02109002
31-02-1391, 07:43 قبل از ظهر
[Only registered and activated users can see links]
بعضی وقتها که برای تهیه گزارش مسابقات اتومبیلرانی وارد پیست میشدم، میدیدمشان. درون لباسی چرمی و اغلب زیر کلاهی مشکی که چهرهاشان ناپیدا بود. همیشه برایم سوال بود که آنها چطور آدمی هستند؟ چگونه میتوانند این کارها را انجام دهند؟ چرا خیلی بیرون نمیآیند؟ اصلاً به چه صورت میشود وارد دنیای آنها شد؟ مجوزی دارند؟ و از این دست سوالها که هیچوقت جوابی برایشان پیدا نکردم. تا اینکه فرصتی دست داد، وارد دنیای آنها شدم. حالا علاوه بر اینکه به جوابهایی که میخواستم رسیدم، چیزهایی را هم فهمیدم که مطمئنم کمتر کسی خارج از خانواده آنها، از آن با خبر است. خبرهایی خوب و شاید هم خبرهایی بد.
واردات، معضلات، تمهیدات
بعد از 18 شهریور سال 87 دیگر ورود موتورسیکلت ممنوع شد. این را یکی از آشنایان حوزه موتورسیکلت میگفت. او، ادامه داد که بعد از آن تاریخ، خیلیها به راههای دیگری فکر کردند. واردات موتورسیکلت به صورت یک پارچه ممنوع شده بود. اما کسی درباره ورود قطعات تکه تکه حرفی نزده بود. پس این شد که بعضیها از طریق دوبی و یا جاهای دیگر، هرآنچه میخواستند را به صورت لوازم و قطعات مصرفی وارد میکردند و بعدش هم طبیعی است که بعد از مونتاژ، یک موتور کامل به دست میآمد. اینطوری قیمت آن هم شدیداً کم میشد اما به نظر میرسد داستان به همین راحتی نیست. عربهای شیخنشین که این قضیه را فهمیدند، کمکم دارند اذیت میکنند.
قطعات بزرگ موتورهای جدید مخصوصاً 2011 را به راحتی نمیدهند. از سوی دیگر هیئت موتورسواری هم دیگر به راحتی اجازه مسابقه به موتورهایی که قاچاقی وارد میشوند را نمیدهد. اجازه مسابقه که هیچ، اجازه تردد با نظارت نیروی انتظامی هم به در بسته خورده است. اما چندی است که واردات موتورهای سنگین هرچند با محدودیتهایی، دوباره از سر گرفته شده است.
آموزش، گروهبندی، مربی
روزی که برای همین گزارش رفتم پیست، دیدم بچهها دو گروه شدهاند. به نظرم آمد که یک گروه باید حرفهایها و گروه دیگر باید آماتورها باشند. اما کمی که دقت کردم دیدم در یکی از این گروهبندیها، یک سوزوکی هایابوسای 1300 سیسی در کنار یک مدل 400 سیسی قرار دارد. یعنی داستان از چه قرار است؟ پای صحبت یکی از مربیها به نام «تومیک بانوسیان» نشستم. او داستان را اینطور شروع کرد که: در تهران همین یک پیست را داریم و بس. چه کار کنیم؟ تعداد بچهها که زیاد میشود مجبوریم قوی و ضعیف را در یک تیم قرار دهیم. خُب طبیعی هم است که شیوه آموزش حرفهایها با آموزش آماتورها متفاوت است. برای حرفهایها هفتهای یک جلسه و برای دیگر دوستان هفتهای سه جلسه کلاس آموزشی برگزار میشود. حتی کسانی هم که مقام آوردهاند میبایست در شرایط مناسب باقی بمانند. بچههای تازهوارد وقتی با بزرگترها باشند یاد میگیرند که چطور رفتار کنند. تومیک که خود از قهرمانان این رشته است با سوزوکی GSX تایم 49 ثانیه را دور پیست ثبت کرده بود. او ادامه میدهد در روز تمرین 30 دقیقه دور زدن، ترمز گیری و طرز صحیح قرارگیری پشت موتور را آموزش میدهم.
بچهها باید بدانند که زاویه آرنج خود را چطور قرار دهند. از اینها گذشته میبایست در قسمت ورود و خروج به پیست نیز مهارت لازم را به دست بیاورند. همچنین در سطوح بالاتر Soon Braking (ترمزگیری سریع) و Late Braking (ترمزگیری دیر) را فرا خواهند گرفت. در پایان با پیچ Sشکل نیز اپکس Apex یا بریدن پیچ را آموزش میبینند.
شرایط آب و هوایی یکی از مهمترین نکاتی است که هر موتورسوار باید از آن با خبر باشد.
فیزیک بدنی مناسب نیز یکی از تاثیرگذارترین عوامل در موفقیت موتورسوار است.
