شفیع
19-07-1390, 09:41 بعد از ظهر
برنامه آفرود این هفته عبور از مسیر جنگلی واچکلایه به دُرمُد بوده، البته به علت سختی راه و نامناسب بودن تجهیزات، متاسفانه به پایان نرسید و ترجیه دادیم برگردیم و یه مسیر دیگه رو بریم.
مسیر های جنگلی خیلی سخت از اونیه که همه فکرشو می کنن، وجود خاکبرگ، گل و لای زیر خاکبرگ و رطوبت، عبور از چنین مسیر هایی رو خیلی سخت می کنه. و می شه گفت در چنین شرایطی عدم توانایی عبور از مسیر به خاطر قدرت کم موتور ها نیست، بیشتر به مهارت راکب و لاستیک مناسب بستگی داره.
البته به چشم دیدم در بعضی از مسیر ها تفاوت چندانی بین موتوری که لاستیک مناسب داره، و بقیه وجود نداره. لغزندگی و سستی خاک اون قدر زیادی که اگر نتونی میزان گاز رو کنترل کنی ممکنه در یک مسیر صاف و کفی موتور بزنتت زمین.
در این برنامه هم شاید تنها کسی که لاستیک مناسب نداشت، فقط من بودم ! البته یه فکرایی واسه لاستیک کرده بودم، که تا حدودی اونطور که انتظار داشتم جواب داد.
بچه های گل رامسر که در این برنامه شرکت کرده بودن:
حامد بیجارچی، مانلی عبدالرزاقی، شفیع فیروزبخش (خودم)، بهنام خالقی، مجید خالقی (عکاس)، محمد احمد نژاد، مهدی اسدیان، فربد فرید
محل جمع شدن اعضای گروه
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
قبل از اینکه وارد مسیر اصلی شیم، باید آماده می شدیم،
آقا بهنام داره تلاش می کنه با بستن تناب لاستیکشو قوی تر کنه، که البته گویا تناب بیش از حد کلفت بود، مجبور شد بازش کنه
[Only registered and activated users can see links]
و من هم خواستم اون فکری که تو سرم بود عملیش کنم ببینم در یک مسیر آفرودی واقعا چه قدر جواب می ده.
لاستیک عقب رو زنجیر بستم، البته زنجیر دست ساز نبود، زنجیر ماشین
[Only registered and activated users can see links]
در ادامه مسیر رسیدیم به یه موقعیت شیب دار و خیلی لغزنده که حدود یک ساعتی بچه ها رو معطل خودش کرد، و در آخر جز یک نفر (محمد احمد نژاد) کسه دیگه ای نتونست از این مسیر عبور کنه و همه مجبور شدیم از داخل رودخونه عبور کنیم.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
و تلاش ها شروع شد !
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
فکر کنم سختی و تلاش برای عبور از این مسیر در این عکس بهتر مشهود باشه.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
عملکرد زنجیر ها در عبور از چنین مسیر هایی تجربیه خوبی برای من شد، رفتار موتور تغییر می کنه، در مسیر هایی که خاک خیلی سسته اگر گاز کنترل نشده می دادم مثل تراکتور زمینو شخم می زد، جاهایی که سنگ لاخ بود یا سخره داشت، من چیزی متوجه نمی شدم، ولی بچه ها می گفتن می ترسیدیم بیایم پشتت وایستیم لاستیک جرقه میزد و سنگ پرت می کرد.
چند جا که می خواستیم رد شیم به طول 10 متر روی زمین چوب و ریشه درخت داشت که تقریبا برای عبور هر 15 دقیقه وقت صرف می شد و حسابی خیس عرق می شدیم، همین مسیرو با زنجیر چرخ کم تر 5 دقیقه تونستم رد کنم جاهایی که خاک داشت موتور نرم می رفت و شخم می زد وقتی می رسید به ریشه ی درخت یا سخره ای یهو زنجیر درگیر می شه و جلوی موتور می اومد بالا، صدای درگیری رنجیر با سخره ها کمی ترسناک بود.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
بر اثر همون صدا ها و فشار هایی که به لاستیک آوردم، و زنجیر ضعیف رادیسون، باعث شد خدا رو شکر فقط زنجیر گشاد کنه، و از خار بپره بیرون، خدا رحم کرد اگر پاره می شد وسط جنگل بد جور گرفتار می شدیم، البته چیز مهمی نبود با درست خالی و کمک آقا مجید زنجیرو جا زدم و به حرکت ادامه دادم.
