PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تصاویر قرار ملاقات آفرود | 6 بهمن | مـــــــــــشــــــــــهـ ـــــد :)



Mohammad aghili
07-11-1391, 08:01 بعد از ظهر
سلام
با کمی تاخیر عکسها رو میزارم (پروژه پایان ترم داشتم)

ماشالله دوستان هم خیلی مهربونن ، از دیروز عصر دیگه پشت سر هم دلشون واس ما تنگ میشد و زنگ میزدن و اس میدادن که چطوری گلم ، خوبی؟ دوربینت چطوره؟ ببوسش از طرف من
:9: ما هم که سر پروژه ، و به خونه و اینترنت و سیستم دسترسی نداشتم ، همش شرمندشون میشدم
خیلی ماهن
همش عصر های جمعه منو می دوس دارن :|

بگذریم

دیروز خیلی قرار خوبی بود ، حیف سهیل نبود
به غایت خوش گذشت و بعد از مدتی هوا هم بسیار یار بود و رفتیم خلج گردی به یاد قدیما


27483

داستانی داشتیمااا

اول من بودم و جواد و رسول لگند عزیز

بعد کم کم دوستان رسیدند
آقا مسعود بی دنده
علی شوکانژاد
اما
از شهاب خبری نبود [Only registered and activated users can see links](shock).gif

بعد از چندی... دیرینگ دیرینگ
-بله؟
-سلام محمد؟
-سلام جان؟ کجایی شهاب؟
-هه هه (صدای نفس نفس) این لامصب روشن نمیشه :wall3: (منظورش سورپرایزش بود)
:bargh:
-خب پلن چیه؟ چه میکنی؟
-صب کن ببینم چی میشه ، خبرت میکنم :|
==========================
و ما حرکت کردیم به سمت پیست


[Only registered and activated users can see links]

بعد از کمی تخلیه انرژی و کسب آدرنالین کافی توسط KDX جواد جان ، رفتیم به سمت

تک درخت و قرار شد شهاب خودش بیاد اونجا

نشستیم به صرف صبحانه

27482


بعد از صبحانه هم کم کم شهاب رسید و حرکت کردیم

27484

البته بعد از کمی تعمیرات سرپایی... حرکت کردیم

اینم از سورپرایز شهاب
27485

متاسفانه تو این آفرود خیلی توقف داشتیم (به شخص خاصی نمیگم ، خودمم یه صحنه پیچ رگلاژ سیم کلاچم افتاد و علاف شدن دوستان)
اگه یه طوری بشه که این توقف ها به حداقل برسه خیلی خوب میشه

خلاصه مسیر رو رفتیم و رسیدیم به همون محل معروف که کلیپ هاش هم قبلا آپ کردم... همونجا که شنا کردیم و کلی خاطره داشتیم باهاش
از این زاویه مشخص میشه که بار اول چقدر بیچارگی کشیدیم از این جا رد شدیم

27487
ولی خب به کمک دوستان به سرعت از اینجا رد شدیم
این همدلی خیلی خوبه ، وقتی یه نفر کمک لازم داره ، هرکی هرجا هست ، سریعا به کمکش میره
تو این عکس این قضیه "سریعا " مشخص میشه کامل
27488
بهرحال هرطور بود به کمک دوستان از این چلنج هم به سلامتی رد شدیم
دونه دونه موتور ها رو رد میکردیم و بعد ازاینکه میرسیدن مرحله بعد ....

27490

موتور بعد....
تو این عکس بالایی ، موتورم همونجوری که رو جک بود ، زیر جک کم کم گود شد و تـــپ خورد زمین :( نالاحت شدم

27486


بعد از اینجا یه توقفی داشتیم و کمی با تریال شهاب سرگرم شدیم
بسی کیف داد


27491


لامصب خوراک اون کارایی بود که من دوس دارم :2i8d4ao:


27492

مرسی از آقا مسعود بابت عکس

بحله ، همینطور که گفتم
وزن بسیار کم و قدرت بالا و فرمون بزرگ و استایل بخصوص باعث میشد قدرت مانور بالایی داشته باشه آدم

ولی باز واسه پرش ، من به شخصه اینو ترجیح نمیدم ، این پایینیه رو می ترجیحم لامصب خیلی حس اعتماد میده به آدم


