PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مارکوپولوی موتورسوار در ایران مهسا خانم



قاصد
11-12-1391, 06:00 بعد از ظهر
کوله ای به همراه داشته باشید و یک موتورسیکلت و بعد قصد رفتن به جاهایی که شاید خیلی ها نمی روند. آن وقت چیزهایی را خواهید دید که خیلی‌ها نمی‌بینند، تجربه هایی که شاید تنها یک بار در زندگی برایتان اتفاق بیفتد.


اتفاقاتی که ممکن است سخت باشد اما آنقدر ارزش دارد که سختی آن را به جان بخرید. این بار یک بانوی ایرانی دل به جاده زده آن هم با یک موتور و سر از کشورهایی در آورده که شاید خیلی ها با هواپیما، قطار یا ماشین هم فکر رفتن به آن جا را هم به سرشان راه ندهند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،‌ مهسا همایونفر، بانوی 36 ساله ایرانی که حدود 19 سال است در خارج از کشور زندگی می کند و در رشته های تاریخ هنر، بازرگانی خارجی و زبان های اسپانیایی و آلمانی تحصیل کرده است، در چندین مرحله سفرهای گوناگون به کشورهای مختلف داشته، سفرهایی که نکته قابل توجه اش،‌ وسیله نقلیه او بوده است.
این بانوی ایرانی موتور را به عنوان وسیله سفر خود به کشورهای نه چندان نام آشنا انتخاب کرده و معتقد است که با موتور می تواند ارتباط بیشتری را با مردم برقرار کند.
او که در حال حاضر در اسپانیا اقامت دارد،‌ در آخرین نقطه سفر خود به ایران بازگشته تا هم دیداری با خانواده اش داشته باشد و هم از شهرهای مختلف کشورش با موتور بازدیدی کند. این بانوی موتورسوار به شهرهایی همچون زاهدان و کرمان سفر کرده و در نظر دارد در صورتی که شرایط سفرهای بعدی را داشته باشد با موتور به مکزیک برود.
همایونفر درباره انگیزه‌اش برای سفرهای خود به خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) می‌گوید: من در سه مرحله به وسیله موتور به کشورهای مراکش، اسپانیا، ماریتانیا،‌ مالی، سنگال، گامبیا، گینه، پاکستان و ویتنام داشته‌ام و سعی کردم به کشورهایی سفر کنم که از لحاظ امنیتی با مشکل روبرو هستند. در اولین مرحله سفرم 18 هزار کیلومتر را با موتور زیر پا گذاشتم که چهار ماه به طول انجامید و سفر آخرم به سیستان و بلوچستان پاکستان بود که 27 روز طول کشید و چهار هزار و 300 کیلومتر را با موتورم طی کردم. در نهایت هم به ایران آمدم. حالا هم حدود دو ماه است که در تهران هستم و با تجهیزات کامل موتورسواری در ایران تردد می کنم و تاکنون هم مشکل خاصی برایم پیش نیامده است.

29243

وی ادامه می‌دهد: معمولا مردم به کشورهایی سفر می کنند که از نظر امنیتی شرایط ایده‌آلی دارد اما من هدفم رفتن به کشورهایی است که شاید از نظر مردم شرایط امنیتی خوبی نداشتند. هدف من Not Just a torist یعنی فقط گردشگری نیست بلکه می خواهم پیغام صلح و آشتی را به کشورهای مختلف منتقل کنم. من کشورهایی مثل عراق و پاکستان را برای سفر با موتور انتخاب کردم چون به دلیل آگاهی نداشتن سایر مردم از وضعیت این کشورها از رفتن به این مناطق ترس دارند.

این بانوی موتورسوار ایرانی درباره این‌که چرا موتور را به عنوان وسیله نقلیه خود انتخاب کرده است، به ایسنا می‌گوید: سفرهای زیادی را با وسایل مختلف تجربه کرده‌ام که یکی از آن‌ها قایق بوده است اما در نهایت تصمیم گرفتم با موتور مسافرت کنم چون ارتباط یک موتور سوار با پیرامونش بیشتر از سایر وسایل نقلیه است و احساس نزدیکی بیشتری را در طول سفر به افراد دیگر می‌دهد.
همایونفر می‌گوید که مردم حتی نمی‌توانستند تصور کنند یک دختر با موتور به چند کشور سفر کند و تعجب آن‌ها بیشتر به خاطر وسیله نقلیه‌ام بود.
همایونفر به حضورش در ایران اشاره می کند و می گوید: زمانی که بانوان ایرانی من را به عنوان موتورسوار می‌بینند تشویق می‌شوند که موتورسواری کنند. من وقتی به ایران آمدم از استان سیستان و بلوچستان دیدن کردم و بین مردم زاهدان بودم. به خاطر این که خانواده‌ام در ایران هستند هر دو، سه سال یکبار به ایران می‌آیم و به نقاط مختلفی می روم. مردم وقتی من را می‌دیدند می گفتند که آیا شما خارجی هستید، وقتی می گفتم ایرانی هستم، متعجب می‌شدند.

