موضوع: تصاویر آفرود 1391/12/04 مشهد-گروه فلات قاره خراسان رضوی

یک ساعت نوشتم همش پاک شد دیگه حوصله ندارم دوباره بنویسم.دوستان اگه دوست دارن کاملش کنند.
عکس فقط یکی گرفتیم و حواسمون نبود،یه کلیپ 1:30 ثانیه ای هم جور شد که لینکشو میدم:حجم 10 مگابایت با کیفیت نرمال hd
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
اینم عکس:
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
امروز منو محمد و legend و احسان و دوست اقا احسان که کا دی ایکس داشت،بودیم.

بله خلاصه با کلی اما و اگر و شاید برنامه امروز رو هم رفتیم.
البته کلا قرار بود امروز برنامه ای نداشته باشیم.
چون هم تو سایتای هواشناسی احتمال بارندگی پیش بینی شده بود و هم من موتورم رو به راه نبود و هم اینکه محمد حالشو نداشت (آخه هوایی شده...) و میخواست بره نمایشگاه عکاسی و .....
با کلی از این دلیلا تا ساعتای 11 شب جمعه برنامه ای نبود.
همون حول و حوش 11 با محمد برنامه جمعه رو ریختیم و خلاصه زدیم بیرون.
اول صبح که بیدار شدم از پنجره بیرون رو نظاره کردم دیدم هوا ابریه و دوباره گرفتم خوابیدم. با خودم گفتم الانه که بارون بیاد و برنامه کنسل.
یه ساعت بعد هم بعد از یه چرت دیگه پاشدم هر چی از دهنم اومد بار هواشناسیا کردم. دیدم عجب هوای آفتابی معرکه ای.
سریع پریدم یه چیزی خوردم و رفتم سراغ موتور و راست و ریستش کردم و بنزین زدم و گازیدم سمت کال.
یادم رفت بگم 3 روزه موتورم پیچ اتصال اگزوزش بریده و اگزوز درست سر جاش نیست و همین خیلی صداش اذیتم میکرد.
و ضمن اینکه اگه برنامه مثل هته قبل گل بازی بود یا بارون میومد با این وضع موتور نمیشد رفت آفرود. برای همین هم کلا امروز نمیخواستم برم آفرود.
خلاصه داشتم میرفتم که محمد اس داد که کاری براش پیش اومده و دیر تر میاد.
ساعت 10:20 مثل همیشه بموقع رسیدم کال وکیل آباد. دیدم احسان و دوستش مجتبی (که هر دوشونم بچه های با حالی هستن) اونجا بودن.
اونا که دیدن قراره دیر تر بریم رفتن تعمیرگاه تو طرقبه تا از فرصت استفاده کنن و ترمز موتور آقا مجتبی مون رو درست کنن.
دیدم از علی خبر نیست یه تماس هم با اون گرفتم دیدم انگاری خوابه.
گفتم علی کجایی چرا نیومدی (طفلی پیامک دیشب رو انگار نگرفته بود. دیشب میگفت اگه آفرود نمیرین برم شکار) که گفت اگه راه بیوفتم 45 دقیقه بعد میرسم و... خلاصه اومدنی شد.
محمد اول رسید بعد از نیم ساعت هم علی. دیگه خلاصه ساعت 12 از کال رفتیم بیرون و تو راه ناهار هم گرفتیم و رفتیم رو کوه و تپه های چالیدره و یکم استراحت و ناهار خوردن شروع کردیم رو دیواره چالیدره ورجه وورجه بازی و یکم پرش و یه مسابقه شیب زدن بین محمد و علی و...
ضمنا علی اون شیب مرتفع چالیدره رو هم برای اولین بار با موتورش رفت بالا و انصافا هم خیلی خوب رفت و واقعا هم موتورش خوب زوری داره.
برنامه جالبی شد. بعد هم رفتیم به منطقه دریفتینگ کشف شده گروه تو هفته های قبل و بچه ها مشغول تخلیه بار روانی تریل سواری و کلی جینگولک بازی جالب. که علی زحمت یه کلیپ ازش رو کشیده بالا.
بعد از این برنامه هم حدود ساعت 2:45 افتادیم تو مسیر برگشت و از روی کوه و بیابونا برگشتیم سمت پیست و یه حرکتی هم اونجا زدیم و محمد هم از فرصت استفاده نمود و سوار یه KTM شد و رفت تو پیست و...
سرتون رو درد نیارم. حیف که از این برنامه امروز عکس نگرفتیم.
متاسفانه امروز کسی تو حال و هوای عکس گرفتن نبود. فقط چندتا کلیپ بود که گرفتیم. چون اکثرا سوار موتورا بودیم و مسیر میرفتیم.
در کل خوش گذشت و فکر کنم از اون روزایی بود که اگه نمیرفتیم آفرود بعد ها حسرتش رو میخوردیم.
راستی یادم رفت بگم از آقا رسول که این هفته رو حتما میخواست بیاد.
این حتما خیلی تاکیدی بود.

دیگه محمدرضا جان شرمنده ازت هیچی نداشتم برا کلیپ...از احسانم فقط همون یه صحنه بود.

Sent from my HTC One X using Tapatalk 2

بـــــــــــه بــــــــه

علی جون کلیپ خوبی بود

نمیدونستم استاپی هم بلدی !!!

نوشته اصلی توسط alinozad

دیگه محمدرضا جان شرمنده ازت هیچی نداشتم برا کلیپ...از احسانم فقط همون یه صحنه بود.

دشمنت شرمنده داداش.
کلیپ شما کلیپ ما هم هست.
مهم فیلم بردارش بود که من بودم.
همیشه عوامل پشت صحنه مظلوم واقع میشن.

نوشته اصلی توسط mostafa71

بـــــــــــه بــــــــهعلی جون کلیپ خوبی بودنمیدونستم استاپی هم بلدی

بحــــــلــــه استاپی هم بلده.

عاشق اون حرکتای هماهنگتونم

نوشته اصلی توسط Mohammad aghili

مرسی از علی ، کلیپ خوبی بود ، اونم احسان نبود ، من بودم

از محمد رضا هم ممنونم ، بابت گزارش
قابل نداشت داداشی.
یخورده این روزا مشغله فکریم زیاده ، خدارو شکر که یه همچین بچه های گلی دور و برمون هست و حداقل نمیزارن یه جمعه تنها بمونیم

دادا هیچ وقت تنها نمیمونی
ایشالله این دوستی ها و این برنامه ها تا ابد باشه

ایشالله
واس هفته بعد هم اگه هوا درست بود بریم کردینه؟

بریم. هرجا دلت میخواد بریم

امیدوارم تو هر شهر و منطقه ای حداقل یه گروه درست درمون و پایه و با اخلاق باشه تا هیچ دوستدار آفرود و طبیعتی تنها نمونه.
امیدوارم همگی سالم و سلامت همیشه دور هم خوش باشیم.
بالاخره همین خوشی و خنده و شادی هاست که خاطرش میمونه. و یه هفته رو شارژ نگهمون میداره و تا رسیدن یه آخر هفته دیگه و دور هم جمع شدن امیدوارمون میکنه.
به امید اینکه مشکل بعضی دوستان هم حل بشه و دوباره به جمع ما بپیوندند.

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط mehran

عاشق اون حرکتای هماهنگتونم

من هم پشت دوربین باهاشون هماهنگ میکردم

ما هم ( من - محمد همیلتون - محمد دیگه )

رفتیم بلوار دوم - 5 تن - 5 راه واسه خرید موتور که نشد