کل هواسم به شهاب بود.
باهاش میومدم تا یه وقت تو راه نمونه بنزین کم نیاره. که اتفاقا یه بار هم دیدین که وایستادیم بنزین زد از موتورم.
بعد هم در مورد اون قهوه خونه باور کن من نشنیدم که میخواین برین اونجا.
فکر کردم همه میرین خونه.
ولی در کل میگم من همش هواسم به شهاب بود. موتورش اذیت میکرد. گفتم یه وقت تو راه نمونه.
دم پیچای چشمه هم شهاب از رو شیبا میومد من از آسفالت، این بود که یه تیکه ازش جلو افتادم تا اول شهر رفتم دیدم جا مونده دوباره برگشتم دنبالش که دیدم داره با علی میاد که دیگه با هم رفتیم.
اون وقت می گن سهیل خرافاتیه! دقیقا هر وقت من نبودم آفرود رو ترکوندین هااا، هوا توپ، جمع جمع، سورپرایز تا دلت بخواد، دشت سر سبز، مسیر دیووووانه، عکس محشر، کیف کوک، پرچم بدبخت هم که از جو خارج شد دیگه! اصلا یه چی می گم یه چی می شنوی ها
ولی خوب ایول محمد، باز دلمون به این تاپیک خوش می کنم تا سوزش اونجام رو فراموش کنم :دی
قدیما این صحنه ها رو که می دیدم یاد محمد می افتادم، با این خاطره ای که تعریف کردی، یادم باشه یاد تو هم بیافتم!
ولی عجب زیرگذری ها، آدم پیاده هم می ترسه بره پایین یهو دیدی اون پایین... :دی
امروز بالاخره تموم شد، دقیقا هم به همون مشکلی که تو گفتی بر خوردم! (کارت خوان خراب و بانک و...) اما خوب بالاخره شاخ غول شیگست و موتور ما از اسارت رها شد، صحیح و سالم مثل روز اولش بود، خوشبختانه این جیگر بابا دقیقا زیر تنها بخش مسقف پارکینگ بود، نسبتا از باد و بارون در امان مونده بود، حتی لاستیک ها پر باد بود!!! البته ناگفته نماند این مقاومت بالاش از اثرات اون آفرود پارسال هم بوده ها :دی
الان دو تا موتور خاموش دارم فردا برم سیخ بزنمشون ببینم چیکاره ن
ویرایش توسط soheilspeedart : 09-11-1391 در ساعت 12:43 قبل از ظهر
آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود...
اول سلام کنم خدمت همگی و تبریک بگم به شهاب جان و آقا جواد عزیز واسه موتورهایه جدیدشون.......... ایشالله چرخش واستون شیب بزنه فقط.....
بعدم تشکر میکنم از محمد جان که با این آفرودنامش یه حالی به همه مخصوصا من داد....(می خوندم فکر میکردم منم اونجا بودم)
در کل مرسی از همه که پرچمه مشهد و بالا نگه میدارن........../
سهیل ، وضعیت فلاتت به کجا رسید
مرسی ممدرضا جون ، ایشالله این تحریم ها شکسته بشه و شمام بیای همراه گروه
احتمالا بنزين تموم كرده خفه كرده موتوره
همیشه پای یک ایرانی درمیان است
دعا کنید دوباره موتور ژاپنی بگیرم
همین الان با فلات اومدم خونه، برقش مشکل داشت!!! حالا چه ربطی به بنزین تموم کردن داره نمی دونم! احتمالا به شوکا حسودی می کرده :دی الان که مثل مرد داره کار می کنه، تق تق تق (زدم به تخته)
مصرفشم بردم بالا که توی شیب کم نیاره، فردا هوا خوب باشه می رم کال یه تستی می کنمش
شوکا رو بگو، یه استکان بنزین ریختم توش، با سه تا هندل روشن شد! :دی حیف پول وانت، اگه می دونستم به این راحتی روشن می شه وانت نمی گرفتم، فقط باید یکم به ظاهرش برسم، توی لوازم اینا سید ارزان فروش نداریم؟!
خوب اون طرفا رود نداره که گروهی بریم اوفش کنیم؟ اگه محمدرضا نمی تونه بیاد آفرود، آفرود رو ببریم پیشش! بلکه یه پاتوق جدید هم کشف شد
ویرایش توسط soheilspeedart : 09-11-1391 در ساعت 12:50 بعد از ظهر
آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود...
انشاالله که همیشه به به خیرو خوشی سرتون جمع باشه صفا کنین
ماهم قرار بود با جواد یه افرود دونفره بریم که دیگه من واسه امتحون ارشدم میخونم شرمندش شدم انشالله بعدا جبران کنیم ولی سی ار ام میگرفتی بیشتر حال میکردم باهات
ممد چرا هر چی عکس از من میذاری یا زمین خوردم یا در حال زمین خوردنم یا دارم شادی بعد از زمین خوردن انجام میدم !!!!!!
بابا عکس از من نذاری که سنگینتره ...
تبریک به جهت آزادی شوکا به سهیل
I need ADRENALIN,just like blood
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)