|
|
|
سلام به همه.
امروز از اون روزایی بود که اولش فکر نمیکردی وسط و آخرش چی میشه!
از اون روزایی بود که اگه نمیرفتم بعداً حسرتش رو میخوردم که چرا از دستش دادم.
همین اول از کیفیت پایین تصاویر عذرخواهی میکنم چون دوربین موبایلم کیفیت نداره.
بالاخره از هیچی بهتره و هدف رسوندن مطلب و نشون دادن مناظر بود.
تصاویر رو هم تو سایز کوچک پیش نمایش کردم چون صفحه سریع بارگذاری بشه. خودتون میتونید تصاویر رو بزرگ کنید و مشاهده کنید.
امروز قرار رو ساعت 10 صبح گذاشته بودم تو کال وکیل آباد.
طبق معمول اولین نفر خودم رسیدم.
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
نیم ساعت گذشت دیدم کسی نیومده از فرصت استفاده کردم و یه تعویض روغنی هم رفتم.
حدود ساعت 10:45 دقیقه بود که احسان رسید و 11 هم سید مهدی.
هوا هم ابری و یخورده سرد بود.
آقایون برو بچ هم هیچکدوم نیومده بودن که حالا عکسا رو که ببینن از غصه خوابشون نمیبره.
خلاصه تصمیم بر این گرفتیم که بریم سمت چالیدره و از اونجا بندازیم سمت کردینه و از رو کوهها مسیر بریم.
از سرهنگ مرهنگ هم خبری نبود. (قابل توجه بعضیا)
رسیدیم رو بلندیهای چالیدره و بعد هم انداختیم تو شیب های سیر و رفتیم تا پشت استخری که همیشه ناهارا رو اونجا میخوردیم.
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
بعد از چندتا عکس راه افتادیم سمت دیواره که چندتا حرکت دیواره بزنیم که دیدیم مسیر جلوش گِلیه و اگه بریم موقع برشت تو گِلا گیر میکنیم. بیخیال شدیم و رفتیم جلو شیب بزرگ چالیدره چندتا پرش جینگولکی زدیم.
از اونجا انداختیم رو شیبا و رفتیم به سمت کردینه.
تو مسیر چند تپه که از زمین دریفت چالیدره (علی و محمد گرفتین کجا؟) رد شدیم یه شیب نسبتا بلند و خوب بود که مسیرش گِلی شده بود و موتور بکس و باد میکرد.
احسان که برا موتورش لاستیک نو انداخته بود اول رفت و راحت هم رفت و من و سید مهدی چون لاستیک نداشتیم همون اولش گیر کردیم.
دوباره برگشتیم پایین و با یه دورخیز از کنار مسیر گِلی انداختیم رفتیم بالا که کلیپ این قسمت هم موجوده اما بعدا میذارم. چون تو موبایل احسان بود.
کلیپ جالبیه چون موقع بالا رفتن من و سید مهدی موتورامون همش عقبش میچرخید و بوکس و باد میکرد و با یه سری حرکتای جانگولری رفتیم بالا. کمیک بود صحنه.
وقتی رسیدیم بالا بعد از یه مقدار کوتاه استراحت خواستم سوار موتور شم که تا نشستم رو موتور دیدم موتورم مثل شتری که یهو بخوابه، رفت پایین!
نگاش کردم دیدم پیچ کمک وسط افتاده!
از شانس یه پیچ یدکی همراهم بود و با بچه ها سریع جا انداختیم و راه افتادیم سمت کردینه.
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
تو مسیر جاتون واقعا خالی بود.
مناظر خیلی قشنگی دیدیم که با روح و روان آدم بازی میکرد. خیلی لذت بخش بود.
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
رسیدیم کردینه و رفتیم سمت چشمه سفید که یه استراحتی کنیم و برگردیم.
" چشمه سفید محمد یخورده بالاتر از اون جایی که با امیر مسعود و بچه ها که رفتیه بودیم کردینه نشستیم ناهار خوردیم بالاتره. یه تخته سنگه که از زیرش یه چشمه زلال میاد که آب خیلی خنک و گوارایی هم داره "
تو عکس مشخصه :
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
از اونجا برگشتن رو انداختیم تو مسیر جاغرق که اون مسیر هم زیبا بود.
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
ساعت 3:20 رسیدیم جاغرق و ناهار رو تو یه ساندویچی خوردیم.
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
از اونجا هم انداختیم تو مسیر طرقبه و رفتیم آب و برق و از کوهستان پارک خورشید هم یه حرکت پله زدیم و ساعت 6 بود که دیگه رفتیم خونه.
خلاصه که جاتون خیلی خالی بود بچه ها. خیلی خوش گذشت.
محمد اگه بودی یه سری کلیپ مشتی جمع میشد از این آفرود.
ان شاءالله دفعه بعدی باهم.
فعلا تا آفرودی دیگر.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)