PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پـَـَـ نــه پـَـَــــ



nazamm
09-05-1390, 09:57 بعد از ظهر
تو خیابون داریم راه میریم ... دوتا گربه داشتند جفت گیری میکردن ...
دوستم پرسید... وااااا دارن جفت گیری میکنن ؟!
پَ نه پَ پدر پیرشو کول کرده داره میبره دکتر

ه دوستم میگم من عاشق این ماشین شاسی بلندام ...
میگه منظورت پرادو و رونیزو ایناست؟
پَ نه پَ منظورم کامیونو تراکتورو ایناست !

ماشينه تا شيشه جمع شده ... يه نفر اون بغل افتاده پارچه سفيد روش كشيدن ...
یارو داره رد میشه ... ميگه مرده؟
پَ نه پَ تصادف خستش كرده خوابيده

هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم ...
آمپولارو دادم به پرستاره ...میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!


دراز کشیده بودم لب استخر ... دوستم میگه آفتاب می گیری؟
پَ نه پَ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !


---------- Post added at 10:57 PM ---------- Previous post was at 10:46 PM ----------

جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پَ نه پَ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم

رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ...
یارو میپرسه نذریه؟
پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !

مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... !
میگه بکشمش؟؟
پَ نه پَ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش

دارم فیلم میبینم ... زنه توش بیکینی پوشیده...
مامانم اومده میگه فیلم خارجیه؟
پَ نه پَ مختار نامست یه چند قسمتش تو سواحل انتالیا فیلمبرداری شده !

mosim2m
09-05-1390, 10:15 بعد از ظهر
چیه جدید باب شده پ ن پ ؟ من نظر خودمو میگم خییییییییییلی بی مزه و لوسه جوکاش ( البته اگه بشه اسمشو جوک گذاشت ) . بیشتر لجم میگیره میخونمش تا خنده !:fingersmiley:

nazamm
09-05-1390, 10:22 بعد از ظهر
به هر حال نظرات متفاوته دوست عزیز

mosim2m
09-05-1390, 10:27 بعد از ظهر
ممنون از درک بالات . دوست دارم نظر بقیه دوستان رو هم بشنوم :297:

Kenji
09-05-1390, 10:28 بعد از ظهر
نظر من به نظر مصی نزدیک تره. آورین آورین

nazamm
09-05-1390, 10:42 بعد از ظهر
اما استقبال از این موضوع در نظر سنجی سایت فیس بوک میگه که خیلیا به این موضوع علاقه دارن

جلو در اورژانس بیمارستان اعصاب خورد دارم قدم میزنم ...
یارو میگه آقا چرا انقدر پریشونی مریض بد حال داری؟؟
پَ نه پَ تو امریکن آیدل اجرا دارم تو فکرم چجوری بخونم که سایمون ایراد نگیره!

رفتم دفتر هواپیمایی میگم عجله دارم میشه پرواز امروز شیراز رو واسم چک کنید؟
میگه اگه جا داد بگیرم؟
پَ نه پَ نگیر بذار پر شه من فردام میام چک میکنم بخندیم

به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده...
میگه سوخت؟!
پَ نه پَ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

Alireza
09-05-1390, 10:44 بعد از ظهر
من نظرم به nazam نزدیکتره

mosim2m
09-05-1390, 10:46 بعد از ظهر
بابا جوک باید کوتاه ، مختصر و مفید باشه نه اینکه یه قصه باشه و .... . اگه مخترعشو پیدا کنما ... :vahidrk:

مثلا : تو ورزشگاه آزادی موج مکزیکی میزنن لره غرق میشه !:crazy:

Kenji
09-05-1390, 10:52 بعد از ظهر
ببینید بحث پیچیده ایه. آدم اگه وسط خیابون یکی رو ببینه یه پ ن پ به یکی دیگه بگه و انقد حاضر جواب باشه می ترکه از خنده

اما این جمله ها معلومه ساختگیه

اینش از لذت طنزگونش کم می کنه

nazamm
09-05-1390, 10:58 بعد از ظهر
نگاه ادما به طنز متفاوته اما خندیدن یه دلیل کوچیک می خواد نیاری نیست اینهمه فلسفیش کنیم جناب مدیر:thanks:

---------- Post added at 11:58 PM ---------- Previous post was at 11:56 PM ----------


بابا جوک باید کوتاه ، مختصر و مفید باشه نه اینکه یه قصه باشه و .... . اگه مخترعشو پیدا کنما ... :vahidrk:

مثلا : تو ورزشگاه آزادی موج مکزیکی میزنن لره غرق میشه !:crazy:




خوشحال می شم دوستان مطالب طنز و زیباشون قرار بدن

با تشکر:clap:

Alireza
09-05-1390, 11:03 بعد از ظهر
داشتم میرفتم پارک دانشجو رفیقم گفت میری پارک دانشجو گفتم پ ن پ میرم اکوادور

Kenji
09-05-1390, 11:15 بعد از ظهر
توروخدا تو جک ننویس علی. 2411

نیما نادری
09-05-1390, 11:36 بعد از ظهر
لامصب طنز در ادبیات پارسی فوج میزنه ... دقت کنید فوج میزنه

ap_peiki
09-05-1390, 11:37 بعد از ظهر
پـــَــــ نـــَــــ پـــَــــ و زحـــــــرِ ه مـــــــــار
(دکتر علی شریعتی)

نیما نادری
09-05-1390, 11:45 بعد از ظهر
خدا مردو اینجوری آفرید؟

پ نه پ مثل زن 4 تا گلو قلقلی کرد چسبوند به هم

Kenji
09-05-1390, 11:52 بعد از ظهر
خیلی جرات می خواد .وسط یه مشت سیبیل مردها رو زیر سوال بردن و مسخره کردن:7tir:

nazamm
09-05-1390, 11:59 بعد از ظهر
خدا مردو اینجوری آفرید؟

پ نه پ مثل زن 4 تا گلو قلقلی کرد چسبوند به هم


البته مردان که یه گیاه خود رو هستن!!:gigglesmile:
نیازی نیس خدا زحمت بکشه

---------- Post added at 12:59 AM ---------- Previous post was at 12:55 AM ----------

رفتم مرغ سوخاری بخرم یارو میگه همین*جوری میبری؟
پَ نه پَ یه شرت پاش کن جلو مهمونا خجالت نکشه

برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ
اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم

میگه امتحانِ چی داری؟؟؟میگم وصایا,,,میپرسه وصایای امام؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ... وصایای الیزابت تیلور ...

نیما نادری
10-05-1390, 12:01 قبل از ظهر
لطفا فقط با پ نه پ جواب بدید

پ نه پ کلی زحمت واسه خلقت بکشه آخرش بشه افسانه رایگان !! همون گیاه خوبه

nazamm
10-05-1390, 12:02 قبل از ظهر
خیلی جرات می خواد .وسط یه مشت سیبیل مردها رو زیر سوال بردن و مسخره کردن:7tir:


گفتن واقعیت همیشه سخت بوده جناب رئیس :interview:

nOviA
10-05-1390, 12:05 قبل از ظهر
اگر میخواهید جک یا اس ام اس بزنید اینجا: [Only registered and activated users can see links]

([Only registered and activated users can see links])تو این تاپیک فقط در مورد پ نه پ صحبت کنید ممنون.

nazamm
10-05-1390, 12:17 قبل از ظهر
به خدا گفتن گیاه که خیلی ضایع اس گفت پ نه پ رضا عمرانی بسازم خوبه

---------- Post added at 01:17 AM ---------- Previous post was at 01:05 AM ----------

تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه

soroush adventure
10-05-1390, 04:05 قبل از ظهر
آقایون کسی رو خطاب قرار ندین.

Shenzo
10-05-1390, 11:32 قبل از ظهر
صبح زود رفتم ماشینو شستم بابام میگه تو ماشینو شستی گفتم پـــــ نــــــه پـــــــــــه مدیر ساختمون لیسش زده!

داشتن گوسفندرو قربونی میکردن،یه آفتابه آوردن که بش آب بدن، پسرعمم گفت میخوان با آفتابه بش آب بدن؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره..

به دوستم میگم دماغتو عمل کردی چه قدر عوض شدی! میگه یعنی بهتر شدم؟! پ ن پ با اون بویینگ 360 روی صورتت خیلی خوشگلتر بودی!!

