موضوع: تصاویر قرار ملاقات 27 آبان ماه 1390 - پارک دانشجو -

خیلی قرار خوبی بود تو راه که داشتم میرفتم بارون شروع شد و خوشبختانه سریع قطع شد
وقتی هم که رسیدم با دوستان جدید لاکی و رادیکال و زورو و من یو و ... آشنا شدیم
بعد از کمی تاخیر بقیه بچه ها هم اومدن
اینم چند تا عکس دسته جمعی

لاکی به من زنگ زده. می گه سلام لاکی ام.

تا 2 ساعت بعدش داشتم فک می کردم این چه فامیلی ای بود. از کجا بود.

بعدا یادم افتاد یکی تو سایت هست به نام لاکی!!!!

نوشته اصلی توسط Kenji

لاکی به من زنگ زده. می گه سلام لاکی ام.

تا 2 ساعت بعدش داشتم فک می کردم این چه فامیلی ای بود. از کجا بود.

بعدا یادم افتاد یکی تو سایت هست به نام لاکی!!!!

آره ما با هم بودیم زودتر رفتیم بچه ها نیومده بودن گفتیم به تو زنگ بزنیم زنگ زد گفت این کنجی نبود انگار 30 ساله می شناستت

بهش گفتم اینطوری گفتی فکر می کنه لاک پشتی

نوشته اصلی توسط jesse

سلام به همگی من نویدم همون دایلیم سبزه طرح داره اولین بارم بود که با برو بکس میرفتم بیرون البته باید تشکر کنم از مهران دوست عزیزم در کل عالی بود مخصوصا اخرش تو اتوبان البته بنده اصلا تو عکسا معلوم نیستم ایشالا بعدا تو عکسای دیگه دوستان جبران کنن

من تو رو دیدم؟

نوشته اصلی توسط jesse

سلام به همگی من نویدم همون دایلیم سبزه طرح داره اولین بارم بود که با برو بکس میرفتم بیرون البته باید تشکر کنم از مهران دوست عزیزم در کل عالی بود مخصوصا اخرش تو اتوبان البته بنده اصلا تو عکسا معلوم نیستم ایشالا بعدا تو عکسای دیگه دوستان جبران کنن

نوید جان موتورت خیلی قشنگ شده خیلی
بچرخه چرخش برات

نوشته اصلی توسط salahshor

سلام علیکم !
بعد یه ماه با دایل اب اومدم سایت
جای دوستانی که نیومدن خیلی خالی بود
قراره خوبی بود خصوصا برگشتنی چمران و مدرس و همت خیلی خیلی حال داد
بزنم به تخته مگلی عین اسب راه میره ! اخه همیشه بهش یونجه سوبر میدم !!
چمران جنوب خا... فنگ شدم 154 تا داشتم میومدم بیشترم جا داشت بره که یه مورانو فکر کنم خیلی با ناموس بود ! سر کل کل گرفت روم
منم شل کردم ولی با زنون حالشو گرفتم نزدیک بود بره تو باقالی ها
لباسا .... لباسسا ... تو اون هوا بختم از گرما . ماشالا هر کی هم میدید فکر میکرد از این برادرام ...
شهروز خیلی نا مردی دارم واست !

به من چه؟؟؟؟؟؟

شهروز کاظم حق داره دیگه یه دایلیم دیگه دیده بودی جفتتو گازو گرفته بودید انگار نه انگار که دور نفر دیگم هستن عین دوتا قناری هی باهم گاز میدادید لایی بازی میکردید