توصیه می کنم اگر کسی می خواد زنجیر چرخ نصب کنه حتما از زنجیر قوی تر برای موتور حرکت استفاده کنه.
ولی دلم می خواد این زنجیر رو توی برف هم آزمایش کنم، منتظرم زود تر زمستون بیاد تا با زنجیر یه سفر به ارتفاعات رامسر برم.
[Only registered and activated users can see links]
بعد از ادامه مسیر رسیدم به یه جایی که واقعا خاک سستی داشت و بد جور گیر کردیم، تعدادی از دوستان موفق شدن برن، ولی من و تعدادی از بچه موندیم، به خاطر اینکه قبلش زنجیرم شل شده بود و در اومده بود، کمی ترس داشتم و گاز نمی دادم و موتور شتاب نمی گرفت چون زنجیر داشت، تا یه جایی می رفت و سط شیب وایمستاد شروع می کرد به قبر کندن ! توی شیب تند لاستیک عقب همین طور چاله درست می کد می رفت پایین.
همون جا بود که بچه ها تصمیم گرفتن همه بر گردیم و از هم جدا شدیم.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
عاقبت یک آفرود سوار
[Only registered and activated users can see links]
در پایان دیگه کم کم نزدیک شهر که رسیدیم گفتیم چند تا عکس یادگاری هم ثبت کنیم.
پشت سرمون اون شهر و دریایی که دیده می شه، رامسر عزیز ماست.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
بعد از این برنامه آفرود، آقا مانلی و دوستان باز هم رفتن واسه جنگل نوردی، ولی موتورم آمادگیشو نداشت به ناچار نتونستم همراشون برم، ولی دلم باهاشو بود.
اشالله بتونم زودتر موتورو ردیف کنم، آماده شه واسه جنگلنوردی.
مسیر های جنگلی خیلی سخت از اونیه که همه فکرشو می کنن، وجود خاکبرگ، گل و لای زیر خاکبرگ و رطوبت، عبور از چنین مسیر هایی رو خیلی سخت می کنه. و می شه گفت در چنین شرایطی عدم توانایی عبور از مسیر به خاطر قدرت کم موتور ها نیست، بیشتر به مهارت راکب و لاستیک مناسب بستگی داره.
البته به چشم دیدم در بعضی از مسیر ها تفاوت چندانی بین موتوری که لاستیک مناسب داره، و بقیه وجود نداره. لغزندگی و سستی خاک اون قدر زیادی که اگر نتونی میزان گاز رو کنترل کنی ممکنه در یک مسیر صاف و کفی موتور بزنتت زمین.
در این برنامه هم شاید تنها کسی که لاستیک مناسب نداشت، فقط من بودم ! البته یه فکرایی واسه لاستیک کرده بودم، که تا حدودی اونطور که انتظار داشتم جواب داد.
بچه های گل رامسر که در این برنامه شرکت کرده بودن:
حامد بیجارچی، مانلی عبدالرزاقی، شفیع فیروزبخش (خودم)، بهنام خالقی، مجید خالقی (عکاس)، محمد احمد نژاد، مهدی اسدیان، فربد فرید
محل جمع شدن اعضای گروه
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
قبل از اینکه وارد مسیر اصلی شیم، باید آماده می شدیم،
آقا بهنام داره تلاش می کنه با بستن تناب لاستیکشو قوی تر کنه، که البته گویا تناب بیش از حد کلفت بود، مجبور شد بازش کنه
[Only registered and activated users can see links]
و من هم خواستم اون فکری که تو سرم بود عملیش کنم ببینم در یک مسیر آفرودی واقعا چه قدر جواب می ده.
