فکر کنم یه عده ادم مثل من که بیکار بودن و کنجکاو رفتن ببینن اخرش چیه .به کجا ختم میشه.رفتن دیدن همچین مال نیست برگشتن.دوباره چند روز بعد یه گروه دیگه رفتن ببینن جه جوریه اونا هم حال نکردن برگشتش دوباره چند روز بعد چند نفر دیگه این مسیرو رفتن... خلاصه از بس رفتن و برگشتن یه جاده خاکی مانند درست میشه گروهای بعدی که جاده ی خاکی مانندو میبینن پیش خودشون میگن حتما جای قشنگیه که یه جاده زدن تو دل کوه بریم ببینیم چه جوریه به دوستاش میگه بچه ها پایه اید بریم .اونا هم میگن بریم خلاصه اینا هم این مسیرو طی میکنن میرن میرسن اخرش میبینن چیزه خاصی نداره فقط یه تابلو که روش با ذغال نوشتن: شما هم عین ما کی..(ضایع) شدین برگردید lol. اینا هم دست از پا درازتر برمیگردن و نارحت .دیگه اخرای راه برگشت بودن که میبینن روی یه تخته سنگ که کثیف شده بوذ نوشتن رفتم مال نبود نرو مال نیست اینا پیش خودشون میگن اگه باز این تابلو رو میدیدن میرفتن یا نه خلاصه یه چند ساعتی تو مسیر رفتو برگشت معطل میشن تا یادشون بمونه که از این به بعد جاهایی که میشناسنو برنو دیگه حس کاشف شدنشونو قبل گردش رفتن off کنن (کریستف کلم ! (درست نوشتم؟!)کاشف امریکا هم اعتراف کرد من شانسی امریکارو کشفیدم .یه سریا میگن امریکا قبلا کشف شده بود)خلاصه چند وقتی از این ماجرا میگذره که نوبت به بچه های پرشین موتور :) و همچنان این داستان ادامه دارد...
جایی که فکر میکردن بهش میرسن ...
و در نهایت جایی که بهش میرسن..
Np