|
|
|
با سلام و تبریک سال نو به همه شما.
امروز پنجشنبه 1 / 1 / 1392 اولین آفرود سال رو با 2 نفر از دوستان زدیم به رگ.
صبح ساعت 8 بود که سید مهدی؛ دوستم (که هنوز تو سایت فعالیت نداره) پیامک داد که اگه حال داری بریم دور دور بزنیم.
من هم تازه از خواب بیدار شده بودم و هنوز تو مُد بیرون رفتن نبودم.
گفتم یه اس ام اس به محمد و علی بدم اگه اوناهم پایه بودن میرم وگرنه دوباره بخوابم.
اتفاقا محمد پیام داد که حاجی روز اول عید و مهمونی و ...
دیدم محمد تو حالش نی بیاد. گفتم بیخیال بگیرم دوباره بخوابم.
گلوم خشک بود رفتم یه چایی خوردم و اومد که چرتی بزنم که دوباره اس اومد.
دیدم محمد که بعد 45 دقیقه از اس ام اس اولش پیام داده که "حالا کجا میخواین برین؟ دلم نمیاد تنهاتون بذارمو...."
با خودم گفتم امروز اگه آفرود نرم بعد ممکنه حسرتشو بخورم. گرچه هوا یه نموره سرد بود ولی ما آفرودیا که سرما حالیمون نیس
سریع برنامه خلج رو هماهنگ کردیم و رفتیم.
ساعت 10:30 چشمه خلج قرار گذاشتیم.
اونجا که رسیدیم دیدیم اوضاع اونطور که باید نیس. اومده بودن کلی کنده بودن زمینا رو و راه ما رو هم خراب کردن. حالا سری بعد اگه رفتیم اون سمت عکسشو میگیریم میذاریم و متوجه میشید با قبل چه فرق کرده. بچه مشهدیا که میان میبینن.
بعد از 10 دقیقه توقف و صحبت راه افتادیم بالا و رفتیم تا یه آفرود خوب رو رقم بزنیم.
رسیدیم به 2 راهی که مسیر پیست خلج بود. محمد گفت بریم سمت پیست؟ گغتم بریم.
رفتیم و جاتون خالی یه چندتا حرکت تو پیست زدیم که کلی هم فاز داد.
جالبیش بیشتر اینجا بود که منظره بهاری خیلی خوبی هم دشت و کوهستان به خودش گرفته بود و ما رو حسابی به وجد آوورد.
همه جا سر سبز و پر از گلهای علفزاری زرد و ریز.
گفتم محمد منظره توپی. میخواستم بگم محمد بیا چندتا عکس همینجا بگیریم که محمد گفت حیف که دوربینم رو نیاووردم!!!!!
هیچی خلاصه رفتیم سمت بلندیهای پشت پیست.
محمد گفت تا حالا از این مسیر نرفتیم بیاین امتحانش کنیم.
رفتیم و دیدیم بابا چه مناظری.
خلاصه یه سری حرکت زدیم و زنجیر شُل من هم افتاد و دوباره جا انداختیم و رفتیم.
بعد یه چرخی که اطراف زدیم دوباره برگشتیم سمت پیست که برگردیم خونه.
دیگه روز اول عید بود و برنامه مهمونی و ناهار و ... که دیگه نمیشد گذشت و برنامه رو زودتر از همیشه تموم کردیم.
ساعت 12:15 بود رسیدیم پیست. محمد گفت بیاین یه دور سرعتی پیست رو بزنیم. که جاتون خالی خیلی هم فاز داد. اینقدر رفتیم دیدیم از پیس هم زدیم بیرون. دنبال پیست میگشتیم برگردیم.
خلاصه سرتون رو درد نیارم با این که کوتاه بود و دیر شروع کردیم و زود هم تموم کردیم ولی خوش گذشت.
البته گفتنی زیاد بود ولی چون دوربین نبود عکس بگیریم بیشتر از این ریز نمیشم رو مطالب.
یه کلیپ کوچیک گرفتم از محمد که میذارم. اینم بگم که اول تصویر اون بالا مسیر سنگلاخی بود؛ رفتیم که از اون بالا بریم.
که من زنجیرم شُل بود و همون بالا افتاد. محمد هم رفت دید بیشتر از اون جا برا رفتن نیست گردش کرد برگشت.
تو این عکس هم که میذارم بالا ترین نقطه ای بود که امروز رفتیم.
دقیقا پشت موتور من (فلات مشکیه) یه دره با شیب نسبتا بلند بود که از همون مسیر اومدیم بالا و از همونجا هم رفتیم پایین و برگشتیم.
زمینش گلی بود و البته چمن که باعث لغزندگی لاستیک میشد و تا بالا جاتون خالی حسابی موتورای بدون لاستیک ما بکس و باد کردن و رفتن.
که همین هم یه خاطره جالب شد برامون.
تا فردا و آفرودی دگر.
اینم کلیپ و تصویر. بابت کیفیت شرمنده موبایل بود دیگه.
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
تنها تصویر امروز :
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
اقا سال را با افرود اغاز كرديد انشالاه تا اخر سال بريد افرود و بسلامت بياد
توضيحات انقدر كامل بود كه انگار خودمم اونجا بودم
ترکوندی که
دمت گرم
از این آفرودک هم آفرود نامه ساختی
فیلمو کی گرفتی؟ نفهمیدم
میگفتی حداقل یه کم خوجمل تر شیب رو بیام پایین
دستت مرسی
خیلی وسوسه شد یک روان قرمز بخرم
اینستاگرام موتور سنگین مشهد :instagram/mashhadbikes1
هردوش با هم دادا
اینستاگرام موتور سنگین مشهد :instagram/mashhadbikes1
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)