sorush
26-04-1391, 09:34 بعد از ظهر
سلام به همه
جاتون خالی امروز مصطفی از سبزوار مهمون شهر ما بود و با 2 تا دیگه از دوستامون چند ساعتی گشتیم!
الان گوشی تو شارژه و نمیشه عکسارو بذارم براتون
اما اگه خواستید اطلاع بدید و گوشه ای از مناظر شهرمونو ببینید تو عکسا!
یا حق!
1390/4/26روزدوشنبه
قرارملاقات ساعت5دورمیدان بعثت که آقا سجادورفیق ایشان آقامیلادودوست عزیزمون آقامصطفی گل پس ازچنده دقیقه معطلی بنده ازراه رسیدم وبادوستان آشناشدیم وبرای چرخ زدن درون شهربه سمت منزل آقاسجادرفتیم تا2موتوربشیم وبعدازکمی گفته گوبه سمت فلکه ی گنج نامه حرکت کردیم وبه سمت کوچه باغ رفتیم که جای مناسبی پیداکردیم وبه گفته مصطفی جان دوتاحرکت زدیم که البته فیلم بردای شدهم بااحسان هم باپالس که عکس هم ازاین مناظره زیبابرداشتیم وبه مدت 20دقیقه درآن مکان بودیم وبه اسراربنده که درعکس پشت سرمامعلوم هست حرکت کردیم که راهنمای ماآقامیلادشدن وماهم پشت سرسجاد که ازکوچه باغ ردشدیم ومسیرآسفالت تمام شدوخوردیم به خاکی که شیبش بعضی جاها موتورسجاد چرخش بدلیل نامناسب بودن درجاتوی خاکی میزد وپس از پی نمودن3/4 مسیرصدای عجیبی ماروبه سمت خودش جذب کردکه1عددیاماها100ایران دوچرخ بودکه دوترک مثل آب خوردن اومدبالا رفت سمت کانکس ماهم چندتاعکس انداختیم واین جابودکه مصطفی جان نتونست خودشونگه داره وگفت موتورتوبده من این شیب سنگلاخی روبرم بالا من دادم که اومددوربرداره که بزنه3موتورکم نیاره زد1که 3/4مسیروبادنده1رفت بالافیلمشم هست مزاح های زیادی راجب موتورمن ومصطفی شدکه موقعه برگشت ازشیب یادمون رفت فیلم برداری کنیم چندبارم توی راه نزدیک بودباسجادتصادف کنیم که خدانخواست خلاصه تصمیم گرفتیم بریم سمت گنج نامه پس ازطی کردن مسیروبادیدن نیروی انتظامی برای دیدن سنگ نوشته گنج نامه منصرف شدیم وبه سمت جاده اسکی حرکت کردیم که چندتاازپیچ های خفندروکه مصطفی نمیذاشت موتوروبخوابونم ومیگفت دوست دارم سالم برگردم خونه به مکافات پیچیدیم وقسمتی هم درراه توقف کردیم وچندتاعکسم ازاون مناظرگرفتیم ودورزدیم برای پرکردن شکم هامون که خالی بودوبه سمت فلکه گنج نامه حرکت کردیم یه چایی های بای شکلات صرف شدوبه سمت بلوارارم راهی شدیم 2دورهم بلواروزدیم وبسوی 4راه سعیدیه رفتیم که دیگه میگن نخنودنخودهرکی رود خانه خودآقامیلادبه منزل -بنده به منزل -مصطفی وسجادبه منزل اقاسجادراهی شدن برای ریختن فیلمهاتوی فلش البته آقامصطفی قراربود سه شنبه بعدظهرحرکت کنن پس ازبازدیدازغارعلیصدرکه متاسفانه بدلیل کمبودوقت که برنامه داشتیم برای پیست کراس شهیدمفتح همدان انجام نشدوآقاامید که بدلیل مشکل نتونستند بیان سرقرارعکساروهم میریزم فقط دست سجادکه برای عکساتوضیحات کوچیکی مینویسیم
یاعلی
جاتون خالی امروز مصطفی از سبزوار مهمون شهر ما بود و با 2 تا دیگه از دوستامون چند ساعتی گشتیم!