ادامه می‌دهد: یکی از خاطرات جالبی که برایم چندین بار تکرار شد این بود که وقتی در ترافیک می ماندم به خاطر کلاه ایمنی و پوشش موتورسواری‌ام متوجه نمی‌شدند که من زن هستم و می گفتند آقا جاده را بسته‌اید!

همایونفر که نوع موتورش "تریل"(Trail) است و با این موتور امکان رفتن به جاده‌های سخت را هم دارد، می گوید که دوره موتورسواری را گذرانده و هیچ مشکلی را در طول سفرهایش نداشته است: "معمولا وقتی به یک کشور می‌روم آن جا موتوری را می گیرم و به شهرهای مختلف سفر می کنم. وقتی هم به ایران آمدم موتوری که فعلا در اختیار دارم را خریدم و با همان به پاکستان سفر کردم که این سفرم حدود 30 روز طول کشید. وقتی به پاکستان رفتیم قصد داشتیم که سمت پیشاور برویم اما به دلایل امنیتی چنین اجازه ای را به ما ندادند و ما را برگردانند. ما حدود سه روز با پلیس در حال سفر بودیم و برخورد آن ها بسیار خوب بود.

این موتورسوار ایرانی که حتی در سفرش خوابیدن در زندان را تجربه کرده است، ادامه می دهد: در بخشی از سفرم به پاکستان مجبور شدیم به خاطر امنیت خودمان در بازداشتگاه باشیم و یک شب هم در زندان خوابیدیم، در حالی که یک زندانی در اتاق مجاور ما بود.

همایونفر که سفرش به پاکستان را از ایران آغاز کرده و پس از بازگشت از این کشور با موتورش به زاهدان رفته، می گوید: وقتی در زاهدان با بلوچ ها آشنا شدم آن ها را بسیار مهمان نواز دیدم. ما قصد نداشتیم که زمان زیادی را در روستاهای اطراف زاهدان بمانیم اما آن ها ما را به خانه شان دعوت کردند.

وی به مسافرت خود به آفریقا اشاره می‌کند و به ایسنا می‌گوید: کشور گینه یکی از مناطقی است که آب و هوایی استوایی دارد و مسیر جاده ای آن بسیار سخت و بدون آسفالت است. مسافرت به این کشور با موتور حدود سه ماه طول کشید و بسیار خسته بودیم، وقتی به کوناکری، پایتخت این کشور رسیدیم با ترافیک بسیار سنگینی روبرو شدیم، چون در همان روز تیم ملی گینه در مسابقات آفریقا با 6 گل مقابل حریفش پیروز شده بود. برای همین تمام مردم به خیابان ها ریخته بودند و ما که آن تعداد مردم را با طبل ها و چهر‌ه‌هایی هیجان زده می دیدیم خشک‌مان زده بود. آن روز توانستیم هتلی را پیدا کنیم اما جای خالی در آن هتل نداشت و به ما گفتند که می توانیم در حیاط هتل چادر بزنیم و ما هم همین کار را کردیم. با این که در آن روز بسیار خسته بودیم و شرایط برایمان سخت بود اما آن روز یکی از ماندگارترین خاطراتم است.

این بانوی موتورسوار ایرانی به خاطره ای از سفر مالی اشاره می‌کند و می‌گوید: زمانی که به صحرایی در مالی رسیدیم فستیوال موسیقی در حال برگزاری بود که توسط اشخاص بیابان نشین انجام می شد و ما هم به صورت داوطلب در این فستیوال شرکت کردیم. در چند شب موسیقی در صحرا اجرا می شد و افراد بزرگ موسیقی هم در این برنامه حضور داشتند. همزمان با این رویداد انقلاب داخلی مالی شروع شد و در فاصله ای نه چندان دور در همان صحرا کشتار راه افتاد و این کشور دچار جنگ داخلی شد. ما آخرین خارجی هایی بودیم که به این کشور وارد شدیم و توانستیم از مالی خارج شویم چون بعد از آن بلافاصله مرزهای این کشور بسته شد.

وی معتقد است که نحوه چگونه دیدن هر آن چه در دنیا وجود دارد بسیار مهم است و عنوان می کند: من در سفرهای خود دیدم که چیزی که در یک کشور خوشبختی است جای دیگر بدبختی محسوب می شود. افرادی را دیدم که در بدترین شرایط زندگی هم احساس خوشبختی می کردند، به طور مثال در آفریقا مردمی بودند که در خانه های کاهی زندگی می کردند و کاری غیر از کشاورزی نداشتند اما خوشبخت بودند. مردم در مناطق مختلف آرزوهای متفاوتی دارند.