27493


خیلی نرمه و شتاب خوبی داره
فقط یه خورده مصرفش واسم در هاله ای از ابهام قرار داره ، قد تریلی میخوره بی پدر
بگذریم
رسیدیم به مقصد
و دیدیم بحله ، دوستان لطف کردن و ناهار نیاوردن .... واقعا ممنونم ازشون که به تاپیک قرار ملاقات ها توجه نمیکنن و ناهار نمیارن
مجبور شدیم برگردیم و ناهار رو تو شهر بخوریم

البته تو راه چند تا شیب هم زدیم که برندگان به شرح ذیل می باشند

27494

دمش گرم لگند هم یه خورشیدی جیگری انداخته بود رو فلات و پرچم موتورش رو کشیده بود بالا

اینم اسامی بازندگان

البته علی لاستیک نداشت و عذرش رو می پذیریم ولی باقی دوستان بهتره برن و با آقای بیلی آشنا بشن
خصوصا رسول
خودتی کصافط

27495

ضمنا توجه داشته باشید تو عکس بالا ، جواد میگفت راه واسه دور برداشتن و سرعت گرفتن نداره این شیب ....
شما قاضی
داره یا نداره؟


خلاصه تو مسیر برگشت بازهم یه سری شیب میب جات زدیم


27496
تو این عکس همه دارن اونور رو میبینن

اونور ینی اینجا

27497

خداییش پروردگار شیب هاس
خیلی نازه
راحت میشه سرعت گرفت توش
چه رفت و چه برگشت:2i8d4ao:

شهاب هم که هنوز تحلیه کامل نشده بود ، در یک اقدام یهویی ، کاملا تخلیه شد

27498

دمش گرم


خیلی خب دیگه
خسته شدم

فعلا
یاعلی

shahab rezaei
07-11-1391, 08:26 بعد از ظهر
ماشالله دوستان هم خیلی مهربونن ، از دیروز عصر دیگه پشت سر هم دلشون واس ما تنگ میشد و زنگ میزدن و اس میدادن که چطوری گلم ، خوبی؟ دوربینت چطوره؟ ببوسش از طرف من
:9: ما هم که سر پروژه ، و به خونه و اینترنت و سیستم دسترسی نداشتم ، همش شرمندشون میشدم
خیلی ماهن
همش عصر های جمعه منو می دوس دارن
من که همیشه دوست دارم عزیزم. گفتم اون موقع شب بیرون از خونه واست اتفاقی نیفته نگرانت بودم. :27::biggrin:

دوستان لطف کردن و ناهار نیاوردن .... واقعا ممنونم ازشون که به تاپیک قرار ملاقات ها توجه نمیکنن و ناهار نمیارن
مجبور شدیم برگردیم و ناهار رو تو شهر بخوریم
من که واقعا شرمنده ام. اینقد اذیت شدم که به کل یادم رفت از نهار:wall3:

اصلا در کل شرمنده که به خاطر منم زیاد علاف شدین. ایشالا جبران کنم :icon_pf _100_: مرسی بابت عکسا

شایسته فر
07-11-1391, 08:30 بعد از ظهر
محمد جون به قطع این آفرود نامت از قبلیا بهتر بود
دست گلت درد نکنه
خیلی زحمت میکشی ؛ البته حالشو می بری!!!
پرچم بالاست
راستی دارم به امید خدا یکی دیگه از بچه هارو عاقبت به خیر می کنم:24:

Kenji
07-11-1391, 08:31 بعد از ظهر
ماشالا مشدیا...

لذت بردیم از تصاویر

Mohammad aghili
07-11-1391, 09:14 بعد از ظهر
قربوس همگی

شهاب ، نوع موتورت مارا گیریــــفـــت
پ از آخر گرفتیش؟

شاید با هم همکار شدیم :d

flower
07-11-1391, 09:46 بعد از ظهر
تصاویر جالبی بود ولی تو زمستون چرا تپه های کوه سبزه بهار تو مشهد زودتر..می یاد

Mohammad aghili
07-11-1391, 10:20 بعد از ظهر
دقیقا
الان چمن های ریز در اومدن تو کوها

