حادثه ی دلخراش موتور سواری در ولنجک تهران

[nOviA]

امشب یه خبر بد شنیدم که گفتم دوستان هم در جریان باشن.
هفته ی پیش در ولنجک تهران سربازی برای تحویل دادن لباساش به خاطر تموم شدن سربازیش به دام مرگ کشیده شد.
اون روز اون سرباز و ستفان داشتن با هم حرف میزدن که یه موتور سنگین میگیرن. سوییچش رو ستفانه بر میداره و به راکب میگه موتورو بیار عقب.
راکب در همین حین سوییچ دوم رو در میاره و تا میخواد موتورو روشن که بره،ستفانه به سربازی که سربازیش تموم شده بود و لباس شخصی بوده میگه برو بگیرش. سرباز از همه جا بی خبر هم می پره پشت موتور که با درگیری راکب و سرباز موتور با سرعت زیاد به درخت برخورد میکنه و راکب و سرباز جا در جا کشته میشن.
راکب تیکه تیکه شده بود.بعضی از شاهدین حادثه بر اثر شک به بیمارستان منتقل شدند.

واقعا یک دستور نا به جا ارزش جون 2تا آدم رو داره؟!

حجله ی اون سرباز در سردر پارک ولنجک موجوده.

[Kenji]

من نفهمیدم ماجرا چی شد. موتورو می گیرن بعد یارو میاد در بره سرباز میپره ترکش میشینه بعد رو موتور درگیر می شن با سرعت می خورن تو دیوار؟!

اینکه منطقی نیست آخه. چجوری سرباز می شینه ترکش و با هم درگیر می شن و سرعتشون زیاد میشه جوری که بخورن به درخت و تیکه تیکه بشن؟

[nOviA]

به درخت میخورن. نمیدونم دقیقا سرباز سوار موتور میشه یا با موتور رو زمین کشیده میشه اما خب بلخره یه موتور 600 یا 1000 سی سی خیلی سریع به 100 میرسه.

[شفیع]

وقتی هر ننه قمری، جو موتور سنگین می گیریتش و موتور سنگینو با دوچرخه دوران کودکیش اشتباه می گیره یا فکر می کنه با داشتن یه موتور سنگین دست چندمه اروپا برگشتی دیگه ته مسابقات موتور جی پیه، خوب معلومه همین می شه،
با جون مردم بازی می کنن.
توی شهر ما هم چند وقت پیش یکیو جو موتور سنگین گرفت، کسی که فقط پول داشت و حتی گواهینامه موتور هم نداشت، روز اول، دقیقا روز اول با سرعت بالای 120 تا خودش و موتور 1000 رو کوبوند وسط وانت نیسان، خسارت و جراهت در حدی بود که بعد حادثه مامورای شهرداری جارو و خاک انداز آوردن و پودر موتور 1000 رو از کف خیابون جمع می کردن، روحش شاد !

[nOviA]

البته به نظر من تو این حادثه مقصر سربازه بوده که به دستور مافوق گوش کرده. البته نه میشه گفت سرباز. نه میشه گفت مافوق! صاحب موتورم اون موقع فقط فکر فرار بوده. نمیدونم تو این موقعیت ها بودید یا نه؟! اما واقعا مغز خیلی سخت تصمیم درست می گیره.

[AMIR MOHAMMAD n]

چه داستان خنده داری.
اگه عکس از اون لحظات پیدا کردی بذازر ببییم میشه فهمید جریان چه جوری بوده یا نه.

[شفیع]

البته داستانش که کمی مزحک هست، ولی خوب در چنین شرایط نمی شه سرباز یا مافوق رو مقصر دونست، به نظر من اون سرباز چقدر با مرام و وظیفه شناس می تونست باشه که حتی بعد از تموم شدن سربازی به خواسته ی مافوقش احترام گذاشت، تا به حال خیلی سربازان ماموران نظامی سر درگیری های پلیسی کشته شدن، خنده داره اگه بگیم آقا دزده بی تقصیر بود پلیسا نباید می رفتن دنبالش !!! داشتن موتور سنگین بدون مدارک خلاف مقرراته اینو هر بچه اول دبستانی می دونه، این یارو متور سواره هم حتما یه ریگی به کفشش بوده که به این شکل با جون خودش و یه یه سرباز بی گناه بازی کرده. البته در کل که ماجرا کمی بو داره.

[Kenji]

شفیع جان موتور بی مدارک بوده نخواسته 10-20 تومنش بپره. گاز داده در بره/ کاری که همه ی ما می کنیم در اون شرایط

[شفیع]

شفیع جان موتور بی مدارک بوده نخواسته 10-20 تومنش بپره. گاز داده در بره/ کاری که همه ی ما می کنیم در اون شرایط

Kenji جان به نظرت بهتر نیست دنبال مدارک باشن تا این طوری با جون مردم بازی نکنن !؟
یا به نظرت 10-20 تومن بیشتر ارزش داره یا جون خودش و یه سرباز بد بخت !؟

[nOviA]

نظرات شخصی هرکس محترمه. شفی جان یکی مثل شما اینطوری فکر میکنه...یکی مثل منی که پولشو ندارم 10 تومن بیشتر بدم مجبورم بدون مدارکشو سوار شم. در هر صورت اون موتور چه مدارک داشته باشه،چه نداشته باشه اجازه ی تردد نداره و در هر صورت میگیرفتنش.
یه جورایی تو این حادثه همه مقصر هستن. از راکب که بی موقع موتور رو آورده بیرون بگیر تا آدمی که به حرف ستفان گوش کرده.