موضوع: تا حالا چند بار تصادف کردید؟چه جوری؟چرا؟

منم مثل همه اکثر موتور سوارها 3 بار تصادف کردم

دفعه اول 19 سالم بود دانشگاه یک هندا 125 داشت قرض کردیم خرید کنیم دوستم را از درب خوا***ه برداشتم تخت گاز تو خیابونهای یزد
ماشین جلوئی ضد روی ترمز منم ناشی ترمز را گرفتم موتور کشیده شد خوردیم پشت یک پژو داشت پنچر گیری میکرد یادمه از اون طرف ماشین بلند شدیم حالا چطوری ما شوت شدیم اونطرف را نفهمیدم چونم نفهمیدم به کجا گیر کرد بخیه خورد ....

یکبار هم با سی جی بودم 2 ساله پیش طوقه روی چرخ با 4 تا پیچ به کمکها وصله یک پیچ از این طرف و یکی از اون طرف افتاده بود این طوقه بازی میکرد از پل هوائی با صد تا سرعت میمدم پائین از دور دیدم چراغ قرمزه سرعتم را کم کردم که طوقه اومد رو چرخ و چرخ جلو قفل شد و من کله شدم شاید 5 متر فقط با سر روی زمین سر خوردم که چشمام را باز کردم آسفالتهای کف خیابان رو میدیدم فقط اگه کلاه نداشتم هیچی از صورتم نمیموند و شانس اوردم گردنم نشکست اون موقع کلفت بود !!!!!!! هه هه

وقتی خسته هستید واقعا پشت موتور نشینید خطای رانندگی خیلی زیاد میشه
کلاه ایمنی حتما بزارید واقعا ارزش داره 500 خرج کنید لباس و وسایل ایمنی بگیرید .
با سرعتی حرکت کنید که بتونید موتور را کنترل کنید همه رانندگی ریسک نباشه بزارید فقط 1% شانس باشه
رعایت حال دیگران هم کنید مخصوصا عابرین پیاده

گازوییل !!!

داشتم وارد میدون میشدم ، دیدم یهو موتوریه جولوم (سی جی) خورد زمین ؛ فهمیدم رو زمین یه چی ریخته (آخه بارون اومده بود و همه جا خیس بود اما اونجا غیر از بارون گازوییل هم ریخته بود)
منم اومدم با احتیاط بازی در بیارم ، سرعتم رو خیلی کم کردم ، تقریبا 10 تا ، ولی باز هم تا رسیدم به اون نقطه آلوده به گازوییل خوردم زمین ؛ هر کار کردم موتور رو نتونستم جمع کنم که نخوره زمین ؛ هیچیم نشد فقط دست چپم زخمی شد

بعد موتور رو (70 خسته) بلند کردم بردم حاشیه میدون که ببینم چی شد موتور ، یه آن دیدم 5 تا موتوری دقیقا عین من دارن موتوراشون رو چک میکنن ، در همون حال که مشغول بودیم یه زن و شوهر با یه بهمن وارد میدون شدن و مثل من خوردن زمین (بیچاره کلی از فلاپاش شکست)

جالبه بدونین یه نجاری دور میدونه بود که صاحبش و شاگردش داشتن هر هر به ما میخندیدن ؛ رفتم جلو گفتم جای خنده یه کم خاک اره بریز رو اون گازوییل های لامصب که ملت بیچاره اینقد تلفات ندن ؛ یارو هم در عین بیخیالی گفت : ولش کن باحاله ، خاطره میشه واست

نوشته اصلی توسط ghost.rider1

ترمز موتور با ماشین یکی نیست امکان تصادف خیلی زیاده

بستگی داره چه موتوری و چه ماشینی باشه و چطور بزنن رو ترمز.

سلام بروبچ منم تا cg داشتم چند بار خوردم زمین و 1 تصادف بدم داشتم که می نویسم براتون :
1روز از خواب بلند شم حالم زیاد خوب نبود (مسموم شده بودم ) خلاصه گیج می زدم منم نکردم موتورو بر ندارم زدیم به خیابونو چند دقیقه نشده بود که یک زن میانسال اومد وسط خیابون منم هر چی بوق زدم نرفت کنار منم زدم بهش ولی خوبش این بود که سرعتم 30یا 40 تا بود خلاصه ملت جمع شدند منم ولو شده بودم زمین بلند شدم موتورو جمع کردم و زنگ زذم آمبولانس اومد طرفو برد بیمارستان بعد از چک کردن زنه دیدن چیزیش نیست و فقط بدنش کوفته شده بود خلاصه کارهای بیمارستان کردم و بعدشم زن رو بردم با تاکسی خونش رسوندم بازم خدا رو شکر

نوشته اصلی توسط amirw3x

چی بوق زدم نرفت کنار منم زدم بهش

داداش پیشنهاد میکنم شما هیچوقت سوار ماشین سنگین نشی

آخه اگه بخوای با این خونسردی که میگی بزنی یکی رو زیر بگیری ؛ باس نعش یارو رو با تاکسی ببری خونه


فعلا
یاعلی

یک هفته بود مگلی رو گرفته بودم و ناآشنا به کلا ۲۵۰ و بحث لاستیکها و لیزخوردن هاش! توی کوچه بودم که یکدفعه جلوم یه تیکه ی برف کوچیک سبز شد. منم که فکر میکردم مگلی مثل بقیه ی موتورهاست خیلی خونسرد از روش رد شدم. حدس زدن بقیه ی ماجرا سخت نیست! از دست رفتن کنترل چرخ عقب و سر خردن رو زمین و ....

امسال هم توی مسیر برگشت قرار طالقون یه ترمز جلوی نسبتا میخ توی جاده ای که پر از خاک و سنگریزه بود و در حالی که فرمون صاف نبود و داشتم سعی میکردم همزمان با کم کردن سرعت از کنار موتور جلویی رد بشم. که موتور سر خورد و جرقه هایی که توی اون تاریکی موقع کشیده شدن سر فرمون روی زمین بوجود اومده بود چقدر جذاب بود!!! (fu#$ them all to hell!!!)

فردای قرار طالقون توی ترافیک تقریبا سنگین اتوبان داشتم ماشین ها رو رد میکردم که پیچیدم جلوی یه رنو و اون دوستمون هم فورا شروع به حرکت کرد و زد بهم. موتور روی زمین کشیده شد و رفت زیر ماشین جلویی که باعث شد کلی از فلاپ هاش به فنا برن و هنوزم درگیر فلاپ هاش هستم. بعضیا شکستن و بعضیاش خط و خش که صافکاری نیاز دارن. مقصر هم من شناخته شدم که توی ترافیک سنگین پیچیدم جلوی ماشین و قبل از اینکار باید راهنما میزدم!!

و باز فردای همون روز توی شلوغی اتوبان یه ۴۰۵ از پشت بهم زد و همونطور که موتور صاف بود تایر عقب تا نصف رفته بود زیر سپر جلو و گیر کرده بود!! جای پلاک هم یه جاش شکست.

این سه روز آخر که سه تا تصادف پشت سر هم برای بنده به ارمغان آوده بود واقعا که چه روزهای خوشی بود! احتمالا چون تعداد تصادفهای من بر خلاف بقیه ی دوستان از سه تا بیشتر هست و ۴ تاست احتمالا باید منتظر چیزهای دیگه ای هم باشم. شاید اینبار ۴۰۵ منو هم مورد عنایت قرار بده و گیر کنه!

میگما
من جای شما بودم تا یه هفته موتور رو از خونه بیرون نمی آوردم

خدای نکرده فردا جای 405 یهو دیدی کامیون ....