اینجا تا یه ذره گرم میشه برفا آب میشن و خاکش هم حاصلخیزه ، 3 سوت دشت و دمن سبز میشن

nopo
07-11-1391, 10:35 بعد از ظهر
تصاویر جالبی بود ولی تو زمستون چرا تپه های کوه سبزه بهار تو مشهد زودتر..می یاد

الان2ساله كه اينطور ميشه.وقتي بارون يا برف مياد/2روز كه ميگذره همجا سبز ميشه!!!
باور نداري بيا ببين


سهيل عزيزم كجايي عمويي؟موتور رو از پاركينگ آوردي بيرون؟





خب بريم سر ادامه ماجرا!!!
در تصوير زير يك زير گذر رو مشاهده مي كنيد

وقتي توي بزرگراه برميگشتم بنزينم تموم شد.
اون طرف بزرگراه يك پمپ بنزين بود.اما از اونجايي كه موتور بنزين نداشت و فاصله تا دوربرگردون زياد بود ترجيح دادم ميون بر بزنم~
آغا چشمتون روز بد نبينه
از زير گذر پايين رفتن همانا و گير كردن همانا!:1:
[Only registered and activated users can see links]


با كمك 2نفر ديگه باخودم ميشديم3نفر.موتور رو كشيديم بالا.به روح اعتقاد پيدا كردم:acigar:

[Only registered and activated users can see links]

- - - Updated - - -

نه راه پس داشتم نه راه پيش!

sorush
07-11-1391, 10:38 بعد از ظهر
حالا با کمک موتوراوردی بالا یا چند نفرهم توی اوردن بالا کمکت کردن موفق شدی بااین نقشه بنزین بزنی؟؟

nopo
07-11-1391, 10:40 بعد از ظهر
حالا با کمک موتوراوردی بالا یا چند نفرهم توی اوردن بالا کمکت کردن موفق شدی بااین نقشه بنزین بزنی؟؟






با كمك 2نفر ديگه باخودم ميشديم3نفر.موتور رو كشيديم بالا.به روح اعتقاد پيدا كردم:acigar:



- - - Updated - - -

نه راه پس داشتم نه راه پيش!



با دقت دوباره بخون!

- - - Updated - - -

بعدش رفتم پمپ بنزين يك دلي از عزا در آوردم1:wow:

L E G E N D
08-11-1391, 12:03 قبل از ظهر
تصاویر جالبی بود ولی تو زمستون چرا تپه های کوه سبزه بهار تو مشهد زودتر..می یاد

داداش مشهد ما تو یک روز دقیقا چهار فصل رو میبینی:mypersianforum (531
در کل ما آفرودیان مشهدی زمستون تابستون نمیشناسیم.:14:
برف و یخبندون نمیشناسیم.:14:
فکر کردی واسه چی اینجا پایتخت آفرود ایرانه.:29:

- - - Updated - - -


من که همیشه دوست دارم عزیزم. گفتم اون موقع شب بیرون از خونه واست اتفاقی نیفته نگرانت بودم. :27::biggrin: من که واقعا شرمنده ام. اینقد اذیت شدم که به کل یادم رفت از نهار:wall3: اصلا در کل شرمنده که به خاطر منم زیاد علاف شدین. ایشالا جبران کنم :icon_pf _100_: مرسی بابت عکسا
شهاب خدا بگم چیکارت نکنه تا برسم خونه تو فکر دو نفر بودم :
یکی تو که نمیدونستم تا کجا بنزینت جواب میده. رفتی رسیدی یا تو راه موندی.
یکی هم خودش که تا خونه آروم رفتم تا زاپاس نخورم که آخرم خوردم البته نزدیک پمپ بنزین.
دادا برا قرار بعدی 2 تا چهار لیتری با یه بطری روغن باید تو و جواد از موتوراتون آویزون کنین بیارین.:25r30wi: با اون موتورای پر مصرفتون.:vahidrk:
راستی چرا راهتو با ما عوض کردی موقع برگشتن؟ مگه خونتون نمیرفتی؟ منو علی هم میخواستیم از سمت وکیل آباد بریم. میومدی با ما تا اگه بنزینت تموم شد باز نمونی تنها.

