PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مصاحبه با موتورسواران



Sination
07-01-1389, 10:33 بعد از ظهر
سلام
توی این بخش مصاحبه ها رو قرار میدیم
و شاید در اینده به صورت اختصاصی هم با بچه های سنگین سوار مصاحبه انجام بدیم

منبع زیر سایت carnnp

موتورسواری که موتور سوار است !!
حجم موتور برایم مهم نیست ....

استاپی زدن را فقط دوست دارم چون مختص خودم است و بس..!!!



مهمان امروز ما یکی دیگر از موتورسواران قدیمی است که او هم با یک تصادف به طور موقت از دنیای موتورسیکلت های ریس خداحافظی کرد این دوستمون هم از موتورسواران اکیپ مزدا مهاجر هست و اکثرا با مزدا حرکات نمایشی جانانه ای را به ثمر می رساند و می شه گفت تنها کسی است که استاپی را مکرر می زند و می تواند روی چرخ جلوی موتور سیکلت حرکت کند شاید کس دیگری هم باشد ولی شاید یک بار این کار را انجام دهند ولی روزبه صفوی 30 ساله این طور نیست خودش می گوید عاشق موتور سیکلت هستم حتی 125 سی سی و برایم مارک و سی سی موتور مهم نیست مهم این است که من موتور سوار بشوم و هیجان درونی خود را تخلیه کنم برویم ببینیم که روزبه چه کرده و چه می خواهد بکند ....!
[Only registered and activated users can see links]
چطور به موتور سیکلت علاقه مند شدی؟

من واقعا از ابتدا به موتور علاقه نداشتم و اتومبیلرانی حرفه ای انجام می دادم کم کم و به طور اتفاقی این علاقه شکل گرفت



در مورد اون اتفاق برای ما توضیح می دی؟

اولین باری که موتور سیکلت های حجم بالا را در اتوبان دیدم به دنبال این رفتم تا اینکه یاد بگیرم و یک روز یک موتور ریس بخرم که ابتدا 125 سی سی و بعد های کیپس و بعد از آن هم موتور ریس خریدم
[Only registered and activated users can see links]
چه چیز موتور ریس باعث شد تا یک ماشین سوار حرفه ای اتومبیلرانی را به کل کنار بگذارد؟

هیجان بالا و ممنوع بودن آن !!



اولین موتور ریس که خریداری کردی؟

ZZR 1100 بود در سال 1382



موتور ریس یعنی چه؟

نهایت هیجان



چرا دنبال وادی حرفه ای رفتی؟

به دلیل اینکه در سالی که من موتور ریس داشتم و تازه شروع کرده بودم کلا شاید 30 موتور ریس در تهران وجود داشت و به ما می گفتند که اگر می خواهید گاز بدهید باید بروید پیست و جای دیگری نیست به همین دلیل ما هم از اون زمان در پیست موتورسواری می کردیم
[Only registered and activated users can see links]

در موتور سواری چه چیز را بیشتر دوست داری؟

حرکات نمایشی و اتوبان !!



در مورد حرکات نمایشی برای ما توضیح می دی؟

ابتدا این را بگویم که کسی کمکم نکرد و یادم می آید من و مزدا و محسن کارگزار 3 نفری می رفتیم به تمرین و همیشه هم می گفتیم که یا به زمین می خوریم یا بالاخره یاد می گیریم و از همه بیشتر استاپی زدن را دوست دارم چون مختص خودم است شاید کس دیگر انجام دهد ولی آنها مکرر این کار رو انجام نمی دهند و با سرعت این کار را نمی کنند و با چرخ جلو حرکت نمی کنند ولی فعلا این حرکت مختص خودم هستش و آن را دوست دارم !!

[Only registered and activated users can see links]
نظرت در مورد مزدا مهاجر بهترین دوستت؟

خدایی بهترین موتور سوار ایران است و هیچ حرفی هم در آن نیست به نظرم روی دستش نیست ! و این نکته را فقط در مسابقه می فهمید الان نگاه نکنید که تمرین نمی کند و جوان ترها دور را به دستشان گرفتند ولی روز مسابقه همه چی معلوم می شود همان جایی که در خط استارت 30 موتور ریس با هم گاز می دهند و استرس بر همه غلبه کرده دیگر آنجا تجربه حرف می زند نه ادعا کردن
[Only registered and activated users can see links]
در مورد اکیپتون برای ما توضیح می دی؟

خدایی بهترین اکیپ است و همین اکیپ به نظرم باعث شد تا موتور سواری شروع و وقتی هم که پاشیده شد کسی دیگر به اون شدت ابتدا سراغ موتور ریس نرفت البته این نکته را در مورد موتورسواران باتجربه می گویم نه کسانی که سنشان کم است و سابقه موتورسواری شان به نسبت سنشان کم !! این اکیپ مزدا – سعید کریملو – احسان کلاهدوز – شایان بهنام ثانی – ناصر فرقانی - محمد کبیری – محسن کارگزار خدا بیامرز- و جدیدها هم مثل سمیر- **** – ایرج هستند



فقط به همان دو دلیل بالا که گفتی موتور سواری رو ادامه داید؟

بله و بار اول هم که سوار شدم یک موتور پلیس دنبال کرد من رو و همین هیجان و استرس دیگر ما را گرفتار این دنیای زیبا کرد
[Only registered and activated users can see links]
چرا موتور رابه یک باره به کنار گذاشتی؟

به دلیل اینکه من با R1 تصادف شدید داشتم و همان باعث شد تا من کمی فاصله بگیرم



تصادف که کردی با چه سرعتی و در چه حالتی بودی؟

با سرعت 80 کیلومتر موتور را بلند کردم و تا 230-220 کیلومتر دنده دادم و رفتم که به یک باره با 230 کیلومتر با یک چرخ یک پژو پیچید جلوی من و به زمین خوردم و موتور نابود شد !
[Only registered and activated users can see links]
موتور بعدی از چه کمپانی است؟

بدون شک سوزوکی



چه موتوری را از همه بیشتر دوست داری؟

سوزوکی هایابوسا مدل 2003 چون 340 کیلومتر می رود و هیبتش کلا مثال زدنی است و استایل آن هم تفاوت دارد



موتورسواری در کشورهای دیگر رشته ای پولساز می باشد اما ایران خیر،دلیل آن چیست به نظرت؟

باید اسپانسر داشته باشیم که موتور بدهد و هزینه ها هم تقبل کند تا بچه ها موتورسواری کنند و انگیزه ها بالا برود و این رشته پیشرفت کند در صورتی که هر موتورسوار باید خودشس خرج خود را بدهد و این هم رشته ای است که اگر چند جلسه مدام بخواهی در پیست بروی باید لنت و روغن و لاستیک و صفحه تعویض شود که همین می شود نزدیک به 1 میلیون تومان، وقتی با یک موتور زمین بخوریم که خرجش را خودمان بدهیم کسی حاضر نمی شود از جان و دل مایه بگذارد فعلا که وضعیت کشور این طور است مسابقه بدهیم مقام هم بیاوریم در راه منزل موتور را آگاهی می گیرد !!!



در حال حاضر وضعیت چطور است؟

خیلی بهتر شده است من بعضی اوقات فکر می کنم واقعا آزاد است بعضی از جوان ترها در مصاحبه ها می گویند که ناراضی هستیم باید زمان ما می بودند و می دیدند که فدراسیون فقط 4 بار در سال مسابقه برگزار می کرد و حکم های 15 روزه می داند ولی واقعا در حال حاضر هیئت موتوروسواری برای بچه ها سنگ تمام گذاشته و از آنها ممنونیم



این رشته در کشور ما آینده دارد؟

با این کارهایی که هیئت می کند شاید بهتر شود ولی آینده ای آنچنان در انتظار این رشته نیست



چرا این موتورها در خیابان ها به این شکل جلب توجه می کنند؟

چون کم هستند اگر روزی آزاد شود دیگر هیچ کس نگاه نمی کند و می شود مانند ZX که در خیابان ها آزاد است



دوست داری موتور ریس آزاد شود؟

خیر همین طور محدود خیلی بهتر است چون خیلی ها جنبه این موتورها را ندارند و در هفته اول هزاران نفر خودشان را به کشتن می دهند همین کسانی که با پولسار آن حرکات را انجام می دهند موتور سنگین بخرند!! این موتورها ورزشی هستند و جایشان در خیابان ها نیست که آزاد شوند فرض کنید ساعت 2 شب خوابیدید و یک باره یک موتور ریس با اگزوز قهرمانی از کوچه شما عبور کند ....!



نظرت در مورد اگزوز یوشیمورا چیست؟

صدای نازک و خشنی دارد و اولین نفر هم مزدا این اگزوز را در ایران آورد و بست قبل از آن همه میکرون می بستند



نظرت در مورد پیست کارتینگ چیست؟

پیستی است که فقط به درد زمین خوردن می خورد ! و قیر آسفالت آن بسیار زیاد است و پیچ های آن هم کوچک هستند و در حرکات نمایشی هم زیاد خوب نیست چون مسافت صاف آن کم است مگر موتوری چرخ دنده داشته باشد و با اشاره بلند شود !



نظرت در مورد روزبه صفوی چیست؟

موتور را دوست دارد و حجم برایش مهم نیست و اصلا هم دنبال خودنمایی نیست



نظرت در مورد موتورسواران ما:

ما موتورسوار کم داریم که بشود اسمشان را موتورسوار گذاشت نمی خواهم توهین کنم ولی یک سری ها هم فقط موتور ریس را برای خودنمایی در اتوبان آن هم در مسیر رفت و برگشت به پیست خریداری کردند



بدترین خاطره ات از موتورسواری؟

یک باز با 150 کیلومتر سرعت در استاپی برگشتم و کتفم دو نصف شد و چند هفته با یک دست ترک مزدا سوار می شدم و حسرت می خوردم که نمی توانم سوار موتور بشوم



نظرت در مورد کسانی که موتور سواری را با 1000 سی سی شروع می کنند؟

متاسفانه این مشکل بزرگی است که حل نمی شود همه فکر می کنند که 400 و 600 کسر شان است و موتور فقط باید 1000 باشد تا خوب سرعت بگیرد در صورتی که این طور نیست



بهترین ها در حرکات نمایشی:

ابتدا که مهران و سامی حرکت نمایشی می زدند اما بعد از آنها مزدا آمد که کارش از آنها خیلی بهتر است کلا بچه های دیگر هم خوب حرکت می زنند مثل علی نظری – مهدی لشگری – محمد کبیری اما بهترین مزداست به نظرم



اگر در حال حاضر مسابقه برگزار شود چه کسانی مقام می آورند؟

ما موتورسوار خوب زیاد داریم ولی به نظرم بدون شک مزدا مهاجر سکوی قهرمانی رو از همه می گیرد ولی باز ما موتورسواران خوب مثل تومیک - مهران - سامی – علی نظری – سامان نظری – کورش نقیبی – جابری – به نظرم تا اینها هستند اول تا دهم پر شده



مرد اخلاق موتورسواری:

به نظرم **** از همه با اخلاق تر است چون فکر نمی کنم تا به حال کسی صدایش را شنیده باشد !! و آقای نظری هم که خیلی اخلاق خوبی دارند



مهم ترین اصل در پیچ زدن :

دنده ای که با آن داخل پیچ می رویم و سرعت و گازی که پیچ را با آن انجام و به پایان می رسانیم



موتور سواری جای ریسک کردن است؟

اگر ریسک نکنی موتورسوار نمی شوی باید بخوری زمین تا موتورسوار بشوی ما موتورسوار خوبی نداریم که زمین نخورده باشد و تصادف نکرده باشد محال است که کسی زمین نخورد و موتورسوار شود



بالاخره در موتورسواری چه می خواهی بکنی؟

بعضی اوقات می خواهم بگذارم کنار اما همین که می بینم جوان ترها در حال شاخ شدن هستند با خودم می گویم که دوباره باید برگردم !!



خانواده با تو موافقت می کردند یا مخالفت؟

همه موافق بودند و کسی مخالفت نداشت



نظرت در مورد کلمات زیر :



GSX : هایابوساش خیلی خوبه



یوشیمورا : عاشق صداشم



والنتینو : به من ربطی نداره !!



اتوبان : عاشقشم



اکیپ شما : همه دوستش می داشتند !



مزدا : بی مانند !!



یک چرخ : زندگی !!