نصاب کولر اومده میگه خوب پس باید کولر نصب کنیم ؟ میگم په نه په آوردیمت فوت کنی خنک شیم

معلمم اومده خونمون تمبکمو دیده میگه تمبکه؟ میگم پ ن پ ساکسیفونه روش پوست
گردو کشیدم خاک نره توش میگه منظورم اینه که میزنی؟ میگم پ ن پ اون زورش زیاد تره اون منو میزنه میگه بیخیال درسو شروع کنیم؟ میگم پ ن پ من تنبک میزنم شمام برقص با هم پول در بیاریم

میگم دیگه میخوام از ایران برم ...
میگه با آژانس مهاجرتی میری؟!
پ ن پ هماهنگ کردم اول پاییز با دسته غازهای مهاجر میرم

عاقد: آیا بنده وکیلم؟
عروس: پَ نه پَ متهمی

کبوتر اولی : بق بق بقووو
کبوتر دومی : بق بق بقووو؟؟؟؟
کبوتر اولی : پ ن پ قوقولی قوقو

داداشم تو خونه خوابیده بود مامان از راه اومده میگه خوابه؟ میگم پ نه پ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه

سر کلاس دستمو بلند کردم استاد میگه سوال داری ؟
پَ نه پَ « های هیتلر »

زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده ... یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟
پَـــ نَ پَـــ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم

Amir
10-05-1390, 02:16 بعد از ظهر
آقایون کسی رو خطاب قرار ندین.

ما دوست نداریم تو روند تاپیک دخالتی کنیم ولی اگه کسی که تو این فروم نیست رو مورد خطاب قرار بدید مجبور میشیم پستتون رو پاک کنیم

نیما نادری
10-05-1390, 02:55 بعد از ظهر
با تشکر از مدیریت با کمالات پورتال

دندونم درد میکرد دستمو گذاشته بودم رو لپم ...پسر خالم گفت دندونت درد میکنه ؟

گفتم پ نه پ اذون میگم گذاشتم رو سایلنت ملت اذیت نشن

nazamm
10-05-1390, 09:15 بعد از ظهر
داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم:gigglesmile:

از بالا در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!


حسینی بای دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟پسره میگه با یاد خدا.....پـَـَـ نــه پـَـَــــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه


کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام

nazamm
11-05-1390, 12:23 قبل از ظهر
تو باغ وحش شیر دیدیم .....بهم میگه:همه ی شیرایِ نر صورتشون مو داره....میگم:پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت بسیجِ جنگلن این شکلین!!!!!


---------- Post added at 01:23 AM ---------- Previous post was at 12:54 AM ----------

از یارو پرسیدم ، آقا شرمنده آتیش داری !؟ میگه میخوای سیگار روشن کنی ؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شمع هارو روشن کنم ، بیای شمع هارو فوت کنی تا 100 سال زنده باشی !!!!!

soroush adventure
11-05-1390, 05:23 بعد از ظهر
تو رستوران پیشخدمتو صدا کردم ... میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده!
میگه مرده؟
پَ نه پَ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی !

---------- Post added at 06:21 PM ---------- Previous post was at 06:03 PM ----------

پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش

---------- Post added at 06:23 PM ---------- Previous post was at 06:21 PM ----------

ی سوسکه اومده خونمون ..به مامانم میگم حواست بهش باشه تا بیام ..
میگه میخوای بکشیش ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام برم ی گروه خبرنگاری بیارم باهاش مصاحبه کنم در مورد انگیزش به اومدن تو خونمون !!

SAEED
11-05-1390, 07:05 بعد از ظهر
توی تاکسی نشستم راننده گفت : مستقیم گفتم : پ ن پ خابوند تو گوشم گفت این قرطی بازیه ماله فیس بوکه

nazamm
12-05-1390, 10:10 بعد از ظهر
بچه داییم به دنیا اومده .. همه خوشحال و اینا .. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخواین براش اسم بذارین؟
پـَـ نه پـَـ میخوایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه:... نیو فولدر!!!

نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟
پـَـ نه پـَـ "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسیادر میره!!!!!

میگم آقا شهید همّت کجاس؟
میگه بزرگراه شهید همّت؟
میگم پـَـَــــ نــه می*خواستم خودشو پیدا کنم یه خانواده*ای رو از نگرانی در بیارم!!!




رفتم استخر داشتم غرق ميشدم غریق نجات میله رو برداشته اومده لب استخر با لبخند میگه میخاي کمکت کنم؟نه پ با اون میله استريپتیز کن ببینم بلدي


حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟
می گه حمومی ؟
می گم نه پـَـ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوید:biggrin:

Kami
13-05-1390, 12:19 قبل از ظهر
ادامه بده ابجی به پ ن پ

nazamm
13-05-1390, 08:33 بعد از ظهر
شب ساعت 11 اومدم خونه بابام آیفونو برداشته میگه میای بالا؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آشغالا رو که میاری پایین ماهیانه منم بیار !!!

تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
میگیم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !

تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پری دریایی بود بوس فرستاد!

ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فیـــلتر هوا؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک


زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام. بقیش هم آدامس بدین!

nazamm
13-05-1390, 11:12 بعد از ظهر
یه روز با جعبه خیلی بزرك رفتم اداره پُست، كًذاشتم رو ترازو جعبه رو كارمنده اومده میكًه می خوای پُست كنُی؟!
كًفتم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم وزنش كنم ببینم اكًر اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم

به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟ می پرسه ماشینت ریو هست ؟!؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لامبورگینیِه قالپاق ریو میندازم یه وقت ریا نشه!!!

Ali
13-05-1390, 11:15 بعد از ظهر
ادامه بده ابجی به پ ن پببخشید من هنوز نفهمیدم چرا به ایشون میگین ابجی

nazamm
13-05-1390, 11:32 بعد از ظهر
و بانک واسه یه پیرزنه داشتم فیش پر میکردم ازش میپرسم شماره تلفن می گه می خای تو فیش بنویسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهات شبا با هم تلفنی صحبت داشته باشم

صبح پا شدم رفتم سایپا میگم خانم یه پیش فاکتور 132 میخوام میگه پراید؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ بوگاتی وِیرون مدل 132 تحت لیسانس سایپا!!!





---------- Post added at 12:24 AM ---------- Previous post was at 12:15 AM ----------


ببخشید من هنوز نفهمیدم چرا به ایشون میگین ابجی


دوستان شوخی دارن جدی نگیر
:32:

---------- Post added at 12:26 AM ---------- Previous post was at 12:24 AM ----------


ببخشید من هنوز نفهمیدم چرا به ایشون میگین ابجی


دوستان شوخی دارن جدی نگیر
:32:

---------- Post added at 12:32 AM ---------- Previous post was at 12:26 AM ----------

رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری*های نر و مادتون کدومان ؟ میگه میخوای بخری ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه!


به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ... میگیرن ! میگه کی ؟ پلیسا ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی !

Shenzo
15-05-1390, 03:53 بعد از ظهر
زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم براتون؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آپلود کن، لینکش رو بده دانلود میکنم !

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم !



یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین. دوستم میگه : معتاده؟!
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواد انعطاف بدنشو به رخ بکشه !

آهنگ اندی تو ماشین گذاشتیم دوستم میگه اندیه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داریوشه، داره خودشه لوس میکنه یه کم تا دور همیم بخندیم !


ماشین دربست گرفتم میگم آقا تا میتونی سریع برو!
میگه دیرت شده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام تاپ اسپیدتو بگیرم برم تو قسمت « بیشترین سرعتی که رفتید!!! » بنویسم!

Masoud
15-05-1390, 07:23 بعد از ظهر
نازم خانوم داشتیم مستفیض می شدیم ادامه بدید لطفا:thanks::4chsmu1:

nazamm
15-05-1390, 09:32 بعد از ظهر
رفتم مغازه میگم cd دارید؟ میگه خام؟ پـَـــ نــه پـَـــ تنوری باشه با قارچ و پنیر

مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟! پـَـــ نــه پـَـــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن….

رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست

داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک می*خوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می*کنم

Babak
15-05-1390, 09:32 بعد از ظهر
به طرف می گی چرا پست تابلو می زنی میگه پ نه پ:wall3:

nazamm
15-05-1390, 09:51 بعد از ظهر
سر کلاس آیین نامه رانندگی پلیسه یه تابلو را از من پرسیده. میگم عبور دوچرخه ممنوع. میگه این دوچرخه است؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ تانکه. میگه پـَـَـ نــه پـَـَـــ و مرض! هنوز فرق دوچرخه با موتورگازی را نمیدونی؟

Babak
15-05-1390, 09:54 بعد از ظهر
اینا باوال بود:icon_pf _99_:

Masoud
15-05-1390, 11:20 بعد از ظهر
رفتم به بابام میگم با برو بچ می خوایم بریم آب گرم دماوند میگه می خواید مجردی برید ؟
گفتم پـــــــــــَ نــــــــــــَ پـــــــــــــــــــَ یه هو یکی کشید در گوشم و گفت این مسخره بازیا مال فیس بوکه............:25r30wi:

mosim2m
15-05-1390, 11:40 بعد از ظهر
رفتم به بابام میگم با برو بچ می خواتیم بریم آب گرم دماوند میگه می خواید مجردی برید ؟
گفتم پـــــــــــَ نــــــــــــَ پـــــــــــــــــــَ یه هو یکی کشید در گوشم و گفت این مسخره بازیا مال فیس بوکه............:25r30wi:

هی بهت گفتم این په نه په آخرو عاقبت نداره مسعود گوش ندادی . اینم نتیجش . :khak:

nazamm
16-05-1390, 08:29 بعد از ظهر
به دوستم زنگ زدم میگم ماشینم روشن نمیشه میگه استارت میزنی روشن نمیشه؟میگم پَـــ نَ پَــــ وقتی ازش خواهش میکنم روشن نمیشه

دختره میگه اگه من برم خارج تو با یه دختر دیگه ای دوست میشی؟
پَـــ نَ پَـــ میرم تو اتاقم خودمو حبس می کنم رو دیوارشم می نویسم: شاید این جمعه بیاید ... شاید

---------- Post added at 09:29 PM ---------- Previous post was at 09:21 PM ----------

میگم دوست پسرم همش شک داره میخوام ازش جدا شم میپرسه به تو؟پـَـَـ نَ پـَـَــــ به نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری ٢سال پیش

AMIR MOHAMMAD n
16-05-1390, 08:33 بعد از ظهر
میرم در خونه ی دوستمو میزنم میگه:تنهایی؟
میگم پ ن پ خونه رو محاصره کردیم زود تسلیم شو بیا بیرون.

nazamm
16-05-1390, 08:39 بعد از ظهر
طرف زنگ زده میگه کجایی؟ میگم تو چمران گیر کردم. میگه بزرگراه چمران؟ پـَــــــــ نَ پَــــــــ خونه آقامصطفی شام دعوتیم گیردادن نمیزارن بیایم

SAEED
17-05-1390, 12:57 قبل از ظهر
صبح از خواب بيدار شدم، مامانم ميگه خوب خوابيدى؟
تا اومدم بگم: پـَـَـ ... گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ و زهرمار،
پـَـَـ نَ پـَـَـ درده بيدرمون، پـَـَـ نَ پـَـَـ كوفت، پـَـَـ نَ پـَـَـ مرض... گفتم:
خوب حالا چرا ميزنى؟ گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ ميخاى بشينم باهات درد ودل کنم پَـــ نَ پَــــ ش کنی بذاری تو فیسبوک

nazamm
17-05-1390, 09:46 بعد از ظهر
تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه
داری تعمیرش میکنی ؟
پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه

ساعت ۵-۴ صبح زنگ زده گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته





---------- Post added at 10:46 PM ---------- Previous post was at 10:45 PM ----------

رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بيارم،
مربيه ميگه: بچه رو ميبريدش؟
گفتم پَ نه پَ همينجا ميخورمش

BKING
18-05-1390, 06:40 بعد از ظهر
و خیابون داریم راه میریم ... دوتا گربه داشتند جفت گیری میکردن ...
دوستم پرسید... وااااا دارن جفت گیری میکنن ؟!
پَ نه پَ پدر پیرشو کول کرده داره میبره دکتر


ماشينه تا شيشه جمع شده ... يه نفر اون بغل افتاده پارچه سفيد روش كشيدن ...
یارو داره رد میشه ... ميگه مرده؟
پَ نه پَ تصادف خستش كرده خوابيده

هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم ...
آمپولارو دادم به پرستاره ...میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!


تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه ...
یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می*خوای گاز بزنی*؟
پَ نه پَ من می*خوام لیس بزنم

روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه... اومده میگه... روزنامه میخونی؟
پَ نه پَ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم


سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ...
می گه پیاده می شین؟
پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد

دندونم بد جوری درد میکرد ... دستمو گذاشته بودم رو صورتم ...
دوستم دید منو پرسید دندونت درد میکنه؟
پَ نه پَ دارم اذان میگم گذاشتمش رو میوت ، همسایه ها اذیت نشن!

رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بيارم ...
مربيه ميگه بچه رو ميبريدش؟
پَ نه پَ همينجا ميخورمش

دارم کباب درست میکنم رو منقل و سیخای کبابو میگردونم ...
اومده خودشو لوس کرده با لحن بچه گونه میگه عشقم داری کباب درست میکنی؟
پَ نه پَ دارم فوتبال دستی بازی میکنم

جلو عابر بانک تو صف وایسادم یارو می گه ببخشید شمام پول میخاین؟
پَ نه پَ خونه کامپیوتر نداریم میام اینجا فیس بوکم رو چک کنم

رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ...
یارو میپرسه نذریه؟
پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !


مگس نشسته رو برنج به خواهرم میگم: مگـــــــــــــــــس ... !
میگه بکشمش؟؟
پَ نه پَ زشته برنج خالی بخوره یکم خورشت بریز واسش

رفتم آلبالو بخرم ... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟
پَ نه پَ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!!

به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده...
میگه سوخت؟!
پَ نه پَ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !

دارم فیلم میبینم ... زنه توش بیکینی پوشیده...
مامانم اومده میگه فیلم خارجیه؟
پَ نه پَ مختار نامست یه چند قسمتش تو سواحل انتالیا فیلمبرداری شده !

رفتم مرغ سوخاری بخرم یارو میگه همین*جوری میبری؟
پَ نه پَ یه شرت پاش کن جلو مهمونا خجالت نکشه

رفتم دفتر هواپیمایی میگم عجله دارم میشه پرواز امروز شیراز رو واسم چک کنید؟
میگه اگه جا داد بگیرم؟
پَ نه پَ نگیر بذار پر شه من فردام میام چک میکنم بخندیم

جلو در اورژانس بیمارستان اعصاب خورد دارم قدم میزنم ...
یارو میگه آقا چرا انقدر پریشونی مریض بد حال داری؟؟
پَ نه پَ تو امریکن آیدل اجرا دارم تو فکرم چجوری بخونم که سایمون ایراد نگیره!

سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟
میگه اذییتتون میکنه؟!
پَ نه پَ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!

رفتم دستشویی عمومی در میزنم میگم یکم سریع تر...
میگه شمام دستشویی داری؟
پَ نه پَ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!

nazamm
18-05-1390, 09:39 بعد از ظهر
با تشکر از دوست عزیز radical ([Only registered and activated users can see links]) لطفا سعی کنید پ نه پ تکراری نباشه

:thanks:

---------- Post added at 09:18 PM ---------- Previous post was at 09:14 PM ----------

داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.

