موضوع: عکسهای تور شمال 11 اردیبهشت 92

نوشته اصلی توسط meisam

همه ساعت 10 صبح 11.2.92 از میدون رسالت به صورت منظم و حرفه ای حرکت کردیم البته ماشین هم بهمون اضافه شد که وسایلامون رو توش ریختیم یکم سبک شدیم جای تشکر داره از حسین جان" همه چی طبق برنامه بود که پلیسراه فیروزکوه نگهمون داشتن همه هم خیلی آروم و خونسرد وایسادن.فکر میکردن موتور سنگین گرفتن که بعد از گرفتن مدارک همه و استعلام مدارکو دادن و خیلی عادی به راهمون ادامه دادیمالبته 10 کیلومتر جلوتر دوباره یه نیسان تینا پلیس راهور جلومون رو گرفت که بازم مدارک رو دیدن با این تفاوت که یه لیست از موتورا رو به همکاراشون دادن که دیگه به ما گیر ندن که ندادن یه عکسم باهاشون گرفتیمخلاصه حدود ساعت 3 بود یه رستوران عالی وایسادیم واسه نهار که غذاهای خوبی داشت بچه ها هر چی دوست داشتن سفارش دادن خیلی هم بچه هارو تحویل گرفتن و احترام گذاشتن.خلاصه بعد از اینکه توی شهر همه ملت ازمون فیلم میگرفتن و دست تکون میدادن و بوق میزدن رسیدیم ویلای آقا مهدی که میزبانی ایشون در حد لالیگا بود و واقعا لطف کردن و همه رو یه جورایی مرامکش کردنبقیشو بعدا میگم باید برم

بله بله میگفتم خلاصه شب هرکی رفت یه جا واسه خودش خوابید12.2.92 صبح که بعد یه صبونه مفصل کله سحر ساعت 10ونیم یازده زدیم بیرون رفتیم دم ساحل چندتا عکس گرفتیم و بعد رفتیم سمت جنگل سیاهکلا که جای خیلی خیلی قشنگیه... اونجا هم دلتون نخواد بساط جوجه به پا کردیم و دور هم نهار خوردیم.بعدش داخل جنگل یه قلیونسرا رفتیم که بازم با اینکه خودش قلیونی نبود زحمتشو کشید بعدش من و آقا مهدی اسب سوار شدیم که عکساشم هست بعدش برگشتیم ویلا تا نزدیک 3 شب بیدار بودیم و گفتیم و خندیدیم( !! )13.2.92بچه ها با کمی زور یکی یکی بیدار شدن و آماده شدن با موتور ها رفتیم لب ساحل یکم موتورارو شنی کردیم و بعدش راه برگشت رو آغاز کردیم اولین جایی که وایسادیم نمیدونم اسمش چی بود اما قبل جاده بابلکنار بود که یه دریاچه ی قشنگ داشت و اکثرا قایق کرایه کردیم بیچاره اونایی که قایق پدالی گرفتن چون ما باقایق موتوری خیلی اذیتشون کردیم یا رو با قایق موتوری چه کار میکردبعد این رفتیم همون رستورانی که اومدنی رفته بودیم رفتیم نهار خوردیم و حرکت کردیم به سمت بابلکنار...جاده فوق العاده زیبایی بود و لذت یه موتور سواری دلنشین به تن همه چسبید یه جا رفتیم سمت یه روستایی که بالای یه کوه سرسبز بود و پیچای تند و شیب زیادی داشت حتی یه تیکه مسیر خاکی هم رفتیم اما خالی از لطف نبود چون اونجا یه کلیپ دسته جمعی گرفتیم که قرار شد دوستان بفرستن PMC البته تو مسیر برگشت یکی از دوستان یه مشکل براش پیش اومد که توی یکی از پیچهای سر پایینی که شیب تندی داشت با موتور زمین خورد که خدارو شکر برای خودش مشکلی پیش نیومد و موتورش هم جزعی آسیب دید.بعد این ایستگاه دیگه توقف خاصی نداشتیم و فقط صدای اگزوزا بود که لرزه به جاده ها انداخته بود در کل خیلی خوش گذشت و از همه ی دوستان باید تشکر کنم بابت همراهیه صمیمانشون.با تشکر از باشگاه پرشین موتور

- - - Updated - - -

اینم عکسایی که دیدنشون خالی از لطف نیست
دوستا ر کس عکس خوب از من داره بذاره

عکسها و مناظر واقعن زیبان
پیداست همه بچه های با عشق و با معرفتی هستند
به امید همراهی در تور های بعد