- - - Updated - - -

راستی بچه ها این هفته جمعه پیش رو که داره میاد من یحتمل خیلی زیاد من نمیتونم بیام.:consoling2:
نمایشگاه کامپیوتر شرکتمون (نانو تراشه)غرفه داره من هم باید به عنوان یکی از کارشناساش باشم.:s (9): البته روزای دیگه فقط بعدازظهر هستن ولی جمعه احتمال میره نمایشگاه تمام روز باشه.
یحتمل شما ها هم نمیتونید برید آفرود چون هواشناسیا که بارندگی دوز بالا رو نشون میدن واسه جمعه!!!
ولی امان از جمعه بعدی. امان اگه برسه.:sumo:

mra680
08-11-1391, 12:15 قبل از ظهر
سلام و درود
بسیار عالی بود . . .خوش باشین همیشه . . .
ققط یکی از عکس ها مورد اخلاقی داره ها . . .دقت کنید . . .:wow:
همون عکسی که توش شیب معلومه و دوستان نگاه به دوربین دارن و . . .بهله . . .بهله . . .:fingersmiley:
موفق باشین

L E G E N D
08-11-1391, 12:42 قبل از ظهر
محمد شطرنجیش کن تا منکراتی نشده قضیه:27:

shahab rezaei
08-11-1391, 04:02 قبل از ظهر
دادا برا قرار بعدی 2 تا چهار لیتری با یه بطری روغن باید تو و جواد از موتوراتون آویزون کنین بیارین.
راستی چرا راهتو با ما عوض کردی موقع برگشتن؟ مگه خونتون نمیرفتی؟ منو علی هم میخواستیم از سمت وکیل آباد بریم. میومدی با ما تا اگه بنزینت تموم شد باز نمونی تنها.

میگم که این هفته اصلا ضدحال بود. حالا ایشالا یه دستی به سر و روش میکشم و فکر بنزین و روغنم کردم. اونجا رفتم بنزین زدم دیگه.

monazzah
08-11-1391, 07:37 قبل از ظهر
به به خدا رو شکر که بهتون خوش گذشته

حالا قدر موتور منو با اون باک 22 لیتریش بدونین و بی من برید


منم با برو بچ رفتیم پیست جاتون خالی با اگزوز جدیدم کلی حال داد:

27522

nopo
08-11-1391, 07:44 قبل از ظهر
ممد رضا وقتي روي موتوري چرا دور و برت رو نگاه نمي كني؟.ديروز ما جاي قهوه خونه وايستاديم.و هرچي بال بال زديم رفتي!!!!
خوبه بچه ها چند بار گفتن جاي قهوه خونه توقف داريم!!!
عين هفته پيش كنار خوض نشسته بوديم و رد شدي:11:

monazzah
08-11-1391, 07:50 قبل از ظهر
ممد رضا وقتي روي موتوري چرا دور و برت رو نگاه نمي كني؟.ديروز ما جاي قهوه خونه وايستاديم.و هرچي بال بال زديم رفتي!!!!
خوبه بچه ها چند بار گفتن جاي قهوه خونه توقف داريم!!!
عين هفته پيش كنار خوض نشسته بوديم و رد شدي:11:

من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟

nopo
08-11-1391, 08:06 قبل از ظهر
من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟

ممدرضا.لگند

monazzah
08-11-1391, 08:21 قبل از ظهر
ممدرضا.لگند


خداییش کله پزیه حال دادا

اگزوزو داشتی ؟؟؟ روح و روانت سر صبح حال کرد:crazy:

alinozad
08-11-1391, 10:14 بعد از ظهر
انصافا تو عکس اول لاستیک جلو معلومه...عقب هم مثل اونه ببینید بخندید.....:icon_pf _99_:

L E G E N D
08-11-1391, 10:26 بعد از ظهر
ممد رضا وقتي روي موتوري چرا دور و برت رو نگاه نمي كني؟.ديروز ما جاي قهوه خونه وايستاديم.و هرچي بال بال زديم رفتي!!!!
خوبه بچه ها چند بار گفتن جاي قهوه خونه توقف داريم!!!
عين هفته پيش كنار خوض نشسته بوديم و رد شدي:11:

