|
|
|
همانطور که خوردن شراب حرام است،خوردن غصه هم حرام استو خوردن هیچ چیز مثل خوردن غصه حرام نیستاگر ما فهمیدیم که جهان دار عالم اوستدیگر چه غصه ای باید بخوریم !"دکتر الهی قمشه ای "
خوب...فیلم و عکس آمادست و در حال آپلود.
امروز ساعت 9 قرار بود همه زیر کتری باشیم،ساعت یک ربع به 9 با کلی ذوق رفتم موتورو روشن کنم،استارت زدم گفت هولوپ!هندل زدم گفت هولوپ!ای خدا قضیه چیه؟دیر شد باید سریع برم.حالا چیکار کنم؟همه چی میزون بود چرا الان اینجوری شده؟دیدم از باکم داره روغن میریزه!یعنی کدوم بی شخصیت بی ادبی توی باک روغن ریخته؟شمع رو باز کردم،گرفتم رو آتیش،شیر بنزین رو باز کردم دیدم روغن تازه میاد بیرون!!!یه نیم لیتری که روغن و بنزین خارج شد دیگه رسید به بنزین خالی.کاربرات رو هم شیر تخلیشو باز کردم روغن خالص اومد بیرون!!!بعد از شستشو با باطری خالی شده با ناامیدی چندتا هندل زدم اعصابم خورد شد میخاستم برگردم خونه و انصرفا بدم که یه هندل زدم نصفه روشن شد!هندل بعدی روشن شد گاز رو ول نکردم همونجور تخته کردم تا رسیدم زیر کتری دیدم ساعت 9.30 شده.یه بنده خدایی رو که راهش خیلی دور بود رو یک ساعت منتظرش موندیم تا اومد(اشاره به شخص خاصی نیستا(شهاب) )
اقا مجتبی هم قدم رنجه فرمودن و این هفته اومدن و خوشحال شدیم منتها ساعت 10!دوستان آنرودی هم اومدن یکم کل کل و شوخی کردیم و دلمون باز شد.دستشون درد نکنه خیلی حال داد.راه افتادیم یکم پله نوردی کردیم و ملت انگشت به دهن نگاهمون میکردن!رفتیم بالای کوه دیدیم پشت کوه دو نفر لباساشون رو گم کرده بودند و یکم ترس در وجودشون انداختیم که سریعتر لباساشون رو پیدا کنند اومدیم شیب بزنیم دیدیم یه پیرمرده با عصا بهمون اشاره میکنه و حرفهای رکیک میزنه میگی کوه مال باباشه...دیدیم فایده نداره انداختیم تو شهر بریم یه جای درست و حسابی که یهو یه گشت چپ چپ نگام کرد منم که حواسم ازون سری جمع بود به همه گفتم تخته کنید طرف میخاد گیر الکی بده!رفتیمو پشت سرمونم نگاه نکردیم تا بچه ها لطف کردن تو اتوبان یکم فرهنگ موتورسواری رو بیش از حد رعایت کردن و یه امور به بچه ها مثل همون دفعه که گرفته بودنمون هشدار داد و گفت مراقب باشید!دیدیم کسی به حرف ما گوش نمیده که درست رانندگی کنید خودمونو زدیم به کوچه علیچپ و با محمد رضا آروم از کنار رفتیم تا کسی بهمون گیر نده(دوستان خواهشا تو شهر،تو خیابون،تو اتوبان جنگولک بازی درنیارید!)
تو مسیر هم دوستان آنرودی حسابی گازیدند و پز دادند،به محض اینکه رسیدیم خاکی سر موتورو گرد کردند و خدافظی کردند طفلکیا کم آوردن
دیگه ما هم جو گیر گازوندیمو گازوندیم تا رسیدیم به چندجا برای فیلم گرفتن و پریدن و دریفت و ...
برگشتنا از کوه با راهنمائی مجتبی رفتیم پیست کراس شاندیز که مسیر خیلی سخت و ناهموار و لذتبخش بود و وقتی رسیدیم پیست دیگه عقده های درونمون کمی تخلیه شده بود و برای تخلیه کامل رفتیم تو پیست...متاسفانه تو فیلم زیاد ارتفاع پرشها و رمپهای دیگه معلموم نمیشد برای همین زیاد از پیست فیلم نذاشتم.این فیلم رو حتما دانلود کنید و لذت ببرید.تو تیزرهای گروه هم میذارمش.اینم عکسها:
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
اینم لینک از mediafire با سایز 19 مگابایت حتما دانلود کنید کلی زحمت کشیدم بالاش
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
ایول ایول.ولی جای محمدمون خالی بود...