این بانوی موتورسوار می گوید:‌ دوست دارم زمان کافی را برای سفر بگذارم البته وقتی با موتورسیکلت سفر می کنید ناخودآگاه سفر هم کمی سرعت می گیرد اما من ترجیح می دهم که آهسته سفر کنم و به عمق مناطقی که می روم ورود پیدا کنم. من حالا که در ایران هستم سه ماه وقت گذاشته ام تا بتوانم حداقل برخی از مناطق کشورم را خوب ببینم.

توضیح و عذر خواهی : لقب مارکوپولو آقایان در ایران فقط وفقط مختص آقا بابک و علیرضا خان است
با عرض معذرت از این دو بزرگوار

Erfan Ts
11-12-1391, 06:10 بعد از ظهر
با سلام.


تاپیکش خوبه...دستتون هم درد نکنه ..... اما اسم تاپیک یه جوریه ...ویرایش کنید خیلی بهتر میشه.


سپاس.

آقا مهدی
11-12-1391, 06:14 بعد از ظهر
به یه فقط موتورش چی بود؟

Ali.K
11-12-1391, 07:38 بعد از ظهر
خیلی عالیه واقعا جسارت میخواد این همه سختیو به جون خریدن.
موتوری که ایشون توی ایران گرفتن چی بوده؟

Babak
11-12-1391, 07:50 بعد از ظهر
توضیح و عذر خواهی : لقب مارکوپولو آقایان در ایران فقط وفقط مختص آقا بابک و علیرضا خان است
با عرض معذرت از این دو بزرگواراختیار دارین ایشون واقعا مارکوولو هسنتد ما جلو ایشون باید درس پس بدیم

soroush adventure
11-12-1391, 07:51 بعد از ظهر
امیدوارم سالم از ایران برگردن

albaloo
11-12-1391, 08:50 بعد از ظهر
خیلی حرکت جالبی بود اینشالله موفق باشن

nima360
11-12-1391, 11:52 بعد از ظهر
آفرین واقعا جای قدر دانی داره...منم اگه موقعیتش داشتم همچین کاری رو میکردم....خیلی خوبه واقعا

02109002
12-12-1391, 09:33 قبل از ظهر
امیدوارم سالم از ایران برگردن
خبری مبنی بر ویلچر نشین شدن ایشون :

*******


بانوی موتورسواری که چندی است سفر خود را از چند کشور آغاز کرده و به ایران رسیده بود پس از تصادف در قشم مجبور شد سفر خود را نیمه تمام بگذارد.

مهسا همایونفر در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره حادثه تصادف خود، اظهار کرد: قصد داشتم با موتور سفری را به خلیج فارس داشته باشم و از آبادان و چابهار هم دیدن کنم، اما با توجه به کمبود وقت سفرم را از بندرعباس شروع کردم و به قشم رفتم. می‌خواستم پس از آن به خلیج فارس بروم، اما در روز دوم سفر در جاده‌ای بین جزیره «فاز» شهری به نام «سوزا» دچار حادثه شدم.

وی ادامه داد: در روز حادثه وقتی به همراه همسفر خود در جاده مورد نظر در حال تردد بودیم یک خودرو که دارای سرعت بسیار بالایی بود از عقب به موتور من برخورد کرد، شدت این تصادف به حدی بود که همسفرم بیهوش شد و من اگر کلاه ایمنی همراه نداشتم از ناحیه سر به شدت صدمه می‌دیدم.

وی خاطر نشان کرد: این تصادف باعث شکسته شدن دو پایم شد و پس از انتقال به بیمارستان در قشم تحت عمل جراحی قرار گرفتم و پلاتین در پاهایم کار گذاشتند. دو، سه روز در قشم ماندم و پس از آن به تهران منتقل شدم و درمانم در بیمارستان ادامه پیدا کرد و حدود 15 روز در بیمارستان بستری بودم.

همایونفر اضافه کرد: پزشکان گفته‌اند که باید شش ماه روی ویلچر بنشینم و پس از آن حدود 6 ماه هم با چوب راه بروم تا بعد از یک سال برای بیرون آوردن پلاتین تحت عمل جراحی دیگری قرار بگیرم.

