PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مال بد بیخ ریش صاحبش (سرقت موتور)



Duran
25-12-1390, 09:41 بعد از ظهر
سلام به همه دوستان .
مدتی به نحو شدیدی گرفتارم و کمتر میرسم سر بزنم به انجمن . الان داشتم داستان تصادف نوپو با بچه رو میخوندم و خدا رو شکر که مسئله حل شد و بچه هم آسیب جدی ندید .
حالا بشنوید از قصه این چند روز ما :
این رادیسون 250 طفلی ما این چند وقت توی پارکینگ داره خاک میخوره و بعلت بدی آب و هوا خیلی کم سوارش شدم .
شب دیر رسیده بودم خونه و تا حدود ساعت 3 شب هم داشتم حساب کتابهای سال رو جمع و تفریق میکردم . خلاصه عرض کنم دیر وقت خوابیدم و صبح دیدم صدای زنگ در میاد . دیدم پشت در مجتمع یه افسر نیروی انتظامی ایستاده و خلاصه گفت آقای فلانی ؟ پای آیفون گفتم بفرمایید . گفت شما یه تریل 250 دارید ؟ پیش خودم گفتم ای بابا حتما کسی ازمون شاکی شده که مامور اومده در خونه . هر چی فکر کردم دیدم بزرگترین خلاف ما با این موتور پریدن از جوب برا فرار از ترافیک بوده .... ... به ماموره گفتم بله . گفت موتورتون کجاست ؟ گفتم همینجا توی پارکینگ کلی هم خاک روش نشسته . ماموره گفت تشریف بیارین . در رو باز کردم و خودم هم رفتم پارکینگ که دیدم ای بابا جا تره و بچه نیست !!!! موتور نبود .....
ماموره گفت شانس آوردی سارق رو گرفتیم و موتورت هم الان در فلان مغازه هست برو موتور رو بردار بیا کلانتری .....
گفتم سارقه کجاس ؟ دیدم توی ون رو نشون داد و گفت توی ونه ... رفتم دیدم تخم ...گ از اقوام همسایه های مجتمع هست ....
خلاصه رفتم و موتور رو از در مغازه ای که آدرس داده بود برداشتم . زده بود فقل فرممون رو شکونده بود و کل سیم کشی رو هم طوری به هم ریخته بود که دیگه نه نور پاپیین نه زنون نه دزدگیر دیگه هیچ کدوم کار نمیکنه فقط خود موتور با سوئیچ روشن شد و رفتم کلانتری .
حالا این وسط گیر دادن موتور رو هم بزار توی خود حیاط کلانتری ...
رفتم قسمت تجسس دیدم پسره سلام هم میکنه و میگه ببخشید و ..... دوتا پس گردنی بهش زدم و گفتم آخه توله سگ اگه نگرفته بودنت که الان موتور رو برده بودی و به ریش من داشتی میخندیدی و با رفیقات حس زرنگی میکردی ...
میگفت اگه مادر پدرم بفهمن سکته میکنن و ...... خلاصه دیدم مادر پدره از بیخبری از بچشون نگران میشن شماره خونشون رو از اقا دزده گرفتم و زنگ زدم به مادرش با لحن ملایم داستان رو گفتم ... مادره بیچاره داشت سکته میکرد ....
موتور رو از کلانتری برداشتم و آوردم خونه و یه قفل دیسک هم از همین طرفا گرفتم 20 تومن و زدم به دیسک عقب فعلا تا فرصت کنم بعد از عید موتور رو ببرم برای برطرف کردن مشکلات سیمکشی و چراغها و دزدگیر و ......
راستی تا حالا فقط 100 تا شیرنی به سه نفر دادم .
ادامه قسمت جالب داستان در پست بعدی .....