استاپی : خطرناک ترین کار

صحبت با هیئت موتورسواری:

در همین حد عالیست و ما ممنونیم



صحبت آخر :

کسانی که می خواهند موتور بخرند اگر علاقه دیوانه وار به موتور ندارند و موتور تا به حال سوار نشدند نخرند تا سالم به زندگی خود ادامه بدهند و در کنار خانواده خود باشند

.

Sination
30-01-1389, 12:03 قبل از ظهر
گفتگو با آقاي مهران همتيان، قهرمان رشته موتور سواري و ریس کمیته رود ریس فدراسیون موتور سواری و اتومبيلراني ایران

[Only registered and activated users can see links]

آقاي همتيان ضمن تشكر از تشريف فرماييتان، در ابتدا لطف نمائيد خودتان را معرفي كنيد.

اينجانب مهران همتيان فرزند مهدي متولد ۱۳۴۸ صادره از تهران، ورزش را بطور جدي از سن ۱۴ سالگي در رشته شنا شروع كردم و در سن ۱۸ سالگي مدرك مربي*گري و ناجي*گري را دريافت نمودم و در همين زمان ورزش بدنسازي را شروع كرده و در اين رشته نيز موفق به كسب مدرك مربي*گري و قهرماني در سال(۷۰) شدم. بعد از خدمت سربازي با توجه به علاقه*ام به ورزشهاي رزمي، به رشته كيك بوكسينگ مشغول شده و زيرنظر استاد محمد توحيدي به مدت (۴) سال و با گذراندن دوره*هاي كامل موفق به كسب مدرك (A) كلاس شدم. سپس به رشته تاي*بوكس (مبارزه آزاد) مشغول شده و در سالهاي ۷۶ و ۷۷ و ۷۸ عضو تيم ملي اين رشته بودم و در سال ۷۷ در وزن (۷۱) كيلوگرم در مسابقات قهرماني آسيا عنوان قهرماني را بدست آوردم و داراي مدرك فايتري جهاني و مربيگري بين*المللي اين رشته نيز هستم. درضمن اين چند سال در كنار تاي*بوكس به بوكس و موتورسواري و بدنسازي هم پرداختم و در رشته بوكس زيرنظر استاد سعيد مرادي به عناوين مختلف قهرماني دست يافتم. موتورسواري را از اواخر سال۶۹ بطور جدي آغاز و در رشته موتور كراس در كلاس ۱۲۵cc در مسابقات انتخابي و قهرماني كشور مقام آورده و در سال ۷۶ نيز قهرمان سال اين كلاس بودم و از سال ۷۷ به كلاس ۲۵۰cc رفته و عناوين مختلف بدست آوردم. در سال ۷۹ عضو تيم ملي موتورسواري شده و در اولين مسابقه برون*مرزي در كشور تركيه با عنوان مسابقات بالكان كاپ تركيه به همراه تيم اعزامي اين كشور شديم. در اواخر سال ۸۰ در رشته رودريس مشغول شده و در حال حاضر با تأسيس مدرسه قهرمانان (موتورسواري) زيرنظر مستقيم فدراسيون و مديريت اينجانب در رشته*هاي كراس، رودريس، موتورهاي همگاني در خدمت علاقمندان به اين ورزش هستم.

در همين ابتدا يك سوال براي من ايجاد شد و آن اينكه شما چه ورزشي انجام نميدهيد؟

والا همه ورزش ها را اكثراً رفته ام. هر كدام هم كه رفته ام سعي كردم تا آخرش ادامه بدهم.

مصاحبه هاي قبلي ما بيشتر با بچه هاي اتوموبيل راني بوده و فكر مي كنم وضع موتور نسبت به ماشين يك مقدار بهتر باشه. درسته؟

از چه لحاظ؟

هم ديد جامعه و هم از لحاظ هزينه ها و امكاناتي كه در اختيارشون هست؟

از لحاظ هزينه ها و امكانات يك مقدار وضعش بهتر هست اما در بحث حرفه اي كه مي آيد باز از لحاظ موتور و لوازم يدكي به مشكل بر ميخورد.

شما بفرماييد از چه سالي موتورسواري را شروع كرديد؟

بله از سال ۶۹، رشته كراس را شروع كردم. اما كلااز سال ۶۱ موتورسوار شدم، ولي آن موتور، موتور خياباني بود. بعد ديگر به پيست راه پيدا كردم و از رشته كراس هم شروع كردم. من الان هم در رشته ريس مشغولم و هم در كراس.

از سال ۶۹ فدراسيون براي موتور فعال شد؟

نه، فدراسيون نزديك ۲۰ سال است كه در رشته موتورسواري فعال است. منتها من از سال ۶۹ آمدم و به اصطلاح كار را حرفه اي شروع كردم.

در حقيقت قبل از فدراسيون اتومبيل راني ،فدراسيون موتور وجود داشت؟

بله.

پيست كجاها بود؟

والا پيست گيشا بوده، تهرانپارس بوده، شهران بوده، ولي به صورت رسمي و استاديومي نبوده.

همه پيست ها كراس بودند؟

بله همه كراس بودند. پيست كه به صورت استاندارد خياباني نداشتيم. سرعت نداشتيم. من هم كه انگيزه ام رفت به سمت موتور اينطور بود كه من خيابان سوار بودم ، بعد از يك مدت، يعني هميشه مي ايستادم ميديدم و ميگفتم كه خدايا يعني ميشود يك روز اين همه موتور سوار يك جايي را داشته باشند كه ديگر نه درگيري باشد، و نه مزاحمتي براي كسي ايجاد بشود. اين مسأله توي ذهنم در حد يك آرزو بود. بعد از يك مدتي كه گذشت با فدراسيون رابطه برقرار كرديم. بعد فرصت پيش آمد و من پيشنهاد دادم كه يك مدرسه موتورسواري داير كنيم. در واقع اين امكانات را در اختيار من قرار دادند كه توانستم اين موتورسوارهاي خياباني را جمع كنم. چون اين ها هم علاقمندند. موتورسوارهاي خيلي با استعداد و خوبي هم بين آنها هست. شايد اگر امكانات در اختيارشان قرار دهيم، از خيلي از قهرمانان ما بهتر باشند. منتها زياد استقبال نكردند. استقبال نكردند كه يعني امكانات در اختيارمان قرار ندادند. الان پيستي كه در اختيارمان هست از لحاظ آسفالت پيست نيست. در حقيقت يك پاركينگ در اختيارمان هست. در اصل همان پيست موتورهاي خيابانيمان.

آنجا پيست سرعت هم داريد؟

پيست موتورهاي خيابانيمان ، اين پاركينگ شماره ۱۲، پيست موتور كراس شده است، كه چندين سال بدون استفاده افتاده بود، ما رفتيم راست و ريستش كرديم، تر و تميزش كرديم، موتورسوارهاي خياباني را كه جلوي در استاديوم جمع ميشدند و تك چرخ ميزدند آمديم جمع كرديم داخل. هر هفته برايشان مسابقه گذاشتيم، بهشان كاپ داديم، تا يك انگيزه اي درشان ايجاد بشود تا از اين حالت خياباني بيرون بيايند. بيايند به سمت ورزش. يك انگيزه اي درشان ايجاد بشود تا بتوانيم از اين موتورسوارهاي خياباني يك عده را جذب كراس بكنيم، يا حتي تريل، چون موتورسوارهاي خوبي هستند.

شما فرموديد هم در رشته ريس شركت داشتيد و هم كراس؟

بله.

كلاً در حال حاضر در چه رشته هايي مسابقات برگزار ميشود؟

والا در حال حاضر مسابقات ريس هست، كراس هست، تريل هست، تريال هست، موتورهاي همگاني هست، رالي هست.

در ايران رالي هم برگزار ميشود؟

بله، رالي هم برگزار ميشود. ولي تازه شروع شده است. در اصل آنچنان مسابقاتي نداشته ايم ولي انشا الله در آينده ميخواهيم يك برنامه مرتب برايش انجام بدهيم كه مثل تمام رشته ها مسابقاتش مرتب انجام بشود.

ميشود توضيح بفرماييد رالي موتور به چه صورت هست؟

رالي موتور هم مانند رالي ماشين است، تقريبا يك مسافتي را طبق نقشه موتورسوار بايد طي بكند.

يعني نقشه خوان دارند؟

نقشه خوان كه نه، در حقيقت خود راننده بايد اين كار را انجام بدهد. بعد ما چون در ايران آن امكانات را نداريم، يك دستگاه هايي كه به موتور وصل مي شود تا موتورسوار بتواند از آن استفاده بكند. يك مسيري را ما خودمان طراحي ميكنيم و با زمان هاي مشخص، موتورسوارها در طول مسابقه آن مسير را طي ميكنند.

Sination
30-01-1389, 12:05 قبل از ظهر
تست سرعت هم دارند؟

بله.

مسيرهاي خاكي و خاكي شهري؟

بله مسيرهايي كه زياد تردد نمي شود و طرفدار ندارد.

تا به حال برگزار شده است؟

يكي دوبار.

بعد كلاس بندي هم دارد؟

آنها ديگر كلاس بندي آنچناني ندارند. چون هنوز به آنصورت جا نيفتاده است. بعد ما امكانات نداريم. موتورهاي اين كار زياد در اختيارمان نيست. به همين خاطر بيشتر مسابقاتي كه برگزار كرده ايم با همين موتورهاي همگاني بوده است. و سعي كرديم در جاده هايي برگزار بشود كه زياد صعب العبور نباشد كه موتورهاي معمولي هم بتوانند بروند.

رشته موتور مسابقات صخره نوردي هم دارد يا نه؟

آنهم بر ميگردد به آن امكاناتي كه ما نداريم. چون موتورهاي خاص ميخواهد. ما يك تعداد موتور در ايران داريم، منتها موتورها هم اكثراً مدل پايين هستند. بعد چون بيمه قابل توجهي ندارند، پيستي نبوده كه اين ها بتوانند واقعاً آنجا تمرين كنند. البته يك جايي در استاديوم آزادي براي آنها در نظر گرفته ايم، كه انشا الله در آينده زود اينها بتوانند يك جايي براي تمريناتشان داشته باشند كه موتورسوارهايي كه صخره نوردي و تريال كار مي كنند بتوانند بروند همانجا كار كنند.

مدرسه را خودتان به صورت شخصي راه اندازي كرديد؟

مدرسه مال فدراسيونه، به پيشنهاد بنده و با كمك فدراسيون اين مدرسه راه اندازي شد.

براي شركت در مسابقات موتور، مانند ماشين ميشود با موتورهاي استاندارد آمد داخل مسابقات يا بايد تغييراتي روي موتور اعمال شود؟

در موتور كراس، موتور كلاس بندي خاصي دارد. موتور كراس را از ۵۰ سي سي داريم كه براي نونهالان است تا۲۵۰ سي سي. اين ها موتورهاي استانداردي هست كه در پيست از آنها استفاده مي شود. موتورهاي همگاني هم موتورهاي خاص آنچناني ندارد، فقط يكسري از بچه ها موتورها را دست كاري ميكنند چون هنوز براي آن كلاس بندي خاصي در نظر نگرفته اند.در حال حاضر كراس هايمان كلاس استاندارد ندارد چون به آن بحث حرفه ايش نرسيده كه كلاس هاي موتورمان سوا بشود. چون باز امكانات خاص ميخواهد و لوازم آنچناني.

اگر الان كسي بخواهد وارد اين رشته بشود چه كارهايي بايد انجام بدهد؟

اول بايد رشته موتورسواريش را انتخاب كند. وقتي رشته اش را انتخاب كرد به فدراسيون مراجعه ميكند، بعد از طريق فدراسيون معرفي ميشود به مدرسه، آنجا با تهيه موتور اول وارد فدراسيون مي شود، بيمه و تشكيلات و بعد كلاس هاي آموزشي داريم و ميتواند شروع كند به تمرين.

پس اول بايد وارد فدراسيون بشود و بعد از آنطريق بيايد و عضو مدرسه بشود؟

بله.

خودتون فقط به موتور علاقه داريد يا با ماشين هم شركت ميكنيد؟

اوايل كه زياد مسابقات شروع نشده بود ماشين هم سوار ميشدم ولي برادرم كلاس آزاد شركت ميكند. اون علاقمند به ماشين است و من علاقمند به موتور.

