|
|
|
سلام.
اکثر بچه های اینجا سالهاست که موتورسوارند و حتما تو این مدت حوادث تلخ و شیرین و اتفاقات جالب و تجربیات گرانبهایی داشتن. با شنیدن این خاطرات و تجربیات میتونیم نتیجه گیری هایی کنیم که حتی بعد ها میتونه تو عملکرد آیندمون تاثیر مثبت داشته باشه.
با چکیده ای از خاطراتتون ما رو بهره مند کنید
اى كفتى سروش ...اكه بسر دايى من بشتت بشينه جى ميكى ؟اون ميخواد از يشت سر دست اندازهاى داده رو جاحالى بده سالهاى 78-79 بود يادش بخير هنوز بم زلزله نشده بود از كمرك تهرون يه هندا اكس ال 250 خريدم كه تو حال و هواى خودش خيلي سالار بود دنده 3 اكه بيهوا كلاجشو ول ميكردى سر موتور كاملا بلند ميشد.صبح زود با همين يسردايى بقصد شكار اهو رفتيم تو دشتهاى اطراف بم (دشت دارزين)من جلو.تفنك ام يك كهحدودا ده يازده كيلو وزنشه تو يه يتو روى زين و يسر دايى ترك من بيجاره خدايى على(يسرداييم)اكه ترك سوار خوبى نبود اما شكارجى خوبيه جاتون خالى توى دشت صبحونه رو زديم و على دقيقا مسير ى كه بايد ميرفتيم و به اهوها ميرسيديم رو براى من كامل توضيح داد من تو دلم كفتم اين داره الكى ميكه اما دقيقا همونايي كه كفت درست از كار در اومد خلاصه تو دوربين اهوهارو ديد به من كفت موتورو خاموش كن كه بايد بقيشو بياده بريم اون با تفنكش راه افتاد ومنم موتور خاموشو دستم كرفتمو راه افتادم حالا تو اين دشت خراب بدون راه و يراز رودخونه و سنكهاى بزرك من بايد موتورو خاموش ميبردمرسيديم تقريبا به 400 مترى اهوها .على كفت نميشه زد كغتم جرا؟كفت فاصله زياده اكرهم نزديكتر بريم مارو ميبينن وفرار ميكنن كفتم خب حالا كه اينجوره از همينجا يه فشنك بزن يا ميخوره يا نميخوره...خلاصه به اصرار من دو تا فشنك زد .جون راه دور بود فكر كرديم كه نخورد (شكارجيا عادت دارن هميشه جايي كه كلوله رو زدنو از نزديك ميبينن براى همين من موتورو روشن كردمو به سمت جايي كه شليك كرده بود كاز دادم.كه ديدم فشنك اولى اهوى اول رو درجا انداخته و اهوى دومى هم تير خورده ودرحال فراره دشمتون روزبد نبينه ...با موتور انداختم دنبالش كه ب****ش اول تو يه جاى صاف ميرفت وقتى ديد من خيلى بهش نزديك شدم خودشو انداخت تو رودخونه و منم كه اون لحظه فكروزكرم فقط طرفتن اهو بود با موتور انداختم تو رودخونه (با سرعت 60-70 تا)اهو از يه جاله بريد و منم بشت سرش...به به .جرخ جلو رفت تو جاله و ته موتور با اينجانب تو هوا با يه برواز كوجولو و بعد با سروصورتو بدن ولو شدم روى زمين و موتورم افتاد روى من البته موتور روشن تو دنده و درحال كاز خوردن و تا على خودشو رسوند من به بدبختى از زير موتور اومدم بيرون (جى؟حقم بود؟جون اهو كناه داره؟اصلا جون شكار كاره بديه؟)بله صحيح ميفرماييد
بقيه داستان واسه هفته اينده دوستان جون انكشتام از كار افتاد.........
ادامه
سلام مجدد خداروشكر زخمى نشدم اما كل*** جلوى موتورم شكست البته ترك برداشت اما جون اون لحظه عصبى شده بودم كل***و از ريشه كندم كه بعدا بشيمون شدم...خلاصه من جلو لاشه اهو وسط يسردايي غرغرو و (بدترين ترك سوار دنيا)ترك من جالب اينج بود كه هروقت كه به جاله جوله ياسنك بزركى ميرسيديم اون ازعقب ميخواست جاله يا سنكو جاخالى بده اكه بكم 10 بار منو با اين كاراش و اداهاش زد زمين اغراق نكردم همه اينها جهنم ...يه وقت ديدم جرخ جلو ينجرهاى داااااااد و بدون هيج وسيله ينجر**** حالا اون غر من غرغرتا هر جا تونستم رو بنجرى رفتم وقتى ديديم نميشه على و بقيه وسايلو كزاشتم تو دشت و با موتور بنجر رفتم كه كمك بيارم اخ تك نفره بهتر ميشد موتوروكنترل كرد دو سه ساعتى به شب مونده بود كه راه افتادم به سمت ابادى رسيدم ابادى و يكى از فاميلارو برداشتم با يه وانت و به سوى يسردايي رفتيم كه تو بيابون منتظر من بود البته اون ادمى نبود كه از دشتو تنهاييو اين حرفا واهمه اى داشته باشه سوارش كرديمو اومديم خونه و بقيه ديكه سانسووووور....