اون دوتا بدون لباس داشتن چیکار میکردن ایا؟؟؟
جفت مذکر؟؟؟؟؟
جفت مونث؟؟؟؟
یا که مذکر و مونث.؟؟؟؟
همانطور که خوردن شراب حرام است،خوردن غصه هم حرام استو خوردن هیچ چیز مثل خوردن غصه حرام نیستاگر ما فهمیدیم که جهان دار عالم اوستدیگر چه غصه ای باید بخوریم !"دکتر الهی قمشه ای "
دیگه از این سؤالای چیز دار نداشتیم
- - - Updated - - -
بله به سلامتی امروز هم بسیار روز خوبی بود.
جای محمد و جواد و رسول و سهیل هم خالی بود یا به قولی جاشون سبز بود.
خوب در تکمیل کلام علی جان من هم از شروع امروز و ادامه آفرودمون چند سطری مینگارم
طبق معمول من و دوستم سید مهدی از همه زودتر رسیدیم سر قرار که این چه در مورد قرارهای سمت شرق شهر و چه قرار های سمت غرب صدق میکنه.
ای کاش همه دوستان طوری برنامه ریزی کنن که آنتایم باشند. و سر موقع و اعتی که قرار هست اونجا باشند تا روز بهتری داشته باشیم.
تا اونجایی که تو راه افتادیم و تا رسیدن به جاده طرقبه که علی گفته بود و اینجا باید اضافه کنم که اون دوستی که جنگولک بازی کرده بود مقابل من در حرکت بود و البته از بچه های سایت هم نبود.
تو راه مامور محترم راهنمایی بمحض دیدن دوست محترم که یک پا رو زین داشت حرکت میکرد، کفگیر رو نشون داد که یه تذکر جدی بده و من که پشت سر اون بودم با علامت دست از طرف موتور سوار بی فرهنگمون عذرخواهی کردم.
و بدون توقف رفتیم تا رسیدیم به داغستون و اونجا از دوستان آنرودی جدا شدیم. البته میتونستن بیان چون مسیر خاکی هم بود تا محل قرار ناهارمون که یه جایی پشت چالی دره بود.
این هم تصویری از محل قرار ناهار :
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
جای خوبی بود. هوس کرده بودیم که اردک ها رو برای ناهار آماده کنیم ولی گفتیم گناهدارن طفلکیا.
خلاصه جاتون خالی روز خوبی بود.
موقع برگشتن هم از مسیر خوبی برگشتیم و با اینکه مسیر کفی زیاد داشت(البته خاکی) ولی همون قسمت ها هم چالش برانگیز بود و حسابی حالمونو جا آورد.
امروز مهمون ناخونده هم داشتیم که با همون دوستای تاخیریمون اومده بود که تو آفرود خودشون تقبل حملش رو نکرده بودن و دوست بنده جناب سید مهدی رو ترکش جا داده بود که این باعث شده بود بعضی جاهارو عقب بیوفته.
چیز خاصی هم دیگه به نظرم نمیرسه.
جای همه خالی امروز هم خوش گذشت.
- - - Updated - - -
علی چرا اون قسمتی که رو دیواره من دست تکون دادم رو نذاشتی
یالا بذار
من میخوامش
میخوامش
مرسی آفرودیا
امروز عجب هوایی بود لامصب
یه هفته نبودما
هواشناسی غوغا کرد
مثکه حسابی هم خوش گذشته
کلیپ رو گذاشتم واس دانلود
ایشالله هفته دیگه یه برنامه چخچخی* بریزیم بریم صفا سیتی
------------------
پیش نویس:
* چخچخی در لهجه مشهدی به معنای خیلی باحال می باشد
- - - Updated - - -
ایول ارتفاع پرش
خوب حالا ما کم آوردیم؟؟؟
دادا خوب گفتیم مزاحمتون بیشتر از این نشیم و بهتون بیشتر خوش بگذره
اینستاگرام موتور سنگین مشهد :instagram/mashhadbikes1
اره دیگه محمد جان بچه ها میخواسن برن حال کنن دیگه گفتیم مزاحم نباشیم
نام:سرباز صدایم:ایست غذایم:اش دلم:سنگ کوله بارم:تفنگ وطنم:اسایشگاه
گناهم:ترک پست همدمم:سینه خشاب تنها کلامم:نبود..
منم چنتا عکس گرفتم اونروز..
ببخشید اگه کیفیت بایینه اخه با گوشیه دیگه
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] اینجا تو بمب بنزین محمد داشت شکمه رخشش رو سیرمیکرد!
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] و دیگر هیچ....!
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] نماز جماعت موتورا!!
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] اینم محمد همیلتون گل..
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] محمد همیلتون(سمت راست)..محمد منزه(سمت چب)
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] اینم حواسشون نبود گرفتم
نام:سرباز صدایم:ایست غذایم:اش دلم:سنگ کوله بارم:تفنگ وطنم:اسایشگاه
گناهم:ترک پست همدمم:سینه خشاب تنها کلامم:نبود..
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)