آقاي مهرداد همتيان؟ آقاي همتيان در اتومبيلراني در جامعه ايران اين بحث را داشتيم كه اتومبيلراني ورزش نيست حالا موتور هم به همين صورت است ولي باز موتور يك مقدار بهتره چون فكر ميكنند موتور ميپرد به خاطر همين ورزش است. ولي به هر صورت در جامعه ايران يك مقدار اين مشكل وجود دارد. راجع به اين قضيه توضيح بفرماييد كه آيا اصلاً كسي كه بدن آماده اي ندارد ميتواند در اين رشته شركت كند و يا اينكه از لحاظ جسمي چه كاري بايد انجام بدهد؟

در رشته موتورسواري شما فرموديد كه با موتور ميپرد، واقعاً بايد از قدرت بدني بالايي برخوردار باشد، سرعت عمل بالا، هوش، جرات. چون موتور بر عكس ماشين كوچكترين اشتباهي كه بكني، ديگر جبران ناپذير است، چون ممكن است ماشين سر بخورد به بغل يا از بغل بزند به يك ماشين ديگر، و از لحاظ خطرات هم خطراتش از موتور خيلي كمتر است. ولي بايد ببيني كه توي ماشبن، ماشين هم قدرت بدني ميخواهد. من حتي شنيدم راننده هاي فرمول در مسابقات حتي سه چهار كيلو تغيير وزن ميدهند. باز آن هم در سطح حرفه اي راننده بايد از هوش و ذكاوت بالايي برخوردار باشد، قدرت بدني، سرعت عمل، واقعاً ورزش است. تا در محيط قرار نگيري نميتواني اظهار نظر كني. من چون رشته هاي ديگر ورزشي را هم كار كرده ام به جرات ميتوانم بگويم يكي مسابقات بوكس است، آنهم در سطح قهرمانيش كه من ميروم توي رينگ بعدش كه مي آيم بيرون بايد استراحت خاص داشته باشم و يكي هم بعد از تمرين هاي موتورسواري. چون واقعاً آدم انرژي و قدرت بدني از دست ميدهد.

اين بار با شاهد داريم جواب ميدهيم. چون آقاي همتيان در رشته هاي ديگر هم تجربه داشته اند.

چون من واقعا يكي از دلايلي كه در رشته كراس موفق شدم، يكي همين قدرت بدني بود، چون شايد خيلي ها در دورهاي اول ودوم سرعتشون بيشتر باشه ولي به مرور زمان چون قدرت بدني اشان كمتر است افت ميكنند، ولي من با يك تايمي كه دور ميگرفتم اگر آخر هم بودم مي آمدم و ميگرفتم. پس قدرت بدني خيلي مهم است. چون هر چه قدرت بدني بالا برود استقامت هم ميرود بالا.

يك مقدار راجع به نحوه برگزاري مسابقات توضيح بفرماييد كه وقتي ميخواهد برگزار شود تايم گيريشان به چه صورت است؟

والا مسابقات ريس را براي يكسري موتورهايي كه بيشتر در كشورمان موجود است در نظر گرفته ايم. يكي همين ۱۲۵ خياباني است كه آورديمش توي كار. الان كلاس ۱۵۰ داريم. كلاس ۲۵۰ تا۴۰۰ كه اگر هر كلاس به حد نصاب ۱۲ نفر برسد كلاسشان را جدا ميكنيم و اگر هم نرسد مجبوريم كه كلاس هايشان را قاطي برگزار كنيم.بعد كلاس ۴۰۰ تا۶۰۰ را داريم و يك كلاس ۶۰۰ به بالا داريم كه آزاد است. در حقيقت اورال هستش و هر كس با هر موتوري ميتواند بيايد شركت كند. از لحاظ تايم گيري هم ما يك روز قبل از شروع مسابقات تايم گيري ميكنيم، و كسي كه تايم بهتري را دارد در خط استارت نفر اول قرار ميدهيم و همين جور به ترتيب نفرهاي بعد پشت سرش قرار ميگيرند. تيم هاي شهرستاني هم كه مي آيند اردو دارند،دو روز جلوتر كه يك روزش براي تايم گيري است و يك روز براي تمرين. خوا***ه هم دارند.

اين ها را فدراسيون در اختيارشان قرار ميدهد؟

بله.

قبل از تايم گيري Warm Up براي لاستيك هايشان دارند؟
بله دو دور لاستيك هارا گرم ميكنند، هم يك حالت تست موتورهايشان است و هم اينكه لاستيك ها را گرم ميكنند و بعد مي آيند مي ايستند.

براي ريس موتور لاستيك هاي Softو Sleekاستفاده ميشود يا همان لاستيك هاي معمولي؟

بله لاستيك هاي مخصوصي هست هم براي روزهاي كه بارندگي هست و هم براي روزهايي كه بارندگي نيست. منتها آن هم چون هزينه هايش بالاست استفاده نميكنند، يعني تك و توك استفاده ميكنند.

از لحاظ كلاس بندي ها موردي ندارد؟

الان نه ولي انشا الله در آينده يك برنامه ريزي براي اين قضيه انجام ميدهيم، براي اينكه همه در يك سطح باشند كه رقابت سالم برگزار بشود و به نفع كسي نباشد.

شما راجع به مقام هايي كه كسب كرده ايد، قهرماني هايي كه داشتيد در اين رشته توضيح بفرماييد.

رشته كراس يا ريس؟

كلاً موتور.

والا من از سال ۶۹ كه وارد رشته كراس شدم بعد از سه ماه در اولين مسابقه كه شركت كردم، آخر شدم. بعد از سه ماه سوم شدم، يعني در حقيقت بعد از گذشت شش ماه نفر سوم شدم. از سال ۶۹ تا ۷۶ كه رشته ام كراس ۱۲۵ بود، مقام هاي مختلفي آوردم. سال ۷۶ كه آخرين مسابقه ۱۲۵ بود قهرمان سال شدم. بعد از آن تاريخ وارد ۲۵۰ سي سي شدم. توي ۲۵۰ هم مقام هاي مختلفي داشتم. آخرين مسابقه هم مسابقه قهرماني سال بود كه چون من جزو گروه برگزاري بودم شركت نكردم. ولي آخرين مسابقه در ۲۵۰ نفر سوم شدم. در مسابقات ريس هم كه استارت كار را از همان كلاس آزاد زدم و تا پله آخرش رفتم. من در سه تا مسابقه شركت كردم. در اولين مسابقه كه اولين مسابقه ريسم بود، يك تيم از مدرسه موتورسواريمان بود و يك تيم از مشهد. در آن مسابقه موتورم ترمز خالي كرد و از مسابقه خارج شدم. ولي در دو مسابقه بعدي كه يكيش سال گذشته بود و يكي هم امثال جفتش را توي كلاس ۱۱۰۰ اول شدم.

آقاي همتيان راجع به كلاس آزاد از لحاظ مجوز قانونيش كه موتورها را به چه شكل مي توانند تهيه كنند، مشكلات خاصي دارد. مثل اين كه جديداً يك قانوني تصويب شده است كه ميتوانند اينها را آزاد بكنند، بفرماييد به چه صورت هستش؟

چون موتورها از لحاظ قيمتي مقرون به صرفه باشد اكثراً از كشورهاي همسايه به صورت قاچاق وارد ميشود. چون ورود موتورسيكلت ممنوع است در حال حاضر، اين امكان وجود نداره كه كسي از خارج موتور وارد بكنه، اكثراً دستشان بسته است. چون خيلي از شركت ها هستند كه الان مايلند موتور وارد بكنند ميتوانند فروش داشته باشند كه يك تبليغي بشود براي شركتشان. ولي چون اين امكان الان وجود ندارد اكثراً موتورها به صورت قاچاق از كشورهاي همسايه وارد ميشود. حالا پيگير هم هستند كه بتوانند اين موتورها را به يك صورتي يا گمركيش را پرداخت كنند و يا از تعرفه هاي ورزشي استفاده بكنند كه بتوانند از اين موتورها هم بهتر وارد بكنند و هم جوان ها بتوانند آنها را بياورند داخل پيست.

الان موتورهايي كه هست به چه صورت است. آيا اينها همه غير مجازند؟

ميتوانم بگويم۹۰% موتورها غيرمجازند. ما يك كميته اي در فدراسيون داريم، كه افرادي را كه ميخواهند عضو فدراسيون بشوند و بيايند داخل پيست تمرين كنند و يا در مسابقات شركت كنند، يكي از اعضاي كميته آنها را بايد تأييد كند. يعني در حقيقت معرفشان باشد. بعد اگر موتور داشت و شرايط لازم را داشت ميتواند بيايد در تمرينات و مسابقات شركت كند، با مجوزي كه از طريق فدراسيون از وزارت كشور تهيه ميشود و پلاك هايي كه الان مشترك نيروي انتظامي و فدراسيون هست بطور موقت براي زمان ده پانزده روز قبل از مسابقات در اختيارشان قرار ميگيرد، به صورت تك سرنشين و با كلاه، ميتوانند تردد كنند و بيايند داخل پيست تمرين كنند و بعد موتورشان را هر كجا ميخواهند نگاه دارند ببرند.

بعد از مسابقه ديگر نميتوانند تردد كنند؟

نه ديگر.

در حقيقت اين موتورها زمان مسابقات استفاده دارد؟

بله.

اين پلاك ها برايشان نصب ميشود و بعد ازشان گرفته ميشود؟

بله در زمان مسابقات روي موتور نصب ميشود، در اصل پلاك شناسايي است.اين پلاك بنام شخص هست يعني اگر پلاكي بنام ۱۱۵۵هست ميدانند كه براي مهران همتيان است، و اگر موردي داشته باشد با اين پلاك شناسايي ميشود. خوبي اين پلاك اين است كه اگر موردي، تخلفي و يا مزاحمتي در خيابان ايجاد كند ما ميتوانيم شناسايي كنيم و در سري بعدي مسابقات نميتواند شركت كند.

من شنيدم جديداً يك قانوني گذاشته اند ميبرند موتورها را دادگاهي ميكنند يك هزينه اي پرداخت ميكنند موتور مجاز ميشود. اين به چه صورت هست؟

والا قانون كار قاچاق يك قانوني است كه يك مرز خاصي دارد و اگر كالا از آن مرز عبور بكند ديگر قاچاق محسوب نميشود. الان موتور يكسري از بچه ها را گرفته اند و با آنها همكاري شده است، در حقيقت از اين بند قانون استفاده كرده اند و با اخذ گمركي موتورهايشان را مجاز كرده اند.ولي بعضي ها اين بند قانوني را در نظر نمي گيرند و مي گويند قاچاق، قاچاق است حالا هر جوري كه گرفته اند. درصورتي كه موتور كه يك وسيله كوچك نيست كه بگذارند توي جيبشان و بياورند. اگر مرز را خوب كنترل كنند موتور نمي آيد اينطرف، ولي كنترل ها درست نيست.

Sination
30-01-1389, 12:05 قبل از ظهر
اين موتور که ممنوع است يعني اين كه موتور به صورت قاچاق آمده ممنوع است يا نه از يك حجم موتوري بالاتر ممنوع است؟

والا الان ما در بحث موتور سنگين دو تا مدل داريم. يکي همين*هايي که فرموديد ۲۵۰به بالا ممنوع است و يکي اينکه اين موتورها قاچاق است. يعني دو تا مشکل وجود دارد. مي آييم يك طرف را درست کنيم، يك طرفه ديگرش مي*ماند. حالا الان اين بحث هم هست. ولي اگر بحث قاچاقش رفع بشود به اميد خدا بحث*هاي بعديش هم مي*شود درست کرد.

شما پيگير اين مسأله بوديد، يعني اطلاع داريد که چرا از ۲۵۰به بالا ممنوع است؟

ـ والا اون اوايل انقلاب و بعد از انقلاب يک سري ترورهايي صورت گرفت که اکثراً با موتور سنگين بود. منتهي نه موتورهاي ريس بلکه موتورهاي اسپرت خياباني که به اصطاح قدرت مانور بالايي دارند. موتورهاي ريس به درد داخل شهر نمي*خورند، منتهي متاسفانه اين بحث جانيفتاده که اين موتور نمي*تواند در سطح شهر کارآيي يك موتور حتي ۱۲۵را داشته باشد. چون فرمانش تا يك حد خاصي مي*چرخد، آن حجمي که دارد براي عبور از لاي ماشين*ها و سرعت و شتاب بالايي دارد که به درد خيابان نمي*خورد. منتهي اين مطلب جانيفتاده است. البته خيلي صحبت کرديم با خيلي از نيروها همکاري مي*کنيم توي همين مدرسه موتور سواري که داير شده توانستيم يك ارتباطي بين نيرو و ورزشکارها برقرار کنيم. آموزش*هاي خاصي که نيروها ببينند تا بتوانند با خلافکارهاو مجرمين بهتر برخورد کنند اين کارها را انجام داديم که هم يک سرويسي داده باشيم و هم بتوانيم يک سرويسي براي جوانهايمان بگيريم.