02109002
25-12-1390, 09:45 بعد از ظهر
خدا رو شکر که یارو رو گرفتن دوران جان ، مال حلال برمیگرده دادا:25:

reza KTM
25-12-1390, 10:48 بعد از ظهر
داستان پسر خاله منم که شاید شنیده باشی که یارو به عنوان مامور میشینه پشت موتورش و میره - میره و میره میره و هنوزم داره میره و عشق میکنه

دزد خیلی زیاده همه حواسشون باشه

Ali
25-12-1390, 10:57 بعد از ظهر
دزد حتما قراره خسارت موتورو بهتون بده درسته؟

چند وقت باید بره زندان؟

7thRING
25-12-1390, 11:55 بعد از ظهر
دادا زندان کجا بود پارسال دوچرخه ی منو زدن 1 ماه بعد پیدا شد اول که نشناختمش بعد از روی نشونه هاش فهمیدم مال منه.
گرفته لاستیک ماستیک کمک و... رو رنگ زده بود اونم چه رنگی : با اسپری زرد و قرمز !!!!! تازه شماره شاسی زیر تنه دوچرخه رو گرفته بود سنگ زده بود انگار repsol دزدیده!!!!!!
طرفو گرفته بودن هی می گفت ببخشید بعدش 20-30 ت شیرینی دادمو دوچرخه رو گرفتم اومدم.
اونو یه شب تو بازداشتگاه نگه داشتن بعدش تورو بخیر مارو به سلامت.

Duran
26-12-1390, 01:32 قبل از ظهر
قسمت جالب داستان تازه بعدش شروع شد /
ناهار رو نخورده بودم دیدم موبایلم زنگ میزنه و شماره غریبه / بابای پسره (آقا دزده ) بود ......
خلاصه با هزار زبون که آقا تو رو خدا بیا رضایت بده این بچه رو دارن میفرستن دادسرا و ..... بابای طرف اومدم دنبالم و بردمون کلانتری ... دیدم پسره داره اعتراف میکنه که با دوتا همدست دیگه یکیشون از در پریده بالا و موتور رو از درب اصلی که نسبتا کم عرض هست آوردن بیرون (شانس آوردیم ریموت نداشت و الا گمونم ماشین هم از در پارکینگ میبرد) مادر پسره هم اومد و دیدم آشناس زیاد دیده بودمش تو ساختمون . خلاصه مادره که داشت غش میکرد از بس گریه کرده بود و بابا ه هم که طفلی آدم بدی هم بنظر نمی رسید از خجالت سرخ شده بود و میگفت مدیر مدرسه پسره هم گویا مطلع شده و میخواد از مدرسه اخراجش کنه. دیدم چشمون هر روز تو چشم همسایه که فامیل ایناست هست از طرفی دیدم پسره نگو فقط قدو قوارش بزرگ نشون میده و زیر 15 سالشه .... پیش خودم گفتم بره حبس دیگه فاتحش خوندس و میشه استاد سرقت و خلاصه زندگیش تا آخر عمر خراب میشه ...... یه رضایت نامه نوشتم و گفتم برم دنبال کارام این آخرین روزای سال ......
رئیس کلانتری دولت آدم سختگیریه گویا گیر داده گفته در هر حال بفرستنش دادسرا . خلاصه خونه بودم دیدم بابا ه زنگ زد که فلانی میگن توی دادسرا جلوی قاضی هم باید باشی و رضایتت رو اونجا هم اعلام کنی.....( کلی کار عقب افتاده داشتم خدا وکیلی ) . دیدم راهی نیست گفتم باشه کجاس این دادسرا ؟ گفت دادسرای افراد زیر سن قانونی طرفای عوارضی سابق اوتوبان . با مامور و پسره و ننه و بابای طرف راهی شدیم برا دادسرا ..... عجب جونورایی اونجا میشه دید که عمرا میون خلافکارای سن قانونی بشه لنگشون رو پیدا کرد . . . . . . شانس پسره یه قاضی خوش قلق خورد به پستش و من هم گفتم بچگی کرده آقای قاضی و این عشق موتور بوده میخواسته بره یه دوری بزنه و برگردونه موتور رو ..... خلاصه قاضی هم دید ما شاکی نیستیم دستور آزادی به قید کفالت طرف رو داد تا اون دوتا همدستاش هم بیارن دادگاه و ......
فرداش دیدم بازم بابای پسره زنگ زد که فلانی یه توک پا بیا کلانتری ..... گفتم باز چی شده ؟ دیدم میگه باید بیای کلا دزدی رو انکار کنی والا اینطور که گفتن علیرغم رضایت تو بخاطر جنبه عمومی بزه بازم میندازنش حبس .... :))
دردسرتون ندم ما دوباره را افتادیم رفتیم کلانتری و نوشتیم این پسره قصد سرقت نداشته موتور رو برداشته دور بزنه و میخواسته برگردون بزاره پارکینگ که مامور میگیردش. خلاصه بابا ه دیگه کلافه بود از این خریت پسره .... شنبه هم باید دوباره برن دادسرا و احتمالا پرونده مختومه بشه ..
البته من که باورم نمیشه این پسره بار اولش بوده ولی معلوم بود اولین بار بود گیر افتاده و کلی ترسیده بود .... خدا کنه براش درس عبرت بشه بلکه دست از اینجور خریتا ورداره .
بیچاره ننه باباها از دست این جور جونورا چی میکشن .... آبرو و حیثیت یه خانواده رو اینا به باد میدن ... خلاصه قسمم هم دادن به فامیلشون توی ساختمون خبر ندم .....
فعلا هم که خبری نشده کسی بیاد بخواد خسارت ما رو بده ...... ما هم که اینکاره نیستیم بریم یقه ننه بابای طرف رو بگیریم که .....
خلاصه تا جاییکه میتونید قفل و کلون بزنید به وسایل نقلیتون که اگه بره دیگه پیدا کردنش با .....
اگه تا عید هم نشد آنلاین بشم پیشاپیش سال نوی همگی مبارک و به شادی و میمنت و سلامتی برای خودتون و خانواده محترم

