Mohammad aghili
09-04-1391, 07:01 بعد از ظهر
سلام
بعد از مدتها ، امروز تونستیم یه آفرود درست درمون چخچخی بزنیم بر بدن !
واقعا جای دوستانی که نیومدن خالی بود
و البته اونجاشون هم خواهد سوخت...
راستی این رو هم بگم ، امروز من دوربین همراهم نبود ، و عکس مکس کم گرفتم ، پیشایپیش بابت کمیت و کیفیت عکسها عذرخواهم
در ضمن امروز دوستان دیگه هم با گوشی هاشون مشغول بودن ، اونها هم عکس خواهند گذاشت...
امروز طی صحبت های که تو تاپیک قرار ملاقات ها انجام شد ، قرار بر این شد که بریم سمت غار مغان و علاوه بر آفرود ، تجربه یه غارنوردی هم داشته باشیم
بنده همینجا میگم که غار پیمایی یکی از بزرگترین لذت های ترسناک دنیاست ، و لذا اگه تاحال تجربه غار خوفناک نداشتین ، حتما برید سمتش ، که همانا بدون آن عاقبت بخیری وجود نخواهد داشت...
برگردیم به بحثمون
امروز دوتا مهمون جدید هم داشتیم
آقا شهاب و آقا سامان گل گلاب ،که خیلی بچه های جیگری بودن ، آفرودشون هم 20
آقا شهاب با فلات نارنجی
و آقا سامان هم با ر و ا ن مــشــکـــی
از دیدنشون بسی خجسته شدیم ، ایشالله در آفرود های بعد هم شاهد حضورشون باشیم
خب ساعت 8:30 چشمه خلج محل گردهمایی بود ، که مثل همیشه من با یه ربع تاخییر رسیدم
پیشنهاد میکنم مدیران سایت یه تریپ بن کنن منو ، اینطوری فایده نداره ، همیشه با تاخیر میرسم (ولی به جون یدونه روانم خواب موندم...!:sad:)
17075جواد رو داشته باش !!! با CG
:retarded::icon_pf (3)::gigglesmile::biggrin:
همونطور که برنامه ریزی شد ، راه افتادیم رفتیم سمت سد برای تناول صبحانه.
این سد !
17076بسیار زیبا !
اینم صبحانه در حضور روان !
17077
بدون شرحی از CG
17088
بعد از صرف صبحانه حرکت کردیم سمت روستای مغان حدود 30 km از سد فاصله بود
گازیدیم و رفتیم تا رسیدیم به روستا
باس روستا رو رد میکردیم و بعدش موتور هارو میذاشتیم و پیاده از کوه میرفتیم بالا و بعدش هم غار
17089
اما خب مگه آدم با همچین موتورایی دلش میاد پیاده بره بالا کوه؟
منظورم از همچین موتورایی ، یعنی اینا :
17078
بعد از رسیدن به روستا و چهل بار سوال کردن ازاین و اون مسیر غار رو پیدا کردیم...
یه مسیر مال رو که توسط سیلی که اخیرا اومده بود کاملا مورد عنایت قرار گرفته بود و ماشالله ماشالله همه مدل سنگ غول پیکر توش به وفور یافت میشد ، پنج دیقه این مسیر رو میرفتیم 3 سال از جون خودمون و موتورامون کم میشد... (اصن یه وضی!!!)
17084
بالاخره هرطور بود گازوندیم و از مسیر مال رو رد شدیم و کوه پدیدار شد !
تازه اصل مسیر اونجا بود ، کلا یعنی مسیر نبود ، یه سری قلوه سنگ رو زمین ول کرده بودن ، باس از رو اونا بهترین حالت رو پیدا میکردی و میرفتی.... (بخدا مسابقات Enduro رو از رو این مسیر ساختن)
داشتم میگفتم ، با علی رفتیم و رفتیم ، تا دیگه علنا رسیدیم به کوه عمودی
17079
البته تو عکس زیاد کوهش معلوم نیس
خوف بود
(اونجا فقط از خدا یه درخواست داشتم ، ::: اونم اینکه یه پیشرو تراکر 250 بده تا بتونم با دنده 2 این کوه رو برم بالا):2i8d4ao:
مسیر رو که میبینید !!!
موتور هارو گذاشتیم تا بقیه برسن ،
بعد از 5 دیقه آقا سامان با روان مشکی اومد
5دیقه
10 دیقه
15 دیقه
20 دیقه....
نه مثکه خبری نیس ، بقیه رو پیشی خورده !