پس الان کلاً ورود موتور خارجي ممنوع است؟

بله موتور سيکلت مخصوصاً.

دنبالش رفته ايد که متوجه بشويد چرا. حالا حمايت از موتور سيکلت سازهاي داخلي بود است؟

والا علتش بيشتر به خاطر همين بوده است. به خاطر حمايت از موتور سيکلت سازهاي داخلي که الان حدود ۳۰۰ شرکت موتور سيکلت سازي هست که هيچ کدامشان هم مي*توانم به جرأت بگويم با استاندارد مطابق نيست.

بله اين آماري که الان دارند مي*دهند مي*گويند که مصرف بنزينشان خيلي بالاست.

از لحاظ کيفيت لوازم خيلي پايين و حادثه ساز است، منتهي هيچ برخوردي تا حالا نشده است، مثلاً من در خيابان ديدم که موتور در اثر يك ايراد ساده مشکل ساز شده و طرف را کشته يا ناقص کرده است. يا توپي چرخ عقب ترکيده. اين چيزهايي است که مي*تواند به ندرت اتفاق بيفتد ولي اينجا خيلي عاديست.

انگار مي*خواهند جمعيت را كم كنند. چون جلوي ورود موتور خارجي را مي*گيرند و با اين وضع هم همه را به كشتن مي*دهند.

چون وقتي موتور ايمني نداشته باشد بسيار خطرناك است. شما حساب كنيد كه داريد با يك سرعتي حركت مي كنيد ناگهان توپي چرخ قفل ميكند. وقتي موتور به استاندارد نزديك نباشد بخاطر آن سودي كه شركت*ها مي*خواهند ببرند ديگر با باقي مسائل كاري ندارند. با كمترين هزينه مي*خواهد موتور را به دست مصرف*كننده برساند، مصرف*كننده*ها هم اكثراً آگاه نيستند، طرف مي*خواهد كارش راه بيفتد ديگر نمي*داند كه هر چيز ارزاني خوب نيست. والا مكاتباتي با اين شركت*هاي توليدكننده موتور شده است كه واقعاً يك فكري براي استاندارد بودن موتورهايشان بكنند چون واقعاً دارد خطرساز مي*شود و جوانهاي ما هم كه دارند مثل گل پرپر مي*شوند. حالا جديداً استفاده از كلاه كاسكت رو قانون كرده اند.
ولي مي*شود با آموزشهايي به اين موتورسوارها روش استفاده صحيح از موتورسيكلت را آموزش داد. حتي ما اين پيشنهاد را به راهنمايي و رانندگي داديه ايم كه همين مدرسه موتورسواري بشود آموزشگاه موتورسواري يعني عين همين ماشينهايي كه طرف مي*خواهد برود و گواهينامه بگيرد بياد اينجا يك ساعتي را طي كند، يك دوره*اي را ببيند، حداقل با اين موتور آشنا بشود. عين ماشين آن ساعت تمرين و آموزش را داشته باشد، بعد براي گرفتن گواهينامه اقدام كند. كه هم از لحاظ سطح تصادفات شهري كاسته بشود و هم يك فرهنگ دقيق راندن را بتوانيم در جامعه پيش ببريم. منتها همه كارها ضعيف عمل مي*شود.

خب حالا شما فكر مي*كنيد اگر اين كار را انجام بدهيد موتورسوارها هم از اين قضيه استقبال مي كنند؟

بله، صد در صد، خيلي*ها پيش ما مراجعه مي*كنند و مي*گويند آيا اين كار شدني هست يا نه. حتي الآن خانمها خيلي علاقه*مند و راغب به موتورسواري در خيابان هستند. چون واقعاً با اين وضع ترافيك سطح شهر شما حساب كنيند موتور خيلي راحت تر است.

خوب الآن مشكل عمده در تردد شهري همين موتور و موتورسوارها شده اند. مي*خواهم ببينم دليل اين كه موتورسوارها به اينصورت دارند در سطح شهر حركت مي كنند شما فكر مي*كنيد به علت عدم آموزش است يا نه هركس سوار موتور مي*شود اين حالت بهش دست مي*دهد كه از هرجا بخواد بره از توي پياده رو و از...

نه واقعاً اگر محيطي براي اين جوانهاي ما فراهم بشود، جوانهاي ما به اصطلاح پر از هيجانند اگر يك جايي برايشان درنظر گرفته بشود...

شما فكر مي*كنيد اين هيجانه يا فشار عصبي؟

حالا بيشتر هيجانه، جوانها دوست دارند يك جور خودشان را نشان بدهند...
بستگي به موقعيتهايي دارد كه آدم در آن قرار مي*گيرد. يك موقع همان استرسهاي عصبي است و يك موقع هيجان.
ولي بيشتر جوانها را كه واقعاً از نزديك قاطيشون شدم. چون به*قول معروف مي خواهي يكي را بشناسي بايد قاطيش باشي، الآن واقعاً مي*توانم دركشان كنم چون باهاشان از نزديك بودم، موتورم را داده ام سوار شده اند. هدف من اين بود كه بتوانيم با اين شركت*هاي موتورسازي رابطه برقرار كنيم، برويم جلو، برويم در كار موتورسوارهايي كه واقعاً مي*شناسيمشان يعني مشخصند. تعدادشان هم زياده. با اين شركت*ها قرارداد ببنديم، عين يك كارمند بهشان حقوق بدهند، بيمه اشان كنند، موتورسوار آن شركت بشوند، موتور را در اختيارشان بگذارند، هم مي*توانند از اين طريق توليداتشان را تبليغ كنندو هم...

من فكر مي*كنم اصلاً يك تستي هم براي توليداتشان مي شود كه ببينند چه جور جواب مي*دهد.

الآن موتورسواري ما را يك عده خاصي ازش استفاده مي*كنند، اين هم واقعاً بد است. خيلي*ها هستند كه همين گوشه و كنار مي*ايستند كه اگر امكانات بهشان بدهيم مي*توانم واقعاً به جرأت بگويم كه از ما خيلي بهتر هستند و مي*توانند باشند و بشوند. فقط نداشتن امكانات است كه... هدف ما اين است كه بتوانيم اين جوانها را جذب كنيم و راه درست را جلوي پايشان بگذاريم. بتوانيم از يكسري شركت*ها امكانات برايشان فراهم كنيم تا بيايند در محيط، واقعاً استعدادهاي خوبي دارند، بتوانيم انشاءالله در مسابقات برون مرزي هم شركت كنيم و تيم ببريم. چون ما واقعاً موتورسوارهاي خوبي داريم، توي رشته كراس هم ما دو مسابقه برون مرزي داشتيم البته دو تا مسابقه كه كلاً يكي*اش تيم ملي اعزام شد به تركيه، و يكي هم چند وقت پيش يك مسابقه افتتاحيه بود كه در دوبي انجام شد، كه دو نفر از موتورسوارهايمان شركت كردند، كه آقاي شهيدي آنجا مقام آورد. اگر امكانات فراهم كنند ما حداقل در آسيا حرف براي گفتن داريم. اگر حالا در سطح جهان نداشته باشيم، در سطح آسيا داريم. ما الآن موتورسوارهاي خوبي داريم حتي نونهالانمان.
اگر ما را حمايت كنند ما خودمان داريم خوب پيش مي*رويم. منتها حمايت هم كه نمي*كنند بعضي*ها چوب لاي چرخ هم مي*كنند. بابا اگر ورزش و ساختن محيط ورزشي واقعاً بد است، كه آدم بداند كه تكليفش چيست. اگر هم نه، نه ما جاي كسي رو تنگ كرده ايم، نه قصد اين را داريم كه جاي كسي را تنگ كنيم، ما فقط هدفمان اين است كه اين جوانهايمان را به يك چشم ديگر بهشان نگاه كنند كه استقبال هم شد، دارند با ما همكاري هم مي*كنند، منتها از لحاظ امكانات مثلاً همان پاركينگ ۱۲كه پيست مدرسه است شما بياييد نگاه كنيند، واقعاً جاي موتورسواري نيست. من اين موتورسوارهايي را كه از خيابان جمع كرده ام، مي*گويند ما اينقدر كه در اينجا زمين خورديم در خيابان نخورديم زمين. چون شما حساب كنيد آسفالتش، آسفالت فرسوده ۳۰سال پيش است. الآن دارند رويش موتورسواري مي*كنند، مسابقه هم برايشان مي*گذارند، اين هم با اين موتورهاي معمولي و امكانات و موتورهاي ۳۰۰توماني، ۴۰۰توماني. ولي واقعاً جوانهاي با استعدادي داريم. يعني واقعاً خدائيش حرف ندارند.

Sination
30-01-1389, 12:06 قبل از ظهر
ما آن بيوگرافي شما را كه خوانديم ديدم توي همه ورزش ها دست داشتيد و تا يك جايي پيش بردينش.

خب، نگاه كنيند من اگر تأمين نبودم، هيچ *كدامشان را نمي*توانستم دنبال كنم. خب خيلي جوان ها ما الآن داريم كه تأمين نيستند، و اين استعدادها را هم دارند. بعد در مملكت ما ازش استفاده نمي شود. من رفتم قهرمان آسيا شدم سال ۹۷برگشتم ۵ سكه طلا به من دادند (در مسابقات بوكس).ولي بعد گذاشتم كنار چون ديدم فايده نداره من روزي ۴ساعت تمرين كنم بدنم را ببرم تحت فشار، تمرينات واقعاً بايد فشرده باشد تا بدن آمادگي كامل را بدست بياورد. شما ۴بار دو تا آهن رو با آخرين قدرتت بزنيد به هم بالاخره يكيش خم مي*شود ولي در مسابقه شما مي*رويد، مي*بينيد طرف ۵راند دارد مبارزه مي*كند، اين ساق پاهايشان را ۱۰۰بار مي*زنند به *هم، ببين چقدر بدن آماده است. تمام بدن بايد آماده باشد. اين است كه تمرينات بايد اصولي باشد. من شش ماه رفته بودم در مدرسه تاي بوكس تايلند، مثل خودشان غذا خوردم، مثل خودشان تمرين كردم، مثل خودشان خوابيدم تا توانستم بزنمشان و بيايم. ورزش ملي تايلند است. منتها ما برگشتيم آمديم ۵تا سكه به من دادند، الآن يكي از دوستانم كه سال ۹۸آن هم در مسابقات بود و مقام آورد هلند است، هر ۱۵روز يك بار مسابقه مي*دهد، هر مسابقه هم ۱۰۰۰تا ۱۵۰۰دلار بهش مي*دهند، زنگ مي*زند به من مي*گويد اصلاً باورم نمي*شود كه يك همچين كسي هستم. اينقدر اينجا من را تحويل مي*گيرند. پوسترم اينطرف، پوسترم آنطرف. او هم ايران بود با هم مي*رفتيم مسابقات و برمي*گشتيم، اصلاً خيلي عادي انگار كاري نكرديم، پرچم مملكتمان را مي*برديم بالا. مثل اين مي*مانه كه يك كشتي*گير از خارج مي آ*يد اينجا پرچم مملكتش را مي*برد بالا. بدبختي اين است كه اگر در ورزش تأمين نباشي در مملكت ما اصلاً نمي*تواني انجام بدهي. من الآن دو تا موتور خوابانده ام كنار براي مسابقاتم يكي ۱۰ميليون، و يكي ۴ميليون. يعني ۱۴ميليون خوابيده است تازه بجز لباس و تشكيلاتش، هر مسابقه ريس هم كه شركت كني، ۳۰۰، ۴۰۰هزار تومان حداقل هزينه ات مي*شود.

چرا؟

لاستيك، لنت، چون الآن پيست ما، پيست استاندارد موتور نيست، زاويه پيچ هايش طوري است كه مثلاً سرعت مي آيد روي ۲۰۰، ۲۰۵ بعد بايد بياريش روي ۶۰، ۷۰. موتور همه اش تحت فشار است. درباره لاستيك هم چون آسفالتش آسفالت مخصوص نيست، لاستيك را مثل سمباده مي*خورد. همين است كه از لحاظ تمريني هم ما موتورهايمان را زياد براي تمرين نمي*بريم، چون كه هزينه بالاست، استهلاكش هم زياد است.

