|
|
|
دوستان سلام و تبریک مجدد سال نو
عید امسال که برای من فوق العاده بد بود
مثل هر سال موتور را سوار شدم مسافرت برم ، پنجشنبه صبح از تهران راه افتادم و بعد از ظهر رسیدم شهرکرد ، فردا صبح راه افتادم برم ایذه و از اونجا اهواز برم
25 کیلومت مونده به ایذه بعد از سد کارون توقف کردم ناهار خوردم و راه افتادم ، 500 متر راه افتادم سه تا سی جی دو ترک اومدن کنارم گفت صبر کن عکس بگیرم که یک دفعه یک سی جی از اون طرف سوئیچ موتور را در آورد و 6 نفری ریختن سرم من کلاه و فیسم نمیگذاشت هیچی ببینم فقط موتور را محکم گرفتم که از موتور پرتم کردن پائین و پای یکیشون را گرفتم که حداقل یکی را نگه دارم دیدم چاقو در اوردن گفت رهاش کن وگرنه میزنیمت ، منم که واقعا هنگ کرده بودم هیچ کاری از دستم بر نمیومد یکی دستم را گاز گرفت و دستم را رها کردن پریدن پشت موتور و نینجا را بردند .
زنگ زدم 110 که با بدبختی گرفت و پاسگاه جلو که 15 کیلومتری ایذه بود راه را بست اما خبری از موتور نبود .
خلاصه پاسگاه تویوتا دو کابین داشت و چهذ تا سرباز و افسرش و خودم سوار شدیم حالا کلی جاده خاکی و روستا اطراف بود ، افسر تجسس گفت اینها حرفه ایی بودن حتما از این روستا رفتم که یک جاده خاکی 100 کیلومتری بود که مستقیم به ایذه میخورد ، کل مسیر را رفتن اما خبری از موتور نبود دیگه نا امید شدم گفتم نینجا رفت که رفت
دوباره برگشتن و همون مسیر را رفتم و از تمام روستائیها چوپانها همه سوال کردن موتور سبز با این مشخصات ندیدین گفتن نیم ساعت پیش رد شد ، پرس و جو کردیم تا رسیدیم به یک روستا گفتن نه از اینجا رد نشده ، پلیس پیاده شد جاده خاکی را نگاه میکرد رد لاستیکها را میگرفت 4 ساعتی دنبالش بودیم که گفت هر چی هست بین این دو تا روستا هست ، بنده خدا موتور روستائیها را گرفت گفت همراهم بیا اطراف کوه و جنگل را بگردیم 1 ساعتی گذشت اومد گفت مژدگانی بده پیداش کردیم ، تا پیش موتور نرفتم و ندیدم باورم نمیشد که پیداش کردن ، از یک دره شاید 20 متری برده بودن پائین پشت یک درخت خوابونده بودن که 6 نفری اوردمیش بالا و بلاخره پیدا شد . باورم نمیشد واقعا پیدا بشه ، خلاصه فرمون هم قفل کرده بودن سوئیچ هم نداشتم مجبور شدم بزارم تو صندوق اتوبوس و 1000 کیلومتر بیام تا تهران .
وقتی موتور را پیدا کردیم دیدم دو نفر از کوه مقابل دارن میرن بالا پلیس بیسیم زد پاسگاه از اونطرف برن اونها را که بگیرن که به پلیس تیر اندازی کرده بودن و فرار کردن ، افسره گفت شانس اوردی یک بلائی سرت نیوردن سالمی چون میکشن میندازن تو سد کارون که اصلا نفهمی چه اتفاقی افتاده ، شاید اینکه نتونستم باهاشون درگیر بشم و راحت بردن بهم آسیبی نزدن .
در هر حال بخیر گذشت با اینکه خیلی لحظات بدی بود و عید و مسافرتم را خراب کرد . بعدا فهمیدم جاده ایذه و اهواز و ... خیلی نا امنه حتی ماشین سنگسنها هم توقف نمیکنند چون خفتشون میکنند .
تجربه تلخی شد که امیدوارم کسی تجربه نکنه اما حواستون باشه تحت هیچ شرایطی سرعتتون زیر 100 کیلومتر نباشه و فقط جائی که پلیس هست یا تعداد زیاده توقف کنید .
حتما دزدگیری ببندید که با ریموت بتونید خاموش کنید .
حتما رد یاب gps روی موتورها نصب کنید .
کلید یدک همیشه همراهتون باشه و جائی نزدیک بزارید که بتونید سریع جایگزین کنید .
روی سوئیچ سعی کنید محافظی بزارید که نتونند راحت کلید را در بیارن .
حتما با تعداد زیاد مسافرت کنید حداقل 3 نفر باشید سعی کنید مناطق جنوبی کشور را بیخیال بشین که خیلی نا امنه
و مطمئن باشید کسی که خفت گیری میکنه آماده هست و باید خیلی شانس بیارید غافلگیر نشین پس احتیاط کنید .