7thRING
26-12-1390, 01:40 قبل از ظهر
داداش دمت گرم واقعا مرام ریختی براش.
پسره عجب احمقی بوده شبه عیدی ببین ننه باباهرو به چه گرفتاری ای انداخته.

RED-LINE
26-12-1390, 01:54 قبل از ظهر
آخع کار گرفتن که الکی نیست :دی
تجربه میخواد,همینجوری هم بدست نمیاد که..:دی

من بودم تا خسارت موتورمو نمیگرفتم رضایت نمیدادم دیگه خسارت موتورت که حقته..

Masoud
26-12-1390, 11:00 قبل از ظهر
داداش خیلی مردی خوب کردی ولش کردی ...
از رود پرسیدند از چه زلال شده ای ؟ ........... گفت : گذشتم .....

s.mm
02-01-1391, 11:50 بعد از ظهر
جنبه عمومی بزه بازم میندازنش حبس

بله سرقت از جمله جرائمی هست که دارای دو جنبه عمومی و خصوصیه که با گذشت، جنبه خصوصیش ساقط میشه ولی از باب جنبه ی عمومی، جرم قابل تعقیبه البت به خاطر گذشت، به طرف تخفیف می دن. حالا این وسط نکتش اینه که تو رویه کنونی ظاهرا اگه بخوان کلا بی خیال یه نفر بشن، شاکی باید از بیخ منکر ماجرا بشه، حالا برای من سواله که وقتی جنبه عمومی رو گذاشتن یعنی مرجع قضایی یا ضابط اگه فهمید که فلان جرم اتفاق افتاده به هر حال باید رسیدگی کنه چه با گذشت شاکی و چه بی گذشت شاکی! ولی این میون انکار کلی ماجرا در حالی که همه شواهد دال بر وقوع جرمه، دیگه از اون تبصره هاس که خیلی باحاله! آخر سالی همه با هم خوب شدن مثل اینکه، همون زیر سیبیلی و غمض عین !