داداش من اون روز کل هواسم به شهاب بود.:hanghead:
باهاش میومدم تا یه وقت تو راه نمونه بنزین کم نیاره. که اتفاقا یه بار هم دیدین که وایستادیم بنزین زد از موتورم.
بعد هم در مورد اون قهوه خونه باور کن من نشنیدم که میخواین برین اونجا.
فکر کردم همه میرین خونه.
ولی در کل میگم من همش هواسم به شهاب بود. موتورش اذیت میکرد. گفتم یه وقت تو راه نمونه.
دم پیچای چشمه هم شهاب از رو شیبا میومد من از آسفالت، این بود که یه تیکه ازش جلو افتادم تا اول شهر رفتم دیدم جا مونده دوباره برگشتم دنبالش که دیدم داره با علی میاد که دیگه با هم رفتیم.

soheilspeedart
09-11-1391, 12:40 قبل از ظهر
اون وقت می گن سهیل خرافاتیه! دقیقا هر وقت من نبودم آفرود رو ترکوندین هااا، هوا توپ، جمع جمع، سورپرایز تا دلت بخواد، دشت سر سبز، مسیر دیووووانه، عکس محشر، کیف کوک، پرچم بدبخت هم که از جو خارج شد دیگه! اصلا یه چی می گم یه چی می شنوی ها

ولی خوب ایول محمد، باز دلمون به این تاپیک خوش می کنم تا سوزش اونجام رو فراموش کنم :دی






[Only registered and activated users can see links]



قدیما این صحنه ها رو که می دیدم یاد محمد می افتادم، با این خاطره ای که تعریف کردی، یادم باشه یاد تو هم بیافتم!

ولی عجب زیرگذری ها، آدم پیاده هم می ترسه بره پایین یهو دیدی اون پایین... :دی





سهيل عزيزم كجايي عمويي؟موتور رو از پاركينگ آوردي بيرون؟



امروز بالاخره تموم شد، دقیقا هم به همون مشکلی که تو گفتی بر خوردم! (کارت خوان خراب و بانک و...) اما خوب بالاخره شاخ غول شیگست و موتور ما از اسارت رها شد، صحیح و سالم مثل روز اولش بود، خوشبختانه این جیگر بابا دقیقا زیر تنها بخش مسقف پارکینگ بود، نسبتا از باد و بارون در امان مونده بود، حتی لاستیک ها پر باد بود!!! البته ناگفته نماند این مقاومت بالاش از اثرات اون آفرود پارسال هم بوده ها :دی


الان دو تا موتور خاموش دارم :2gwb921: فردا برم سیخ بزنمشون ببینم چیکاره ن

mohammad reza 23
09-11-1391, 08:03 قبل از ظهر
اول سلام کنم خدمت همگی و تبریک بگم به شهاب جان و آقا جواد عزیز واسه موتورهایه جدیدشون.......... ایشالله چرخش واستون شیب بزنه فقط.....:happy4:
بعدم تشکر میکنم از محمد جان که با این آفرودنامش یه حالی به همه مخصوصا من داد....(می خوندم فکر میکردم منم اونجا بودم)
در کل مرسی از همه که پرچمه مشهد و بالا نگه میدارن........../
:29::pm1::flower4:

Mohammad aghili
09-11-1391, 09:04 قبل از ظهر
سهیل ، وضعیت فلاتت به کجا رسید


مرسی ممدرضا جون ، ایشالله این تحریم ها شکسته بشه و شمام بیای همراه گروه

nopo
09-11-1391, 10:56 قبل از ظهر
احتمالا بنزين تموم كرده خفه كرده موتوره

soheilspeedart
09-11-1391, 12:47 بعد از ظهر
سهیل ، وضعیت فلاتت به کجا رسید





احتمالا بنزين تموم كرده خفه كرده موتوره

همین الان با فلات اومدم خونه، برقش مشکل داشت!!! حالا چه ربطی به بنزین تموم کردن داره نمی دونم! احتمالا به شوکا حسودی می کرده :دی الان که مثل مرد داره کار می کنه، تق تق تق (زدم به تخته)
مصرفشم بردم بالا که توی شیب کم نیاره، فردا هوا خوب باشه می رم کال یه تستی می کنمش


شوکا رو بگو، یه استکان بنزین ریختم توش، با سه تا هندل روشن شد! :دی حیف پول وانت، اگه می دونستم به این راحتی روشن می شه وانت نمی گرفتم، فقط باید یکم به ظاهرش برسم، توی لوازم اینا سید ارزان فروش نداریم؟!





