Milad_2Rbo
09-08-1391, 05:04 بعد از ظهر
شور و اشتیاق آنان، درست مثل آنچه شیفتهی آنند، افسانهای است. بسیاری از آنها عضو سازمانی به نام هاگ هستند. در ماه ژوئن سال 1998 بیش از 140000 نفر آنها در خیابانهای میلواکیایالت ویسکانسین موتورسواری کردند تا شور و علاقهی خود را جشن بگیرند. اینها صاحبان موتورسیکلتهای هارلی - دیویدسون هستند.
ماه ژوئن 1998، نود و پنجمین سالگرد تولید موتورسیکلت هارلی - دیویدسون بود. این شرکت زمانی پاگرفت که ویلیام هارلی 21 ساله و دوست 20 سالهاش آرتور دیویدسون تصمیم گرفتند که دوچرخهها را تبدیل به موتورسیکلت کنند. سال 1903 بود. در آن سال آنها توانستند سه موتورسیکلت دستساز تولید کنند. دیری نگذشت که درهای موفقیت به روی آنها گشوده شد و توانستند که دامنهی فعالیت خود را گسترش دهند. هر سالی که گذشت بر شمار موتورهای تولیدی آنها اضافه شد.
وقتی مسابقات موتورسیکلترانی شروع شد و میانِ مردم از اشتهار و محبوبیت برخوردار گردید، هارلی - دیویدسون موقعیت ویژهای پیدا کرد. وقتی جنگ جهانی اول شروع شد، متفقین خیلی زود متوجه موقعیت ممتاز موتورسیکلت در جنگ شدند. طبق برآورد شرکت هارلی - دیویدسون، آنها بخش اعظم 20000 موتورسیکلتی را که ارتش امریکا در جنگ مورد استفاده قرار داده بود، تولید کرده بودند. وقتی خاتمهی جنگ فرا رسید، اولین کسی که وارد خاک آلمان شد، سوار بر موتورسیکلت هارلی دیویدسون بود.
مدتی بیش از نیم قرن، شرکت از رونق فراوانی برخوردار بود. یکی از دلایل موفقیت این شرکت این بود که کارکنان و مشتریان آن خود را عضو یک خانواده میدانستند. شرکت به رشد خود ادامه داد و توانست برکیفیت موتورهای تولیدی و جلب مشتریان خود بیفزاید. در دههی 1970 هارلی - دیویدسون 80 درصد بازار موتورسیکلتهای 850 سیسی به بالای امریکا را به خود اختصاص داده بود.
اما پیش از آنکه هارلی دیویدسون در دههی هفتاد به اوج فعالیتهای خود برسد، با مسایل عدیدهای روبهرو شد. در اوایل دههی 1960 این شرکت تبدیل به یک شرکت سهامی عام شد تا هزینههای مربوط به مدرنیزه سازی و تنوعبخشی را تامین کرده، بتواند با تولیدکنندگان ژاپنی بهتر رقابت کند. در اواخر دههی 1960 «ای - ام – اف» شرکت هارلی - دیویدسون را در اختیار گرفت. بعد از شصت و پنج سال فعالیت پرافتخار در میلواکی، ستاد مرکزی شرکت ناگهان به نیویورک منتقل شد و بخش مونتاژ نهایی هم به پنسیلوانیا انتقال یافت. کارکنان هارلی - دیویدسون به شدت ناامید شدند.
در طی ده سال بعدی، اشتهار و محبوبیت هارلی - دیویدسون تنزل(یعنی سرد شد :) ) یافت. موتورسیکلتهای ساخت شرکت به طرز وحشتناکی اعتبار خود را از دست دادند. افسران پلیس در نقاط مختلف کشور، که زمانی از سوار شدن بر موتورسیکلت ساخت امریکا مباهات میکردند، به خرید موتورسیکلتهای ژاپنی که هم ارزانتر و هم مطمئنتر بودند، روی آوردند(ژاپون دهنت سرویس). تا سال 1980 هارلی - دیویدسون تنها 30 درصد بازار گذشته را در اختیار داشت. و شرکت برای اولین بار در تاریخ فعالیت خود متضرّر گردید. آیندهی هارلی - دیویدسون بسیار مبهم به نظر میرسید.