ولی خدا رو شکر به هر حال برای هر دو طرف خوب شد مثل اینکه

ali1100
03-01-1391, 11:28 بعد از ظهر
سلام دوست عزیز > در جرایمی که دو جنبه دارند <> ( خصوصی و عمومی ) چنانچه شاکی گذشت کند(( شاکی خصوصی)) . کار ناتمام است زیرا مدعی العموم دادستان از جنبه عمومی جرم برای مجرم کیفر خواست صادر میکند . در ضمن جرایم علیه امنیت یا توهین افترا به اشخاص و همچنین سرقت حدی شامل تبصره ای که گفتید نمی شود زیرا در جرایم تعزیری امکان تخفیف مجازات خیلی زیاد است و دست قاضی خیلی خیلی باز است < همون تبصره ای که گفتید . اما در جرایم حدی قاضی محدود به تکالیفی شده که نمیتواند آنها را کاهش یا افزایش دهد

7thRING
03-01-1391, 11:41 بعد از ظهر
داداش شما احتمالا قاضی ای وکیلی چیزی نیستید؟؟؟!!!!!!

alinozad
04-01-1391, 12:02 قبل از ظهر
به نظر من با گذشت از سرقت راهی برای سرقت دوباره باز میکنیم!
الان من کسی رو توی خیابون میبینم چطور میتونم بفهمم دزده؟قدیمها اگر هم نا متمدن بودند عقلشون اینقدر میکشید که دزد نون و دزد شتر و دزد تخم مرغ رو انگشتشو قطع میکردند تا هرکجای دنیا که رفت همه بفهمند این بابا دزده!هم حواسشون جمع باشه هم خود طرف 99% دیگه نمیرفت سراغ دزدی!سری بعد اگر 1% میرفت سراغ دستش قطع میشد که دیگه عمرا میتونست دزدی کنه!!!!
شاید بگید duran مردونگی کرده و بزرگی کرده ولی از نظر من بزرگی که هیچ هم به پسره هم به باباهه هم به ننه هم به بقیه ملت(خیلی کم و دوتستانه بگم)کم لطفی کرده!این 3 احمق دزد اگه در حین دزدی همین duran رو میدیدند به نظرتون چیکار میکردند؟عقل هاشون کم و شعورها کمتر و ترس زیاد باعث میشد قوه تصمیم گیری نداشته باشند و مطمئنن یه بلائی سرش میاوردند!کسی که جرات دزدی حتی یه تخم مرغ رو به خودش میده مطمئن باشید وقتی ببینه داره گیر میفته از ترس جونش آدم هم میکشه!!!
محله ما یه مدت دزد کفش میومد!شب میخابیدیم فردا صبح میخاستیم بریم سرکار میدیدیم یک لنگ کفش هم تو کل آپارتمانهای محله نمونده!حرومزاده بدجور اذیت میکرد!یه شب از شبهای احیا داشتیم بر میگشتیم ساعت 3 دیدیم در پارکینگ نیمه بازه رفتم تو دیدم یکی پرید زیر ماشنها قایم شد.کل طبقات رو خبر کردیم اقا دزده اومد بیرون گفت اینوقته شب اینجا چیکار دارید؟درکمال پرروئی وقتی دید گیر افتاد شروع کرد در رفتن!یه جوون 30 ساله خیلی خوشتیپ و خوش لباس بود!یه کیسه خانواده آورده بود که هزارتا کفش توش بود!با هزار بدبختی تحویل پلیسش دادیم ولی شکایت نامه پر نکردیم چون ناوارد بودیم و نمیدونستیم باید شکایت نامه پر کنیم!کلی گریه کرد و معصوم بازی درآورد فرداش از کلانتری زنگ زدند که اگه شکایت نامه پر نکنید باید آزادش کنیم!از حرومزاده پرسیده بودند چرا تو خونه مردم بودی گفته بود به شماها چه من شاکی ندارم!رفته بودم نماز بخونم!!!!بعد آمارش در رفت که دوتا کوجه پائینتر چند وقت پیش این بابارو گرفتند و دلشون سوخته و ولش کردند!و باز دوباره اومده همه محله رو بی کفش کرده!ولی از وقتی ما شکایت کردیم ازش و پدرشو درآوردیم دیگه دزد کفش هنوز که هنوزه محله ما نیومده(بگو ماشالا)
duran خان اینبار که گذشت ولی سری بعد به آشغالی که به خودش حتی جرات دزدی یک دونه تخم مرغ رو داده رحم نکن!چون برای همون تخم مرغ ممکنه آدم هم بکشه.به دزد رخم نکنید.الان موتور تورو میدزده فردا پول گیرش نیاد طلای مادرش رو میدزده نتونه میره پیرزن محله رو میکشه طلاهاشو میدزده!کافیه روزنامه هارو بخونید ببنید همین پسرای 15-20 ساله چه جنایتها که نمیکنند و ماهم دلمون براشون میسوزه میگیم آخی...ما میگذریم ازش تا بره درس بخونه دکتر مهندس بشه درحالیکه بدتر میگه خوب دررفتم با گریه زاری...سری بعد حواسشو جمع میکنه تا گیر نیفته!همین.