رفیقم شمارمو می خواست، گفتم: یادداشت کن 0932
گفت : تالیا داری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد

تم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه. میگه : یعنی فاسد شده ؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مونده جا افتاده

رفتیم رستوران، میگم 2تا جوجه لطفا. میگه جوجه کباب؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز

به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر. میگه گرفتم وصل کنم؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فوت کن، قطع کن



---------- Post added at 09:24 PM ---------- Previous post was at 09:18 PM ----------


سر جلسه امتحان می گم استاد چقد دیگه وقت داریم؟
میگه تا آخر امتحان.
پَـــ نَ پـَـــ تا ظهور آقا امام زمان

دیشب رفتيم استخر، می خواستیم کفشارو تحويل بديم کليد بگیریم، طرف می گه شما هم کفش دارين؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ طرح حرم تا حرم بوده پابرهنه اومديم ثواب ببريم






---------- Post added at 09:25 PM ---------- Previous post was at 09:24 PM ----------

گزارش گر صدا و سیما در حال تهیه گزارش از وضعت کار و اشتغال جوانان...
سلام شمااز وضعیت کاری جوانان راضی هستین؟؟
بله...
-خودتون کجا کار می*کنید؟؟
...- تو گاوداری..!!!
- کارگر هستین؟؟؟
- پَـــ نَ پَـــ...گـاویم...لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم :2gwb921:

---------- Post added at 09:37 PM ---------- Previous post was at 09:25 PM ----------

(منو داداشم دو قلوییم)در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلوتر از من راه میرفت یارو اول داداشمو دید اومد جلوتر منو دید, رنگش پرید برگشت گفت دو قلویید گفتم:پـَـــ نَ پـَـــ اجسام از آنچه در آينه مي بينيد به شما نزديك تر است

رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن
میگه ۴۰ لیتر؟
پَـــ نَ پَــــ ۴۰ تا قاشق چای خوری


---------- Post added at 10:36 PM ---------- Previous post was at 09:37 PM ----------

به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟ میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پَـــ نَ پَــــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد

---------- Post added at 10:39 PM ---------- Previous post was at 10:36 PM ----------

ايستك خريدم ، در باز كن رو دادم به دوستم ، ميگه : با اين بازش كنم ؟!!!
ميگم پَــــ نَ پَــــ !!! روش راست كليك كن ! اوپن ويت رو بزن ! با اينترنت اكسپلور بازش كن !!
همچين نگام ميكنه ميگه : كاش وي پي ان داشتم ! چون اگه الكل داشته باشه فيلتره !!!
:sleep:

nazamm
19-05-1390, 08:34 بعد از ظهر
پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!


---------- Post added at 09:34 PM ---------- Previous post was at 09:32 PM ----------


دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم ... بی بی انداختم ...
میگه بی بی بازی کردی؟
پَـــ نَ پَـــ انداختم وسط یه شوهر خوب واسش گیر بیاریم

Masoud
22-05-1390, 01:14 قبل از ظهر
زنگ زدم به دوست دخترم میگم یه جوری از کلاس فرار کن بیا باهم بریم بیرون، میپرسه تنهایی فرار کنم؟ پـَـَـ نــه پـَـَـــ صبر کن نقشه دانشگاهت رو رو بدنم خالکوبی کنم، بعد میام به شیوه مایکل اسکافیلد باهم فرار میکنیم!

mehran
22-05-1390, 03:06 بعد از ظهر
میخوام از سایت پرشین موتور خارج بشم میپرسه آیا واقعا قصد خروج دارید؟:10:
په نه په فقط برای شوخی قصد خروج دارم مگر نه من 24 ساعته اینجاها ول میگردم

Kenji
22-05-1390, 03:15 بعد از ظهر
ایول مهران خدا بود : ))

nazamm
23-05-1390, 09:31 بعد از ظهر
لپ تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت روشنه ؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو دلم آروم بگیره بعد بش میگم کاری داری باش مگه ؟ میگه پَـــ نَ پَـــــ صدا گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن






---------- Post added at 10:25 PM ---------- Previous post was at 10:22 PM ----------

رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟

پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !

یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه سرت داره خون میاد؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ من خودنویسم جوهرم پس داده

به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم میگه تشنته میگم:پـَـَـ نَ پـَـَـــ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم


دوستم پشت چراغ به ماشين بغلي گفت خانوم ميشه شمارتونو داشته باشم ؟
دختره شصتشو بلند کرد ،بعد رفيقم ميگه به نظرت بهم بيلاخ داد؟

گفتم پَـــ نَ پَــــ پيشنهادت خيلي قشنگ بود داره لايک ميکنه


:happy4:











---------- Post added at 10:31 PM ---------- Previous post was at 10:25 PM ----------

به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟

پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....

Kami
23-05-1390, 09:42 بعد از ظهر
دارم روغن موتورو عوض میکنم بابام اومده میگه داری روغن عوض میکنی؟ پ ن پ دارم شیکر و شربت میریزم تو موتور که جوون بگیره

dkmos
24-05-1390, 01:10 قبل از ظهر
آقا کلی خندیدم
مخصوصا اون گاوداری وکارگرش!:wall3:
مامانم از خواب پاشده میگه بگیر بخواب ،نصفه شبی زده بسرت؟ میگم پ نه پ دارم نماز شب میخونم؛ میخندم تا ریا نشه!!!

خداییش یه مدتی بود که از اینترنت و سایت دور بودم، سرشب گفتم یه سر بزنم پرشین موتور، هنوز یهسر زدنم تموم نشده!!!

nazamm
26-05-1390, 01:51 بعد از ظهر
دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟!

پَـــ نَ پـَـــ میخوام واست لاک بزنم!

زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن ، دختره گوشی رو برداشته ، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟ میگه واسه عکس گرفتن ؟ پَـــ نَ پَـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم !!! بعد میخنده میگه 6 وقت داریم . بهش میگم قبل از 6 هم کسی نوبت داره ؟ میگه پَـــ نَ پَــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم .:25:

به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟

پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....

رفتیم کوه ... دارم چوب جمع میکنم ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت .

Kami
26-05-1390, 01:54 بعد از ظهر
رفتم پیش شهریاری بر میگرده میگه اومدی واسه هیوسانگ؟ پ ن پ اومدم بقیه پول موتورو بدم

حسـن
26-05-1390, 02:05 بعد از ظهر
رفتم بانک قبض جریمه را با پول دادم به کارمند بانک یارو میگه اومدی جریمه ماشینت را بدی؟ گفتم
پ ن پ اومدم به مردم مسلمان قحطی زده سومالی کمک کنم:gigglesmile:

nazamm
26-05-1390, 02:06 بعد از ظهر
گاو اولي : ماااااااااااااااا
گاو دومي : مااااااااااااا؟؟؟؟؟
گاو اولي : پَ نــه پَ اونا
:2gwb921:

Kami
26-05-1390, 02:11 بعد از ظهر
از امیر میپرسم این nazamm دختره؟ میگه پ ن پ یه پسره قد بلنده

nazamm
26-05-1390, 02:19 بعد از ظهر
گاو اولي : ماااااااااااااااا
گاو دومي : مااااااااااااا؟؟؟؟؟
گاو اولي : پَ نــه پَ اونا

---------- Post added at 03:19 PM ---------- Previous post was at 03:15 PM ----------


از امیر میپرسم این nazamm دختره؟ میگه پ ن پ یه پسره قد بلنده

البته این پ نه پ ها اساس علمی نداره دوستان:28:

نیما نادری
27-05-1390, 01:14 قبل از ظهر
من به عنوان یک کاربر به مدیریت سایت پیشنهاد میکنم که به دلیل فعالیت زیاد کاربر نازم در تاپیک های غیر فنی که الحق هم جالب و به روز هست ایشون از درجه موتورسوار به درجه ای مناسب شخصیت و منش سایت نائل بشن

تا هر کاربری با خوندن مشخصات سیریش نشه و ایشون از بقیه متفاوت باشن . این که ایشون محیط پورتال رو انتخاب کردن و دوست دارن فعالیت کنن انتخاب با خودشون هست ولی امکان ادامه با من و شما دوست عزیز

چرا نرفته تو ( طویله تاک ) یا سایتهای دیگه ؟ چون اونجا انیت (با فتحه روی الف و تشدید روی ی )و منیت مدیران دو فاکتور هست که در کنار هم تشکیل واژه مدیر رو دادن...تو هر سایتی این نسبتها تغییر میکنه

منطق میگه : اگر ایشون پسر باشن که اسکول کردن 4 تا پسر دیگه عینه خودش حداقل برای من لطفی نداره چون همه پسرها در این زمینه ها کودن هستن و زود میرن سر کار !! میگی نه میخوای تستت کنم ؟!!!

اگر دختر باشن قطعا اینجا دنبال دوست یابی نیستن چون هزار تا بهتر از شما با ماشین و موتور فلان تو خیابونها هستن که واسه یک دیزی حاضرن یک گوسفند و خرج کنن !!!

