ارتفاعات سیاه بیشه _مرداد 1390

[soroush adventure]

ساعت 11 شب گوشیم زنگ خورد علی بهرامی بود . گفت میخام با امین بریم ارتفاعات مازیچال تو کلاردشت و ساعت 2 صبح حرکت میکنیم بعنی 3 ساعت دیگه !!! میتونی بیای ؟ دقیقه 90 برنامه ریزی شده بود ولی پیشنهاد هوس انگیزی بود از تو رختخواب بلند شدم و رفتم اماده شدم.
هوا عالی بود حتی تو ارتفاعات چالوس .
[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links])

بعد از تونل کندوان رطوبت هوا کم کم زیاد شد و نزدیکهای چالوس بارون گرفت. تو چالوس رفتیم هتل و رخت و لباسا رو از در دیوار آویزون کردیم تا خشک شه.
[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links])

فرداش تا 10 صبح صبر کردیم تا بارون بند اومد . زمان رو برای مازیچال از دست داده بودیم بنابراین تصمیم بر این شد که به قله فاضل تو جنگلهای سیاه بیشه بریم از جبهه شمالی و از جبهه جنوبی برگردیم و بیفتیم تو جاده چالوس.
مناظر بدیع و بی نظیری رو دیدیم که به ادم حس پرواز میداد.
[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links]) [Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links])
[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links]) [Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links])
[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links]) [Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links])

از مسیر جنوبی به سمت جاده چالوس رفتیم . همه چی داشت خوب پیش میرفت که اخرای مسیر سقوط یه تخته سنگ مسیر رو کنده بود و 2 را بیشتر برای ما نزاشت. یا باید 100 کیلومتر به عقب برمیگشتیم و از مرزن اباد میومدیم یا اینکه دل و به دریا بزنیم و اون قسمت وحشتناک رو به نحوی رد کنیم.
[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links])

که ما راه دوم رو انتخاب کردیم و با ریسک و سعی و دلهره فراوان اون تیکه رو پشت سر گذاشتیم .کوچکترین اشتباه تو اون قسمت باعث سقوط موتور تو اعماق اون دره خوفناک میشد.
خلاصه شب له و لورده رسیدیم خونه با عکسها و خاطرات زیبایی از این سفر

[S!L3NT]

داداش موتوراتون چی بود ؟
:دی
چه سفر باحالی ... موتور بگیرم سیریش میشم میام باهاتون :دی

[Alireza]

چیزی که تو عکس ها مشخصه ktm و روان

[S!L3NT]

همون کی تی ام رو شک داشتم که اوکی شدم ممنون :دی

[reza KTM]

توی یکی از عکس ها بالای کوه یه خونه مانندی هست اونجا چی بود؟

[علی بهرامی]

اون خونه ماننده امام زاده هست... عجب جاده مشتی داشت!

د ***ز!

خدا پدرشون رو بیامرزه با این جاده مشتی.

[Amir]

دوستان ممکنه این عکس های زیبا بعدا از سرور پاک بشه

لطفا تو سرور سایت اپلود کنید که ماندگاری همیشگی داشته باشه

[Babak]

وای وای خیلی زیباست واقعا دارم بهتون حسودی میکنم تو آنرود 100 سال همچین جاهایی رو آدم نمیبینه.:s (9):
اینجوری نمیشه باید یه فکری بکنم:3ztzsjm:

[soroush adventure]

برنامه سیاه بیشه - فایلهای پیوست

[alip]

بخداوند قسم یاد میکنم که هرزمان یدک کش پشت پاترولمو ساختم راه میافتم میام یه سفر باهاتون و میدونم که حالی میبرم کمپرس درسته که جنوب ایران(که من هستم)جاهای دیدنی خیلی داره و تنوع طبیعتم زیاده اما اولا من عاشق طبیعت شمال ایرانم و نکته مهمتر برای من اینه که سفری با اساتید آفرود سایت داشته باشم که هم فاله وهم تماشا هم خاطره میشه هم تجربه... فاصله من تا تهران شما حدود 1200 کیلومتره اما قسم خوردم میام ومیام بدرک و جهنمه سن بالای 40 سالم.....دل باید جوون باشه که هست مگر اینکه شماها افتخار ندید.............مخلص

[soroush adventure]

داداش قدمت روی چشم منتظرت هستیم

[Kenji]

نامردانامردانامردا:wall3:

[nopo]

كلي رفتيم فضا!!!:happy4:

[reza KTM]

نامردانامردانامردا:wall3:
یکی نیست به خودت بگه:waiting:
کجایی دادا خبری ازت نیست؟ دلمون برات تنگ شده بود:flower4:
موتورت چی شد راه افتاد؟ بیا یه شهرانی یا سوهانکی این جمعه با هم بریم یه دفعه دیدی من مردم دیگه سعادت پیدا نمیکنی با من بیای ها
مام میریم عکس های قشنگ میندازیم دله اینا رو آب میکنیم:icon_pf (3):

[Kenji]

یه مدت درگیر بودم شدید.

موتور به همت نیما و کامرو تقریبا سرپا شد. یه مجل کوچیک مونده که حل می شه.

فعلا که خودم مثل بز درگیرم

[reza KTM]

یه مدت درگیر بودم شدید.

موتور به همت نیما و کامرو تقریبا سرپا شد. یه مجل کوچیک مونده که حل می شه.

فعلا که خودم مثل بز درگیرم
انشاالله زود تر درست شه به قرار مسابقه درگ که میرسی؟



راستی تولدت پیشاپیش مبارک (تو fb زده بود)

[soroush adventure]

نامردانامردانامردا:wall3:

کنجی به اخرین عکس نگاه کن! اونجا جایی نیست که ترمز ببری:25::دی
تازه اون موقع که موتور نداشتی

[Kenji]

اون یه تیکه رو می دادم دست دوست عزیزم سروش برام می آورد بالا :دی

الانم ندارم هنوز یه نمه کار داره:11:

[soroush adventure]

نه دادا من امانت قبول نمیکنم :دی
چقدر خرجش شد چیش مونده دیگه ؟

[شفیع]

وای وای خیلی زیباست واقعا دارم بهتون حسودی میکنم تو آنرود 100 سال همچین جاهایی رو آدم نمیبینه.:s (9):
اینجوری نمیشه باید یه فکری بکنم:3ztzsjm:

برنامه های آقا سروش و علی آقا مثل همیشه زیبا و جذابه ! خوش به حالتون

آقا بابک، بی خیال سفر های بین شهری و موتور ریسی شو، هیچ جذابیتی نداره، بین شهرو با اتوبوس هم می شه رفت، ولی سفر آفرود رو غیر از موتور آفرود با هیچ چیز دیگه نمی شه رفت،
و اینکه موتور های ریسی هزینه ی بالا تری دارن، خطر بیشتری دارن و ما اصلا جاده ای نداریم که بخوای ازش لذت ببریم، ولی آفرود چیزی که ماشالله زیاد داریم، کوه و دشت و جنگل :14:
خدا رو شکر اینجا اتریش هم نیست، که آفرود رفتن با موتور غیر قانونی باشه و واسه یه سفر آفرود یه هفته بدویی دنبال مجوز ...
نمی دونی وقتی موتورت بلانسبت عین خر تو گل گیر می کنه، و تو نه می تونی عقب بیای و نه جلو، چه حالی میده !