تومیک پیشنهاد میکند علاقهمندان از کلاسهای پایینتر مانند 150 سیسی آغاز به کار کنند. او نکته جالب را اشاره میکند. کسانی که هیچ آشنایی با موتور ندارند بهتر آموزش میبینند به نسبت کسانی که به صورت شخصی اقدام به فراگیری موتورسواری کردهاند. دقیق نمیتوان اعلام کرد که پس از چه مدت میتوان یک نفر را از سطح صفر به سطح قهرمانی رساند. گاهی شده است که فردی پس از 2 ماه به نتایج قابل قبولی رسیده است و گاه هم پیش آمده که کسی حتی پس از 2 سال هم به جایی که باید برسد، نرسیده است.
یک شنبه، سه شنبه، جمعه
تردد موتورسیکلتها تابع قوانین روشن و در حقیقت سختی است. اگر کسی توانست با هزار زور و زحمت و گذر از هفت خوان رستم، برگ سبز تردد و در نهایت پلاک را دریافت کند، تازه داستانش شروع میشود. کلیه موتورسیکلتهای سنگین و نیمه سنگین اعم از خیابانی و مسابقهای تنها مجاز هستند در روزهای یک شنبه، سه شنبه و جمعه از ساعت 10 تا 3 بعد از ظهر وارد خیابانهای شهر شوند. این در حالی است که مسیر تردد آنها نیز طبق حکمی است که برای هر شخص به طور جداگانه صادر میشود.
کروکی دقیق منزل تا محل پیست آزادی روی حکم هر نفر دیده میشود. این حکمها اعتباری دو ماهه دارند. در صورت تخطی از این مسیر، طبق قانون با او برخورد میشود.
به طور مثال اگر منزل کسی حول و حوش رسالت است باید اینطور آدرس بدهد: رسالت، حکیم، دهکده المپیک، پیست آزادی. این عمل، بازدههای متفاوتی را در پی دارد.
منتقدان میگویند اگر روزی غیر از روزهای مصوب موتورسیکلت دچار نقص فنی شد و تعمیرگاه نیز خارج از کروکی بود، با مشکل بزرگی روبرو هستند.
نظر دیگری هم است که میگویند این اقدام در جهت نظم جامعه است. اگر دوستان جوان کمی رعایت کنند، این محدودیت خیلی هم آزاردهنده نیست.
برگرفته از دنیای خودرو
بعضی وقتها که برای تهیه گزارش مسابقات اتومبیلرانی وارد پیست میشدم، میدیدمشان. درون لباسی چرمی و اغلب زیر کلاهی مشکی که چهرهاشان ناپیدا بود. همیشه برایم سوال بود که آنها چطور آدمی هستند؟ چگونه میتوانند این کارها را انجام دهند؟ چرا خیلی بیرون نمیآیند؟ اصلاً به چه صورت میشود وارد دنیای آنها شد؟ مجوزی دارند؟ و از این دست سوالها که هیچوقت جوابی برایشان پیدا نکردم. تا اینکه فرصتی دست داد، وارد دنیای آنها شدم. حالا علاوه بر اینکه به جوابهایی که میخواستم رسیدم، چیزهایی را هم فهمیدم که مطمئنم کمتر کسی خارج از خانواده آنها، از آن با خبر است. خبرهایی خوب و شاید هم خبرهایی بد.
واردات، معضلات، تمهیدات
بعد از 18 شهریور سال 87 دیگر ورود موتورسیکلت ممنوع شد. این را یکی از آشنایان حوزه موتورسیکلت میگفت. او، ادامه داد که بعد از آن تاریخ، خیلیها به راههای دیگری فکر کردند. واردات موتورسیکلت به صورت یک پارچه ممنوع شده بود. اما کسی درباره ورود قطعات تکه تکه حرفی نزده بود. پس این شد که بعضیها از طریق دوبی و یا جاهای دیگر، هرآنچه میخواستند را به صورت لوازم و قطعات مصرفی وارد میکردند و بعدش هم طبیعی است که بعد از مونتاژ، یک موتور کامل به دست میآمد. اینطوری قیمت آن هم شدیداً کم میشد اما به نظر میرسد داستان به همین راحتی نیست. عربهای شیخنشین که این قضیه را فهمیدند، کمکم دارند اذیت میکنند.
قطعات بزرگ موتورهای جدید مخصوصاً 2011 را به راحتی نمیدهند. از سوی دیگر هیئت موتورسواری هم دیگر به راحتی اجازه مسابقه به موتورهایی که قاچاقی وارد میشوند را نمیدهد. اجازه مسابقه که هیچ، اجازه تردد با نظارت نیروی انتظامی هم به در بسته خورده است. اما چندی است که واردات موتورهای سنگین هرچند با محدودیتهایی، دوباره از سر گرفته شده است.