مرسی ممدرضا جون ، ایشالله این تحریم ها شکسته بشه و شمام بیای همراه گروه

خوب اون طرفا رود نداره که گروهی بریم اوفش کنیم؟ اگه محمدرضا نمی تونه بیاد آفرود، آفرود رو ببریم پیشش! بلکه یه پاتوق جدید هم کشف شد

stoncold
09-11-1391, 01:47 بعد از ظهر
انشاالله که همیشه به به خیرو خوشی سرتون جمع باشه صفا کنین :bunnyearsmiley:

ماهم قرار بود با جواد یه افرود دونفره بریم که دیگه من واسه امتحون ارشدم میخونم شرمندش شدم انشالله بعدا جبران کنیم ولی سی ار ام میگرفتی بیشتر حال میکردم باهات:acigar:

MRasool
09-11-1391, 04:35 بعد از ظهر
ممد چرا هر چی عکس از من میذاری یا زمین خوردم یا در حال زمین خوردنم یا دارم شادی بعد از زمین خوردن انجام میدم !!!!!!
بابا عکس از من نذاری که سنگینتره ...:98:

تبریک به جهت آزادی شوکا به سهیل

nopo
10-11-1391, 08:21 قبل از ظهر
انشاالله که همیشه به به خیرو خوشی سرتون جمع باشه صفا کنین :bunnyearsmiley:

ماهم قرار بود با جواد یه افرود دونفره بریم که دیگه من واسه امتحون ارشدم میخونم شرمندش شدم انشالله بعدا جبران کنیم ولی سی ار ام میگرفتی بیشتر حال میکردم باهات:acigar:

میخواستم ماشین بگیرم زورم به سی آر ام نرسید

send from my galaxy duos ace dual

nopo
10-11-1391, 08:23 قبل از ظهر
همین الان با فلات اومدم خونه، برقش مشکل داشت!!! حالا چه ربطی به بنزین تموم کردن داره نمی دونم! احتمالا به شوکا حسودی می کرده :دی الان که مثل مرد داره کار می کنه، تق تق تق (زدم به تخته)
مصرفشم بردم بالا که توی شیب کم نیاره، فردا هوا خوب باشه می رم کال یه تستی می کنمش


شوکا رو بگو، یه استکان بنزین ریختم توش، با سه تا هندل روشن شد! :دی حیف پول وانت، اگه می دونستم به این راحتی روشن می شه وانت نمی گرفتم، فقط باید یکم به ظاهرش برسم، توی لوازم اینا سید ارزان فروش نداریم؟!



خوب اون طرفا رود نداره که گروهی بریم اوفش کنیم؟ اگه محمدرضا نمی تونه بیاد آفرود، آفرود رو ببریم پیشش! بلکه یه پاتوق جدید هم کشف شد

چرا فروشگاه اسب آهنی سوم گاز

send from my galaxy duos ace dual

alinozad
10-11-1391, 09:39 قبل از ظهر
رسول جان شما کاری توی افرود داری جز زمین خوردن؟من تا حالا صحنه ای یادم نمیاد شما زمین نخورده باشی و موتور رو پرت نکرده باشی!قابل توجه دوستان!فرمون رنتالی که روی موتور بسته شده جونش به لبش رسیده!توی شیب به سمت شیب موتور پرت شد با فرمون رفت تو تخته سنگ سنگه خورد شد!طفلک روان آخ نگفت....

soheilspeedart
10-11-1391, 08:23 بعد از ظهر
ممد چرا هر چی عکس از من میذاری یا زمین خوردم یا در حال زمین خوردنم یا دارم شادی بعد از زمین خوردن انجام میدم !!!!!!
بابا عکس از من نذاری که سنگینتره ...:98:

تبریک به جهت آزادی شوکا به سهیل
:3ztzsjm:


بابت شوکا هم مرسی

رسول جان شما کاری توی افرود داری جز زمین خوردن؟من تا حالا صحنه ای یادم نمیاد شما زمین نخورده باشی و موتور رو پرت نکرده باشی!قابل توجه دوستان!فرمون رنتالی که روی موتور بسته شده جونش به لبش رسیده!توی شیب به سمت شیب موتور پرت شد با فرمون رفت تو تخته سنگ سنگه خورد شد!طفلک روان آخ نگفت....


:4chsmu1:

خوش به حالت رسول