خلاصه این هم از داستان عید امسال ما
از بابک هم ممنون کلی وقتش را گذاشت صبح زود اومد ترمینال جنوب کمک کرد موتور را تا خونه بیاریم و بعدشم ببرم تعمیرگاه یک فکری واسه سوئیچش کنه
!NAVID!, 02109002, aali361, Afshin007, ahmad2005k, ali faghfouri, Ali.K, Alireza, ali_r, Amirpooyan, ARSH, azarparand, Babak, bulletproof, CGL, disturbed, Erfan Ts, FAARID, farshid37, Felez_zangzade, Garbaz, Gemini, ghost.rider1, hadi4415, hamed510, hamedcivil1, Hamid_brg1325, Hesam Kabiri, hosein_dig, hosin2a, inspired, K.I.A, Kami, kaveh_am, m-s-d, mahdi24, mamrez, mehran, meisameag, MGEngineer, Milad, mohamad.gh, Mohammad aghili, Mohammad62, mohsen2001, monazzah, Mosht, MoStAfA, MR.K, m_2k2, Nobahar, orlando_soul, pop_brop, pouyatell, r66225, rabinhoodpir, Ramin, ramin9053, s.mm, senior.alireza, shahin.r1, siavash brazil, soroush adventure, sorush, محمدفضل, محمدرضا دبیرزاده, vill, yamaha xjr, yasharazary, ye_asheq_sangin, افشين افلاكي, جانسون, روان, رضا استکی, شهروز, شایسته فر, عرفان250
من هنگه هنگ بودم متنو تند تند میخوندم دنباله پیدا کردین موتورت بودم داش علی خدا رو شکر اول سلامتی دوم موتورت پیدا شد استرس خراب شدن عیدت فدا سرت داداش همیشه بدترین اتفاقو به فاله نیک بگیرر... داداش دوراز جونت خیلی بد تر این هم میتونسه بشه ولی .....خدارو شکر همش تجربه میشه..و خاطره.... دمشون گرم مامور ن ا ج ا اینجوری پیگیر بشه تو شهره غریب ندیده بودم..... بازم منه خنگ رو اپاچیم دزد گیر داشتم اما رو این گفتم نمیبندو چون از جلو چشم تکون نمیدمش... ولی الان فهمیدم اگه یروز خفتم کنن و موتور ببرن میتونی با ریموتش خاموشش کنی... یا خیلی کارایه دیگه با ریموتش روشن کنی و کلیدیش دستت باشه از الان رفتم تو فکرش....اولین فرصت اکی میکنم
ویرایش توسط جانسون : 05-01-1392 در ساعت 11:07 بعد از ظهر
به نوش به سلامتيت . بكش به عشقت . به ناز به معرفتت . به سوز به سرنوشتت . بزن دست تا دنيا هست . بكن...
واقعا جالب بود و ناراحت کننده!
تمام نکتش اینه که دم مامورها گرم که اینقدر پیگیری کردند و حتی درگیری پیش اومده!!!یا پلیسای اینور پلیس نیستند یا اونوریا سوپر قهرمانند!البته اینورا هم جدیدا یک دونه قهرمان پیدا شده!
ماشینمونو چند روز پیش دزدیدند هیچکی قبلا پیگیری نمیکرد!قبل اینکه دزده کامل ماشینو لخت کنه یه سوپر قهرمان مثل این پلیسای کاردرست تو کلانتری محل بود ماشینو گیر میاره!یعنی 3 روز نشد خداروشکر گیرش آورد!یک روز دیگه میگذشت انجین رو هم باز کرده بود.باز ما داشتیم کارامونو میکردیم دیدیم یه پیکان وانت رو هم پیدا کرد!
انگار میخاد کم کم اتفاقی بیفته که دیگه پلیس دیدیم نترسیم و احساس آرامش کنیم!باشد که بیاید آنروز!
علیرضا جان خداروشکر که سالمی و موتورت هم سالمه اگه نبود هم فدای سرت ولی از شما بعید که همچین جاده خطرناکی را تنها با موتور رفتی اون جاده از وقتی سد آبگیری شده ناامن شده یک سری راهزن داره که مخالف دولتن چون روستاهاشون رفته زیر آب زورشون هم به مردم بیگناه میرسه بعد هم شراط آب هوایی عجیبی داره و تو طول اون جاده ممکنه با گرما شروع بشه و با کولاک تمام شه اگه میدونستم میری نمیزاشتم بری تنها چون سرما هم اومده اونم با ماشین ولی ما چهار نفر بودیم چون بچه ها خواب بودن تو ماشین فکر کردن دو نفریم اونا چهار نفر بودن بعد که درگیر شدیم بچه ها که بیدار شدن و دیدنشون لاستیک ماشینو یکیشون با چاقو پاره کردن و در رفتن ما هم عید سال 83 یا 84 بود این اتفاق برامون افتاد دیگه کلاهم را هم باد ببره اونجا نمیرم دنبالش بازم بخیر گذشت انشالله همیشه سالم وسلامت باشی تا از وجودت بهرمند شویم
علیرضا اگر موتوره جانسون بود حتما می تونست دنبالشون بره و بگیرتشون
بتهوون در 26 مارس 1827 در هنگام مرگ :" دوستان دست بزنید کمدی تمام شد.
