به نظر شما چند تا اراذل و اوباش و چاقو کش و دزد که با موتور عملیات خفت گیری انجام میدن با "مردم" نسبتی دارن؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط فلکه زنه خسته [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
نمایش نسخه قابل چاپ
به نظر شما چند تا اراذل و اوباش و چاقو کش و دزد که با موتور عملیات خفت گیری انجام میدن با "مردم" نسبتی دارن؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط فلکه زنه خسته [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
نمی دونستم ارازل و چاقوکش ها از کشورهای خارجی و غربی برای خدشه دار کردن نام کشور و بد جلوه دادن اوضاع وارد میشن...نقل قول:
شماخیلی ساده اینقل قول:
جای دورنمیرم همین محل خودمونبچه محل خودم چون اوضاع مالیش به حد قرمزرسیده وکفاف دخل وخرجشونمیده چندوقت پیش شنیدم رفته تو محل حکیمیه طلای یک زنوازگردنش کنده ودررفته ومامورا اومده بودن ساعت 2شب ازخونش کشیدنش بیرون
ضمنن کسی ازسلاح سرداستفاده کنه اوین نمیبرنش.میبرنش قزل
دیگه به من نمیخواد بگی:6:
این جور آدما در هیچ جای دنیا به عنوان شهروندان سالم و یا به قولی لفظ عام"مردم" معرفی نمیشن. ظاهرا اولین چیزی که به زندانی های به قول شما غربی تفهیم میشه اینه که شما اینجا هستید چون توان(عرضه،لیاقت،شایستگی) زندگی در میان بقیه آدما رو ندارید و اینجا می مونید تا بتونید زندگی کردن در میان جمع و باقی شهروندان رو یاد بگیرید... این فکر بی راه و پرتی هست؟
فکر نمی کنم جایی از دنیا وجود داشته باشه که برای کسایی که با موتور خفت گیری می کنن فرش قرمز پهن کنن و یا بهشون مدال موتور سواری بدن... به نظر من تمام دنیا اونا رو آدم های ناهنجاری می دونه که به نوعی زائده ای بر جامعه هستند یا در حالت خوشبینانه عضو مریضی از پیکره جامعه، که تا جایی که بشه باید مهارشون کرد-درمانشون کرد(یا مثل زندان و به قول خودشون اندرزگاه قرنطینشون کرد) و اگر هم این عضو اونقدر مریض بود که بیم آسیب به کل جامعه ی رو داشت باید قطعش کرد! بنابر این از خارج وارد نشدن اما جزو مفاخر ما هم نیستند! قطعا اگه بخوایم به اینا " مردم" بگیم خودشون هم خندشون میگیره چون گمون نکنم وقتی توی جامعه می چرخن اگه کسی از "مردم"(مثلا یه گیم دیزاینر) شغلشون رو بپرسه اونا بگن که " بنده جزو باند زورگیری و خفت گیری موتور های گرون قیمت هستم کاری داشتید در خدمتم اینم کارت ویزیت و شماره آفیس بنده" اون یارو "مردمه" هم بگه خیلی ممنون اتفاقا پسرم برای درس برنامه ریزی آموزشیش یه تحقیق داشت حتما خدمتتون میرسه...
.....................................
قزل حصار و اوین رو شما چه خوب می دونی!:297:
آخه الان بیشتر با مدنی درگیرم کیفری از یادم رفته کی کجاس !
در مورد رفیق شما باید بگم که همونطور که خلاف ها و جرائم دسته بندی و طبقه بندی دارن خلافکار ها هم دسته بندی دارن. منم ممکنه خلاف کنم اما حسابم هم تو قانون و هم توی رویه قضایی از یک مجرم حرفه ای جداست مشکل اینه که شما می خوای امثال رفیقتون رو بذارید کنار خلافکارای حرفه ای یا برعکس... همین!
راستی منم تو آکواریوم بزرگ نشدم خیالت راحت آدم زیاد دیدم!:24:
دزد ها پس ذاتشون خرابه...
و هیچ کس به خاطر فقر و نداری دزدی نمی کنه!
عجب....
بالا گفتم تو ویرایش:11:
ایناروازمن بپرس کسایی که توی زندگیشون یه جایی کم آوردن یامشکلاتی توی بچگیاشون داشتن این کاره میشن استثناهم هست یارورسیده به گلوش میره دله دزدمیشه معتادهم که دیگه جای خودشوداره
دوست عزیزباصحبتات موافقمنقل قول:
ولی منظورمن این بودکه اوضاع گرونی وفشار روی افراد آدمارو بیشتربه این کار تحریک میکنه.مثلا اگه شما نتونی (حالاازروی شانس یابی عرضه گی یا...)نیازروزانتو بااون درآمدت تامین کنی باعث میشه تشنه ترشی و بری سمت این کارا همه که ازاون اول دزدنبودن که توی زندگیشون یا بدلیل فقربه سمت این کارا میرن.که در زمان حال خودمون میدونیم بااین گرونیامردم بیشتربه فقرنزدیک شدن.عامل اصلیه این کاراهم همین فقر هستش
خلافکار ازکجادرمیاد قطعا ازهمین مردم وجامعه درمیاد
من گفتم رفیقم:wow:!!!!!!!نقل قول:
رفیق با بچه محل خیلی خیلی حسابش فرق میکنه پس نگو رفیقت......................من منظورم چیزدیگه ای بود قصدمقایسه کردن نبود میخواستم نمونه ی فقر روبگم که یکی مثل من وشما وبقیه که سرمون تولاک خودمونه فقرچطورباعث میشه بری سمت این کارا ولی یکی خودشوکنترل میکنه یکی تواین خطانیست یکیم دیگه صبرش لبریزشده
سلام .
سمت خونه ما زیاد خفت گیری نمیشه آخه چند باری پیش اومده که خفت گیر خودش خفت شده . ولی مغازه دار ها رو زیاد اذیت می کنن این خفت گیر ها چند وقت پیش یه گروه افتاده بودن تو محل ما هر شب یه بغالی رو خالی می کردن ساعت 12 به بعد رفیق ما هم بغالی داره شبه قبلش بغالی سه چهار تا کوچه بالا تر رو زده بودن ما هم سه چهار تا شدیم فردا شبش رفتیم پیشه رفیقم خیلی جالب بود ما 5 نفر تو مغازه بودیم هر 5 تا هم گنده مونده بودیم ساعت تغریبا 12.15 بود که همه جا خلوت بود یهو دیدم از یه پرایدی 5 نفر توش بودن یه نفر اومد بیرون ریزه میزه بود اومد تو مغازه ما 4 (غیر از صاب مغازه)تا کف مغازه بودیم دیده نمی شدیم یهو تا یارو اومد تو همه با هم بلند شدیم یارو تا دید ما رو بد بخت رید .هل شده بود رفت سره یخچال یه آبمیوه کوچیک برداشت پولش رو داد رو رفت . فرداش دیدم یه بغالی7 8 تا کوچه پایین تر رو خالی کرده بودن از این مغازه رفیقه ما گذشته بود . البته یه هفته بعدش همشون رو گرفتن(با تشکر از عملکرد پلیس)