در همین منوال که منتظر دوستان دیگه بودیم ، چند تا سناریو از پرپر شدن علی هم ضبط کردیم که به سمع و حضورتون میرسونیم
([Only registered and activated users can see links])سناریوی اول : علی با موتور پر پر می شود ! ([Only registered and activated users can see links])
سناریوی دوم: علی سر از تنش جدا میشود ! ([Only registered and activated users can see links])
دیگه سناریو هامون هم تموم شد ، ولی دوستان نرسیدن...
میخواستیم بریم سمتشون که سامان گفت ، راستی اون روان مشکیه (مسعود دبیری) دنده یکش خورد شده بود و یک نداشت !!!
عجبا !
گفتیم برگردیم پیششون که هندیه !
تا اینجا به هزار بد بختی اومدیم ، میریم بالا یه سک سک با غار میکنیم که حداقل غار ندیده نرفته باشیم.. یه مسیر پیدا کردیم که با موتور میشد ادامه داد (خداییش از وقتی این موتور هارو گرفتیم بدجوری گ.ش.ا.د شدیم ، تا جایی که ممکنه میخوایم با موتور بریم...
یه 2 دیقه که کوه رو رفتیم بالا دیدیم دوستان دارن پیاده لخ لخ میان سمت ما ، ما هم از بالا کوه کلی دست بالک زدیم که ما اینجاییم ، بیاید بالا 2ترکه میکنیم میریم سمت غار)
17082
میبینیدشون ؟
3تا سیاهی اون پایین !
بعد از چهل و بیست دیقه رسیدن به ما و 3 تا روان رو 2 ترکه کردیم و ادامه مسیر رو رفتیم
5 دیقه که رفتیم دیگه اون مسیر هم تموم شد ، و دیگه واقعا بقیش رو فقط باید پیاده ، اونم با دست و پا میرفتیم بالا(مثه اسمیگل :دی)
بعد از کمی پیاده روی ، رسیدیم به غار !!!
غار تو عکس معلومه
17083
رفتیم داخل غار ، یهو هوا خوب شد !
ینی دقیقا هم داخل غار میشدی ، کمِ کم 10 درجه هوا سرد میشد !
داخل غار هم فوق العاده تاریک !
جواد یه چراغ قوه داشت ، مسعود دبیری هم داشت ، شهاب هم یه چی داشت ، من و علی هم از اونایی که داشتن از غار میومدن بیرو مشعل گرفتیم (مشعل رانی)
یه عکس جلو غار گرفتیم و رفتیم داخل
17085
تو غار یه حسی به آدم دست میده ، یه جوریه ، انگار هی میخواد بترسه
با وجود منابع نوری که همارهمون بود ، تو غار کور بودیم ، ظلمات محض ، ینی چند جا هم یهو زیر پامون خالی شد و زارت !!!
بعضی جاها از سقف غار آب میچکید
خیلی تجربه فوق العاده ای بود
جالبه که بگم غار مغان یکی از غار های بزرگ ایران محسوب میشه
هرچی میرفتیم داخل تر ، هوا سرد تر میشد
بعد از 5 دقیقه غار نوردی ، دیگه به وضوح بخار از دهنمون میومد بیرون !
فقط کافی بود 2 متر با نفر جلویی فاصله پیدا کنی ، 3 سوت مسیر رو گم میکردی ، خصوصا کسانی مثل من که منبع نوری شون هم ضعیف بود
یه چهار تا عکس و فیلم هم داخل غار گرفتیم
17086
مشعل رانی رو مستحضر هستید؟
ماشالله چشم های هرکدوم یه رنگه
اینم یه کلیپ گوگولی از تو غار ([Only registered and activated users can see links]) (7-8 تا فیلم گرفتیم ، اما هیچی توش معلوم نیس ، همه جا سیاهه.. دیگه معلوم ترینشون این بود)
حالا باز بعدا میشینم اون تیکه های خوبش رو جدا میکنم میذارم سایت
حدود 20-25 دیقه رفتیم داخل غار ، دیگه به یه جایی رسیدیم که با تجهیزات ما نمیشد جلو تر رفت ، تو غار باید صخره نوردی میکردی ، با اون زمین های بسیار لغزنده و خیس ، نور هم که خیلی کم داشتیم
قرار شد باز بعدا یه بار بیایم اینجا قشنگ با تجهیزات و دوربین تا بتونیم تا ته مهاش بریم
فوق العاده لذت بخش بود مخصوصا تیکه غارش
ایشالله دوستان هم هرچه سریعتر میان و عکساش رو میذارن
بعد عمری یه آفرود رفتیم که حال داد
انصافا
حالا تشکر هم زدید مانعی نداره !:hanghead:
فعلا
یاعلی
بعد از مدتها ، امروز تونستیم یه آفرود درست درمون چخچخی بزنیم بر بدن !