ناپلئون بناپارت : کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد.
بابی جون کاملا موافقم باهات اگه کپسول من بود ....=))
اگه موتوره من بود مگفتن این سنگینه گاز بده بره ما پشتش فر میخوریم بهتره سمتش نریم =))=))=))خخخخخ
ولی نبوده دیگه خودتو با کپسوله من چیکار داری؟؟؟مهم داش علی با نینجاش بوده که جفتشونم خوبن :دی
ویرایش توسط جانسون : 06-01-1392 در ساعت 01:15 قبل از ظهر
به نوش به سلامتيت . بكش به عشقت . به ناز به معرفتت . به سوز به سرنوشتت . بزن دست تا دنيا هست . بكن...
من زمانی که موتور میخوام سوار شم اول کلاه ایمنی رو برمیدارم بعدش یا باتون فنری رو بر میدارم یا قمه(فقط برای زمانی که تنهام) .
آخرین باری که ازش استفاده کردم تو جاده بومهن-رودهن داشتم میرفتم دو تا موتور که یکشون ویو بود یکشونم سی جی(ویو سه ترک بودن،سی جی دو ترک)
اومدن بغل من،منم نگاهشون میکردم یکیشون برگشت گفت چشاتو درویش کن،گفتم به تو ربطی نداره چشمام همین وریه،تو جواب گفت میخوای چشاتو صاف کنم،منم بهش گفت بیا صاف کن،گفت هی حیف که تنهایی وگرنه اینکارو میکردم،اینو که گفت یه پسگردنی بهش زدم بهش گفتم بهت میگم بیا صافش کن.
زدیم بغل،هر پنج تاشون پیاده شدن هی با خودم میگفتم من با اینا چیکار کنم الآنه که کتک بخورم سری باتون فنری دراوردم از شانس بد ما تا باتون رو کشیدم میله آخرش در رفت با این حال دو نفر که اصلا جرات نمیکردن بیان جلو سه نفر دیگرو برد جوری زدم مخصوصا اونی که ک...شر گفت.دو تا زدم تو کمرش گفتم دیگه مرد.سری پریدم موتور ور هددل زدم فرار کردم.
آقا خیلی ناراحت شدم،ولی الآن خوشحالم که اول خودت سالمی بعدم موتورتو پیدا کری.
انشاا...دزدای موتورتو میگرن چوب تو آستینشون میکنن تا دیگه از این غلطا نکنن.
ویرایش توسط امیر علی110 : 06-01-1392 در ساعت 09:33 قبل از ظهر
maktabpc.blogfa.com
عجب داستانی! ولی خدا رو شکر آخرش بخیر گذشته، هم خودت سالمی، هم موتور رو تونستی پس بگیری.
Sent from my GT-N7000 using Tapatalk 2
خدا رحم کرد واقعا به خودت.من همینجور که می خوندم فکر کردم داستان نوشتی ولی بعد از روی اسم موتور تشخیص دادم.
علیرضا جان در مقابل دزد و قاچاقچی هیچ سلاحی بدرد نمیخوره!در خصوص ردیاب هم مگه کامپیوتر اون زمان داشتی که کمکت گنه ردیابی کنی.فقط ای کاش سرعتتو کم نمی کردی که اونا فرصت کنن سوییچتو بردارن چه طور اعتماد کردی!!
خلاصه خطر از بیخ گوشه همه رد شد.ایشالا به سلامتی.
مژدگانی 2میلیونی به یابنده نینجا 250 ابی 2011
خدارو شکر سالمی داداش
منم بچه جنوبم
ببین داداش خدا واقا بهت رحم کرده
اگه تو جاده بندر بودی این اتفاق می افتاد اول خودتو تیکه تیکه میکردن
بعد با خیال راحت جبتو خالی میکردن
بعد موتورتو برمیداشتن (جدی میگم )
در این مواقع بهترین کار اینه هرچی خواستن بهش بدی
من بچه برادرم در خونه (13 سالشه) تو بندر عباس گرفتنش گفتن گوشیتو بده با وجودی که داده بود نامردا یه تیغ کشیده بودن رو رونش 4 تا بخیه خورد
برکت پروردگار مثل باران است .
اگر میبینی خیس نمیشوی جایت را عوض کن...
دوستان راهنمایی کنید چه دزدگیر و یا سوئچی نصب کنیم
این جی پی اس روهم توضیح بدید که آقایید.
راستی اگه دزدا میدیدن متور روشن نمیشه بو میبرن ریموت داره که میان سراغ آدم ازمون میگرن که
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)