وی در پاسخ به این که آیا دوباره سوار موتور خواهد شد؟! گفت: من قبل از این حادثه تصادفی نداشتم و هیچ اتفاقی در سفرهایم برایم رخ نداده بود. وقتی تصادف کردم همه می‌گفتند که دیگر موتور سوار نشوم، اما من این گونه نگاه نمی‌کنم و می‌خواهم سفر کردن با موتور را ادامه دهم. حتی فکر کردم که با ویلچر و به وسیله یک ون به قشم برگردم، چون دوست دارم حداقل این سفر را به اتمام برسانم، اما از سوی دیگر نیاز است که دوره فیزیوتراپی‌ام را تمام کنم و به همین دلیل احتمالا تا چند روز دیگر به اسپانیا بر می‌گردم و پس از آن که دوره درمانم تمام شد دوباره به خلیج فارس خواهم آمد.
همایونفر اضافه کرد: فکر می‌کنم بازگشتم به ایران حدود یک سال دیگر باشد اما تصمیم خود را گرفته‌ام. این سفر را با موتور به پایان می‌رسانم.

به گزارش ایسنا، مهسا همایونفر یک بانوی موتور سوار ایرانی است که در اسپانیا زندگی می‌کند و تاکنون با موتور به کشورهایی همچون مراکش، گامبیا، گینه، پاکستان، ویتنام و ... سفر کرده است. او قصد داشت پس از پایان سفرش در ایران با موتور به مکزیک سفر کند، اما حادثه تصادف در قشم سفر او را ناتمام گذاشت.

Milad_2Rbo
12-12-1391, 10:04 قبل از ظهر
چشم خورد بنده خدا.این همه کشور رفت عراقو پاکستانو وسط جنگو کشتو کشتارو بیابونو عقربو مارو اینا هیچیش نشد بعد تو جاده داشت مثل ادم میرفت یه ماشین از عقب بووووم#*#.

Kami
12-12-1391, 10:23 قبل از ظهر
تنها چیزی که به عنوان سوال تو ذهنم هستش چطوری تو ایران که رانندگی موتور سیکلت برای بانوان ممنوع هست تونستن تردد کنن؟

K.I.A
12-12-1391, 10:30 قبل از ظهر
تو کشورکای گامبیا زامبیا گینه اوگاندا و مراکش هرچی کشور داغونه سفر کرده طوریشون نشده اونوقت ایران از اینا بدتره!

mehran
12-12-1391, 11:00 قبل از ظهر
تنها چیزی که به عنوان سوال تو ذهنم هستش چطوری تو ایران که رانندگی موتور سیکلت برای بانوان ممنوع هست تونستن تردد کنن؟
ايشون حتما پاسپورت و گواهي نامه كشور ديگرو دارن

02109002
12-12-1391, 02:38 بعد از ظهر
[Only registered and activated users can see links]

[Only registered and activated users can see links]

[Only registered and activated users can see links]

[Only registered and activated users can see links]

شایسته فر
12-12-1391, 10:17 بعد از ظهر
خیلی خیلی ناراحت کننده هست
یکی هم که می خواد پرچم ایرانو بره بالا ؛ به دلیل ..... نمیشه!!!!

نیما نادری
12-12-1391, 10:48 بعد از ظهر
حق توحش ماهیانه و نقد

channelplus
02-01-1393, 09:07 بعد از ظهر
چرا آدمها باید برای خود نمایی دروغ بگیم؟ چه دروغگو خود گزارشگر این متن باشه چه مهسا... ...

موتوری که مهسا با اون ایران و پاکستان رو با اون گشت... مال من بنده خدا بود... که آخرش هم تصادف کرد و انداختش تو گوشه پارکینگ قشم و رفت...
قدر نشناسی و عدم تشکر چه ها به سر ادمها میآره..

شاد برونیم..





کوله ای به همراه داشته باشید و یک موتورسیکلت و بعد قصد رفتن به جاهایی که شاید خیلی ها نمی روند. آن وقت چیزهایی را خواهید دید که خیلی‌ها نمی‌بینند، تجربه هایی که شاید تنها یک بار در زندگی برایتان اتفاق بیفتد.