اما آنچه هارلی - دیویدسون را نجات داد، اشتیاق کارکنان و مشتریانی بود که میخواستند آن را سر پا نگه دارند(ایول ایول کارکنارو ایول). در سال 1981، سیزده مقام برجستهی اجرایی این شرکت سهام شرکت را خریداری کردند. در این میان میتوان به واگن بیلز، یکی از علاقمندان هارلی از جنگ جهانی دوم به این سو، اشاره کرد که از سوی ای - ام - اف مدیریت تولید موتورسیکلت را بر عهده داشت. مالکان جدید به سرعت هارلی - دیویدسون را متحول ساختند، روشهای تولید را بهبود بخشیدند و کالاهای جدیدی به بازار عرضه نمودند. در ضمن، آنها به تأسیس گروه مالکان هاگ مبادرت کردند، که امروزه بیش از 600000 عضو دارد. در سال 1985 هارلی - دیویدسون بعد از پنج سال به مرحلهی سوددهی رسید.
در طی این سالها شمار زیادی از کارکنان، شرکت را ترک کردند، اما کارکنانی که باقی ماندند، از اهمیت و تعهد فراوانی برخوردار بودند. بعد از آن مدیران هارلی - دیویدسون اقدامات عدیدهای برای بالا بردن تعهد سازمان و ایجاد اشتیاق نزد کارکنان و مشتریان و جلب توجه مردم صورت دادند. امروز، هارلی دیویدسون در بازارهای مختلف جهان سالانه بیش از 200000 موتورسیکلت را به فروش میرساند، که معادل 9/2 میلیارد دلار سود(به پول ما چقدر میشه؟) عاید این شرکت میسازد
قطعاً در Harley-Davidson خاصه ای وجود دارد که در انواع دیگر موتورسیکلت ها و شرکتها نیست. این خاصه می تواند صدای غرش موتور V شکل این هیولا باشد که از اگزوز صافش می گزرد. ولی به نظر ما، موضوع فرا تر از این است، آن را جذبه بنامید، مطمئناً چیزی درباره ی این جذبه وجود دارد.
در این مقاله شانس این را دارید که بیشتر درباره ی روح Harley-Davidson بدانید. ما نحوه ی تکامل موتور ها، خط تولید عادی و تولید سفارشی را مورد بررسی قرار خواهیم داد. بدین ترتیب، دفعه ی بعدی که 1 موتور Harley-Davidson را ببینید(اگر ببینید) طوری دیگر به آن خواهید نگریست.
[Only registered and activated users can see links]
قبل از آنکه با جذبه ی Harley-Davidsonآشنا بشوید، لازم است که کمی درباره ی طرز کار موتورسیکلتها بدانید. در ساده ترین نگاه، یک موتورسیکلت را می توان یک دوچرخه ی با موتور دانست، اگر به سال 1903، به روزهای اول تولید Harley-Davidson برگردیم، می بینیم که این طور است. اولین تولید Harley-Davidson تقریباً دوچرخه ای بود که بر روی آن موتوری سوار شده بود(با تغییراتی رد بدنه ی دوچرخه)، یک تسمه ی چرمی کار انتقال نیرو از موتور به چرخ عقب را بر عهده داشت. این موتورسیکلت پدال داشت که بتوانید از آن به عنوان دوچرخه هم استفاده کنید. همچنین ترمز دوچرخه ای داشتکه با پدال زدن به عقب، می توانستید از آن استفاده کنید. درست مثل دوچرخه های امروزی.
[Only registered and activated users can see links]
این مدل اولیه ی Harley-Davidsonموتوری 405cc سیلندری با آرایش F شکل سوپاپ داشت که با هوا خنک می شد وموتور آن 49 پوند وزن داشت.
امروزه یک موتورسیکلت دیگر شبیه دوچرخه ها نیستند!. هر دو وسیله دو چرخ دارند، و این پایان شباهتشان است. دو عامل در کنار هم باعث شدند که موتورسیکلت ها بزرگ بشوند:
I. موتور بزرگ و بزرگتر شد، به این ترتیب موتورسیکلت هم بزرگتر که بتواند موتور را نگه دارد و وزنش را تحمل کند. هنگامی که موتورسیکلت سنگینتر شد، لاستیک ها و چرخها خم بزرگتر و قویتر شد که بتواند وزن را نگه دارد، به همین ترتیب بدنه و ترمزها هم بزرگتر شدند. مخزن سوخت هم بزرگ شد که بتواند تامین کننده ی سوخت موتور باشد.
II. با بزرگ شدن موتور، موتورسیکلت ها سریعتر شدند و توانستند مسافت بیشتری را بپیمایند. سرعت بیشتر به مفهوم انتقال قدرت بود. سرعت بالاتر تایر ها را از لحاظ کارایی پر اهمیت کرد، بدین ترتیب تایرها پهن تر شدند. برای چرخهای بزرگتر و بدنه ی درشتر، راحتی مسافر مطرح شد.
