|
|
|
|
|
|

طبق اخبار بدست آمده از جانشین فرمانده محترم جدیدا موتورهای 200 روان که دارای پلاک ملی و مدارک کامل هستند طبق نظر ایشون باید سوار ماشین بشند!برند دم پیست و پیاده بشند و مجوز تردد ندارند!بنا به گفته این منبع مطلع و با معلومات،این موتورها از امارات قاچاقی وارد کشور میشند و توسط دلالان به ما بدبختا فرو میشند و ما هم شعور نداریم با مدارک جعلی اونارو خریداری میکنیم!البته قرار شد برگردند و مفصل بحث کنیم...دیگه دلم طاقت نیاورد رفتم پیش حاج اقای عقیدتی سیاسی دمش گرم تا دید سرباز عقیدتی سیاسی ام مودب و با احترام جوابمو داد و راهنمائیم کرد،گفتم من الگوی اینو اون هستم چطور به من انگ مزاحمت میزنید و من باید الگو بمونم؟چرا منو تو این موقعیت قرار میدید؟چرا با احساسات یه جوون پاک بازی میکنید؟گفت منم پیگیر هستم و شما هم برو با فرمانده صحبت کن.رفتیم صحبت کنیم که لطف کردند راهمون ندادند!گفتند ملالاقات ممنوعه!دوشنبه اوپن میتینگ هستند ایشون!خلاصه بازم دلم طاقت نیاورد،یکی از سرهنگای ارتش که مال عقیدتی بود اونجا بود و با اشنائیت مختصری که باهاشون داشتم یکم کارمو جلو بردم تا بفهمند با کی طرفند و ازین جک و جوادای ولگرد نیستیم!بعد رفتم حفاظت و شرح ماجرا رو دادم،پاس داد بازرسی،اونجا رفتم شرح ماجرارو دادم،گفتم چرا با آبروی نیروی انتظامی بازی میکنید؟خواهشمندم شدیدا پیگیر باشید،ولی به بهانه نماز رفتند و بچه های ما هم استین بالا زدند،سر نماز چپ چپ نگاهمون میکردند،بعد از نماز نمیدونم کی سفارش کرد که اینا سر و گوششون میجنبه و راهی شون کنید،طرف اومد و رفت جرممون رو درآورد!
اینجاش باحاله:
جواد نداشتن مدارک!(اسم و مشخصات رو از روی مدارک موتورش نوشتند حالا نمیدونم یا یارو کور بود مدارک رو ندید یا اینکه خیلی صادق بود و داشت پرونده سازی میکرد!)البته میدونید که جواد دم در دژبانی کلانتری پارک کرده بود که بهش گیر دادند و همون لحظه مدارکش رو داد!
من عدم رعایت سرعت مطمئن!یعنی وقتی دور میدون پارک بودم و منظتر جواد اینا بودم،داشتم مثل یه حیوون با 250 کیلومتر میروندم که اینا یهو منو میگیرند!واقعا دست گلشون درد نکنه البته رد گرفتنشونم هست!
محمد هم که ویراژ!رفتن از خاکی(ازین به بعد تریل شده موتور اسفالت!از خاکی بری جرمه!!!!!)مزاحمت و ایجاد رعب و وحشت!مثلا میرفته پشت کوچه قایم میشده و مردم میومدن و این یهو میگفته پخ!اوناهم میترسیدن و به کلانتری خبر میدادند!یا مثلا وقتی از کنار مردم رد میشده قیافشو کجکی میکرده و نشونه مردم میداده و اونا میترسیدن!!!
خلاصه بعد از کلی بحث و درگیری و دیدن چند نفر بدتر از خودمون که مثلا به جرم داشتن ماشین پیکان و داشتن ضبط و ... ماشینشون خابیده بود خدارو شکر کردیم که جای اونا نیستیم!بعدش یه آدم با معرفت تر و منطقی تر از بقیه اومد و گفت مشکل چیه،سرگرد بود،گفتیم بهش و رفت از سربازا پرسید،دید راست میگیم،منم سریع کارت عقیدتی سیاسی رو درآوردم نشونش دادم،یکم مهربونتر شد،جواد یه کارت دیگه نشون داد مهربونتر شد،محمد گفت بابام....دیگه میخاست بغلمون کنه که گفتیم زیاد احساسی نشیم...گفت فردا بیاید خودم باهاش صحبت میکنم و برای همتون میزنیم نداشتن مدارک تا برید موتوراتونو بگیرید!گفتم من سربازم مدارک رو میدم محمد بیاره گفت اوکی!حالا مونده برای فردا ببینیم پلیس خوب هم داریم یا نه!خدا کنه لااقل تو مکان به اون بزرگی دو سه تا آدم خوب هم پیدا بشه!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)