Mohammad aghili
04-01-1391, 12:09 قبل از ظهر
کاملا موافقم
اون بی شرفی که به خودش اجازه میده اینقدر راحت به مال دیگرون دستبرد بزنه , باید ادبش کرد ,وگرنه به این سادگی ها دست از این کاراش بر نمیداره

کلا دزد جماعت خیلی ...(میخواستم فحشهای زیر شرتی بدم)

.:ALIREZA NADERI:.
04-01-1391, 03:07 بعد از ظهر
از قضا یکی دو روز قبل از اینکه بیام مشهد صبح رفتم بببنیم با کفش جدیدم دنده عوض کردن ترمز گرفتن چه حسی میده مثل رونالدو پردیم رو موتور کلید رو گذاشتم توش یه دفعه دیدم زیر اینه شکسته و اینه هم کج شده !؟
:297::297: هر چی فکر کردم فکرم به جایی نرسید مادرم گفت دزد اومده صدایی چیزی شنیده موتور رو انداخته زمین شکسته اما حدسش غلط بوده چون اگر قرار بود چیزی بدزده دوچرخه رو که قفلی داشت نه چیزی میبرد اگر هم میوفتاد زمین رو دوچرخه میخورد زمین ! یارو اینقدر حرومی بوده نخواسته اینه رو صاف کنه !
گفتم جتما همسایه ها این کار رو کردن به احتمال 70% همینطوره !
بابام گفت کاره خودته.
بقیه هم نطری ندادند ولی من میگم کار همسایمونه!
در کل بگم بهتون که همسایه ادم هم به ادم رحم نمیکنه توی این دوره زمونه پیدا کردن ادم با مرام خیلی سخته !

M@hy@r
05-01-1391, 09:10 قبل از ظهر
منم یه سری روغن عوض کرده بودم رفتم سر کوچه قوطی شو بندازم سطل آشغال یکی از همسایه ها مون رو دیدم 1-2 دیقه حرف زدیم ، در حیاط باز بود اومدم دیدم 2تا بچه 10-9 ساله دارن به زور موتورمو میکشن میبرن. ظاهرا ابتدایی دم در خونمون بودن که تازه تعطیل شده بودن. رفتم بالا سرش داد زدم تـ ـ خم سـ - ـگ چیکار میکنی؟ موتور و پرت کردن در رفتن، یه شانسی آوردم سریع موتورو گرفتم وگرنه آینه و ... به فنا میرفت

کلا به دزد جماعت نباید رحم کرد، به نظرم یه چک آبدار میزدی از نصیحت پدر و مادرش مفیدتر بود