الآن در موتور اسپانسر وجود ندارد؟

والا يكسري پا پيش گذاشته اند، حالا اگر انشاءالله به آن حد برسد. الآن يكسري شركت*هاي روغن، لاستيك و... حالا چند روز پيش شركت*هاي موتور با ما تماس گرفتند. اگر به آنجا برسد ما ورزشمان پيشرفت مي*كند، مي*توانيم حداقل براي آنهايي كه اين امكانات را ندارند امكانات فراهم كنيم كه واقعاً حق كسي ضايع نشود يعني موتورسوار خوب كنار نياستد و فقط نگاه كند، با استعداد است، باهوش هست، منتها به*علت نداشتن وضع مالي خوب نمي*تواند از اين امتيازاتش استفاده كند.

پس الآن همه بصورت شخصي مي آيند؟

بله، الآن همه شخصي*اند، هيچ كس تيم نيست. ما الآن اين قدرت را داريم كه مسابقات را به اسم شخص، به اسم شركت، همه اين كارها را مي*توانيم انجام بدهيم. منتها شركت*ها هم بايد پا پيش بگذارند، بجاي اينكه بروند موتورسيكلت را كنار زمين فوتبال تبليغ كنند بياورند داخل پيست.
اگر به اصطلاح با فدراسيون مشورت كنند، توي ساخت موتورهايشان، توي تجهيزاتشان، خب كيفيت توليدات را ببرند بالا قطعاً جواب بهتري مي*گيرند. چون اگر طرف يكبار آن موتور را بخرد براي هميشه آن ارزش را ندارد. يعني به ضرر خود شركت هم هست. متأسفانه شركت موتورسازي هم كه آن اوايل تأسيس شد سود خودشان را بردند الآن هم ديگر احتياجي به تبليغ ندارند، چون استفاده شان را كرده اند. باقي اين هم كه دارند ادامه كار مي*دهند همه اش سود است. اين است كه ديگر كار از كار گذشته، وقتي مثلاً مي*رويم بهشان مراجعه مي*كنيم يا مي*آيند بهشان مي*گوييم آقا تبليغ و... ، مي*گويند ما احتياجي به تبليغ نداريم.

مسابقاتتان از تلويزيون هم پخش مي*شود؟

يكسري از مسابقات از تلويزيون پخش مي شود. الآن يك* مدت هست كه خود برنامه*هاي ورزشي و تلويزيوني هم چون علاقمند به اين رشته را زياد مي*بينند، پا پيش گذاشته اند و خيلي نسبت به آن اول بهتر شده است.

شما از نحوه اداره فدراسيون راضي هستيد؟

بله، درحال حاضر بله. خب، يكسري تغيير و تحولاتي شده است، يك مقدار زمان مي*برد كه به اصطلاح اين مهره*ها چيده بشوند، اشخاصي كه كارآيي بهتري دارند استفاده بشوند.

يعني با اين تغييراتي كه اخيراً در فدراسيون انجام شده است، فدراسيون رو به بهبود است يعني وضعيت دارد بهتر مي*شود؟

بله، چون هدف آن كساني كه آمده اند در رأس كار، هدفشان سازندگي است، يعني واقعاً مي*خواهند كار بكنند.
به نظر من شرط اول مديريت درست است، يك مدير اگر كارآيي بالايي داشته باشد مي*توانه مهره*هاي خوبي را انتخاب كند و با آن مهره*ها مي*تواند بازيش را پيش ببرد، يعني آن كارهايي كه مي*خواهد مي*تواند از اين مهره*ها بگيرد. در حال حاضر افراد دارند شناسايي مي*شوند يعني افراد را دارند شناسايي مي*كنند، ما هم كه اميدواريم اگر كاري از دستمان برمي* آيد انجام بدهيم چون دوست داريم ورزش را، دوستداريم جوانهايمان پيشرفت كنند چون حيف است اين نيروها هرز بروند.

آقاي همتيان من حالا فكر مي*كردم شما با موتور مي آ*ييد ولي ديدم با ماشين آمده ايد. شما با ماشين هم رانندگي مي*كنيد؟

اين سئوال را خيلي از من مي*پرسند كه چرا در سطح شهر موتور سوار نمي*شويد، من بر عكس خيلي ها موتورسواري در شهر را اصلاً دوست ندارم.

رانندگييتان در شهر به چه شكل است؟

رانندگي*ام خيلي معمولي. البته خيلي*ها تعجب مي*كنند. البته برادرم هم توي سطح شهر معمولي مي*رود. چون هر كاري يك جايي دارد. شما اگر بتوانيد آن كار را در جاي خاصش انجام بدهيد هيچ احتياجي نداري كه بياييد جاي ديگر. من در سطح شهر خيلي ملاحظه مي*كنم چون از لحاظ فكري مردم خيلي مشغول هستند ديگر مشكلات خاصي كه براي همه وجود دارد آدم بايد همه حواسش به رانندگي باشد. حتي شما بايد فكر افراد را بخواني، طرف توي ماشين جلو نشسته يا مسافري كه توي ماشين نشسته بايد فكرش را بخواني كه الآن مي*خواهد چكار كند. يعني من يك موقع راننده فرمانده پادگان بودم يك حرف خوبي به من زد. يعني سئوالي كه روز دوم از من پرسيد برگشت به من گفت شما رانندگي بلد نيستيد؟ من پشت فرمان ماشين بودم. گفتم چطور مگه تيمسار؟ گفتش كه خيلي آرام رانندگي مي*كنيد. گفتم خوب اگر شما سرعت دوست داريد بگوييد من سرعت بروم نه اينكه بگوييد رانندگي بلد نيستي. كه همان شد. اين آقا هميشه ديرش شده بود يعني مي*خواست بياد پادگان دير بود، مي*خواست بياد ستاد دير بود. ديگر ما كارمان شده بود تخته*گاز رفتن. در خانه اين را سوار مي*كرديم مي*آورديم پادگان تخته* گاز مي*رفتيم. يعني آنقدر مطمئن شده بود به من همين*طور دستش به دستگيره جلوي پاترول بود مي*خوابيد همان دم در خانه بيدارش مي*كردم. يعني آدمي بود كه هفته*اي يكبار راننده عوض مي*كرد. ديگر زماني كه من راننده اش شدم ديگر. اون روزي هم كه خدمتم تمام شد منتقل شده بود در وزارت كشور به من گفت بيا همين*جا مشغول شو، گفتم من دوست دارم آدم خودم باشم.

راجع به كارتون هم ميشود بفرمائيد آقاي همتيان؟

والا من قبلاً باشگاه ورزشي داشتم، رزمي و بدنسازي، بعد چون علاقه ام به مربيگري رزمي و بدنسازي و اينها زياد بود، باشگاه داشتم فلكه صادقيه. منتها از شانس بدمان مترو از وسط باشگاه ما رد شد يعني ديگر مجبور شديم باشگاه را جمع كرديم، بعد هم يك مدت دنبال جا گشتيم ديدم كه نمي*شود واقعاً اون كار را ادامه داد، يك مغازه گرفتيم تو خيابان اميريه موتور فروشي، يعني كارم فروش موتور و لوازم يدكي، من كارهاي مربيگري هم كه انجام ميدهم.

شما مجرد هستيد يا متاهل؟

متاهل.

توي خانواده با رشته ورزشيتان مشکل ندارند؟

والا اوايل چرا.

همه همين را مي*گويند اويل چرا ولي بعداً عادت کردند.

من از روز اول صحبت*هايم را کردم روزي که رفتيم خواستگاري گفتم آقا من ورزشکارم حالا بوکسرم يك روزي اين چشم زخمه يك روز اون چشم و يك روزم جفتش، جمعه من مي*خواهم بروم فلان جا نداريم. يعني جنگ اول به از صلح آخر. همه را من روز اول گفتم من خودم دنبال هيجانم و کارهاي خاص مثل کارهاي بدلکاري سينما را هم انجام مي*دهم، حالا اکثر فيلم*هايي که چه حرکات رزمي داشته باشند و چه پرش از ارتفاع باشد انجام مي*دهم. منتهي پدر و مادرم هم عادت کرده اند. يعني همه عادت کرده اند.

الان هم در حال حاضر شما سوار موتور مي*شويد هيجان داريد يا نه؟

والا ديگر همه چيز اشباع شده.

در مسابقه قبلي احساس کردم داريد با دستتان يك کارهايي مي*کنيد؟

من مسابقه*اي که شما بوديد ديدم دنده*ام جا نمي*رود نمي*دانستم چه شده است. ديگر آمدم کنار بياستم يك لحظه ديدم جک بر اثر معکوسي که در پيچ*هاي قبلي دادم دارد بازي مي*کند، اگر سرعت موتور بالا باشد ته موتور بازي مي*کند. توي اين باز و بسته شدن کمک عقبي که دارد کار مي*کند جک موتور رفته بود لاي پدال دنده گير کرده بود که من آن را درآوردم. شايد هر کس ديگري بود ديگر آن را ادامه نمي*داد. حالا يک سري به خاطر آن شرايطي که اسمشان خراب نشود مي*گويند آقا موتورم خراب شد آمدم بيرون. ولي من از اين اخلاق*ها ندارم و مي* گويم اگر آماده هم نباشم در اين مسابقه مي ايستم. کما اينکه مثلاً بگويند فلاني را ديدي فلان شد مقام نياورد. چون برايم مهم نيست و فقط دوست دارم در محيط ورزشي باشم. يك موقعي که توي خط استارت مي ايستم اون استرسي را که توي ديگران مي*بينم چون استرس باعث مي*شود که فکرشان خوب کار نکند، نگاه ميكنم با اينکه دستشان به موتور است اما در حال لرزيدن است. در موتور کراس شما حساب کنيد يک رديف ۱۵تا ۲۰ موتوره ايستادن و منتظر هستن که ميله بيوفتد آنجا سرعت عملي که شما بايد داشته باشيد اعتماد به نفسي که بايد داشته باشيد مثلاً ۲۰ تا موتور مي*رسن به يه پيچي که دو موتور از آن خارج مي*شن يعني کسي که ديرتر گاز را ول مي*کند يا آنکه بيشتر گاز مي*دهد مهارتش بيشتر است. اين هم همينه اگر اعتماد به نفس نداشته باشيد نمي*توانيد آن کاري را مي*خواهيد انجام بدهيد. بعدش هم مي*دانيد ما به اون حدي رسيدم که اشباعيم، فقط تنها چيزي که توي ذهنم يک موقع*هايي هست وقتي اين موج سوارها را مي*بينم دوست دارم بروم موج سواري و ببينم چه جوري هست. منتهي موقعيت ما به گونه*اي است که از آن درياها نداريم که بتوانيم آن کار را بکنيم. وگرنه اکثر کارهايي را که دوست داشتم کردم. به همين خاطر مي*بينيد که اگر در مسابقات مي*ايستم ايستادنم ديگر برايم جذابيت ندارد. پسرم هم چهار و نيم سال است که موتور سوار مي*شود.

پسرتان قصد شرکت در مسابقات موتور سواري را ندارد؟

مي*توانم هر روز او را به پيست ببرم و به او موتور بدهم تا سوار شود، و آلوده*اش بکنم. ديگه رد خور ندارد، اين بچه مي*رود توي رشته موتورسواري.

Sination
30-01-1389, 12:07 قبل از ظهر
شما الان در حال حاضر که به همه علايقتان پرداختيد راضي هستيد؟

در مجموع چرا.

پس بگذاريم اين بچه هم…

چون مي*دانيد زندگي خودش يک امتحان است، من خودم در رشته*هاي مختلف امتحان مي*کردم تا ببينم اراده**ام چقدر قوي است. مثلاً امروز که مي*رفتم بوکس مي*گفتم تا بالاي سکو نروم ولش نمي*کنم. شايد خيلي*ها آمدن و رفتن ولي بايد ببينيد از آن برنامه*اي که براي خودتان در نظر گرفته*ايد واقعاً چه هدفي داريد. فقط مي*خواهيد ۲ روز برويد تا هيکلت خوب بشود يا بگويند فلاني مي*رود بوکس. ولي اگر بخواهيد حد ورزشي رو حساب کنيد، براي اينکه خودم را محک بزنم موفق بودم و راضي هم هستم. البته موفقيت من برمي*گردد به اينکه از لحاظ خانواده تامين بودم، يعني اگر من از لحاظ مالي ضعيف بودم نمي*توانستم در هيچ رشته*اي موفق بشوم، چون در ورزش بايد تامين باشيد، فکرتان راحت باشد، خورد و خوراک راحتي داشته باشيد، تا بتوانيد ورزش کنيد. وگرنه به هيچ کدام نمي*رسيد با بحث به جايي مي*رسد که مي*خواهيد از آن فراتر برويد ولي راهتان بسته است. به خاطر همين من مي*خواهم بچه*ام جاي من نياستد، و قهرمان جهان بشود. چون آنهايي که قهرمان جهان شده*اند که از فضا نيامده**اند آنها هم يک نفرند مثل ما.