آموزش، گروهبندی، مربی
روزی که برای همین گزارش رفتم پیست، دیدم بچهها دو گروه شدهاند. به نظرم آمد که یک گروه باید حرفهایها و گروه دیگر باید آماتورها باشند. اما کمی که دقت کردم دیدم در یکی از این گروهبندیها، یک سوزوکی هایابوسای 1300 سیسی در کنار یک مدل 400 سیسی قرار دارد. یعنی داستان از چه قرار است؟ پای صحبت یکی از مربیها به نام «تومیک بانوسیان» نشستم. او داستان را اینطور شروع کرد که: در تهران همین یک پیست را داریم و بس. چه کار کنیم؟ تعداد بچهها که زیاد میشود مجبوریم قوی و ضعیف را در یک تیم قرار دهیم. خُب طبیعی هم است که شیوه آموزش حرفهایها با آموزش آماتورها متفاوت است. برای حرفهایها هفتهای یک جلسه و برای دیگر دوستان هفتهای سه جلسه کلاس آموزشی برگزار میشود. حتی کسانی هم که مقام آوردهاند میبایست در شرایط مناسب باقی بمانند. بچههای تازهوارد وقتی با بزرگترها باشند یاد میگیرند که چطور رفتار کنند. تومیک که خود از قهرمانان این رشته است با سوزوکی GSX تایم 49 ثانیه را دور پیست ثبت کرده بود. او ادامه میدهد در روز تمرین 30 دقیقه دور زدن، ترمز گیری و طرز صحیح قرارگیری پشت موتور را آموزش میدهم.
بچهها باید بدانند که زاویه آرنج خود را چطور قرار دهند. از اینها گذشته میبایست در قسمت ورود و خروج به پیست نیز مهارت لازم را به دست بیاورند. همچنین در سطوح بالاتر Soon Braking (ترمزگیری سریع) و Late Braking (ترمزگیری دیر) را فرا خواهند گرفت. در پایان با پیچ Sشکل نیز اپکس Apex یا بریدن پیچ را آموزش میبینند.
شرایط آب و هوایی یکی از مهمترین نکاتی است که هر موتورسوار باید از آن با خبر باشد.
فیزیک بدنی مناسب نیز یکی از تاثیرگذارترین عوامل در موفقیت موتورسوار است.
تومیک پیشنهاد میکند علاقهمندان از کلاسهای پایینتر مانند 150 سیسی آغاز به کار کنند. او نکته جالب را اشاره میکند. کسانی که هیچ آشنایی با موتور ندارند بهتر آموزش میبینند به نسبت کسانی که به صورت شخصی اقدام به فراگیری موتورسواری کردهاند. دقیق نمیتوان اعلام کرد که پس از چه مدت میتوان یک نفر را از سطح صفر به سطح قهرمانی رساند. گاهی شده است که فردی پس از 2 ماه به نتایج قابل قبولی رسیده است و گاه هم پیش آمده که کسی حتی پس از 2 سال هم به جایی که باید برسد، نرسیده است.
یک شنبه، سه شنبه، جمعه
تردد موتورسیکلتها تابع قوانین روشن و در حقیقت سختی است. اگر کسی توانست با هزار زور و زحمت و گذر از هفت خوان رستم، برگ سبز تردد و در نهایت پلاک را دریافت کند، تازه داستانش شروع میشود. کلیه موتورسیکلتهای سنگین و نیمه سنگین اعم از خیابانی و مسابقهای تنها مجاز هستند در روزهای یک شنبه، سه شنبه و جمعه از ساعت 10 تا 3 بعد از ظهر وارد خیابانهای شهر شوند. این در حالی است که مسیر تردد آنها نیز طبق حکمی است که برای هر شخص به طور جداگانه صادر میشود.
کروکی دقیق منزل تا محل پیست آزادی روی حکم هر نفر دیده میشود. این حکمها اعتباری دو ماهه دارند. در صورت تخطی از این مسیر، طبق قانون با او برخورد میشود.
به طور مثال اگر منزل کسی حول و حوش رسالت است باید اینطور آدرس بدهد: رسالت، حکیم، دهکده المپیک، پیست آزادی. این عمل، بازدههای متفاوتی را در پی دارد.
منتقدان میگویند اگر روزی غیر از روزهای مصوب موتورسیکلت دچار نقص فنی شد و تعمیرگاه نیز خارج از کروکی بود، با مشکل بزرگی روبرو هستند.
نظر دیگری هم است که میگویند این اقدام در جهت نظم جامعه است. اگر دوستان جوان کمی رعایت کنند، این محدودیت خیلی هم آزاردهنده نیست.
برگرفته از دنیای خودرو