Duran
09-01-1391, 01:02 بعد از ظهر
سال نوی دوستان مبارک و تشکر از نظرات همگی
سه روز پیش اومدم موتور رو روشن کنم دیدم ای بابا دیگه استارت هم نمیزنه .تصمیم گرفته بودم یه وقتی بذارم و موتوره رو ردیفش کنم . راستش گمونم بهاره و تنبلیم اومد برم دوباره آچارها رو از انبار بکشم بیرون و از طرفی دوستمون که موتور رو میبردم در مغازش مسافرت بود و توی پارکینگ خونه هم که حق نداریم یه پیچ گوشتی به موتور نزدیک کنیم .مسئله اصلی هم مشکلات سیم کشی و برقی بوجود آمده ناشی از انگولک آقا دزده بود (یعنی حاضرم دوتا اینجین خورد کنم دست به سیم کشی نزنما).
القصه.....دل به دریا زدیم و موتور رو با هل روشن کردیم و بردیم پیش فواد گمرک . کار سیمکشی فواد خوب هست و قیمتاش هم مناسبه .
باتری رو چک کرد دیدیم در اثر اتصالی پنهان این چند روزه مرخص شده . یه 27 تومن باتری تا اینجا داشته باشید .
لامپها رو چک کرد غیر از زنون جلو همه مرخص (500 لامپ عقب - چهارتا راهنما 2000 - اوتوماتیک راهنما 1000- لامپ چراغ کوچک جلو 500 - لامپ نور پایین زیر زنون35 وات 3000 تومن )
سیم کشی پشت کاسه چراغ که شیر تو شیری شده و بود و نصفش آب شده بود و زده بود کلیدهای نور بالا پایین و ...... قلوه ای رو هم مرخص کرده بود که مجبور شدیم یه قلوه ای cgl ی هم بگیرم 6 تومن .
دزدگیر قاط زده بود که آخرش آژیرش درست نشد . فیوز اصلی و جاش رو هم کلا تعویض کردم 500 تومن.

گفتم حالا که موتور رو آوردم .... بدم روغن ریزی واشر سر سیلندر رو هم ردیف کنه که حوصله دست به آچار شدن هم نداشتم . واشر فابریک سرسیلندر 7 تومن از محسنی .
دیدم ایمانی هم گلدونی فابریک آورده 8 تومن (دفعه قبل مجبور شده بودیم گلدونی هوندایی که کوتاه هست با واشر بذاریم که بیاد بالا ).
از طرفی دیدم حالا که پوسته کنار گیربکس رو دادم باز کرده حیفه صفحه عوض نکنم (دیسک و صفحه رو تابستون تعویض کرده بودم ) محسنی هم صفحه جنس خوب آورده بود که یه دست گرفتم 8 تومن .
ته اهرم تعویض دنده که مچرخه و دنده ها رو جلو عقب میبره هم دیدم خورده شده با اهرم و کامل گرفتم 6 تومن و اونم دادم تعویض کرد که دنده های موتور خیلی رو اومد.
کلا پنجاه هم اجرت سیم کشی و رفع عیوب برقی و باز کردن سرسیلندر و تعویض گلدونی و صفحه کلاچ و اهرم دنده و تعویض روغن و خورده لوازم خود فواد




این شاگرد فواد یه کم سربه هواس و آدم بایدحواسش بهش باشه




[Only registered and activated users can see links]

[Only registered and activated users can see links]

[Only registered and activated users can see links]

[Only registered and activated users can see links]

kourosh_bandit2
10-01-1391, 04:20 بعد از ظهر
duran جان من بودم میرفتم ننه باباهرو گیر میاوردم میگفتم موتور من خسارت دیده همه این خرج هارم مینداختم گردنشون که حواسشون به کره خرشون باشه . اخه این ور وره جادو اگه درس خون بود دزدی نمیکرد. مطمئن باش کسی که تو خانواده خوب تربیت بشه پدر و مادر ریشه دار باشن بچه هم به پدر مادر میره . بله دوست و رفیق بد هم هست اما همون دوست و رفیقم وقتی خانواده کنترل نکنن میاد سراغه ادم. حرف حق جواب نداره که این پسر یا خوب تربیت نشده عقده داشته از موتور یا پول بهش خوب نمیدادن یا خانواده بی ملاحظه بودن و به دوستانش نظارتی نداشتن. وسلام