لاستیک عقب رو زنجیر بستم، البته زنجیر دست ساز نبود، زنجیر ماشین
[Only registered and activated users can see links]
در ادامه مسیر رسیدیم به یه موقعیت شیب دار و خیلی لغزنده که حدود یک ساعتی بچه ها رو معطل خودش کرد، و در آخر جز یک نفر (محمد احمد نژاد) کسه دیگه ای نتونست از این مسیر عبور کنه و همه مجبور شدیم از داخل رودخونه عبور کنیم.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
و تلاش ها شروع شد !
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
فکر کنم سختی و تلاش برای عبور از این مسیر در این عکس بهتر مشهود باشه.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
عملکرد زنجیر ها در عبور از چنین مسیر هایی تجربیه خوبی برای من شد، رفتار موتور تغییر می کنه، در مسیر هایی که خاک خیلی سسته اگر گاز کنترل نشده می دادم مثل تراکتور زمینو شخم می زد، جاهایی که سنگ لاخ بود یا سخره داشت، من چیزی متوجه نمی شدم، ولی بچه ها می گفتن می ترسیدیم بیایم پشتت وایستیم لاستیک جرقه میزد و سنگ پرت می کرد.
چند جا که می خواستیم رد شیم به طول 10 متر روی زمین چوب و ریشه درخت داشت که تقریبا برای عبور هر 15 دقیقه وقت صرف می شد و حسابی خیس عرق می شدیم، همین مسیرو با زنجیر چرخ کم تر 5 دقیقه تونستم رد کنم جاهایی که خاک داشت موتور نرم می رفت و شخم می زد وقتی می رسید به ریشه ی درخت یا سخره ای یهو زنجیر درگیر می شه و جلوی موتور می اومد بالا، صدای درگیری رنجیر با سخره ها کمی ترسناک بود.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
بر اثر همون صدا ها و فشار هایی که به لاستیک آوردم، و زنجیر ضعیف رادیسون، باعث شد خدا رو شکر فقط زنجیر گشاد کنه، و از خار بپره بیرون، خدا رحم کرد اگر پاره می شد وسط جنگل بد جور گرفتار می شدیم، البته چیز مهمی نبود با درست خالی و کمک آقا مجید زنجیرو جا زدم و به حرکت ادامه دادم.
توصیه می کنم اگر کسی می خواد زنجیر چرخ نصب کنه حتما از زنجیر قوی تر برای موتور حرکت استفاده کنه.
ولی دلم می خواد این زنجیر رو توی برف هم آزمایش کنم، منتظرم زود تر زمستون بیاد تا با زنجیر یه سفر به ارتفاعات رامسر برم.
[Only registered and activated users can see links]
بعد از ادامه مسیر رسیدم به یه جایی که واقعا خاک سستی داشت و بد جور گیر کردیم، تعدادی از دوستان موفق شدن برن، ولی من و تعدادی از بچه موندیم، به خاطر اینکه قبلش زنجیرم شل شده بود و در اومده بود، کمی ترس داشتم و گاز نمی دادم و موتور شتاب نمی گرفت چون زنجیر داشت، تا یه جایی می رفت و سط شیب وایمستاد شروع می کرد به قبر کندن ! توی شیب تند لاستیک عقب همین طور چاله درست می کد می رفت پایین.
همون جا بود که بچه ها تصمیم گرفتن همه بر گردیم و از هم جدا شدیم.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
عاقبت یک آفرود سوار
[Only registered and activated users can see links]
در پایان دیگه کم کم نزدیک شهر که رسیدیم گفتیم چند تا عکس یادگاری هم ثبت کنیم.
پشت سرمون اون شهر و دریایی که دیده می شه، رامسر عزیز ماست.
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
بعد از این برنامه آفرود، آقا مانلی و دوستان باز هم رفتن واسه جنگل نوردی، ولی موتورم آمادگیشو نداشت به ناچار نتونستم همراشون برم، ولی دلم باهاشو بود.
اشالله بتونم زودتر موتورو ردیف کنم، آماده شه واسه جنگلنوردی.