واقعا جای دوستانی که نیومدن خالی بود
و البته اونجاشون هم خواهد سوخت...
راستی این رو هم بگم ، امروز من دوربین همراهم نبود ، و عکس مکس کم گرفتم ، پیشایپیش بابت کمیت و کیفیت عکسها عذرخواهم
در ضمن امروز دوستان دیگه هم با گوشی هاشون مشغول بودن ، اونها هم عکس خواهند گذاشت...
امروز طی صحبت های که تو تاپیک قرار ملاقات ها انجام شد ، قرار بر این شد که بریم سمت غار مغان و علاوه بر آفرود ، تجربه یه غارنوردی هم داشته باشیم
بنده همینجا میگم که غار پیمایی یکی از بزرگترین لذت های ترسناک دنیاست ، و لذا اگه تاحال تجربه غار خوفناک نداشتین ، حتما برید سمتش ، که همانا بدون آن عاقبت بخیری وجود نخواهد داشت...
برگردیم به بحثمون
امروز دوتا مهمون جدید هم داشتیم
آقا شهاب و آقا سامان گل گلاب ،که خیلی بچه های جیگری بودن ، آفرودشون هم 20
آقا شهاب با فلات نارنجی
و آقا سامان هم با ر و ا ن مــشــکـــی
از دیدنشون بسی خجسته شدیم ، ایشالله در آفرود های بعد هم شاهد حضورشون باشیم
خب ساعت 8:30 چشمه خلج محل گردهمایی بود ، که مثل همیشه من با یه ربع تاخییر رسیدم
پیشنهاد میکنم مدیران سایت یه تریپ بن کنن منو ، اینطوری فایده نداره ، همیشه با تاخیر میرسم (ولی به جون یدونه روانم خواب موندم...!:sad:)
17075جواد رو داشته باش !!! با CG
:retarded::icon_pf (3)::gigglesmile::biggrin:
همونطور که برنامه ریزی شد ، راه افتادیم رفتیم سمت سد برای تناول صبحانه.
این سد !
17076بسیار زیبا !
اینم صبحانه در حضور روان !
17077
بدون شرحی از CG
17088
بعد از صرف صبحانه حرکت کردیم سمت روستای مغان حدود 30 km از سد فاصله بود
گازیدیم و رفتیم تا رسیدیم به روستا
باس روستا رو رد میکردیم و بعدش موتور هارو میذاشتیم و پیاده از کوه میرفتیم بالا و بعدش هم غار
17089
اما خب مگه آدم با همچین موتورایی دلش میاد پیاده بره بالا کوه؟
منظورم از همچین موتورایی ، یعنی اینا :
17078
بعد از رسیدن به روستا و چهل بار سوال کردن ازاین و اون مسیر غار رو پیدا کردیم...
یه مسیر مال رو که توسط سیلی که اخیرا اومده بود کاملا مورد عنایت قرار گرفته بود و ماشالله ماشالله همه مدل سنگ غول پیکر توش به وفور یافت میشد ، پنج دیقه این مسیر رو میرفتیم 3 سال از جون خودمون و موتورامون کم میشد... (اصن یه وضی!!!)
17084
بالاخره هرطور بود گازوندیم و از مسیر مال رو رد شدیم و کوه پدیدار شد !
تازه اصل مسیر اونجا بود ، کلا یعنی مسیر نبود ، یه سری قلوه سنگ رو زمین ول کرده بودن ، باس از رو اونا بهترین حالت رو پیدا میکردی و میرفتی.... (بخدا مسابقات Enduro رو از رو این مسیر ساختن)
داشتم میگفتم ، با علی رفتیم و رفتیم ، تا دیگه علنا رسیدیم به کوه عمودی
17079
البته تو عکس زیاد کوهش معلوم نیس
خوف بود
(اونجا فقط از خدا یه درخواست داشتم ، ::: اونم اینکه یه پیشرو تراکر 250 بده تا بتونم با دنده 2 این کوه رو برم بالا):2i8d4ao:
مسیر رو که میبینید !!!
موتور هارو گذاشتیم تا بقیه برسن ،
بعد از 5 دیقه آقا سامان با روان مشکی اومد
5دیقه
10 دیقه
15 دیقه
20 دیقه....
نه مثکه خبری نیس ، بقیه رو پیشی خورده !