---------- Post added at 04:20 PM ---------- Previous post was at 04:18 PM ----------

حلا بازم خوبه که خدارو شکر موتورت پیدا شده. دیگم گذشت شما هم برو ی قفل دیسک تهیه کن 8000 هزار تومن. میارزه به این که دوباره ببرنش

aban
10-01-1391, 05:14 بعد از ظهر
قفل دیسک 8000 تومنی بدرد لاجرز موتور میخوره........ قفل خوب بالای 15000 تومنه

kourosh_bandit2
10-01-1391, 05:44 بعد از ظهر
میدونی ابان جان ما ایراانی ها عادت کردیم هرچی قیمتش کم باشه بگیم خوب نیست. حتما باید هرچیزو قیمت بالاترش رو پیدا کنیم بعد بدونه مقایسه و هرچیزی دیگه بگیم حوب نه صد در صد اونی که قیمتش بیشره پس بهتره. دقیقا نقله کفشی هستش که من رفتم خریدم. رفتیم با دوستم کفش بگیریم 1 هفته قبل از عید . ی کفشی بعد از کلی گشتن و اینا پسندیدم و خریدم حلا کار نداریم چقدر. مثلا n تومن. نمیگم چون جاش نیست. خلاصه گرفتیم اومدیم. دقیقا 3 تا مغازه پایین تر ی کفشی بود با همین شکل فقط ترکیب رنگش فرق داشت سفید و مشکی خاکستری. خلاصه پسندید دوستم. موقع پول دادن گفت قابل نداره انقدر میشه. دیدم زکی 8 تومن بالاتر از اون میگه با اینکه مارک کفش و پشت زبونش و شکلشو همه چیزش عین همه گفتم ببخشید فرقش با اینکه من دارم چیه دقیقا که 8 تومن زیادتر قیمت میدی تازه با تخفیفش؟ در اوردم نشونش دادم. بعد جعبه کفشو نشون من داده میگه ببین مارک جعبه هاش باهم فرق داره:riz481::wow: جنسش بهتر از اونه. حلا همه چیزش عین هم تازه ماله من بهترم بود چون کفشم که دورنگ بود فروشنده بندد هاشم دورنگ واسم با مدل بافتو داد بهم این بندشم ی رنگ بود. خلاصه هی چرت گفت منم میگفتم بله بله حتما این صادراتی ماله ویتنامه و امریکا شمالیو المان ماله من مختص ایراانه. منم که گوشهام مخملی. هرچی به دوستم گفتم پس بده میریم سره همون خجالت میکشید گفت نه ولش کن. این قفل هم همینطوره اگر شما دیدی واقغا جنسشون تفاوت داره یا چیز خاصی بله اما اگر اونو ندیدی و همینجوری واسه قیمتش میگی شما اشتباهه.

aban
11-01-1391, 01:57 قبل از ظهر
خوده من این چند وقت کلی تو بازار(گمرک)و اطراف دنبال قیمت لوازم موتورو این جور چیزا بودم... این قفلای 7-8 تومنی هم دیدم.. اره خوبه فقط واسه چند دیقه.. چون اگه یارو واقعا دزد باشه کلید کنه روی اون قفل در عرض 5 دیقه موتور........کو........سره کوه.........


:297:

kourosh_bandit2
11-01-1391, 11:39 قبل از ظهر
خوده من این چند وقت کلی تو بازار(گمرک)و اطراف دنبال قیمت لوازم موتورو این جور چیزا بودم... این قفلای 7-8 تومنی هم دیدم.. اره خوبه فقط واسه چند دیقه.. چون اگه یارو واقعا دزد باشه کلید کنه روی اون قفل در عرض 5 دیقه موتور........کو........سره کوه.........


:297:


حالا چرا میزنی؟ باشه بابا قبوله. سره کوهش خیلی خوب بود:riz481::25r30wi:

ali1100
11-01-1391, 12:59 بعد از ظهر
به امید خدا در حال وکالت..