پس حالا هر چی هستن مهم نیست مهم اینه که حضور دارن و شما باید یادبگیری که تو محیط مجازی همه چیز مجازیه ...کاری نداریم ممکنه همه بدونن نیما نادری کیه چه شکلیه کارش چیه ولی خیلی ها دوست دارن مجازی بمونن

و اینجوری در آرامش هستن

Kenji
27-05-1390, 01:17 قبل از ظهر
موافقم و به زودی انجام می دم. ممنون از توجهت نیما

نیما نادری
27-05-1390, 06:06 بعد از ظهر
سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مينويسم
مراقبه ديده ميگه تقلبه؟؟
گفتم پَـــ نَ** پَـــ دعاي ابوحمزه ثماليه

nazamm
27-05-1390, 06:11 بعد از ظهر
بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ...

تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی

---------- Post added at 07:11 PM ---------- Previous post was at 07:10 PM ----------

پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش :3:

حسـن
29-05-1390, 11:53 قبل از ظهر
ماشینو تو روزنامه تبلیغ کردم. میگه میخوای بفروشیش؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم


میرم نونوایی میگم حاجی بش دانا بربری خاشخاشلری ور. میگه سن ترک سن؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لرم آپگرید شدم

رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری*های نر و مادتون کدومان ؟ میگه میخوای بخری ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه


توی فرودگاه با دوستم داریم از قسمت بازرسی رد میشیم. یه دفعه صدای بوق بلند شده ... دوستم میگه یعنی من یه چیز فلزی همرامه ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ چون از بچگی بهت میگفتن شونبول طلا الان این داره بوق میزنه !


زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده. یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !


به داداشم میگم برو عصای آقاجون رو بیار؛ میگه آقاجون میخواد بره مگه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ؛ میخواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه

تو بیابون داد زدم خدا،صدامو میشنوی؟یه نور از آسمون اومد پایین گفت: پـَــــــــ نَ پَــــــــ نشستم با ابی چای مینوشم. :25r30wi:

یارو اومده می*بینه همكارم توی اتاق نیست. باز می*پرسه خانم فلانی نیست؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ هستن. افتادن پشت اون كمد. با خط*كش بزن در بیاد

nazamm
29-05-1390, 10:39 بعد از ظهر
با لباس فرم منو دیده میگه سربازی ؟
میگم پ نه پ جزء اصحاب کهفم خوابم برد جا موندم


---------- Post added at 11:39 PM ---------- Previous post was at 11:37 PM ----------

به دوستم میگم تاریخ تن ماهی نگاه کن ببین کیه.میگه تاریخ انقضاش؟
گفنم پ نه پ تاریخ عروسی پدر و مادر ماهی می خوام سالگرد ازدواج بگیرم براشون

RIDER
30-05-1390, 12:32 قبل از ظهر
با برو بچ رفتیم کال آف دیوتی سرچ زدیم ۴ تا ایرانی بودیم یه لابی خارجی پیدا کرد .دوسه دست بازی کردیم دیدیم حال نمیده تو لابی نشستیم پ ن پ گفتیم دونه دونه دوتا خارجی تو تیممون بودن وقتی حرفمون تموم شد شروع کردن.پنپه .پاناپا .پا نا پا فا...ک.....ی....و .پاناپا....اس.....هول ........ پاناپه بچ مارو شستن گزاشتن کنار هرچی فهش بود به کنار پ ن پ اضافه کردن اسکلا فکر کردن داریم بهشون فهش میدیم:icon_pf _99_:

نیما نادری
30-05-1390, 11:38 بعد از ظهر
پ نه پ توقع داشتی بعد یک ساعت اوس کردنشون دلستر مهمونتون کنن !!!

nazamm
31-05-1390, 11:35 قبل از ظهر
دارم سبزی خورد می کنم ... دستم بریده ... میگم مامان چسب داری؟

میگه دستتو بریدی؟!
پَـــ نَ پَــــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!

کلاغه به روباهه میگه:گفتی آواز بخون که پنیر از دهنم بیافته؟ روباهه میگه:پـَـَـ نَ پـَـَــــ می خواستم واسه آکادمی موسیقی گوگوش ازت تست بگیرم

زنگ زدم به دوست دختر دوستم فوت میکنم میگه مزاحمی؟میگم پَـــ نَ پَــــ نسل جدید کولرهای ال جی هستم با دو سیم کارت مجزا

رفتم پیش مامان بزرگم میگم خسته نباشى ننه دارى بافتنى میبافى؟
میگه پَــ نَ پَـــ دارم سبزه گره میزنم بختم باز شه یکى بیاد بگیرتم!!!

nazamm
02-06-1390, 10:45 بعد از ظهر
شعری از خیام






بگذار قلم را به غزل بسپارم/
شاید گره ای باز شود از کــــارم/
پرسید: مگر تو هم غزل می گویی؟/
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعـــی دارم...

SAEED
03-06-1390, 12:05 قبل از ظهر
تو کلاس درباره تاریخ امتحان بحث بود، یکی از بچه ها گفت استاد میشه بندازیدش عقب تر؟ استاد گفت تاریخ امتحانو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اون پشت موهای خوشکلت رو اگه بندازی عقب*تر خیلی بهت میاد !

---------- Post added at 01:04 AM ---------- Previous post was at 01:03 AM ----------

بابام داشت جدول حل میکرد رو به من کرد و گفت : موجود 2 حرفی ؟ منم گفتم یخ ،گفت آخه یخ هم شد موجود ؟ گفتم دِ نـَـه دِ مگه تابلو دم بقالی را ندیدی نوشته یخ موجود است کفرش در اومد و فهمید مسخرش کردم چند دقیقه بعد دوباره پرسید خطرناک به انگلیسی ؟ اومدم بگم دِ نـ ... خابوند زیر گوشم و گفت زهر مار و دِ نـَـه دِ ، منم با بغض تو گلوم و چشم اشکیه از حدقه در اومده گفتم دِ نـجر

---------- Post added at 01:04 AM ---------- Previous post was at 01:04 AM ----------

بابام از اداره زنگ زده خونه بعداز کلی احوال پرسی میگه حامد خودتی؟ میگم: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره 1،برای اطلاع از موجودی حساب شماره 2....گفت زهر مار و قطع کرد .دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق منم پای پَــــ نَ پَـــــ بودم گفت اگه یه بار دیگه بگی پَــــ نَ پَـــــ دیگه تو این خونه نمیخوابی....گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا؟گفت پَـــ نَ پَــــ خونه رو عوض میکنم

---------- Post added at 01:05 AM ---------- Previous post was at 01:04 AM ----------

روزنامه نوشته زن وشوهري دراثر گاز گرفتگي جان باختند! همکارم میگه یعنی خفه شدن؟ پـَـــ نــه پـَـــ اینقد همدیگرو گاز گرفتن مردن

dkmos
03-06-1390, 01:47 بعد از ظهر
خداییش بعضیاشو دوسه بار میخونمشون، بعد میرم اینور و اونور تعریف میکنم.:20:
چندتا از همکاران فکر میکنن از خودم میگم،البته خودم میدونم که کار خوبی نمیکنم!:khak:
خلاصه حیفم اومد فقط تشکر بزنم.
دمتون گرم

Kami
04-06-1390, 12:37 قبل از ظهر
دارم با دوست دخترم اس ام اس بازی میکنم بعد میگه بوس بوس بغل لالا . بعد ازش میپرسم یعنی بریم لالا؟ میگه پ ن پ تا صبح لاس بزنیم:98:

RIDER
04-06-1390, 04:30 قبل از ظهر
با با ابتر میگه .اه با باشاه تویی .میگه پن په ابلهههه من مونالیزیهههه هستی ایییمممم

nazamm
04-06-1390, 10:23 بعد از ظهر
دختره به راننده تاکسی میگه: لطفا این بغلا نگه دارید

راننده میگه: پیاده میشید؟
دختره:بله!
ستاد مبارزه با فتنه پ نه پ

:sad:

Duran
05-06-1390, 11:52 بعد از ظهر
[Only registered and activated users can see links]

SAEED
06-06-1390, 01:25 بعد از ظهر
داریم فوتبال میبینیم. دوستم میپرسه این که دیوار دفاعی وایمیسن برا این دستشون
رو ائنجا رو میگیرن که توپ نخوره؟؟؟!! پ نه پ برا این میگیرن که به تیم
حریف بگن ضربه آزاد تخمشون هم نیست

نیما نادری
06-06-1390, 07:00 بعد از ظهر
با تشکر از مدیران دوست داشتنی PM.net و قدر دانی از زحماتشون ... به کاربر ناظم ارتقا درجه به "کاربر فعال گفتگوی آزاد " رو تبریک میگم

nazamm
06-06-1390, 08:55 بعد از ظهر
با تشکر از مدیران دوست داشتنی PM.net و قدر دانی از زحماتشون ... به کاربر ناظم ارتقا درجه به "کاربر فعال گفتگوی آزاد " رو تبریک میگم


ممنون از مدیران بابت لطفشون به بنده
:15:

ممنون آقای نادری ایشا الله قسمت شما بشه :6:

nazamm
06-06-1390, 10:24 بعد از ظهر
جاتون خالي رفتيم شيشليك زديم....رفتم دوتا خلال دندون آوردم...رفيقم ميگه...ايول..خلال دندونه؟...پَـــ نَ پَــــ...زمستون نزديكه..دارم هيزم جم ميكنم

رفتم فست فود گارسون دختر اومده میگه غذا میل دارین ؟! پَــ نَ پَـــ بشین 2 دقیقه اومدم خودتو ببینم همش تو اشپزخونه ای!!!