الان گوشی تو شارژه و نمیشه عکسارو بذارم براتون
اما اگه خواستید اطلاع بدید و گوشه ای از مناظر شهرمونو ببینید تو عکسا!
یا حق!
1390/4/26روزدوشنبه
قرارملاقات ساعت5دورمیدان بعثت که آقا سجادورفیق ایشان آقامیلادودوست عزیزمون آقامصطفی گل پس ازچنده دقیقه معطلی بنده ازراه رسیدم وبادوستان آشناشدیم وبرای چرخ زدن درون شهربه سمت منزل آقاسجادرفتیم تا2موتوربشیم وبعدازکمی گفته گوبه سمت فلکه ی گنج نامه حرکت کردیم وبه سمت کوچه باغ رفتیم که جای مناسبی پیداکردیم وبه گفته مصطفی جان دوتاحرکت زدیم که البته فیلم بردای شدهم بااحسان هم باپالس که عکس هم ازاین مناظره زیبابرداشتیم وبه مدت 20دقیقه درآن مکان بودیم وبه اسراربنده که درعکس پشت سرمامعلوم هست حرکت کردیم که راهنمای ماآقامیلادشدن وماهم پشت سرسجاد که ازکوچه باغ ردشدیم ومسیرآسفالت تمام شدوخوردیم به خاکی که شیبش بعضی جاها موتورسجاد چرخش بدلیل نامناسب بودن درجاتوی خاکی میزد وپس از پی نمودن3/4 مسیرصدای عجیبی ماروبه سمت خودش جذب کردکه1عددیاماها100ایران دوچرخ بودکه دوترک مثل آب خوردن اومدبالا رفت سمت کانکس ماهم چندتاعکس انداختیم واین جابودکه مصطفی جان نتونست خودشونگه داره وگفت موتورتوبده من این شیب سنگلاخی روبرم بالا من دادم که اومددوربرداره که بزنه3موتورکم نیاره زد1که 3/4مسیروبادنده1رفت بالافیلمشم هست مزاح های زیادی راجب موتورمن ومصطفی شدکه موقعه برگشت ازشیب یادمون رفت فیلم برداری کنیم چندبارم توی راه نزدیک بودباسجادتصادف کنیم که خدانخواست خلاصه تصمیم گرفتیم بریم سمت گنج نامه پس ازطی کردن مسیروبادیدن نیروی انتظامی برای دیدن سنگ نوشته گنج نامه منصرف شدیم وبه سمت جاده اسکی حرکت کردیم که چندتاازپیچ های خفندروکه مصطفی نمیذاشت موتوروبخوابونم ومیگفت دوست دارم سالم برگردم خونه به مکافات پیچیدیم وقسمتی هم درراه توقف کردیم وچندتاعکسم ازاون مناظرگرفتیم ودورزدیم برای پرکردن شکم هامون که خالی بودوبه سمت فلکه گنج نامه حرکت کردیم یه چایی های بای شکلات صرف شدوبه سمت بلوارارم راهی شدیم 2دورهم بلواروزدیم وبسوی 4راه سعیدیه رفتیم که دیگه میگن نخنودنخودهرکی رود خانه خودآقامیلادبه منزل -بنده به منزل -مصطفی وسجادبه منزل اقاسجادراهی شدن برای ریختن فیلمهاتوی فلش البته آقامصطفی قراربود سه شنبه بعدظهرحرکت کنن پس ازبازدیدازغارعلیصدرکه متاسفانه بدلیل کمبودوقت که برنامه داشتیم برای پیست کراس شهیدمفتح همدان انجام نشدوآقاامید که بدلیل مشکل نتونستند بیان سرقرارعکساروهم میریزم فقط دست سجادکه برای عکساتوضیحات کوچیکی مینویسیم
یاعلی