ما از فضا آمده*ايم؟

بله ما از فضا آمده*ايم، چون همه جور راهمان بسته است. اصلاً توي ايران است که ورزش اصلاً حرفي براي گفتن ندارد. يعني با ورزشکار آن طوري که بايد و شايد برخورد نمي*شود و در نظرش نمي*گيرند و امکاناتي به او نمي*دهند. من يک داستان جالبي برايتان بگويم، مسابقات آسيايي تايلند بود. من يک روز زودتر به سنگاپور رفتم، چون لوازم موتور مي*خواستم. از تيم جدا شدم و گفتم به سنگاپور مي*روم و فلان روز مي*آيم تايلند. آنها هم توافق کردن و من به سنگاپور رفتم و يک روز جلوتر از آن روزي که تيممان برسد با يکي از دوستانم که همراه من بود وارد فرودگاه تايلند شديم. بيرون آمديم. در فري شاپ نشسته بوديم که پليس آمد و گفت ورزشکار هستيد؟ گفتيم بله. اسم و مشخصاتمان را پرسيد و گفت چرا اينجا آمده*ايد. يعني مي*خواهم بگويم تا اين حد براي ورزشکار ارزش قائلند و چقدر حساب و کتابشان درست است. من يک روز زودتر از تيم رفته بودم اسمم چون در ليست کامپيوتري بود فهميده بودن يک همچين شخصي آمده و از سالن ترانزيت خارج شده. پليس دنبال من مي*گشت. من را به دفتري در خود فرودگاه بردن. و از من پذيرايي کردن. دو تا پليس گذاشتن محافظ ما که هر جا مي*خواستيم برويم گم نشويم. در ضمن تلويزيون آوردن توي اتاق و گفتن پروازها را چک کنيد و ببينيد تيمتان کي مي*آيد. به ماشين زنگ زدن و آمد و ما را به هتل بردن. استراحت کرديم گفتن فردا فلان ساعت مي*آييم دنبالتان، قبل از اينکه هواپيماي تيمتان بنشيند. آمدن دنبال ما و ما را بردن پاي پرواز و هنگامي که تيم آمد با گل و تشکيلات و تشريفات ما را به هتل بردن. حالا شما در ممکلت خودمان که داريم زندگي مي*کنيم و پرچمش را بالا مي*بريم با ما اين طوري برخورد نمي*شود. درست مثل يک آدم معمولي. يادم مي*آيد من ۲ دستکش بوکس آورده بودم که لوازم تمرينم بود. برگشتن و به من گفتم که چرا دو تا آورده*اي؟ که من ساک رو بيرون ريختم و گفتم که خجالت نمي*کشيد که يه ورزشكار همچين حرفي مي*زنيد، قاچاق که با خودم نياورده*ام. اين دستکشه بوکسه و براي تمرين. يعني اين چيزها را که آدم مي*بيند يک مقدار دل سرد مي*شود که چرا ما بايد اين طور باشيم.

آقاي همتيان موتور مورد علاقه*تان چيست؟ با توجه به اينکه از لحاظ مالي و مجوز هيچ مشکلي نداشته باشيد و بخواهيد يک موتور را انتخاب کنيد، چه موتوري را انتخاب مي*کنيد؟

والا من در حال حاضر ياماها r1 را سوار مي*شوم ولي در ريس مي*خواهم سوزوکي gsx 1000 امتحان کنم.

پس ياماها را شما ترجيح مي*دهيد.

فعلاً ياماها سوار مي*شوم ولي مي*خواهم سوزوکي را هم امتحان کنم. در مسابقات ريس ۴ موتور رقيب هم هستن. يکي ياماهاي r1، سوزوکيgsx 1000 ، هنداي cdr 954. البته اينها تقريباً هم سطح*اند.

الان براي خانم*ها مجوزي براي موتور سواري وجود ندارد؟

والا در حال حاضر مجوزي نيست ولي علاقه*مند خيلي دارد. يک سري مسائلي هست که خانم*ها پيگيرش بشوند بهتر از آقايان به نتيجه مي*رسند.

در قانون ما براي موتور سواري خانم*ها ممنوعيتي وجود دارد؟

والا ممنوعيت که هست.

قانوي يا شرعي؟

والا من قانونش را مي*دانم که حتي يه چند تايي خانم گواهينامه موتور سواري گرفته*اند. ولي در حال حاضر اين کار انجام نمي*شود. ولي اگر پيگير اين قضيه بشوند به نتايجي مي*رسن. الان مثلاً در رابطه با دوچرخه کسي نرفته صحبت بکنه و طرف رو توجيح بکنه. اگر از لباس موتور سواري استفاده بشود نمي*توانيد تشخيص بدهيد يک آقا سوار موتور است يا يک خانم.

بازهم از شركت شما در اين مصاحبه تشكر ميكنيم و براي شما آرزوي موفقت داريم.

high-speed
23-02-1389, 10:04 بعد از ظهر
دوست داری موتور ریس آزاد شود؟

خیر همین طور محدود خیلی بهتر است چون خیلی ها جنبه این موتورها را ندارند و در هفته اول هزاران نفر خودشان را به کشتن می دهند همین کسانی که با پولسار آن حرکات را انجام می دهند موتور سنگین بخرند!! این موتورها ورزشی هستند و جایشان در خیابان ها نیست که آزاد شوند فرض کنید ساعت 2 شب خوابیدید و یک باره یک موتور ریس با اگزوز قهرمانی از کوچه شما عبور کند ....!
.


آقا یه چیزی بگم ناراحت نشین...

اما من واقعا موندم چرا ایرانیا همیشه فکر میکنن باید در مورد همه چیز نظر بدن

موتورایی که آقای روزبه صفوی که براشون آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم اسم برده و سوار شده

تو خانواده ی موتورهای street bike هستن ، یعنی موتورهای خیابانی اسپرت

و توی کل دنیا همچین موتورایی تردد آزاد دارن

و من برداشتم از ایشون اینه که میخوان همیشه خاص باشن و همه با دست نشونشون بدن

واسه همین دوست ندارن این موتورا آزاد بشن ، البته موتور سواری توی کشور ما اصولی نیست

اما این بحث با اینکه این موتورا مخصوص پیست هستن و نباید توی خیابون حرکت کنن فرق داره

و میبینیم که بدون حضور این موتور ها در خیابون روزانه چند نفر سی جی سوار تصادف میکنن

و به خاطر غیر استاندارد بودن همه چیز مخصوصا موتور ها میمیرن

که همین موضوع میشه دلیلی واسه حضور اینگونه موتور های استاندارد توی خسابون



ممنون از آقا سینای عزیز که زحمت کشیدن و این مطلب رو نوشتن:7:

hyo savar
07-12-1390, 04:14 بعد از ظهر
معرفی خودتون؟
محسن عسگری 34 ساله هستم

سابقه موتور سواری حرفه ای شما؟
من 4 سال است که به صورت حرفه ای موتور سوار می شوم
[Only registered and activated users can see links]
علاقه مندی شما به موتور ریس؟
یکی از دوستان من RF400 داشت و 4 سال پیش بود دقیقا که من سوار موتور این عزیز شدم و اون شروع عشق من به موتور ریس بود

شما که قبلا رنو 5 اسپرت داشتید چطور به دنیای موتور ریس آمدید؟
این دو بحث کاملا دو دنیای متفاوت از همدیگرند ولی سرعت و هیجان موتور ریس رو هیچ گاه اتومبیل ندارد

آنچه که در موتور ریس ها بود و شما رو گرفتار خودش کرد؟
بیشتر خود موتور و هیجان و سرعت و برخورد مردم و... باعث شد که من دیگر این دنیا (دنیای موتور ریس) رو ترک نکنم
[Only registered and activated users can see links]
با این محدودیت هایی که وجود دارد باز هم انگیزه ای برای شما باقی می ماند که شما باز هم سوار بر این موتورها شوید؟
این نکته جالبی بود و برمی گردد به عشق به موتور ریس کسی که عشق این موتورها را داشته باشد هزینه سنگین یا همان خرید موتورها را تقبل می کند و زمستان و تابستان هم منتظر مجوز یا تورهای موتور سواری یا ... برای سوار شدن بر این موتورها هست و این یک مشکلی است که امیدوارم حل شود

از ابتدا چه موتورهایی داشتید؟
کامل یادم نیست چون موتور زیاد داشتم ولی اولین موتوری که خریدم GPX 250 بود بعد از اون F 1000 بود بعد دوباره یک 1000 دیگر و یاماها 750 بود بعد 954 بود بعد 5-4 تا CBR 1000 بود چند تاGSX بود و...

در حال حاضر چه موتوری دارید؟
GSX 1000
[Only registered and activated users can see links]
تک ترین موتورهایی که داشتید؟
CBR 2008 قرمز رنگ که داشتم و CBR های 2007 که داشتم ، ZX 10 مسی تیونینگ شده ، ZX6 مدل 2007 که واقعا تک بود و مانندش هم نیامد

تک ترین موتوری که دوست دارید یک روزی بخرید چه موتوری است؟
اگر که GSX مدل 2009 اون چیزی باشه که دوستش داشته باشم صد در صد می خرم

چرا سوزوکی؟ هوندا نه؟
سواری این موتور با بقیه موتورها تفاوت دارد و سخت تر هم هست

به نظر شما چه چیز این موتور جالب است؟
طراحی ظاهری، و اگزوزهایی که روی این موتور نصب می شود با تمامی اگزوزهای موتورهای دیگر تفاوت دارد

آیا این موتورها واقعا سنگین است که با نام موتور سنگین شناخته می شود؟
من هم از ابتدا شنیدم موتور سنگین ولی هرچقدر هم فکر کردم متوجه نشدم چون به اون صورت تفاوت وزنی احساس نمی شود این هم که کمی سنگین تر از بقیه موتورها هست نسبت به حجم و قدرتش سنگین نیست ولی عامیانه شده بین مردم که این موتورها را موتور سنگین بنامند

بهترین موتوری که داشتید؟
CBR 2008
[Only registered and activated users can see links]
بهترین و بدترین خاطره از موتور سواری؟
بهترین خاطره ها همیشه در تورهایی که می رویم اتفاق می افتد و بدترین آن هم تصادف یک ماه قبل بود

در مورد تصادفی که یک ماه قبل داشتید کمی توضیح بدید:
جلوی درب پیست بود که من در لاین 3 بودم و ماشینی در لاین 1 بود که پیچید جلوی من و تصادف کردیم

وقتی در اتوبان حرکت می کنید برخورد مردم با شما موتور سوارها؟
من که فکر می کنم هنوزم که هنوزه مردم به نظر من البته بعضی ها این وسیله را ندیدند، بسیار تعجب می کنند، ابراز احساسات و علاقه هم زیاد هست

تا به حال شده که شما تحت تاثیر همین ابراز احساسات قرار بگیرید و مسیری رو با سرعت تمام بروید؟!
بوده که از ما درخواست کردند که ما گاز بدهیم و ما هم روی دوستان رو زمین ننداختیم و این کار را انجام دادیم
[Only registered and activated users can see links]
بیشترین سرعتی که رفتید؟
299 Km بوده که البته این هم بگم که کیلومتر این موتورها از این سرعت بیشتر نشان نمی دهد ولی دور موتور من همین طور در حال بالا رفتن بود فکر کنم 4-303 کیلومتر سرعت داشتم !