[Only registered and activated users can see links]
منبع:برگرفته از کتاب ماکسول جان
در اخر اینم یه کلیپ از ساخت موتور به زبان فارسی
wZj6q
کپی کردن بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
ماه ژوئن 1998، نود و پنجمین سالگرد تولید موتورسیکلت هارلی - دیویدسون بود. این شرکت زمانی پاگرفت که ویلیام هارلی 21 ساله و دوست 20 سالهاش آرتور دیویدسون تصمیم گرفتند که دوچرخهها را تبدیل به موتورسیکلت کنند. سال 1903 بود. در آن سال آنها توانستند سه موتورسیکلت دستساز تولید کنند. دیری نگذشت که درهای موفقیت به روی آنها گشوده شد و توانستند که دامنهی فعالیت خود را گسترش دهند. هر سالی که گذشت بر شمار موتورهای تولیدی آنها اضافه شد.
وقتی مسابقات موتورسیکلترانی شروع شد و میانِ مردم از اشتهار و محبوبیت برخوردار گردید، هارلی - دیویدسون موقعیت ویژهای پیدا کرد. وقتی جنگ جهانی اول شروع شد، متفقین خیلی زود متوجه موقعیت ممتاز موتورسیکلت در جنگ شدند. طبق برآورد شرکت هارلی - دیویدسون، آنها بخش اعظم 20000 موتورسیکلتی را که ارتش امریکا در جنگ مورد استفاده قرار داده بود، تولید کرده بودند. وقتی خاتمهی جنگ فرا رسید، اولین کسی که وارد خاک آلمان شد، سوار بر موتورسیکلت هارلی دیویدسون بود.
مدتی بیش از نیم قرن، شرکت از رونق فراوانی برخوردار بود. یکی از دلایل موفقیت این شرکت این بود که کارکنان و مشتریان آن خود را عضو یک خانواده میدانستند. شرکت به رشد خود ادامه داد و توانست برکیفیت موتورهای تولیدی و جلب مشتریان خود بیفزاید. در دههی 1970 هارلی - دیویدسون 80 درصد بازار موتورسیکلتهای 850 سیسی به بالای امریکا را به خود اختصاص داده بود.
اما پیش از آنکه هارلی دیویدسون در دههی هفتاد به اوج فعالیتهای خود برسد، با مسایل عدیدهای روبهرو شد. در اوایل دههی 1960 این شرکت تبدیل به یک شرکت سهامی عام شد تا هزینههای مربوط به مدرنیزه سازی و تنوعبخشی را تامین کرده، بتواند با تولیدکنندگان ژاپنی بهتر رقابت کند. در اواخر دههی 1960 «ای - ام – اف» شرکت هارلی - دیویدسون را در اختیار گرفت. بعد از شصت و پنج سال فعالیت پرافتخار در میلواکی، ستاد مرکزی شرکت ناگهان به نیویورک منتقل شد و بخش مونتاژ نهایی هم به پنسیلوانیا انتقال یافت. کارکنان هارلی - دیویدسون به شدت ناامید شدند.
در طی ده سال بعدی، اشتهار و محبوبیت هارلی - دیویدسون تنزل(یعنی سرد شد :) ) یافت. موتورسیکلتهای ساخت شرکت به طرز وحشتناکی اعتبار خود را از دست دادند. افسران پلیس در نقاط مختلف کشور، که زمانی از سوار شدن بر موتورسیکلت ساخت امریکا مباهات میکردند، به خرید موتورسیکلتهای ژاپنی که هم ارزانتر و هم مطمئنتر بودند، روی آوردند(ژاپون دهنت سرویس). تا سال 1980 هارلی - دیویدسون تنها 30 درصد بازار گذشته را در اختیار داشت. و شرکت برای اولین بار در تاریخ فعالیت خود متضرّر گردید. آیندهی هارلی - دیویدسون بسیار مبهم به نظر میرسید.
اما آنچه هارلی - دیویدسون را نجات داد، اشتیاق کارکنان و مشتریانی بود که میخواستند آن را سر پا نگه دارند(ایول ایول کارکنارو ایول). در سال 1981، سیزده مقام برجستهی اجرایی این شرکت سهام شرکت را خریداری کردند. در این میان میتوان به واگن بیلز، یکی از علاقمندان هارلی از جنگ جهانی دوم به این سو، اشاره کرد که از سوی ای - ام - اف مدیریت تولید موتورسیکلت را بر عهده داشت. مالکان جدید به سرعت هارلی - دیویدسون را متحول ساختند، روشهای تولید را بهبود بخشیدند و کالاهای جدیدی به بازار عرضه نمودند. در ضمن، آنها به تأسیس گروه مالکان هاگ مبادرت کردند، که امروزه بیش از 600000 عضو دارد. در سال 1985 هارلی - دیویدسون بعد از پنج سال به مرحلهی سوددهی رسید.