اتفاقاتی که ممکن است سخت باشد اما آنقدر ارزش دارد که سختی آن را به جان بخرید. این بار یک بانوی ایرانی دل به جاده زده آن هم با یک موتور و سر از کشورهایی در آورده که شاید خیلی ها با هواپیما، قطار یا ماشین هم فکر رفتن به آن جا را هم به سرشان راه ندهند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،‌ مهسا همایونفر، بانوی 36 ساله ایرانی که حدود 19 سال است در خارج از کشور زندگی می کند و در رشته های تاریخ هنر، بازرگانی خارجی و زبان های اسپانیایی و آلمانی تحصیل کرده است، در چندین مرحله سفرهای گوناگون به کشورهای مختلف داشته، سفرهایی که نکته قابل توجه اش،‌ وسیله نقلیه او بوده است.
این بانوی ایرانی موتور را به عنوان وسیله سفر خود به کشورهای نه چندان نام آشنا انتخاب کرده و معتقد است که با موتور می تواند ارتباط بیشتری را با مردم برقرار کند.
او که در حال حاضر در اسپانیا اقامت دارد،‌ در آخرین نقطه سفر خود به ایران بازگشته تا هم دیداری با خانواده اش داشته باشد و هم از شهرهای مختلف کشورش با موتور بازدیدی کند. این بانوی موتورسوار به شهرهایی همچون زاهدان و کرمان سفر کرده و در نظر دارد در صورتی که شرایط سفرهای بعدی را داشته باشد با موتور به مکزیک برود.
همایونفر درباره انگیزه‌اش برای سفرهای خود به خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) می‌گوید: من در سه مرحله به وسیله موتور به کشورهای مراکش، اسپانیا، ماریتانیا،‌ مالی، سنگال، گامبیا، گینه، پاکستان و ویتنام داشته‌ام و سعی کردم به کشورهایی سفر کنم که از لحاظ امنیتی با مشکل روبرو هستند. در اولین مرحله سفرم 18 هزار کیلومتر را با موتور زیر پا گذاشتم که چهار ماه به طول انجامید و سفر آخرم به سیستان و بلوچستان پاکستان بود که 27 روز طول کشید و چهار هزار و 300 کیلومتر را با موتورم طی کردم. در نهایت هم به ایران آمدم. حالا هم حدود دو ماه است که در تهران هستم و با تجهیزات کامل موتورسواری در ایران تردد می کنم و تاکنون هم مشکل خاصی برایم پیش نیامده است.

29243

وی ادامه می‌دهد: معمولا مردم به کشورهایی سفر می کنند که از نظر امنیتی شرایط ایده‌آلی دارد اما من هدفم رفتن به کشورهایی است که شاید از نظر مردم شرایط امنیتی خوبی نداشتند. هدف من Not Just a torist یعنی فقط گردشگری نیست بلکه می خواهم پیغام صلح و آشتی را به کشورهای مختلف منتقل کنم. من کشورهایی مثل عراق و پاکستان را برای سفر با موتور انتخاب کردم چون به دلیل آگاهی نداشتن سایر مردم از وضعیت این کشورها از رفتن به این مناطق ترس دارند.

این بانوی موتورسوار ایرانی درباره این‌که چرا موتور را به عنوان وسیله نقلیه خود انتخاب کرده است، به ایسنا می‌گوید: سفرهای زیادی را با وسایل مختلف تجربه کرده‌ام که یکی از آن‌ها قایق بوده است اما در نهایت تصمیم گرفتم با موتور مسافرت کنم چون ارتباط یک موتور سوار با پیرامونش بیشتر از سایر وسایل نقلیه است و احساس نزدیکی بیشتری را در طول سفر به افراد دیگر می‌دهد.
همایونفر می‌گوید که مردم حتی نمی‌توانستند تصور کنند یک دختر با موتور به چند کشور سفر کند و تعجب آن‌ها بیشتر به خاطر وسیله نقلیه‌ام بود.
همایونفر به حضورش در ایران اشاره می کند و می گوید: زمانی که بانوان ایرانی من را به عنوان موتورسوار می‌بینند تشویق می‌شوند که موتورسواری کنند. من وقتی به ایران آمدم از استان سیستان و بلوچستان دیدن کردم و بین مردم زاهدان بودم. به خاطر این که خانواده‌ام در ایران هستند هر دو، سه سال یکبار به ایران می‌آیم و به نقاط مختلفی می روم. مردم وقتی من را می‌دیدند می گفتند که آیا شما خارجی هستید، وقتی می گفتم ایرانی هستم، متعجب می‌شدند.

ادامه می‌دهد: یکی از خاطرات جالبی که برایم چندین بار تکرار شد این بود که وقتی در ترافیک می ماندم به خاطر کلاه ایمنی و پوشش موتورسواری‌ام متوجه نمی‌شدند که من زن هستم و می گفتند آقا جاده را بسته‌اید!

همایونفر که نوع موتورش "تریل"(Trail) است و با این موتور امکان رفتن به جاده‌های سخت را هم دارد، می گوید که دوره موتورسواری را گذرانده و هیچ مشکلی را در طول سفرهایش نداشته است: "معمولا وقتی به یک کشور می‌روم آن جا موتوری را می گیرم و به شهرهای مختلف سفر می کنم. وقتی هم به ایران آمدم موتوری که فعلا در اختیار دارم را خریدم و با همان به پاکستان سفر کردم که این سفرم حدود 30 روز طول کشید. وقتی به پاکستان رفتیم قصد داشتیم که سمت پیشاور برویم اما به دلایل امنیتی چنین اجازه ای را به ما ندادند و ما را برگردانند. ما حدود سه روز با پلیس در حال سفر بودیم و برخورد آن ها بسیار خوب بود.