شما حرکت نمایشی هم انجام می دهید؟
به هیچ وجه

شنیده شده که موتور سواری تفریح مرفهین است، بعضی ها هم پول ندارند ولی بسیار خوب موتور سواری می کنند، نظرتون در مورد این جملات؟
هزینه که خیلی زیاده ولی موتور سوارانی هم هستند که پول ندارند که موتور ریس بخرند ولی واقعا موتور سوارند!
[Only registered and activated users can see links]
وقتی داخل پیست هستی و می بینی که 125 سی سی ها آن طور دور موتورهای شما می گردند چه احساسی دارید؟
ماهمه همین طوری بودیم به خاطر همین اصلا فخر نمی فروشیم و اگر سوالی دارند و... در خدمتشان هستیم کلا موتور سوارها به این شکل هستند

از هر برند بهترین مدلش را برای ما بگویید:
تمامی موتور ها در 1000 سی سی بهترین مدلشان را می توان یافت هوندا در 2008 سوزوکی در 2007-2006 ، کاوازاکی 2007-2006 و یاماها هم 2007-2006

در مورد دو دستگاه دوکاتی که در ایران هست توضیح می دهید؟
دو دستگاه در ایران هست که متعلق به آقایی هست به نام امیرعلی که یک موتور این دوستمون 999 است و دیگری مانستر استریت فایتر هست
[Only registered and activated users can see links]
در مورد تمارینی که در پیست برگزار می گردد توضیح بدهید، مجوز این برنامه به چه شکل است؟
این تمارین با کمک کمیته موتور ریس و خود بچه ها انجام می گیرد و مجوز آن هم از طریق نامه نگاری فدراسیون به وزارت کشور و پلیس امنیت و پس از گذراندن مراحلی صادر می شود و تمامی موتور سواران هم از این تمارین راضی هستند

چرا در جامعه به اشتباه باب شده که می گویند این موتور ها برای ترور کردن است؟!
این یک حرفی است که از روی بی علمی و نا آگاهی صورت می گیرد بحث امنیتی این موتورها کاملا منتفی است موتور تریل یا موتور سبک که راحت تر می تواند در تهران هر کاری که می خواهد انجام بدهد و کسی هم نمی تواند او را بگیرد چون او مانوری که می تواند انجام بدهد با موتور ریس نمی شود انجام داد اصلا تروری چند سال پیش در بازار تهران رخ داد که کسانی که دیده بودند از نزدیک همه وقتی با آنها مصاحبه شد گفتند که شخص ترور کننده با موتور KMX این کار را انجام داده که این موتور از موتور تریل های نسبتا خوب ایران هست ما به چه شکل می توانیم با Repsol ترور کنیم؟؟!! این موتور فقط برای پیست است و کسی هم که در پیست می آید و تمرین می کند 100 درصد آدم خلافی نیست مطمئن باشید! و تمامی کسانی هم که در پیست می آیند و تمرین می کنند همه در فدراسیون و پلیس امنیت و آگاهی پرونده دارند پس این حرف کاملا باطل است.
[Only registered and activated users can see links]
تفاوت موتور سوار خیابانی با موتور سوار پیست؟
من که کسی را در خیابان ندیدم با موتور ریس ولی اگر آزادی عمل بود و جایی بود برای موتور سواری کسی دیگر در اتوبان سوار نمی شد، و موتور سوارهای پیست بسیار حرفه ای ترند چون اکثر خیابانی سوارها فقط حرکات نمایشی خوبی می زنند نمی شود گفت که موتور سوارهای اصولی هستند

شرایط موتور (ریس) سواری برای تازه واردها؟
باید به فدراسیون بیایند و کارهای قانونی را انجام بدهند

از موتور سواران تازه وارد که پیشرفت خوبی داشتند؟
بزرگمهر معینی – و بقیه بچه ها هم که قدیمی هستند

از موتور سوارهای پیست که کارشان مورد قبول شماست:
مزدا مهاجر - امین وزیر نژاد – مهدی جابری – مهدی لشگری

تورهایی که تا به حال شرکت کردید؟
چند بار تور قم بوده تور شمال بوده و تور اصفهان و ساوه
[Only registered and activated users can see links]
در مورد تلاش هیئت شهرستان برای برگزاری هرچه بیشتر برنامه های موتور ریس توضیح می دهید؟
آقای یوسفی هستند که واقعا زحمت می کشند و امید داریم تا بتوانند تمامی برنامه ها را با کمک بچه ها به نحو احسن انجام دهند

کامل ترین موتور ریس ایران از نظر لوازم؟
در حال حاضر اکثر موتورهای ایران فول لوازم هستند

در مورد لوازم این موتورها توضیح می دید؟
ببینید پاور یکی از این لوازم ها هست که برنامه های موتور را تنظیم می کند، دنده زنجیر هست که دانه های آن هم بزرگتر می شود و شتاب موتور هم بالا می برد و برای حرکات نمایشی بسیار کار آمد هست ، محافظ عقب و جلو برای فلاپ ها ، نئون و اگزوز که به نظر من مهم ترین آن همین اگزوز هست که جذابیت و قدرت موتور را بالا می برد.
[Only registered and activated users can see links]
وارد کردن موتورها و قطعاتش؟
لوازم ها از طریق مسافر ولی موتور از طریق گمرک می آید

کمی در مورد Moto GP توضیح بدهید:
من هم به مانند بقیه اطلاعات دقیقی ندارم این طور که من در سایت دیدم کلا 5 سیلندر هستند 250 اسب بخار قدرت اون موتورها هست و کلا لوازم استفاده شده در آنها با این چیزی که در موتورهایی که ما سوار می شویم بسیار متفاوت است و قیمت آن هم حدود 1 میلیون دلار است

عاشق کدام یک از موتور سوارهای خارجی هستی؟
والنتینو روسی

پروژه بعدی؟
سوزوکی 2009


اولین چیزی که به ذهن شما می رسد؟

محسن عسگری : موتور سوار
امین وزیر نژاد : دوست موتور سوار
پاور : شیطان بزرگ
یوشیمورا : عشق
سریعترین موتور ریس : سوزوکی
Gsx : بهترین بهترین
954 : بهترین موتور برای حرکت نمایشی
رپسول : آخر هوندا !
نقطه مرگ موتور ریس : دور موتور 13000
ضعف مقامات اجرایی چون فدراسیون روی موتور ریس ها؟
واقعا به فکر نبودند و قانونمند نبوده که کم کم یک اتفاقاتی در حال افتادن است مثل همین برنامه تمرین و تورهایی که برگزار می شود که این باز هم به نفع ماست در سال گذشته آقای همتیان قسمتی را برای موتورسوارها قرار داده بودن حتی 125 سی سی ها که همه روزهای جمعه می آمدند و حسابی تمرین می کردند و می رفتند و اگر این برنامه باشد باعث می شود تا دیگر کسی دنبال موتور سواری غیر قانونی و ... نباشد
[Only registered and activated users can see links]
یک آرزو برای موتور ریس سواران ایران؟
مسابقات و مقامهای جهانی

خواسته ای از موتور سواران؟
تمامی موتور سواران با فدراسیون در ارتباط باشند و غیر قانونی موتور سوار نشوند و اگر هم می خواهند موتوری بخرند موتور قانونی و سند دار باشد

صحبت مستقیم با Carnp ؟
من واقعا از علاقه مندان به این سایت هستم و خیلی کارش درسته بابا دمش گرم !!!!

صحبت آخر؟
امیدوارم بالاخره برای مسئولین و دست اندرکاران جامعه روزی بی خطر بودن و منتفی بودن بحث امنیتی این موتورها اثبات شود هرچند ما ده ها بار اثبات کردیم و این انگ ترور و برچسب های این چنینی از موتور سواران برداشته شود و در پی برنامه های خوب برای این موتور سواران باشند آخه اون شخصی که 30-20 میلیون تومان پول موتور میده چه گناهی کرده؟ بالاخره باید در دل مردم آرامش ایجاد شود یا نه؟ تا کی این موتورها را ببینند و بندگان خدا بترسند؟ موتورسوارهایی که 125 سوار می شوند باید بفهمند که موتور سواری کلاه و لباس مخصوص دارد مخصوصا کلاه ایمنی مناسب چرا اینقدر مرگ و میر برای 125 سوارها همه هم به دلیل نداشتن کلاه ایمنی کاش پلیس امنیت کاری می کرد ما واقعا همگی تقاضا داریم از این نهاد دوست داشتنی تو رو به خدا به فکر ما هم باشید ما همیشه در برنامه های هفته ناجا و بزرگداشت ها و ... انجام وظیفه می کنیم ولی دوست داریم تا شما هم با ما همکاری کنید همکاری.
در آخر با تشکر از شما و امیدوارم این صحبت ها به گوش مسئولین برسد بلکه فکری برای ما بکنند تا کی این موتورها باید خاک بخورد؟
.
[Only registered and activated users can see links]
.
با تشکر از محسن عسگری که وقتشان را در اختیار ما قرار دادند

---------- Post added at 04:14 PM ---------- Previous post was at 04:07 PM ----------

شما خودتون رو معرفی کنید:

سلام خدمت همه خوانندگان عزیز این مقاله من سام رحیمی هستم 34 ساله متولد تهران منطقه نارمک



از علاقه مندی به موتور سیکلت برای ما بگو:

من خودم هم نفهمیدم ولی از سال 67 شروع به این کار کردم



از تاسیس کردن موتور سازی برای ما توضیح می دهی؟

من این شغل را از سال 66 و 67 شروع کردم و استادی هم نداشتم و با یکی از دوستان به اسم منصور که مغازه داشت و با او درصدی شروع به کار کردیم و رسیدم به سال 87 که کار تعمیرات را کنار گذاشتم و موتور سواری و تعمیر هم کنار هم دیگر انجام می دادم و این هم به دلیل علاقه من بوده



چرا این مغازه را تعطیل کردی؟

چون ما صرفا فقط موتورهای ورزشی تعمیر می کردیم و همیشه بیش از 10 موتور در مغازه من بود و سیستم امنیتی کشور هنوز این مساله برایش جا نیفتاده بود که در یک مغازه 10 موتور سیکلت باشد و مرتب من رو بازخواست کردند و البته ضعف در بحث سندهای موتورها بود و این هم به گمرک بر می گردد مگر می شود به یک والیبالیست بگویند که توپ نیست ولی برو والیبا بازی کن! با چی؟ دلیل دیگر هم این است که بتوانم به راحتی به ورزش موتور سواری برسم



آیا هنوز هم تعمیرات می کنی؟

اصلا



دوری سام رحیمی از موتور ریس دال بر چیست؟

به دلیل ضعفی است که در سیستم موتور سواری بود و از اتفاقی که برای مرحوم فالیزوانیان افتاده است می گذرد و از آن به بعد موتور ریس تعطیل شد و مسئولین بهانه فوت ایشان را داشتند و گفتند که پیست غیراستاندارد است



چطور شد که به موتورهای حجم بالا روی آوردی؟

من ابتدا با دوچرخه شروع کردم بعد شد موتور گازی و بعد شد مینی مثل مینی یاماها و سوزوکی 80 و بهد هر سال به سی سی موتور اضافه شد و آخر هم به این حجم رسیدیم


[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 450] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]


انگیزه ای داشتی؟

ببینید کسی در اون سن معنی انگیزه را شاید به این شکل درک نکند ولی موتور کلا چیزی است که هرکسی به آن گرایش دارد و من بعد از اینکه در خودم یک سری از موفقیت هایی دیدم و فهمیدم که این کار با روحیات من سازگاری دارد در این کار باقی ماندم



در ذهنت موتور ریس به چه شکل معنی می شود؟

هر ورزشی مانند یک رنگ از جعبه مداد رنگی است و هرکسی تصوری از ورزش خود دارد و من که از ابتدا موتور ریس سوار نمی شدم و موتورهای خیابانی سوار می شدم ولی از زمانی که هیجانات بر من غلبه کرد و دیدم که سیستم ورزشی هست و بهتر است زیرمجموعه سیستم ورزشی شدم و موتور ریس برای من به جز عشق نیست



چطور شد به دنیای حرفه ای وارد شدی؟

به هر حال هرکاری که برای آن زحمت کشیده شود کم کم انسان را به حرفه ای شدن سوق می دهد و من باز هم می گویم هنوز خود را حرفه ای نمی دانم



اولین موتور سنگینی که سوار شدی؟

ابتدا سوزوکی 250 و بعد از آن سال 1981 میلادی یک سوزوکی 1000 مدل همان سال را خریداری کردم ولی این موتورها هیچ کدام موتور ریس نیستند موتورهای خیابانی هستند موتورهای ریس ازسال 76 کم کم به طور استوک وارد ایران شد

[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 400] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]

این همه مشکلات، جای انگیزه کجاست؟


با این مشکلات می شود کنار آمد و این هم شرایط خاصی دارد و در این چند ساله سیستم امنیتی کشور راه های خاصی را برای استفاده از این وسیله گذاشته و ما استفاده کردیم و هیچ مشکلی نبوده باز هم این طور نیست که باید باشد



باز به نظرت دلیل این همه سختی کشدن برای یک روز موتور سواری چیست؟!