سر كلاس دستمو بلند كردم استاد ميگه سوال داري ؟
پَــ نَ پَـــ " هاي هيتلر
دوستم گفت هر وقت نا امید شدی برو کوهستان و داد بزن امیدی هست؟ جواب میاد هستـــ هستـــ هست ..... من هم رفتم کوهستـان و داد زدم امیدی هست؟
جواب اومد پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ... !!

Babak
07-06-1390, 12:13 بعد از ظهر
سهم معشوقــانِ اینجـا شد اسیــــد..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ شهزاده با اَسبش رسید..

سهم ما هم نیست جز ارشاد و گشت
...پـَـَـ نــه پـَـَــــ تـــهران شود استان رشت

مردکــان و خانمــان از هــم جــــــدا...
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پارتی گرفت محمود آقا...

کــــل سـربازان فـــــراری و خـمــــــــار
پـَـَـ نــه پـَـَــ چون سربداران، سر به دار

محض خنده بوده این شعرم همین..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو بریم زندان اویـن..:hanghead:

Kami
07-06-1390, 01:21 بعد از ظهر
ویرایش شد
زنگ زدم نیما نادری میگم هیوسانگ میاد یا نه میگه پ ن پ به جاش هایابوسا میاد :d

نیما نادری
07-06-1390, 01:27 بعد از ظهر
داداش دوتا پست بالاتر همین هست ...

SAEED
07-06-1390, 02:04 بعد از ظهر
یک ساعته داشتم با یه زانتیا کورس میزاشتم... ! آخرش یارواومده میگه:داری کورس میزاری؟ گفتم:پَ نه پَ مریض دارم واسه همین دارم تند میرم...! میگه:کوفتِ پــَ نه پــَ بزن کنار کنترل نامحسوسه
شمارمو رو يه کارت نوشتم گرفتم جلو دختره ميگم : قابل شما رو نداره!
با اکراه مي پرسه : شماره س ؟
پ نه پ آيا ميدانيد شما برنده ي خوش شانس يک گاوصندوق پر از طلاي بانک ملت شديد؟
بگير اينم رمزشه

SAEED
07-06-1390, 10:54 بعد از ظهر
نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگهپــَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم!!

Kami
07-06-1390, 11:20 بعد از ظهر
ایا پرشین موتور بزرگترین سایت موتور در ایران است؟
پ ن پ

nazamm
07-06-1390, 11:33 بعد از ظهر
انشکده داشتم با دختره حرف میزدم مامور حراست اومده میگه شماها با هم چه نسبتی دارید؟ میگم سه چهارم. میگه مسخره میکنی؟ پ نه پ بشین حساب کن نسبتمونو در بیار!!


می خوام دستمو بشورم می گم بچه آب بریز می گه رو دستت ؟ پ نه پ تو دریاچه ارومبه شاید اگه خودمون همت کنیم یکی یه آفتابه آب بریزیم خشک نشه!!!!!!!!!!!!!!!!!

حسـن
07-06-1390, 11:40 بعد از ظهر
امروز رفتم قصابی یارو گفت شما هم گوشت میخاین میخاستم بگم پــ نـ پــ کله کچلت با فرم سیبیلت خیلی هارمونی قشنگی داره اومدم یکم تماشا کنم همون وقت ساتور را دستش دیدم گفتم بله عباس آقا گوشت میخام:3:

nazamm
08-06-1390, 12:01 قبل از ظهر
رفتم مسجد به امام جماعت میگم قبله کدوم طرفه؟؟ میگه چه عجب!!! میخواهی نماز بخونی؟؟میگم پ ن پ... میخوام هاتبردمو تنظیم کنم....

قاصد
09-06-1390, 06:00 بعد از ظهر
ساعت 7 صبح داییم به گوشیم زنگ زده برداشتم میگم: بــــــــله!؟

میگه اِ خواب بودی؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ سر صبحی صدامو شکل داریوش کردم حال کنی!
*
دوستم اومده صاف رفته نشست رو بالشم! میگم:راحتی‌؟ میگه: بلند شم یعنی‌! میگم: پـَـَـ نَ پـَـَـــ بشین قالب باسنت شه یه موقع گم شدی واسه تشخیص هویت ازش استفاده کنیم
*
رفتم مغازه دارو سوسک کش خریدم . میگم بریزم زمین اینو؟یارو میگه پَـــ نَ پَـــ صبح ظهر شب با یه لیوان آب بده سوسکه بخوره

به دوستم زنگ زدم میگم ماشینم روشن نمیشه میگه استارت میزنی روشن نمیشه؟میگم پَـــ نَ پَــــ وقتی ازش خواهش میکنم روشن نمیشه
*
تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟ پَـــ نَ پــَـَـَـــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم
*

به دوستم میگم خودکارو بده میگه چیزی میخوای بنویسی؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه زیر شلواری براش گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه
*

Kami
09-06-1390, 06:08 بعد از ظهر
دارم روغن موتور عوض میکنم یارو میگه روغن عوض میکنی؟ میگم پ ن پ دارم شیرشو میدوشم بدم بهت بخوری

Kami
09-06-1390, 11:49 بعد از ظهر
نقد و برسی پ ن پ در سایت مخابرات استان تهران !!!!
[Only registered and activated users can see links]

RIDER
10-06-1390, 01:38 قبل از ظهر
با پسرخالم تو ماشن بودیم یه موتور با سرعت ۲۰۰تا رد شد.هواسش به موبایل بود ازم پرسید موتور بود گفتم پ ن پ میگ میگ بود

nazamm
14-06-1390, 08:32 بعد از ظهر
رفتم بانک پول بگيرم
کارمنده ميگه پول رو ميبرين؟
گفتم پَ نه پَ ميخوام وايسم اينجا هر کس رقصيد بريزم رو سرش شاباش بدم....رفتم بانک پول بگيرم
کارمنده ميگه پول رو ميبرين؟
گفتم پَ نه پَ ميخوام وايسم اينجا هر کس رقصيد بريزم رو سرش شاباش بدم....

رفيقم شمارمو مي خواست, گفتم: يادداشت کن 0932
گفت : تاليا داري؟
گفتم پَ نه پَ همراه اول شماره خالي نداشت بهم تو تاليا خط داد

رفتيم غار عليصدر. به رفيقم خفاش نشون دادم .
ميگه واي خفاشه!
گفتم پَ نه پَ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اينجا سکونت دارن فعلا!!!

رفتم بالاي برج ميخواستم خودمو بندازم پايين
يارو ميگه ميخواي خودکشي کني؟
گفتم پَ نه پَ اومدم ببينم سرعت صفر تا صدم از اين بالا تا پايين چقدر ميشه، بجاي پروژه بدم دانشگاه




---------- Post added at 09:32 PM ---------- Previous post was at 09:31 PM ----------

زنگ زدم 115،
ميگه آمبولانس ميخواين قربان؟
گفتم پَ نه پَ يه پليس 110 ميخوام, بقيش هم آدامس بدين!

nazamm
18-06-1390, 12:00 قبل از ظهر
رفتم واسه ثبت نام رانندگی زنه میگه واسه آموزش اومدین!؟؟!! گفتم پـــ نــه پــــــ پول میدم که منو سوار ماشینتون کنین بشینم رو پای راننده قان قان کنم.

- از ساق پا تا محدوده 18 قدم گچ گرفتم دوستم اومده میگه شکسته؟ گفتم پـــ نــه پــــــ دوستم ارتپده تعارف زد منم موندم تو رودرواسى.