این موتورسوار ایرانی که حتی در سفرش خوابیدن در زندان را تجربه کرده است، ادامه می دهد: در بخشی از سفرم به پاکستان مجبور شدیم به خاطر امنیت خودمان در بازداشتگاه باشیم و یک شب هم در زندان خوابیدیم، در حالی که یک زندانی در اتاق مجاور ما بود.

همایونفر که سفرش به پاکستان را از ایران آغاز کرده و پس از بازگشت از این کشور با موتورش به زاهدان رفته، می گوید: وقتی در زاهدان با بلوچ ها آشنا شدم آن ها را بسیار مهمان نواز دیدم. ما قصد نداشتیم که زمان زیادی را در روستاهای اطراف زاهدان بمانیم اما آن ها ما را به خانه شان دعوت کردند.

وی به مسافرت خود به آفریقا اشاره می‌کند و به ایسنا می‌گوید: کشور گینه یکی از مناطقی است که آب و هوایی استوایی دارد و مسیر جاده ای آن بسیار سخت و بدون آسفالت است. مسافرت به این کشور با موتور حدود سه ماه طول کشید و بسیار خسته بودیم، وقتی به کوناکری، پایتخت این کشور رسیدیم با ترافیک بسیار سنگینی روبرو شدیم، چون در همان روز تیم ملی گینه در مسابقات آفریقا با 6 گل مقابل حریفش پیروز شده بود. برای همین تمام مردم به خیابان ها ریخته بودند و ما که آن تعداد مردم را با طبل ها و چهر‌ه‌هایی هیجان زده می دیدیم خشک‌مان زده بود. آن روز توانستیم هتلی را پیدا کنیم اما جای خالی در آن هتل نداشت و به ما گفتند که می توانیم در حیاط هتل چادر بزنیم و ما هم همین کار را کردیم. با این که در آن روز بسیار خسته بودیم و شرایط برایمان سخت بود اما آن روز یکی از ماندگارترین خاطراتم است.

این بانوی موتورسوار ایرانی به خاطره ای از سفر مالی اشاره می‌کند و می‌گوید: زمانی که به صحرایی در مالی رسیدیم فستیوال موسیقی در حال برگزاری بود که توسط اشخاص بیابان نشین انجام می شد و ما هم به صورت داوطلب در این فستیوال شرکت کردیم. در چند شب موسیقی در صحرا اجرا می شد و افراد بزرگ موسیقی هم در این برنامه حضور داشتند. همزمان با این رویداد انقلاب داخلی مالی شروع شد و در فاصله ای نه چندان دور در همان صحرا کشتار راه افتاد و این کشور دچار جنگ داخلی شد. ما آخرین خارجی هایی بودیم که به این کشور وارد شدیم و توانستیم از مالی خارج شویم چون بعد از آن بلافاصله مرزهای این کشور بسته شد.

وی معتقد است که نحوه چگونه دیدن هر آن چه در دنیا وجود دارد بسیار مهم است و عنوان می کند: من در سفرهای خود دیدم که چیزی که در یک کشور خوشبختی است جای دیگر بدبختی محسوب می شود. افرادی را دیدم که در بدترین شرایط زندگی هم احساس خوشبختی می کردند، به طور مثال در آفریقا مردمی بودند که در خانه های کاهی زندگی می کردند و کاری غیر از کشاورزی نداشتند اما خوشبخت بودند. مردم در مناطق مختلف آرزوهای متفاوتی دارند.

این بانوی موتورسوار می گوید:‌ دوست دارم زمان کافی را برای سفر بگذارم البته وقتی با موتورسیکلت سفر می کنید ناخودآگاه سفر هم کمی سرعت می گیرد اما من ترجیح می دهم که آهسته سفر کنم و به عمق مناطقی که می روم ورود پیدا کنم. من حالا که در ایران هستم سه ماه وقت گذاشته ام تا بتوانم حداقل برخی از مناطق کشورم را خوب ببینم.

