|
|
|
سلام
قرار خوبی بود
ممنون از همه دوستان که اومدن
تقریبا 12 ساعت طول کشید این قرار ، 8 صبح که از خونه زدم بیرون ، 8 شب رسیدم خونه
مسیر بسیار دلنشین
رسول که ترکوند ، هم بابت شیرینی موتور هم حرکتهای آفرودی (انصافا بهتر از علی نباشه ، کمتر از علی نبود (از لحاظ نترس بودن) موتور علی دست خوب کسی افتاده بود)
مرسی از امیر مسعود بابت زحمت های ناهار
ممنون از مجتبی بابت معرفت و ابزار و البته استیکر !
ممنون از شهاب بخاطر لباس خوشگلش
سهیل جان هم سر صبح اظهار داشتن که نمیتونن تشرف بیارن
فعلا اینارو داشته باشید تا بقیه عکسها رو هم بذارم
ویرایش توسط Mohammad aghili : 02-07-1391 در ساعت 03:44 قبل از ظهر
خوش به حالتون، منم می خواستم بیام همش تقصیر این منشی روز تنبله نمی گه مردم کار و زندگی دارن، با اینکه محمد عقیلی و امیرمسعود بهم لطف داشتن و باهام هماهنگ کردن بازم نشد بیام
آها راستی قبلش عذرخواهی کنم، شرمنده، فکر کنم یه نیم ساعتی معطل من شدین، آره؟ به نیم ساعت قبلش مسیج دادم که اگه تا 8 نرسیدم بهتون شما برین، اما شانس ما نرسیده بود، البته باید زنگ می زدم
واسه هفته ی بعد اگه خواستین برین میشه یکم دیرتر راه افتاد آیا؟ یه نیم ساعت، سه ربع، که منم برسم بهتون
این هفته کم عکس گرفتی، با اینکه میگی 12 ساعت بوده فقط همینا؟! حتما حافظه دوربینت پر بوده
آمد اما در نگاهش آن نوازش ها نبود...
رسول تا خونه رسیدی چیزی از موتور موند آیا ؟
آره
اینقدر مونده که این هفته هم بریم آفرود
تازه چیزی نشد که ...
خطر عقب و فلاپ روش
جفت فلاپ های زیر زین
رکاب سمت دنده
1 عدد بوق !!!!
پیچ تنظیم لاستیک عقب سمت ترمز (کلا از بیخ نیست )
کاری نشد موتور که !!!
خودمم که هنوز مچ دستمو نمیتونم تکون بدم
به جای این حرفا فکر برنامه این هفته باش
I need ADRENALIN,just like blood
ایول داری خدایی
این روحیه ات مرا هم مجذوب کرده
مچت چرا؟
کجا چیکار شد؟
این هفته شیطونه میگه اون مسیره رو بریم ادامه بدیم ببینیم به کجا میرسه
هفته پیشش مجتبی میگفت ادامش بریم یه ساعت دیگه میرسیم نیشابور
من که تو حالمه اسیدی
دوباره لامسب درونم به رعشه افتاده
این عکس مجتبی رو هم به افتخار رسول میزارم
باشد که ارضاء شوید
آقا تسلیم
اینم عکسها و آفرود نامه امروز
ساعت 8:30 صبح
پمپ بنزین ، بطور اتفاقی یک جیگر طلا رو هم زیارت کردیم
مسیری که رفتیم ، همون اول یه هر چشم میگیره از آدم
دقیقا ابتدای مسیر باید یه کوه رو صاف تا قله بری بالا
این همون قله س و نمای زیبایی از مشهد
هنوز عاشقشم ♥
ادامه مسیر ...
سرگاز با RM ...
ضمنا این عکس رو میتونید 3 ثانیه بعد از انتشار تو اینستاگرام با شونصد تا لایک ببینید (کصافط)
و این هم پدیده نو ظهور روانی مشهد
رسول !!!
به چشماش دقت کنید ، اگه روان پا میداد الان پرواز کرده بود
و اون باطری لامسب هم تو عکس دیده میشه که خدا میدونه چه دهنی از ما سرویس کرد
صرف صبحانه در حضور موتور ها
جای همه اونایی که یه زمانی بودن باهامون اما الان به دلایلی موقتا نیستن خالیییییییییی
آفرود در آفرود
تعبیرش این میشه که با اینکه جاده خاکی داره مسیر اما دوستان تمایلی به حرکت در جاده نمیبینن
یک ساعت و اندی علاف شدیم سر قضیه موتور رسول
درجا کار میکرد ، ولی میذاشتی دنده ، پت پت میکرد راه نمیرفت
موتور رو که میخوابوندی درست میشد
گفتیم لابد کاربراته ، کلی فلاپ و زین و باک رو پیاده کردیم ، دمش گرم مجتبی همه زحماتش رو کشید کاربرات رو بازکردیم شستشو دادیم ، خوشحال و خجسته از اینکه الان درسته دیگه
ولی بازم همونجوری بود
تو یه لحظه چشم شهاب افتاد به بست باطری که یکم شل شده بود ، اونو سفت کردیم ، درست شد
موتور ها در موقعیت ناهار
اینکه میبینید موتور مجتبی جدا پارک شده دلیلش اینه که بعد از رسیدن ، فهمیدیم نوشابه که پشت موتور من بسته شده بوده ، نیست ! بعد بنده خدا کلی رفت گشت تا پیداش کرد
شهاب عزیز در حال تدارک ناهار ، و عکس تو عکس زیبا
رسول
ایشالله همیشه لبخند رو لبت باشه مرد !
زیاد به موها دقت نکنید ، آفروده دیگه
یک توصیه اسیدی ، هیچوقت ناهار (خصوصا جوجه جات) بیشتر از ظرفیت جمع نگیرید ، به فنا میره آدم
دقیقا این شکلی
چرت زدن شهاب بعد از تناول ناهار
عکس یادگاری در شیب [فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] روان در شیب [فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ] امداد در شیب [فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ]
انصافا جیگر نکردم گازش بدم (لحظه پرش مچت از مغز فرمون نمیگیره ، اصن نمی گازی ، دست خودتم نیس)
اینم صاحابش ، با موتورش ، درحال پرشش
خب دیگه
دیرم شده اسیدی
فعلا
بای
همون یاعلی
ویرایش توسط 02109002 : 04-07-1391 در ساعت 07:06 قبل از ظهر
بچه ها دلم کباب شد منم دفعه بعد میام حداقل ببینمتون
از اولش رو دیدم.
إإإ ببخشین
سلام
دوستان ورزشکارمون که اینقدر عزیز هستن بهتره که ....
به حال ممد عقیلی غبطه میخورم . کاش ما هم تو قم آفرودی های پایه داشتیم.
ویرایش توسط 02109002 : 04-07-1391 در ساعت 07:06 قبل از ظهر
با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه دادا
باس بگری ، 4تا پایه گیر بیاری دیگه
تا عاقبت بخیری چیزی نمونده
ویرایش توسط 02109002 : 04-07-1391 در ساعت 07:07 قبل از ظهر
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)