در طی این سالها شمار زیادی از کارکنان، شرکت را ترک کردند، اما کارکنانی که باقی ماندند، از اهمیت و تعهد فراوانی برخوردار بودند. بعد از آن مدیران هارلی - دیویدسون اقدامات عدیدهای برای بالا بردن تعهد سازمان و ایجاد اشتیاق نزد کارکنان و مشتریان و جلب توجه مردم صورت دادند. امروز، هارلی دیویدسون در بازارهای مختلف جهان سالانه بیش از 200000 موتورسیکلت را به فروش میرساند، که معادل 9/2 میلیارد دلار سود(به پول ما چقدر میشه؟) عاید این شرکت میسازد
قطعاً در Harley-Davidson خاصه ای وجود دارد که در انواع دیگر موتورسیکلت ها و شرکتها نیست. این خاصه می تواند صدای غرش موتور V شکل این هیولا باشد که از اگزوز صافش می گزرد. ولی به نظر ما، موضوع فرا تر از این است، آن را جذبه بنامید، مطمئناً چیزی درباره ی این جذبه وجود دارد.
در این مقاله شانس این را دارید که بیشتر درباره ی روح Harley-Davidson بدانید. ما نحوه ی تکامل موتور ها، خط تولید عادی و تولید سفارشی را مورد بررسی قرار خواهیم داد. بدین ترتیب، دفعه ی بعدی که 1 موتور Harley-Davidson را ببینید(اگر ببینید) طوری دیگر به آن خواهید نگریست.
[Only registered and activated users can see links]
قبل از آنکه با جذبه ی Harley-Davidsonآشنا بشوید، لازم است که کمی درباره ی طرز کار موتورسیکلتها بدانید. در ساده ترین نگاه، یک موتورسیکلت را می توان یک دوچرخه ی با موتور دانست، اگر به سال 1903، به روزهای اول تولید Harley-Davidson برگردیم، می بینیم که این طور است. اولین تولید Harley-Davidson تقریباً دوچرخه ای بود که بر روی آن موتوری سوار شده بود(با تغییراتی رد بدنه ی دوچرخه)، یک تسمه ی چرمی کار انتقال نیرو از موتور به چرخ عقب را بر عهده داشت. این موتورسیکلت پدال داشت که بتوانید از آن به عنوان دوچرخه هم استفاده کنید. همچنین ترمز دوچرخه ای داشتکه با پدال زدن به عقب، می توانستید از آن استفاده کنید. درست مثل دوچرخه های امروزی.
[Only registered and activated users can see links]
این مدل اولیه ی Harley-Davidsonموتوری 405cc سیلندری با آرایش F شکل سوپاپ داشت که با هوا خنک می شد وموتور آن 49 پوند وزن داشت.
امروزه یک موتورسیکلت دیگر شبیه دوچرخه ها نیستند!. هر دو وسیله دو چرخ دارند، و این پایان شباهتشان است. دو عامل در کنار هم باعث شدند که موتورسیکلت ها بزرگ بشوند:
I. موتور بزرگ و بزرگتر شد، به این ترتیب موتورسیکلت هم بزرگتر که بتواند موتور را نگه دارد و وزنش را تحمل کند. هنگامی که موتورسیکلت سنگینتر شد، لاستیک ها و چرخها خم بزرگتر و قویتر شد که بتواند وزن را نگه دارد، به همین ترتیب بدنه و ترمزها هم بزرگتر شدند. مخزن سوخت هم بزرگ شد که بتواند تامین کننده ی سوخت موتور باشد.
II. با بزرگ شدن موتور، موتورسیکلت ها سریعتر شدند و توانستند مسافت بیشتری را بپیمایند. سرعت بیشتر به مفهوم انتقال قدرت بود. سرعت بالاتر تایر ها را از لحاظ کارایی پر اهمیت کرد، بدین ترتیب تایرها پهن تر شدند. برای چرخهای بزرگتر و بدنه ی درشتر، راحتی مسافر مطرح شد.
[Only registered and activated users can see links]
منبع:برگرفته از کتاب ماکسول جان
در اخر اینم یه کلیپ از ساخت موتور به زبان فارسی
wZj6q
کپی کردن بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.