PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تعریف بهترین و جالبترین خاطرات بچهای پرشین موتور



FARSHAD_TORNADO
27-12-1392, 08:31 بعد از ظهر
خاطرات بگید هم بخندیم هم گریه کنیم هم تجربه کسب کنیم.

FARSHAD_TORNADO
27-12-1392, 09:22 بعد از ظهر
دیروز بعد از ظهر با سی جی داشتم از کوچه رد میشدم یه چندتا بچه کوچیک پیش هم بودن یکیشون 3 سالی داشت یهو به دوستاش گفت ما که کوچیک بودیم عقل نداشتیم مارو میگی تا شنیدم همینتور تا مقصد داشتم میخندیدم هی یادم میومد میخندیدم تا اینکه دیدم یکی داره منو هی نگاه میکنه اومدم به خودم گفتم بابا من همینتور دارم میخندم هواسمم نیست یارو فک کرد من دیونه شدم..

امروز ظهر هم از یه کوچه ای داشتم رد میشدم یه سگرو دیدم واستاده بود یه دختر 10 ساله ای هم از ترس سگه از کوچه نمیومد بیرون تا من نزدیک سگه شدم سگه ترسید رفت همون کوچه ای که دختره بود یهو دیدم دختره چسبید به دیوار از ته دل جیغ جییییییغ مارو میگی دوباره همون خنده اومد تو سورتم یه ترسیم خودم خوردم چون جلوتر چندتا آدم داشتن منو میدیدن فک کردن من کیف قاپیدم که یکی جیغ زده.

MANHUNT
27-12-1392, 09:41 بعد از ظهر
من پشت رفیقم نشسته بودم(cb 400)ساعت یازده و نیم شب بود رسیدیم میدون سبلان رفیقم دنده مرده میرفت که صدای موتور در نیاد بغل میدون دوتا پسر وایساده بودن یکی روی پالس 180 یکی هم وایساده بود داشتن صحبت میکردن متوجه ما نبودن اما من شناختمشون دوتا از رفقا بودن یه رفیقم گفتم میدون رو دور بزنه با سرعت بره بغلشون گازشو گرفت میدون دور زد رسیدیم با سرعت بغلشون جفتمون کلاه داشتیم من دستم رو بردم تو کاپشنم مثلا چیزی در بیارن اون یکی رفیقم که خودشو انداخت تو پیاده رو اون یکی که موتورشو انداخت ال فرار:25r30wi:بعد گفتم رضا منم برگشت:9: تا اونور میدون دنبال ما کرد گفت دهنت سرویس مارو زهرترک کردی شانس اوردیم اون یکی رفیقمون دونبالمون نکرد

rooshak
27-12-1392, 09:58 بعد از ظهر
با بچه های پرشین موتورو رفیقامون تو این باشگاه همش خاطره اس آدم نمیدونه کدومشو بگه :grouphug:

FARSHAD_TORNADO
27-12-1392, 11:30 بعد از ظهر
خوب از اون خنده داراشو بگو که بترکیم

rooshak
28-12-1392, 12:29 قبل از ظهر
خنده دارش این بود رفته بودیم فشم انقدر بد گفتیم و مسخره کردیم یکی از بچه هارو که مگلی داشت همش خراب بود موتورش که برگشتنی تو دمای 5- موتور یکی از بچه ها خراب شد خلاصه که دوستمون دست گرفت کلی مارو مسخره کرد

Amir R1
28-12-1392, 12:39 قبل از ظهر
خنده دارش این بود که یه روز با دوستم با سی جی داشتیم میرفتیم یه زنه بچه 1 یا 2 ساله بغلش بود از بغلش که رد شدیم فک کرد میخوایم کیفشو بزنیم منم راننده بودم با کیفش یه جور زد تو سرم که مث ----------- خوردم زمین دوستم داشت هر هر میخندید زنه ام فهمید ما دزد نیستیم کلی عذر خواهی کرد.

FARSHAD_TORNADO
28-12-1392, 09:27 بعد از ظهر
خاطره ی امشب. با دوستم با مگلی دو ترک رفتیم بیرون پشتمون یه پراید داشت بوق میزد رفتیم کنارشون همون اول دختره شماره داد دختره مست بود آبجو زده بود بالا تهشم داد دوستم خورد. ولی عجب هلوی بود دختره گفت یه گاز بده گاز دادم گفت واووو چه صدایی. خلاصه واسه اینکه تو دید نباشیم جدا شدیم ازشون یه جا رسیدیم دوستم زنگ زد به شماره دید یه پسره برداشت ای تو روه دختره که بهش شماره داده بودن اونم همونو داده بود به ما خلاصه از دستمون پریدو یه ک.... خوردیم.

MANHUNT
03-02-1393, 04:30 بعد از ظهر
يه شب نزديكياي شهر اميديه من و يه كي از بهترين دوستام(شوهر خالم)با يه هوندا ١٢٥ سي سي داشتيم ميرفتيم اهواز كه راه فاقد نور بود و نور هوندا ١٢٥ جايي روشن نميكرد جاده دو طرفه بود و خلوت اما تك و توك ماشين و كاميون رد ميشد يه جا داشتيم ميرفتيم كه يه چيز نظرم جلب كرد اونم اين بود كه علائم راهنمايي رانندگي بر عكس بود من به رفيقم گفتم اون گفت نه فكر كنم داريم درست ميريم در همين لحظه بود كه ديديم از دور يه اتوبوس داره مياد بهش گفتم حسن اين چرا داره مياد تو شكم ما گفت اينا راننده جادن ديگه اتوبوسه يه ذره كه نزديك تر شد دستشو گذاشت رو بوق اونم چه بوغي بوغ شيپوري گفتم حسن اين چرا اينجوري ميكنه اتوبوس سرعتش كم كرد كلش از پنچره بيرون كرد گفت مرتيكه گنوغ كجا داري مياي گازشو گرفت رفت خلاصه سرتون درد نيارم مشخص شد كه يه تيكه از جاده جدا شونده ي وسط داشته يعني جاده دو طرفه از هم جدا ميشه اما ما نفهميده بوديم رفته بوديم طرف مخالف:riz481:

ZirCgari
03-02-1393, 05:48 بعد از ظهر
یک خاطره از سی جی سواری من


ادامه داستان:

عاقا 1بار من خواستم با سی جی بخرم زمین که ترسم بریزه

یه شب پاییزی ساعت 1 شب موتور رو برداشتم رفتم فلکه اول فردیس موقع دووور زدن عمدا ترمز جلو گرفتم که بخورم زمین

عاقا مانیتورت روز بد نبینه ترمز جلو گرفتم کنارـه جدول موتور اومد زمین منم تا پامو گذاشتم زمین دیدم تو پیاده رو هستم . هر کی هم رد میشد میگفت راکبش کو پَس


wHO Hitted Rakkkeb? چه کسی راکب را دزدید؟![Only registered and activated users can see links]



منم بعد 5 دیقه موتورو برداشتم اومدم خونه .


اومدم خونه باک موتورهم آبی بود آخه این بابای ما گیر داده بود نیسان آبی زده بهت! [Only registered and activated users can see links]

بعد عاقا خواستیم یه نینجا بخریم که خاطرات خوشمون رو اینجا تعریف کنیم که ....وقتی یه موتور 4هزار دلاری رو میدن 30تومن تقصیرـه منه شهروند چیه!