ضعف در مدیریت است ولی نمی شود گفت که ضعف است من دوست دارم که مسئولین به این ورزش رسیدگی کنند نه مثل فوتبال لا اقل مثل والیبال به آن رسیدگی کنند چون این ورزش منبع در آمد خوبی هم هست هم از جهت مسابقات هم اسپانسر و فروش بلیط و این ورزشی است که هیجان بالایی دارد و طرفدار زیادی هم دارد



اگر کارشناسی به این داستان نگاه کنیم؟

به نظر من باید شرایطی خوب در نظر گرفته شود و این هم باید در نظر گرفته شود که همه کس نتواند از آن استفاده کنند فقط کسانی که مورد اطمینان سیستم و شناخته شده باشند



بیشترین سرعتی که با موتور تجربه کردی؟

در 400 متر پیست 200 کیلومتر ولی در کل 320 کیلومتر هم رفتم

[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 400] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]


با این همه دوری به پیست آمدی و جزو 3 نفر اول بودی آیا تمرین داشتی؟

نه من در حدود 7 ماه بود که اصلا سوار موتور نشده بودم و این هم به دلیل این بود که مسابقات خوبی در پیست برگزار نمی شد ولی دوستا تمرین می کردند ولی در پیست کوچکی بود که من دوست نداشتم و برایم هیجان نداشت



این وضعیت موتور سواری را وامدار که هستیم؟

در این چند سال که موتور سواری تعطیل بود هیئت تهران فعالیت خوبی داشت و فدراسیون هم فعالیتی داشت اما می توانست بهتر باشد



از مسابقه هایی که شرکت می کردی برای ما کمی توضیح می دی؟

در تمامی مسابقات که هیئت و فدراسیون برگزار کرده من شرکت کردم و در تمامی این مسابقات هم مقام داشتم به قول تومیک دست خالی بیرون نیامدم



چند تن از دوستانی که از قدیم باشما مسابقه می دادند و در حال حاضر هم حضور دارند معرفی می کنی؟

مزدا صبور مهاجر کورش نقیبی که چند وقتی است نمی آید تومیک بانوسیان که آن زمانی که ما در 1000 سی سی بودیم ایشون در 150 سی سی مقام دار بودند و آقای جواد جلیلوند هستند که با موتور 250 سی سی شون همیشه در کلاس 400 سی سی مقام دار بودند که ایشون هم حضورشون کم رنگ شد



ویژگی های یک موتور سوار خوب؟

اولین ویژگی او این است که اخلاق داشته باشد و بعد از آن این است که اگر یک روزی به جایی رسید دوست هایش را فراموش نکند و بعد از آن به تازه واردها کمک کند و مغرور نباشد چون واقعا غرور در هر زمینه ای بد است و بعد اینکه در کارش جوانمرد باشد و زمانی هم که پیشکسوت شد باز مثبت باشد



در انتهای 400 متر چه احساسی داری؟

خیلی می ترسم که به من نزنند!



اصل مهم در پیچیدن؟

ابتدا من چیزی را بگویم که آن هم این است که ما آموزش خوبی نداریم و موتورسوارهای ما فکر می کنند که موتور هرچه بیشتر بخوابد پیچ حرفه ای تر است ریسینگ لاین باید رعایت شود و با حداکثر سرعت و حداقل خطا پیچ بزنی



موفقیت یک موتور سوار مشروط به موتور است یا تلاش خود فرد؟

50 درصد بین هرکدام از یان موارد تقسیم می شود


[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 400] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]


در مورد حرکات نمایشی توضیح می دهی؟

من به دلیل اینکه پاهای بلندی دارم با موتور ریس نمی توانم حرکات زیادی انجام بدهم چون اگر بخواهم پاهایم را روی باک بگذارم دست هایم به فرمان موتور نمی رسد ولی با موتورهای خیابانی هر مدلی که شما فکر کنید را انجام می دهم



بهترین و بدترین خاطرات از دنیای موتور سواری؟

سوار شدن موتور بهترین خاطرات و زمانی هم که موتور نداشتم بدترین خاطرات است



برای پیشرفت موتور سواری در کشور؟

مسئولین دلسوز و با تجربه که پیگیر کار باشند



از کسانی که حرکات نمایشی را به خوبی انجام می دادند؟

این دوستان که نام می برم برای سال های پیش هستند عباس استیل! حسین اکبرزاده و غلام تفنگچی اینها همه سلطان یک چرخ بودند



از موتور سوارهایی که فوت کردند:

زنده یاد محسن کارگزار (روحش شاد)



در مورد هیئت و فدراسیون موتورسواری توضیح می دهی؟

حالا رسیدیم به اصل مطلب!!!! ببینید یک مشکلی بین دوستان موتور سوار پیش آمده و آن هم این است که دودستگی ایجاد شده و یک سری از افراد از بی اطلاعی این حرف را می زنند وعده ای دیگر از روی اطلاع که آنها افراد سودجو و مخرب هستند در سازمان های ورزشی چارت به این شکل است که ابتدا سازمان تربیت بدنی و بعد از آن فدراسیون ها و بعد از آن هیئت های مربوطه هستند ولی افراد فکر می کنند که اینها همه از هم جدا هستند



چرا تمرین های پیست را شرکت نمی کردی؟

چون دعوت نبودم



در مورد پیست کارتینگ و پیست بزرگ برای ما کمی توضیح می دهی؟

هیچ کدام از آنها استاندارد نیستند ولی پیست کارتینگ امکانات جانبی بیشتری دارد مانند محل استراحت موتور سوار محل خوردن غذا و نوشیدن نوشیدنی ها منظره ای برای دیدن محیط پیست و سرویس های بهداشتی ولی کوچک است و مزایای آن هم این است که موتورسوار با ریزه کاری ها آشنا می شود پیست بزرگ از نظر امکانات زیر صفر است و پیستی است که خرده لاستیک های اتومبیل های سالون کار در آنها ریخته می شود وبرای موتور سوار ضرر بسیار دارد

[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 450] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]



از انگیزه ای که کافی شاپ تاسیس کردی؟!

دوست داشتم در شادی های مردم شریک باشم



آیا سر رشته هم داشتی؟!

نه فقط دوست داشتم و دقت می کنم تا یاد بگیرم



چرا در تمرین ما سام همیشگی را ندیدیم؟

چون تمرین بود-موتور امانت بود و این خیلی مهم است اگر موتور برای خودم بود 100 درصد داستان تفاوت داشت البته این رو هم بگم اصلا به این نگاه نکنید که چه کسی اول است چون تمرین است و در حال حاضر هیچ چیز مشخص نیست تا روز مسابقه



از کسانی که برای یاد گرفتن و موتور سواری و تمرین کردن وقت می گذارند نام می بری؟

محمد ایلخانی – تومیک بانوسیان و دوستان دیگری که وقت می گذارند



مسابقات موتور سواری خارج از کشور هم شرکت کردی؟

موتور ریس خیر ولی مسابقات قهرمان جهانی کارتینگ در سال 2006 به عنوان مکانیک حضور داشتم که در کشور پرتقال بود



ایران در مسابقات آسیایی حرفی برای گفتن دارد؟

برای خودش هم حرفی ندراد چه برسه به آسیا!



قهرمانی که استاد درست کردن دسر است!؟

هنوز قهرمان دسر نشدم!!



چه آرزویی داری؟

هیچ کس معتاد نشود



برای رسیدن به چه آرمانی تلاش می کنی؟

سالم و شاد زندگی کردن و در شادی خود دیگران را شریک کردن



در مورد تست شتاب دماوند که مقام سوم را کسب کردی توضیح می دهی؟

من اصلا قرار نبود در مسابقه شرکت کنم و خودم از برگزار کنندگان بودم و من در قسمت اسلالوم که سوم شدم با موتور 600 سی سی در کلاس 1000 سی سی شرکت کردم و در قسمت شتاب نیز با موتور دوست دیگر محمد کلوچه شرکت کردم که متاسفانه آن پیست ایراد داشت و من هم اعلام کردم ولی پیگیری نکردم چون مسابقه به هم می خورد مسافت یک لاین از یک لاین دیگر کوتاه تر بود و مهدی جابری به من کلک زد و در قسمت بالا ایستاد و او هم از کسانی است که زحمت کشیده و مستحق مقام آوردن بود ولی من خداییش نه آمادگی اشتم و نه موتور برای خودم بود



از کسانی که در عرصه موتور ریس زحمت می کشند؟

کسی که بیشتر از همه خودش را به آب و آتش زد آقای بیژن شفیع خراسانی رییس محترم هیئت اتومبیلرانی و موتور سواری استان تهران است


[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 450] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]


زمانی که شاهد موتورسوارهایی هستی که با سی جی 125 به پشت در پیست می آیند چه احساسی بهت دست می دهد؟

من این صحبت را سالهای پیش هم در یک گفتگویی عنوان کردم و نام این مقاله را گذاشتم پیشرفت به سوی ورزش تا پشت درهای بسته ببینید اگر کسی آن طرف در پیست تصادف کند می گویند که یک اراذل تصادف کرد ولی اگر آن طرف در پیست باشد چه سر و صدایی برپا می شود که یک ورزشکار دچار حادثه می شود درست مثل یک مسلمانی است که می خواهد برود مسجد نماز بخواند ولی می گویند که تو نمازت را بخوان اما پشت در!



بهترین موتور ریسی که داشتی؟

هوندا 954 که دست تومیک است چون واقعا حاصل دست رنج من بود



بهترین موتور؟

هوندا



مشخصه هوندا ؟

از ابتدا تا آخر تمرین یک شکل است



مشخصه موتورهایی که در ایران موجود است؟

کاوازاکی سوسول است! یاماها مانند یک رخت خواب نرم است! سوزوکی شلوغ و پر سر و صدا و مدعی! هوندا شیر پیر !



چیزی که زحمت مسئولین ما را تباه می کند؟

کم کاری و کوتاهی در مدیریت



چرا واردات موتور اینقدر مشکل است؟

کم کاری گمرک



چرا اسم قاچاق روی این موتورها هست؟

اگر ورزشکار بخواهد قاچاقچی باشد با عقل جور در نمی آید و یک ورزشکار سودی از داشتن موتور قاچاق نمی برد



[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 450] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]



ویژگی یک ورزشکار با اخلاق:

بیرون از پیست رفاقت داشته باشد با بچه ها در پیست رقابت سالم



در مورد مشکلی که برای مهدی لشگری عزیز پیش آمده:

شتری است که در خانه همه خوابید و می خوابد



نکته ای به مسئولین می گویی؟

مسئولین عزیز از خر شیطان پیاده شوید! دل سوزی کنید



نکته ای به دوستداران موتور ریس:

کم نیاورید محکم بایستید



در مورد کلمات زیر چه چیز به ذهنت می رسد؟



فدراسیون: مرجع بالا دست هیئت



هیئت: حق هر استان



بیژن خراسانی: رییس هیئت



موتورسازی سام: روحش شاد



موتور سازی بای بای کافی شاپ سلام: تولدش مبارک



موتو جی پی : آرزویی دست نیافتنی



سام : بی تعارف و دنبال حقیقت و ماهی داخل آکواریوم!



حرکات نمایشی : کاری با لذت



صفر تا صد 5/2 ثانیه : عالی



گمرک : قاچاقچی ساز



آگاهی : نهاد وظیفه شناس



آرزویی رای موتور سواری:

پیست بزرگ و زیبا و پر از تماشاگر



عبارتی زیبا برای ما می گویی؟

رفاقت بی منت



اگر تنها بشوی چه سوالی از خودت می پرسی؟

برای چه به دنیا آمدی؟



اگر یک پاک کن جادویی داشته باشی دوست داری چه خصوصیاتی را از اطرافیانت پاک کنی؟!

حسادت و چشم تنگی

[Only registered and activated users can see links] میزان قابل مشاهده: 85% از اندازه اصلی [600 x 498] - برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
[Only registered and activated users can see links]

02109002
07-12-1390, 04:24 بعد از ظهر
تاپیک تکراری است

مصاحبه با موتورسواران ([Only registered and activated users can see links])

GSX
07-12-1390, 04:50 بعد از ظهر
کی گفته که فقط دوتا دو کاتی تو ایران هست؟ فقط تو رفسنجان ما 2تا هست یه 748 &1199

8270

02109002
07-12-1390, 05:32 بعد از ظهر
کسی نگفته !!!!!!!!

این مصاحبه مربوط به آذر ماه 1387 می شود