توضیح و عذر خواهی : لقب مارکوپولو آقایان در ایران فقط وفقط مختص آقا بابک و علیرضا خان است
با عرض معذرت از این دو بزرگوار

پروازی
02-01-1393, 09:16 بعد از ظهر
ایرانی است دیگر گاهی دلش مخواهد موتور سواری را از پشت مورد نوازش قرار داده به دیار باقی ترانسفر کند

flower
02-01-1393, 10:30 بعد از ظهر
می شه توضیح بدین موتور شما چی بوده که دادین به خانوم مهسا بش فروختین یا قرض دادین .

flower
02-01-1393, 11:06 بعد از ظهر
در ضمن موتوری که شما بش فروختین حتما زیر 250 سی سی بوده دارای برگ سبز و پلاک ملی باید باشه که بتونه کاپوتاژ کنه و پلاک ترازیت بگیره و از مرز خارج بشه در غیر این صورت هیچ راهی نداره در ضمن حتما باید پاسپورت ایراتی هم داشته باشه که بتونه سند موتور را بنامش بزنه و از همه مهمتر اگر پاسپورت ایرانی داشته گواهینامه موتور باید صادره از ایران باشه .

channelplus
04-01-1393, 08:21 قبل از ظهر
می شه توضیح بدین موتور شما چی بوده که دادین به خانوم مهسا بش فروختین یا قرض دادین .


سلام. اون موتور کی ال ای 250 بود. ترانزیت هم کردیم..با خود موتور و مهسا هم رفتتیم دور پاکستان ولی با دوست دیگری رفت قشم و روز اول سفر بنده خدا ها از پشت یه قشمی با 100 کیکومتر سرعت زد بهشون... کسی که گواهینامه خارجی داره میتونه در ایران هم رانندگی کنه چه مرد و چه زن

ali_n
04-01-1393, 07:51 بعد از ظهر
بالاخره ایشون آسیب دیدن و شکستگی و اینا بوده یا نه؟

فرستاده شده از IdeaTab S6000-Hِ من با Tapatalk

Babak
04-01-1393, 10:06 بعد از ظهر
دربه داغون شد بچاره

Sent from my ME173X using Tapatalk

flower
04-01-1393, 11:20 بعد از ظهر
38723

- - - Updated - - -

[Only registered and activated users can see links]

پروازی
05-01-1393, 11:29 قبل از ظهر
جالبه زن خارجی میتونه(گواهینامه خارجی ) تو کشور با موتور تردد کنه ولی اگه ایرانی باشه نمیتونه
واقعا ما ها کشور خاصی هستیم

....

tabiatgard
30-03-1393, 10:48 قبل از ظهر
الان ایرانه یا رفته؟

لالالا
08-10-1393, 09:00 قبل از ظهر
سلام
امیدورم همیشه سالم و موفق باشید . من در مشهد زندگی میکنم ولی به هر اموزشگاهی تماس میگیرم میگن گواهینامه به خانمها نمیدن . من که موتور سواری را دوست دارم باید از کجا گواهینامه داشته باشم تا مشکلی برای تردد نداشته باشم؟
:33:

ZirCgari
08-10-1393, 09:38 قبل از ظهر
به خانمها گواهی نامه موتور سیکلت تعلق نمیگیرد بر اساس قوانین ما.


ولی



کسی که گواهینامه خارجی داره میتونه در ایران هم رانندگی کنه چه مرد و چه زن

================================================== ====

پ ن : خودم بانوان کراس سوار زیاد دیدم (موتورهاهم سوویچ بوده!) ولی خوب از دور که مامور نمیاد تو تپه ها تخشیص بده :25r30wi: تو جاده هم میذارن پشت کفی و یا میبندن ب صندوق میبرن


پ ن2 : یه بنده خدایی خواست یه همچینکاری کنه برای بانوان و گواهی نامه موتور برای بانوان هم قانونی کنه ولی شدیدا از نظر مراجع محکوم شد

[Only registered and activated users can see links]

BKING
08-10-1393, 11:24 قبل از ظهر
به خانمها گواهی نامه موتور سیکلت تعلق نمیگیرد بر اساس قوانین ما.


ولی



================================================== ====

پ ن : خودم بانوان کراس سوار زیاد دیدم (موتورهاهم سوویچ بوده!) ولی خوب از دور که مامور نمیاد تو تپه ها تخشیص بده :25r30wi: تو جاده هم میذارن پشت کفی و یا میبندن ب صندوق میبرن


پ ن2 : یه بنده خدایی خواست یه همچینکاری کنه برای بانوان و گواهی نامه موتور برای بانوان هم قانونی کنه ولی شدیدا از نظر مراجع محکوم شد

[Only registered and activated users can see links]


ایشون گواهینامشون رو بین المللی کرده بودن از ایران گواهینامه نگرفته بودن

الان شما بخوای در یک کشور خارجی موتورسواری کنی باید قبل از سفر گواهینامت رو بین المللی کنی

VAHID
08-10-1393, 04:27 بعد از ظهر
ایشون گواهینامشون رو بین المللی کرده بودن از ایران گواهینامه نگرفته بودن

الان شما بخوای در یک کشور خارجی موتورسواری کنی باید قبل از سفر گواهینامت رو بین المللی کنی



البته در بعضی کشور ها اصلا گواهینامه بین المللی ایران رو قبول ندارند مثل امریکا.اما با گواهینامه عادی ایران میشه 3 ماه در اون کشور رانندگی کرد.

