موضوع: یک اتفاق عجیب!!!!!

نباید میدادی بش
مردتیکه --- فقط خواسته موتورو ببره چون اگه پلیس بود 100 نفر هم میومدن کار خودشو میکرد
خداروشکر که موتور نبردن
یه سری هم چرخ جلوی من پنجرشده بود (6 صبح) زدم تو خاکی یه یارو با لباس عادی یه هو اومد گفت: گواهی نامه - کارت موتور. گفتم برو داداش شر درست نکن. دیدم تیزی تو جیبشه ... آقا منم تا خورد زدمش آخر سر با پاشنه پا کوبیدم تو دماغش انقدر کتک خورده بود که راحت موتور پنچرو راه انداختم رفتم
به خدا من حاضرم تو درگیری بمیرم ولی موتور (یا هر مالی) زوری به کسی ندم
همون اول باید میگفتی کارتتو ببینم بعدشم دادو بیداد میکردی اگه پایس بود میموند دزد بود در میرفت
الان یه سی جی بخر باک سفید، چسب برق 2تا خط سبز بنداز روش میشه موتور پلیس به این چیزا کفایت نکن داداش من باید مطمئن شی پلیسه، بعدم مودبانه راضیش کن، اگه نشد بگو به تو ربطی نداره تو که مامور راهنمایی رانندگی نیستی

یه کلاه دزدی 3 صفحه شد

فقط مسئله کلاه دزدی نیست... اگه اون یارو میتونست موتور و صاحابش و با جاش میدزدید .. خیلی وقته که این مدل دزدی باب شده.. اما باز هم میبینیم که طرف راحت حرف دزدک رو قبول میکنه و اعتماد میکنه... چون مردم به حقوق خودشون آگاه نیستن . کلا به مسایل حقوقی غریبن...
یه بار من و دوستمو نصفه شب توی خیابون مامور گرفت و برد پاسگاه شاهین شمالی .. شبو توی بازداشگاه صبح کردیم.. صبح مارو بردن پیش همون یارو واسه بازپرسی.. دوستم داشت باهاش صحبت میکرد که اشتب شده و ما بیگناهیم که یه کوتوله چلقوز اومد توی اتاق و نه گذاشت..نه برداشت.. دوتا چک نر و ماده خابوند تو گوش رفیقم.. که دیگه صداش در نیومد
خلاصه فهمیدن ما بیگناهیم و آزادمون کردن.. به دوستم گفتم برو شکایت کن .. گفت از چی شکایت کنم از کی شکایت کنم.. میترسید دیگه باهاشون طرف بشه
توی ایران فقط باید از پلیس بترسی..

نوشته اصلی توسط aban

یه کوتوله چلقوز اومد توی اتاق و نه گذاشت..نه برداشت.. دوتا چک نر و ماده خابوند تو گوش رفیقم.. که دیگه صداش در نیومد
خلاصه فهمیدن ما بیگناهیم و آزادمون کردن.. به دوستم گفتم برو شکایت کن .. گفت از چی شکایت کنم از کی شکایت کنم.. میترسید دیگه باهاشون طرف بشه
توی ایران فقط باید از پلیس بترسی..

نامردو باید بیرون پاسگاه گیرمیاوردین ، چاقو که نه ، بدم میاد ولی با شوکر مغزشو میپکوندین

دوستان این موضوعی که میگم ربطی به موتور نداره ولی شنیدینش خالی از لطف نی
همین پنجشنبه پیش (1391/1/10)توبانک دعوام شد زنگ زدن مامور110اومد.مامور نامرد یه دفعه دیدم سه تا چک گذاشت تو گوشم که چرا با کارمند بانک زد و خورد داشتی.منم هیچی نگفتم تا هم من هم کارمند بانک به هم رضایت دادیم ولی بعد که اومدم بیرون به چند تا از دوستام(یکیشون تو بازرسی قضات هستش یکی دیگه ریس دادسرای ....هستش نفر سوم هم تو بازرسی کل سازمان قضایی کشور کار میکنه)زنگ زدم گفتم قضیه اینجوریه.گفتن برو شکایت کن ازش.االان هم پیگیر شکایت از مامور هستم که چرا یه آرم زانتیایی زده تو گوشم اونم جلوی یه شاهد و دوربین مدار بسته بانک. حالا بزار حقش رو بزارم کف دستش که بدونه یه مامور حق بر خورد فیزیکی با مردم رو نداره اگه هم میخواد این کار رو بکنه اول طرفش رو خوب بشناس بعد هارت و پورت کنه.ادامه شکایت رو بعد از به نتیجه رسیدن براتون مینویسم.راستی با یکی دیگه از آشناهام هم صحبت کردم(نمیدونم این یکی دقیقا"سمتش چیه ولی میدونم از اون گردن کلفتای بازرسی بانک ...هستش)گفت بعد از تموم شدن کارات با مامور کلانتری یه آمار بده که هم ریس بانک و هم اون کارمند رو بفرستم یه جای خوش آب و هوا که بدونن باید با ارباب رجوع چه طوری رفتار کنن.
راستی این رو هم بگم که افراد نظامی حق برخورد فیزیکی ندارن مگه در موارد خاص وشما میتونین از همه افرادی که تو نظام کار میکنن حتی با در نظر گرفتن رتبه یا مقام اون شخص ازش شکایت کنین بجز شخص اول مملکتی که همون ....باشه

رئیس جمهور نسبتی نداری ... حتما ماموره وام میخواسته بگیره داشته خود شیرینی میکرده!!
درستش همینه همیشه حقتونو بگیرید