يا حق
فارسی نوشتن سخته ولی حیفه که نگم.
یک بار به قول بچه ها داشتیم تپه میزدیم. شیبش طولانی بود.
موتور تو دتده 2 بود اخر های تپه که رسیدم اومدم بندازم یک که چشتون روز بعد نبینه یک جا نرفت و موتور خلاس شد و تو یک لحظه شروع کرد برعس کوهو پایین اومدن و هیچ جور نمیشد نگرش داشت با ترمز جلو انداختمش و تا پایین مثل توپ قل خوردم.
نتیجه این که وقتی کلاچ درست حسابی نداری تپه درست حسابی رو بالا نرو:d
عصری داشتم دور دور میکردم یهو دیدم طرف با دوست د-خ-ت-ر-ش بنزین تموم کرده فکرشو بکن....
پسره گوشه خیابون قمقمه تکون میداد و دختره بهش میخندید
پس کی یه روز خوب میاد؟...
Insta @behzadktm
داستان رفیقمو تعریف کنم واسه هفته قبل سه شنبه
این دوست ما سه شنبه کله سحر میزنه به سرش بندازه جاده چالوس با سی جی بره تا سد و برگرده خلاصه اولای چالوس بوده که یه گشت گذاشته بودن و بهش ایست نشون میدن ناگفته نماند سری قبلی هم که رفته بوده برای کلاه موتورشو خوابوندن بودن ما هم حسابی بهش خونده بودیم که ... فلان بیساری که نگه داشتی بیاد فرار کنی اینم یاد حرفای ما میفته ، مامور هم برای نیروی انتظامی بوده یارو هم سرباز و ایست و میده این رفیق ما گازشو میگیره و تخته میکنه سربازه هم میبینه گازو پر کرده رفیقاشو صدا میکنه این رفیق ما هم عین خیالش میره تو پرو پاشون و با کلاه میزنه تو دست ییکیشونو در میره خلاصه راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی میوفتن دنبالشم اینم به در برو حدود 6 کیلومتر دنبالش میکنن هی میپیچن جلوش اینم سرو ته میکنه خلاصه رفیق ما تو همون جاده میندازه توی یه جاده فرعی چند متری رو که میره میبینه یه سنگین اومده جفتش به خیال خودش سنگینه هم داره در میره میبینه ای دل غافل کلت رو در اورد گذاشت رو سرش بزن کناز اینم دیگه میزنه کنار می خوابوننش رو زمین خلاصه لختش میکنن مادر زاد و میگردنش اونجاست که رفیقم میفهمه چرا دنبالش بودن و میفته به گوه خوری که دانشجومو از ترس خوابوندن موتور در رفتم مامورها هم تا تونستم فحشش دادن که دو ساعته اسگلشون کرده و تعقیب و گریز خلاصه در این حد که برگه پارکینگ موتور جناب سرگرد براش پر میکنه
ویرایش توسط Arman-GT : 21-02-1393 در ساعت 12:43 قبل از ظهر
دوستان هيچ وقت با موتور كل كل يا دعوا نكنيد هميشه به اعصاب خودتون مسلط باشيد بعضي از دوستان ميدونن من دست راستم كنترل نداره يعني دست خودم نيست اين تاكسي سوارا هم واقعا اعصاب ادم خورد ميكنن من سره چهارراه از سمت راست راهنما زدم كه برم به سمت چپ تا برم داخل يه خيابون ديگه تاكسي هم فاصله زيادي داشت از پشت به من تا من داشتم رد ميشدم گازشو گرفت زد به پلاك پلاك موتور كج شد بهش گفتم چيكار ميكني گفت برو بابا (فلان فلان شده)گازشو گرفت رفت جوون بود از اين بچه پرو ها منم كه خيلي به اعصاب خودم مسلطم انداختم دنبال طرف پنچرش پايين بود امد يكي بخوابونم تو صورتش دستم خورد تو چارچوب پنچرش بي شرف واينميستاد دو سه بارم نزديك بود بزن با ماشين من و موتور شوت كنه حواسم به اطراف نبود اما ميدونم مردم مارو ميديدن و با تاسف سرشون تكون ميدادن اخه بديش اين بود كه طرف از رو نميرفت با اين كه ميدونست دستم بهش برسه لهش ميكنم فش نثار ما ميكرد تو اين گير دار رسديم به يه چهارراه گفتم الان مجبور وايسه منم به حسابش ميرسم امدم از موتور پيدا بشم يه سمند پليس در حالي كه يه درجدار توش بود كه از ماجرا باخبر شده بودن امد پشت ماشينا