BKING
08-10-1393, 07:18 بعد از ظهر
البته در بعضی کشور ها اصلا گواهینامه بین المللی ایران رو قبول ندارند مثل امریکا.اما با گواهینامه عادی ایران میشه 3 ماه در اون کشور رانندگی کرد.
این گواهینامه تو سیستم بین المللی ثبت می شه و معمولا مورد قبول هست
مگر بخوان گیر بدن که جریمه ای کنن تا درامدی از اتباع خارجه کسب کنن

VAHID
08-10-1393, 07:23 بعد از ظهر
این گواهینامه تو سیستم بین المللی ثبت می شه و معمولا مورد قبول هست
مگر بخوان گیر بدن که جریمه ای کنن تا درامدی از اتباع خارجه کسب کنن

تو امریکا قبول نمیکنن.اکثر کشور هارو روش زده به جز امریکای شمالی.ولی در عوض اگر گواهینامه ی عادی ایران رو داشته باشید و ببرید میتونید تا سه ماه از تاریخ ورود به کشور ازش استفاده کنید.برای پلیس اونجا گواهینامه ی بین المللی ایران با عادی ایران فرقی نداره

flower
09-10-1393, 07:46 قبل از ظهر
گواهینامه عادی یعنی به زبان فارسی نوشته شده مگه پلیس اونجا می تونه زبان فارسی بخونه فقط گواهینامه بین المللی ایران اعتبار داره تو اکثر کشور ها حتی امریکا این پیمان بین المللی 19 سپتامبر 1949 بسته شده و هنوز اعتبار داره اکثر دوستان استفاده کردن هیچ مشکلی نداشتن اونم تا یکسال بعد از یکسال اگر بخواد ادامه بده دیگه اعتبار نداره باید گواهینامه مربوطه اون کشور را اقدام کنه اونم مراحل خودش را داره که گرفتنش به این راحتی نیست .

فلات دوست
09-10-1393, 08:05 قبل از ظهر
گواهینامه عادی یعنی به زبان فارسی نوشته شده مگه پلیس اونجا می تونه زبان فارسی بخونه فقط گواهینامه بین المللی ایران اعتبار داره تو اکثر کشور ها حتی امریکا این پیمان بین المللی در سال 1926 بسته شده و هنوز اعتبار داره اکثر دوستان استفاده کردن هیچ مشکلی نداشتن اونم تا یکسال .

اگه گواهینامه تو کشورهای دیگه اعتبار نداشت که نمیگفتن بین المللی :biggrin:
ولی رفیقم که رفته بود تایلند گفت موتورسواری کرده و پلیس که گرفته با دیدن پاسپورتش تذکر داده و رفته

flower
09-10-1393, 08:18 قبل از ظهر
اگه گواهینامه تو کشورهای دیگه اعتبار نداشت که نمیگفتن بین المللی :biggrin:
ولی رفیقم که رفته بود تایلند گفت موتورسواری کرده و پلیس که گرفته با دیدن پاسپورتش تذکر داده و رفته
بعضی کشورهای توریستی مثله تایلنددبی ترکیه گرجستان یونان و غیره زیاد گیر نمی دن ولی اگر تصادف کنه اون موقع خیلی بکارش می یاد.

r.hasani7023
20-10-1393, 09:11 بعد از ظهر
قانون کشورهای دیگه کسی که پشت موتور یا ماشین رانندگی میکنه به منظور گواهینامه داشتن نه عین ما )))))

ali313
06-02-1394, 01:36 قبل از ظهر
گویا این خانوم سفرشونو دوباره شروع کردن
و با موتور yamaha xt 360 می‌خواهد آرزوی همیشگی‌اش را برای دیدن رشته کوه «پامیر» در میان تاجیکستان و قرقیزستان برآورده کند

ahmadra.2520
19-05-1394, 03:23 قبل از ظهر
وضع فرهنگ رانندگی در ایران و کیفیت بد جاده قشنگ دست به دست هم میده که ادم رو نابود کنه
بیچاره پیمان ابدی بدلکار معروف سینما و تلویزیون ۱۰-۱۵ سال جایزه بهترین بدلکاری های اروپا به خاطر هشدار برای کبرا ۱۱ رو گرفت تا اومد ایران به خاطر سهل انگاری ۱-۲ نفر خیلی راحت جونش رو از دست داد.
این خانم هم قربانی همین اتفاقات شد.
ایشالا که مشکلش قدری نباشه که نتونه موتور سوار بشه