عکس های قرار ملاقات سرخه حصار جمعه۹۰/۱۱/14

[Babak]

عکس های قرار ملاقات سرخه حصار

[mra680]

خوب از دوستای گرامی سایت عذر بخوام
چون عکس ندارم نمیتونم توضیحی بدم تا شفاش و گویا باشه همراه با تجسم ذهنی
کمی صبر کنید بچه ها برسن خونه و زحمتشوبکشن
فقط ابنو بگم
جای تمام بچه های تهران خالی بود
حالا اونایی که در استان های دیگر هستن بماند . . .
ولی تهرونیا همه ضرر کردن خداییش(شوخی کردم)
جای همه خالی

[Ali]

لطفا هرچه سریعتر عکسارو بزارین ببینیم حال کنیم

[nopo]

اون بالا از پست بدون عکس تشکر زدین؟
واقعا که!!

[reza KTM]

بله و این است داستان امروز ما
من به همراه دوستم (مسعود آپاچی) با علی جی اس ایکس توی میدان شهدا قرار داشتیم و از اونجا راهی میدان رسالت شدیم
نزدیک ساعت 10:35 تا 10:40 دقیقه بود که رسدیم میدون و اکثر بچه ها اونجا بودن (عذر خواهی میکنم از بچه ها به خاطر تاخیر 5 تا 10 دقیقه ای)
بعد که دیدیم همه ا.مدن تصمیم گرفتیم راه بیفتیم و این عکس رو گرفتیم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
یکی از دوستان گل به نام حسین از شهر ری به ما ملحق شد (سر اتوبان باقری)
رفتیم فلکه اول تهران پارس تا خرید های لازم رو بکنیم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
وارد پارک سرخه حصار که شدیم تو قسمت اول گفتن خانوادگیه و راه ندادن و به یشنهاد سینا رفتیم سمت پیست موتور کراس و تریال (درب یاسینی)
یه قسمتی از پارک بود که گل ولای زیادی داشت (جای **** خالی) که برای بچه هایی که مگلی و هیو داشتن کمی سخت بود که بیان
علی جی اس ایکس که حرفه ای گازش رو گرفت و اومد ما ها هم که آپاچی و پالس و اینا بودیم که راحت بودیم
موند حامد که هیوش رو تازه خریده بود و فقط 150 تا راه رفته بود و اون یکی حامد که سی بی آر 150 داشت که به هر حال اونام هر جوری بود خودشونو رسوندن (واقعا دمشون گرم)
فقط تو این راه یه مشکل کوچیکی برای پالس قرمز رنگ که برای یکی از دوستان گلمون که اولین قرار ش بود پیش اومد و اینکه نمیدونیم چرا چرخ جلوش اصلا حرکت نمیکرد
با کلی زحمت بچه ها موتور رو رسوندن و کلی فکر کردیم و ور رفتیم با موتور که بفهمیم چرا اینطوری شده
گفتیم شاید لنت ها چسبیده به دیسک لنت رو باز کردیم نشد
به پیشنهاد یکی از دوستان چرخ رو باز کردیم و دیدیم که بله یه بشکه گل توی گلگیر رفته و نمیزاره که چرخ تکون بخوره (درستش کردیم به کمک بچه ها)
همین جور از دور و برمون موتور ماشین بود که میرفتن بالا
یه پیر مرده بود که بچه ها میگفتن هر هفته میاد اونجا یه ماشین داشت و موتورش رو پشتش وصل کرده بود و کوه رو میرفت بالا میومد پایین (اینم عکسش)
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
نهار رو خوردیم و تصمیم گرفتیم که برگردیم
از جاده خاکی که رد شدیم وارد جاده آسفالت شدیم بچه ها موتوراشون رو به هم میدادن و همه موتور ها رو یه تست میکردن
از علی جی اس ایکس و هر دوتا حامد ممنونم که اجازه دادن سوار موتورشون شم
مگلی علی شتاب خیلی خوبی داره و هیو حامد که دیگه آخرشه تو دنده 2 و 3 میخواد بکنه زمین رو بره و سی بی آر حامد هم با 150 سی سیش خیلی شتاب بالایی داره سبک ، سریع ، خوشگل و خوراک لایی بازی
چند تا درگ هم انداختیم اونجا
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
و در آخر به خوبی و خوشی برگشتیم میدون رسالت و اونجا هم چند تا عکس انداختیم و از هم جدا شدیم و برگشتیم خونه هامون
هوا عالی بود
کسایی که بخاطر هوا نیومدن واقعا ضرر کردن
از دوستانی که اولین بار به جمع ما اضافه شدن خیلی ممنونم برای زحمت هایی که کشیدن
خیلی خوش گذشت
جای همه خالی
قصه ما به سر رسید و ...

[reza KTM]

بقیه عکس ها وفیلم ها رو هم آیدین و بقیه گرفتن که در اولین فرصت آپ میکنند

[Kami]

اسم بچه هارو رو عکس مشخص کنید

[reza KTM]

این هم به دستور آقا ******
ببخشید اگر ریزه
زوم کنید معلوم میشه اسامی

[Kami]

این دوسمون حامد kaen
همونی نیستن که پالس 180 داشتن تو قرار ملاقات طالقان اومدن؟
قیافشون اشناس

[reza KTM]

بله همون ایشونه که هیوسانگ سفید گرفته (مبارکش باشه)
**** عجب موتوریه ای هیو خیلی حال کردم باهاش یه دور زدم