در همین منوال که منتظر دوستان دیگه بودیم ، چند تا سناریو از پرپر شدن علی هم ضبط کردیم که به سمع و حضورتون میرسونیم
([Only registered and activated users can see links])سناریوی اول : علی با موتور پر پر می شود ! ([Only registered and activated users can see links])
سناریوی دوم: علی سر از تنش جدا میشود ! ([Only registered and activated users can see links])
دیگه سناریو هامون هم تموم شد ، ولی دوستان نرسیدن...
میخواستیم بریم سمتشون که سامان گفت ، راستی اون روان مشکیه (مسعود دبیری) دنده یکش خورد شده بود و یک نداشت !!!
عجبا !
گفتیم برگردیم پیششون که هندیه !
تا اینجا به هزار بد بختی اومدیم ، میریم بالا یه سک سک با غار میکنیم که حداقل غار ندیده نرفته باشیم.. یه مسیر پیدا کردیم که با موتور میشد ادامه داد (خداییش از وقتی این موتور هارو گرفتیم بدجوری گ.ش.ا.د شدیم ، تا جایی که ممکنه میخوایم با موتور بریم...
یه 2 دیقه که کوه رو رفتیم بالا دیدیم دوستان دارن پیاده لخ لخ میان سمت ما ، ما هم از بالا کوه کلی دست بالک زدیم که ما اینجاییم ، بیاید بالا 2ترکه میکنیم میریم سمت غار)
17082
میبینیدشون ؟
3تا سیاهی اون پایین !
بعد از چهل و بیست دیقه رسیدن به ما و 3 تا روان رو 2 ترکه کردیم و ادامه مسیر رو رفتیم
5 دیقه که رفتیم دیگه اون مسیر هم تموم شد ، و دیگه واقعا بقیش رو فقط باید پیاده ، اونم با دست و پا میرفتیم بالا(مثه اسمیگل :دی)
بعد از کمی پیاده روی ، رسیدیم به غار !!!
غار تو عکس معلومه
17083
رفتیم داخل غار ، یهو هوا خوب شد !
ینی دقیقا هم داخل غار میشدی ، کمِ کم 10 درجه هوا سرد میشد !
داخل غار هم فوق العاده تاریک !
جواد یه چراغ قوه داشت ، مسعود دبیری هم داشت ، شهاب هم یه چی داشت ، من و علی هم از اونایی که داشتن از غار میومدن بیرو مشعل گرفتیم (مشعل رانی)
یه عکس جلو غار گرفتیم و رفتیم داخل
17085
تو غار یه حسی به آدم دست میده ، یه جوریه ، انگار هی میخواد بترسه
با وجود منابع نوری که همارهمون بود ، تو غار کور بودیم ، ظلمات محض ، ینی چند جا هم یهو زیر پامون خالی شد و زارت !!!
بعضی جاها از سقف غار آب میچکید
خیلی تجربه فوق العاده ای بود
جالبه که بگم غار مغان یکی از غار های بزرگ ایران محسوب میشه
هرچی میرفتیم داخل تر ، هوا سرد تر میشد
بعد از 5 دقیقه غار نوردی ، دیگه به وضوح بخار از دهنمون میومد بیرون !
فقط کافی بود 2 متر با نفر جلویی فاصله پیدا کنی ، 3 سوت مسیر رو گم میکردی ، خصوصا کسانی مثل من که منبع نوری شون هم ضعیف بود
یه چهار تا عکس و فیلم هم داخل غار گرفتیم
17086
مشعل رانی رو مستحضر هستید؟
ماشالله چشم های هرکدوم یه رنگه
اینم یه کلیپ گوگولی از تو غار ([Only registered and activated users can see links]) (7-8 تا فیلم گرفتیم ، اما هیچی توش معلوم نیس ، همه جا سیاهه.. دیگه معلوم ترینشون این بود)
حالا باز بعدا میشینم اون تیکه های خوبش رو جدا میکنم میذارم سایت
حدود 20-25 دیقه رفتیم داخل غار ، دیگه به یه جایی رسیدیم که با تجهیزات ما نمیشد جلو تر رفت ، تو غار باید صخره نوردی میکردی ، با اون زمین های بسیار لغزنده و خیس ، نور هم که خیلی کم داشتیم
قرار شد باز بعدا یه بار بیایم اینجا قشنگ با تجهیزات و دوربین تا بتونیم تا ته مهاش بریم
فوق العاده لذت بخش بود مخصوصا تیکه غارش
ایشالله دوستان هم هرچه سریعتر میان و عکساش رو میذارن
بعد عمری یه آفرود رفتیم که حال داد
انصافا
حالا تشکر هم زدید مانعی نداره !:hanghead:
فعلا
یاعلی