تو چهارراه طرف با بلنگو اقا با لباس مشكي حركت اضافي نكن مثله فيلم سينمايي شده بود درجدار پيدا شد با يه سرباز كه رديف عقب سمند نشسته بود امد نزديك ما گفت خجالت نميكشيد فلان فلان شده به تاكسي هم گفت بعد چهارراه بزن بغل اون گوشه وايساد منتها عليه سمت چپ من با دست موتور هل دادم تا طرف با جفتمون شروع كرد به صحبت كردن كفت ميخواين ببرمتون كلانتري پوست سرتون بكنم چي خوردين مثل مستا شدين شروع كرد به بو كردن دهن ما ماجرا پرسيد من همرو باسش طريف كردم ديگه شانس اورديم طرف از باحالاي نيروي افتظاهي بود(نتيجه هيچ وقت با موتور درگير نشيد و به اعصاب خودتون مسلط باشيد هميشه يه صلوات بفرستيد يه نفس عميق بكشيد نزاريد عصباني بشيد ارزش نداره حالا هر كاري كه طرف كرد فش داد ولش كنيد به امان خدا)
با وای زد اف به سمت پیست سر دور برگردون تو شهر ( مسیر پیست ) موتور خاموش شد =)))))))) کلاچ از دستم در رفت
دو تا هندل زدم سر برگردوندم دیدم یه سمند گشت اره نزدیک میشه
سسه تا ماشین پشتم بود 5 تا هندل زدم
یارو درو باز کرد پیاده شه گفتم یکی دیگه بزنم روشن شد که شد نشد تقدیم اساتید کنم موتورو
خدایی همون هندل رو زدم روشن شد نامرد نکردم تا دنده چهار سر موتورو میوردم بالا یارو همونطوری نگاه میکرد =))
Find A Way Or Fade Away
لوازم ایمنی موتور کراس و اندرو
منم یه دفعه با موتور دوستم که خودم براش تازه خریده بودم سال 89 آپاچی مشکی من ترک بودم و داشتیم از اتوبان حقانی با 120 تا سرعت به خروجی رسالت نزدیک میشدیم این اومد لایی بکشه گیر کردیم به یه پرایده افتادیم زمین موتور میرفت دنبالش رفیقم منم پشتش خلاصه یه بعد کلی سر سره بازی و مالش به اسفالت بغل گاردریل وایسادیم هیچ جامون نشکست ولی همه جامون زخم شد و پاره منم بیشتر داغون شدم و آثارش هنوز هست
نتیجه گیری:
موتور سواری رو با 125 یا طرح ویو شروع کنید نه آپاچی و از همون اول تو اتوبان نرید!
عزیز اشتباه کردین
اول شما که میخاستین دعوا کنید طرف میکشیدید پایین حالا وایمیستادی جلوش یا یه جور پیادش میکردین
بعد حسابی حال شو جا میاوردین
یا خیلی خوش گل و تمیز شمار پلاک یاد داشت میکردین زنگ میزدی به 110 میگفتی که
طرف مزاحم نوامیسه و منم اومدم امر به معروفش کنم با من در گیر شده و فرار کرده
اونا خودشون میدونن چه کار کنن
ولی اگه خاستی حسابی حال شو جا بیاری
و بعد از اون زنگ یه سر میرفتید سازمان تاکسی رانی قشنگ ازش شاکی میشدی
بهت قول میدم که میومد خ... بوس میکرد
یه شب با دوستام رفتیم بیرون 2تا موتور بودیم و یه ماشین من تریل پیشرو 150 داشتم دوستمم فلات 200 و ماشنینم ریو بود اقا ما شامو خوردیم البته یه توضیح مختصری درمورد شام بدم که اسمش حمیسه هست یه غذای ترکیبی مخصوص اهواز هست ما شامو خوردیمو حرکت کردیم وارد یه جاده تازه تاسیس شدیم و خلوت همینکه وارد شدیم دوستم با ماشین زد کنارو دنده بک گرفت که با چراغ زنونش مارو اذیت کنه البته بعضی وقتا یه دستی مختصری هم میکشید من که اعتماد به نفسم زیاد شده بود گفتم باید از کنارش رد شم با سرعت بالا که یهو ماشینو کامل پیچوند وسط جاده افقی ایستاد منم فاصلم کم بود زدم بهش هیشی دیگه الان پام تو گچه رفیقم که ترکم بود پرت شد اون ور ماشین ولی چیزیش نشد خدارو شکر
نتیجه 1=چراغ زنون نگیرین
2=شوخی کردن با موتور سوار زمانی که ماشین میرونین ممنوع
3=حتما اهواز بیایید و فلافو حمیسه بخورید
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)