موضوع: عکسهای قرار ملاقات اصفهان ناژوان (20/3/90)

سلام دوستان ببخشید اگه دیر شد
خوب برسیم به قرار
اول این قرار با یه سری از دوستان فلکه احمد آباد وعده کردیم و از اونجا راه افتادیم به سمت ناژوان
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
تا اینکه رسیدیم به ناژوان ودر اونج به آقا یونس وآقای شیرانی ملحق شدیم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
و حال بعداز اینکه آشنا شدیم آقا یونس ازمون جدا شدن
واینک انواع پرش ( البته خیلی از دوستان پرش های بهتری زدن ولیتو عکس خوب نیفتاد)
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بعد از پرشهای متوالی رفتیم سراق رودخونه خشکیده واونجا رو شخم زدیم
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
از اینجا به بعد هم آقا داوود (عکاسمون )مارو ترک کردنو رغتن توت خوری

ما موندیمو رودخونه خشکیده . البته میون راه چند جایی آب داشت
حدود بیست سی کیلومتر تو این رودخونه در مسیر های صعب العبور رفتیم تا اینکه خسته شدیم و همون مسیرو زدیم به جاده و برگشتیم .
البته از یه جا هم رد شدییم که باید از رودخونه میگزشتیم و بلافاصله از یه شیب زیاد بالا میرفتیم ولی آقای شیرانی که لاستیکاشون ریس بد سرازیری رو عقب عقب اومدن و موتورشون از ناحیه ی دسته ترمز و راهنمای جلو شکست .
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]

اینم لباسای علی آقا بعد از ردشدن از روخونه ی گلی
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]