- تو توالت بودم و تو حال خودم.. یک هو یکی محکم زد به در .... گفتم بله .. دیدم داداشمه میگه اه تو اونجایی !!! گفتم پـــ نــه پــــــ این صدای منشی توالته .. لطفا بعد از شنیدن بوق بفرمایین داخل.

بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم ... میگه یعنی جداً ازهم جدا شیم؟ پـــ ن پــــ من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم!

تو بیمارستان بغل تخت بابا بزرگم رو صندلی خوابم برده پرستاره اومده میگه اقا اقا شما همراهشی میگم پـــ نــه پــــــ عزرائیلم اومدم جونش بگیرم خسته بودم یه لحظه چشمام رفت رو هم خوابم برد مرسی بیدارم کردی!!!

و محلمون خرما خیرات میکنم یارو میگه قبول باشه فوت کرده؟ میگم پــــ نــه پــــ قراره امشب بکشیمش.

:wall3:

nazamm
18-06-1390, 11:27 بعد از ظهر
رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم … یارو میگه جای امن میخای ؟ پـَـــ نــه پـَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن

از سایت ۴shared میخواستم یه فایل دانلود کنم ….. ۵۶۰ ثانیه صبر کردم بعد پیغام میده : میخوای این فایل رو دانلود کنی ؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ خیلی حال داد یکبار دیگه بشمر من بازم برم قایم شم ….. نیایا

تو خیابون دست دوست دخترمو گرفتم دارم رد میشم دختر خالم دیدتم میگه اااا دوست دخترته؟؟؟گفتم پـَـــ نــه پـَـــ کوره دارم از خیابون ردش میکنم ثواب داره:25:

nazamm
19-06-1390, 09:50 بعد از ظهر
رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کنم!

داریم بازیه بارسا و رئالو نیگا میکنیم
دوستم پای تلویزیون خوابش برده بود
مسی که گل رو زد همه پریدن تو هوا و خوشحالی کردن
یه دفعه دوستم از خواب پریدو گفت چرا خوشحالین؟گل شد؟
گفتم پَــ نَ پَــــ ،خرمشهر آزاد شد

آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟
پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..!

تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!

nazamm
21-06-1390, 10:18 بعد از ظهر
به يارو راننده ميگم..آقا اگه ميشه يكم سريعتر..الان هواپيما ميپره...ميگه..به سلامتي مسافرين؟....گفتم پَ نه پَ فندك هواپيما ديشب دستم جامونده....ميرم بدم به رانندش

رفتم سم بخرم واسه سوسكيارو ميگه ميخواين سريع بميره؟!گفتم پَ نه پَ ميخوام شكنجش كنم ازش اعتراف بگيرم!!!

حسـن
21-06-1390, 10:21 بعد از ظهر
خیلی بی مزه بود :1tongue:

nazamm
21-06-1390, 10:34 بعد از ظهر
انقدر تشویق می کنین ذوق زده شدم:sad:افزونهٔ جدید ویندوز برای کاربران ایرانی

[Only registered and activated users can see links] ([Only registered and activated users can see links]=1.0.35&.lang=en-US&.intl=us&proxyhost=us.mg5.mail.yahoo.com&sig=f00501d1160b7fdc45120aff63f4e3e6&vid=om_default_view_id_36ohk6dgmcd1n-message_render_1315853676311&app=36ohk6dgmcd1n&mailver=neo&mailyuiurl=[Only registered and activated users can see links] %3Fnq%2F2666%2Fyui%2Fyui-min.js%26nq%2F2666%2Foop%2Foop-min.js%26nq%2F2666%2Fdom%2Fdom-min.js%26nq%2F2666%2Fevent%2Fevent-min.js%26nq%2F2666%2Fevent-custom%2Fevent-custom-min.js%26nq%2F2666%2Fbase%2Fbase-base-min.js%26nq%2F2666%2Fplugin%2Fplugin-min.js%26nq%2F2666%2Fpluginhost%2Fpluginhost-min.js%26nq%2F2666%2Fnode%2Fnode-min.js%26nq%2F2666%2Fattribute%2Fattribute-min.js%26nq%2F2666%2Fjson%2Fjson-min.js%26nq%2F2666%2Fintl%2Fintl-min.js%26nq%2F2666%2Fdatatype%2Flang%2Fdatatype-date.js%26nq%2F2666%2Fdatatype%2Fdatatype-date-min.js%26nq%2F2666%2Fdatatype%2Fdatatype-xml-min.js%26nq%2F2666%2Fcookie%2Fcookie-min.js%26nq%2F2666%2Fasync-queue%2Fasync-queue-min.js%26nq%2F2666%2Fcollection%2Farray-extras-min.js%26nq%2F2666%2Fquerystring%2Fquerystring-parse-simple-min.js%26nq%2F2666%2Fquerystring%2Fquerystring-stringify-simple-min.js%26nq%2F2666%2Floader%2Floader-min.js&mailbase=[Only registered and activated users can see links] mbo%3F&mailloaderpath=loader%2Floader-min.js&mailmoduleroot=nq%2F2666%2F&crumb=gZYJYTdO7rq&cb=1315853676313)

Kami
21-06-1390, 10:35 بعد از ظهر
[Only registered and activated users can see links]


قبلا بود

RIDER
22-06-1390, 03:40 قبل از ظهر
کلا این پ ن پ جلف و تکراریو و لوسو بیمزه شده فقط یکی دوبار اول لبخند رو لب میاره نه خنده کلا دیگه خز شده.بچه های کلاس پنجمی ازش استفاده میکنن:gigglesmile:

mosim2m
22-06-1390, 12:33 بعد از ظهر
ما که از اون اولش گفتیم

نیما نادری
22-06-1390, 11:26 بعد از ظهر
من که خیلی حال میکنم حداقل یک چیز خنده دار میشه تو وب خوند همیناس

حالا تکراری بود نخون داداش پول که ندادی !!!

SAEED
23-06-1390, 01:04 قبل از ظهر
برنده بازی دربی کدام تیم است ؟

الف ) پرسپولیس

ب ) پـَـَـ نــه پـَـَــــ استقلال !

نیما نادری
23-06-1390, 01:51 قبل از ظهر
معلوم میشه

nazamm
23-06-1390, 08:20 بعد از ظهر
من که خیلی حال میکنم حداقل یک چیز خنده دار میشه تو وب خوند همیناس

حالا تکراری بود نخون داداش پول که ندادی !!!


ممنون آقای نادری لطف شما مستدام


کاربرا به افتخار کاربر فعال آفرود :clap:

Mohammad aghili
24-06-1390, 10:57 قبل از ظهر
برنده بازی دربی کدام تیم است ؟

الف ) پرسپولیس

ب ) پـَـَـ نــه پـَـَــــ استقلال !


با این تریپت خیلی حال کردم دادا
پرسپولیسیا پرچم بالا :pm1::pm1:

Alireza
24-06-1390, 03:32 بعد از ظهر
فعلا که داغونین تو جدول

nazamm
24-06-1390, 04:04 بعد از ظهر
ماه رمضونی شیش صبح رفتم، نه شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟!
میگه گشنته ؟!!
چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه !


ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کظم غیظ


:25r30wi::25r30wi::25r30wi:

mosim2m
25-06-1390, 03:20 قبل از ظهر
فعلا که داغونین تو جدول
استقلال یک دروغ 30 ساله است ....
ولی پرسپولیس یک حقیقت 2500 ساله ...
آره داداش

Alireza
25-06-1390, 10:35 قبل از ظهر
عزیزم تاج باید بگی که در اون صورت معنی نمیده حرفت و قدمت تاج بیشتر میشه از پرسپولیس :20:

Amir
25-06-1390, 10:37 قبل از ظهر
مصطفی درست داره میگه

تاج بعد انتقلاب شد استقلال , که اسم اصلی همون تاجه ولی 30 ساله شده استقلال ولی پرسپولیس از روز اول پرسپولیس بود (یه سوال پیروزی چی شد این وسط؟ :hanghead:)

nazamm
25-06-1390, 10:40 قبل از ظهر
عزیزم تاج باید بگی که در اون صورت معنی نمیده حرفت و قدمت تاج بیشتر میشه از پرسپولیس :20:


جناب مدیر از پ نه پ که خارج شدین

با این سرعت میترسم برسیم به برنامه 90:2gwb921:

قاصد
27-06-1390, 11:21 قبل از ظهر
امروز به مامانم میگم سلام دیدم داره نیم ساعت تو چشام نگاه میکنه و هیچی نمیگه!!! میگم چی شده؟ میگه هیچی دارم فکر میکنم چطوری جوابتو بدم که نگی پ ن پ
************

mohammad_reza
29-06-1390, 08:44 بعد از ظهر
بشتریاش قدیمی بود ولی بازم مرسی زحمت کشیدی

nopo
29-06-1390, 08:48 بعد از ظهر
3314افزونه جدید مایکرو سافت برای ویندوز کاربران ایرانی!!!:gigglesmile::25r30wi::25r30wi::25r 30wi::25r30wi:

nazamm
29-06-1390, 09:18 بعد از ظهر
از دستشويي شركت اومدم بيرون منشيه يه نگاهي ميكنه و با پوزخند ميگه دستشويي بودين ؟ پ نه پ بك تو بك آفتابه ام طفلي مرخصيه رفتم جاش واستادم




گزارشگر : و در اينجا گوساله اي را در حال شير خوردن مي بينيم ! پـَـَـ نــه پـَـَ گوساله اي را مي بينيم كه مامانش رو داره باد مي كنه بره هوا . خودش با دوستاش برن ددر
ساعت ١١ اومدم خونه مامانم ميگه الان اومدي؟ ميگم په نه! ٢ساعت پيش اومدم الان تكرارش داره پخش ميكنه

Alireza
30-06-1390, 10:16 قبل از ظهر
واسه چی انقدر به هم میپرین؟ زشته به خدا
لطفا دیگه ادامه ندین

nopo
30-06-1390, 01:44 بعد از ظهر
اگر دقت کنین میبینین من به کسی توهین نکردم این بنده خدا همش به من توهین میکنه
حالا یک عده تحویلش میگیرن دلیلشو نمیدونم:999:

ap_peiki
30-06-1390, 01:47 بعد از ظهر
برج مراقبت : باند یک آماده نشستنه,چرخ هاتونو باز کردین؟
خلبان : پَ ن پَ کف بریزین تو باند یخورده لیز بخوریم
برج مراقبت : حالا بخندیم کاپیتان؟
خلبان : پَ ن پَ بزن اون لایک قشنگه رو شاد شیم
برج مراقبت : کاپیتان توجیح هستین که جون مسافرا دست شماست؟
خلبان : پَ ن پَ توجیح نشدم,میشه یه راهنمایی بکنین
برج مراقبت : کاپیتان بلاخره میخوای بشینی؟
خلبان : پَ ن پَ میخوام پاشم یه دو رکعت نماز وحشت بخونم!
برج مراقبت : من خاااار مادر تو و فیسبوک و ....خش خش...خش خش...

آخرین مکالمات ضبط شده بر روی جعبه سیاه....

nazamm
30-06-1390, 08:39 بعد از ظهر
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟ میگم : تو رژیمم ... میگه رژیم لاغری
؟! ...پَـــ نَ پـَـــ رژیم صهیونیستی

دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی ؟ میگم موتورم آوردم تعمیرگاه . میگه مگه
خرابه ؟ پَــــ نَ پـَــــ آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش

زنه رفته دکتر زنان ، دکتر ازش میپرسه بچتون لگد هم می زنه ؟ زنه جواب
میده پَــ نَ پَــ، فحش خواهر مادر میده
*
به مامانم میگم یه سگِ خوب و نژاد دار پیدا کنیم واسه جفتگیری.. میگه
واسه سگمون؟؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ واسه پسر اشرف خانوم اینا که بچه دار
نمیشن



---------- Post added at 08:06 PM ---------- Previous post was at 08:04 PM ----------


اگر دقت کنین میبینین من به کسی توهین نکردم این بنده خدا همش به من توهین میکنه
حالا یک عده تحویلش میگیرن دلیلشو نمیدونم:999:

واقعا نمیدونم چی بگم

کافر همه را به کیش خود پندارد دیدی.... :s (9):

پ نه پ ..

---------- Post added at 08:39 PM ---------- Previous post was at 08:06 PM ----------

به بقاله مي گم هزاري بهتر از اين نداري؟ ميگه پاره‌ س؟ پَـــ نَ پَـــ،
ا ما م توش خوب نيفتاده !

میگم مکانیک سیالات 9 شدم...میگه :یعنی افتادی؟؟؟؟ میگم پَـــــ نَ
پــَـــ استاد گفت دست و بالم تنگه 9اُ بگیر حالا بقیه شم سر ماه میدم

خربزه خريدم اومدم خونه،خواهرم ميگه خربزه است؟ميگم پَـــ نَ پَـــ
هندونه است داره مسخره بازي در مياره

Amir
30-06-1390, 08:52 بعد از ظهر
سلام,

تبم پرشبن موتور هیچ تفاوتی بین کاربران قائل نیست , و تنها اطلاعات کاربر هاست که اون ها رو متمایز میکنه

اگر بحث های حاشیه ای زیاد بشن مجبور به بستن انجمن گفت و گوی آزاد خواهیم شد.

لطفا بیشتر مراعات کنید

موفق باشید

nazamm
30-06-1390, 08:56 بعد از ظهر
چشم رئیس کل پورتال اقا امیر

خودم به شخص ادمی هستم که دوست دارم اینجا بحثی با کسی پیش نیاد

و در کنار هم شرایط خوبی داشته باشیم و شاد باشیم

من تلاش خودم انجام میدم حاشیه ای به وجود نیاد

AMIR MOHAMMAD n
31-06-1390, 06:21 بعد از ظهر
سلام,

تبم پرشبن موتور هیچ تفاوتی بین کاربران قائل نیست , و تنها اطلاعات کاربر هاست که اون ها رو متمایز میکنه]

سلام امیرجون:5:

nazamm
05-07-1390, 08:53 بعد از ظهر
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم ؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ بزار اهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو..!

اومده تو اتاق ،قابِ عکسِ رو دیوار و دیده میگه : وای داداشتــــــــــــه؟؟؟
میگم: آره
میگه : عکسشـــــــــــــه؟؟؟
میگم پـــَــ نَ پـــَـــ خودشه ، گذاشتمش رو دیوار با دمپایی کوبیدم رو صورتش،چسبیده به دیوار!!!

nazamm
06-07-1390, 09:53 بعد از ظهر
آيا ميدونستي س ك س با س ينه ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پَ نه پَ با صاده

:icon_pf (3)::25r30wi:

nazamm
09-07-1390, 11:14 بعد از ظهر
به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم

)ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح(


به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟میگم اگه سختت میشه تو بگیرش من نردبون و میچرخونم


رفتم خونه سالمندان عیادت پدربزرگم,مسئول اونجا میپرسه:شمام اومدین عیادت؟میگم نه خونه سالمندان طلبیده اومدیم زیارت


رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی
گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی
گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی
گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری


رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
)گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها(


ميخوام مسواك بزنم
مامانم مي پرسه ميخواي مسواك بزني؟؟
ميگم بله مامان جون..
ميگه خمير دندونم روش ميزني؟؟
ميگم بله مامان جان..
ميگه خاك تو سرت اين همه موقعيت پ ن پ درست كردم واست استفاده نكردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون


بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم...اگه شما صلاح بدونین
)ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)



رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟ گفتم بله اومديم خون بديم. شما هم بفرماييد بساط لودگي تون رو جاي ديگه پهن کنيد. يارو همون جا به گريه افتاد و ابراز پشیمونی کرد.
]ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد نهي از منکر[


تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟میگم نون باشه بقیش مهم نیس


از اتاقم اومدم بیرون ،در دستشویی رو باز کردم .مامانم میگه داری میری دستشویی؟میگم نرم؟؟؟


به مامانم میگم پول بده!!!میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟؟نکنه همشو خرج کردی؟؟؟ تا اومدم بگم پـَـ ....زد تو دهنم,نذاشت حرف بزن
من فقط میخواستم بگم پـَـَـس اندازشون کردم





نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم

(واحد نفوذی پ نه پ)


رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید
فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید
)ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی(


رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخریم مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه بانک صادراته، جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین (کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)


تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل
(ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)

RIDER
20-07-1390, 10:20 قبل از ظهر
توجه توجه!!!!!!!!
ریشه پنپه کشف شد
[Only registered and activated users can see links]