موضوع: تا حالا چند بار تصادف کردید؟چه جوری؟چرا؟

دوستان تا حالا چند بار و چه جوری و چرا تصادف کردید؟ میپردازیم...البته خدا نکنه که براتون پیش بیاد اما پیش امده دیگه بعضی وقتا پیش میاد/اول از خودم شروع میکنم تصادف بلایی درد ناک و در بعضی موارد غیر قابل جبران ایشاالاه برای هیچ کدومتون پیش نیاد ...اگه هم خدایی نکرده هم امد جون سالم بدر بردید براتون تا اخر عمر تجربه بشه/من خودم تو این موضوع تا حدودی با تجربه شدم چون چند مورد تصادف بد داشتم که شاید الان پیشتون نبودم ...اما خدا دوستم داشتو با هام بود/اخریشم که در جریان هستید 2 بار باموتور تصادف کردم که تو هیچ کدومم مقصر کسه دیگه ای بوده اخریشم که 5 روز تو کما بودمو خون ریزیی مغزی شده بودم و خون تو سرم لخته شده بود وبا دارو های گرونو دکتر خفنو دعا های خانواده و دوستان سر پا شدم... دوستان بحثو به حاشیه نبرید و بی احترامی نکنید...از تجربه های هم استفاده کنید .بحث خوبی میشه ادامه بدید منم در ادامه میگم..........

خدا رحم کرده خدارو شکر چیزیت نشده /
به امضای من از روز اول توجه کن اون پایینه
اگه دستکش و لباس و کلا شولدر و وسایل ایمنی دیگه هم داشتی مطمئن باش هیچیت نمیشد.
اون جاهایی که ورم کرده ضرب دیده و نشکسته چون خون مردگی یا کبودی زیاد در کار نیست.
همیشه لوازم ایمنی نجات دهندست موتور یه تیکه اهن و پلاستیکه منفجرم بشه میشه جمش کرد اما جون ادمیزاد .....

هفته پیش روز مادر با فامیلمون بودیم دور دور میکردیم خانومه وسط اتوبان یادش رفته بود باید بره تو خیابون دست راست ، از لاین چپ گرد کرد حدود 50 تا سرعت داشتم کوبید بهم
به طور حیرت آوری موتور کنترل کردم زمین نخورد فقط راهنما شکست و فرمون کج شد ،چون مقصر بود ترسید حتی پایین نیومد ببینه ماشینش چی شده (هیچی هم نشد) یه جوری به من نگاه میکرد انگار ... ، رفتم بهش گفتم مشکل داری ؟ به جای عذرخواهی گفت خفه شو گاز داد رفت
2دقیقه بعد رفتم موتور بلند کردم دنبالش طوری تخته کردم که فامیلمون جاموند، از یه پالسه که صحنه تصادف کنارم بود پرسیدم کجا رفت طرف بهم گفت بعد 5دقیقه پیداش کردم. رفتم دنبالش دیدم داره در میره رگ کله خریم گرفت چرخ جلو رو بلند کردم دنده دادم تو 50-60 تا سرعت کوبیدم تو شیشه عقبش
(کاری که تو شرایط عادب نه میتونم بکنم نه اگه بتونم میکنم )
ماشینش حتی خش هم برنداشت من خوردم زمین موتور یک متر پرید هوا به فنا رفت خودم که پخش زمین دست و پا خون خالی ، بازم خانومه فرار کرد اومدم موتورو بلند کنم روشن کنم دوباره برم دنبالش یه پسر مودب اومد کمکم گفت داری میمیری ، بازم ولش نمیکنی؟
هنوز شب ها از پادرد نمیخوابم
خداشاهده اگه من تو این کشور کاره ای بودم به خانوما اجازه نمیدادم حتی بغل راننده بشینه چه برسه هر زن خوشدستی بشینه پشت بنز برینه تو خیابون
یادم که میفته میخوام طرف رو جر بدم چون مقصر نبودم اگه طرف یه ببخشید میگفت میگفتم اشکال نداره خداروشکر طوریم نشد برو ، ولی طرف پرروبازی دربیاره مادرشو به عذاش میشونم ؛ اول خواستم برم بغلش در ماشینو تو حرکت باز کنم بندازمش پایین خیلی عصبانی بودم خداروشکر باز این کارو نکردم


تاحالا با آقایون تصادف بد نداشتم فقط یه بار که حالت عادی نداشتم 4بار توی یک روز تصادف کردم تا بریم پارک برگردیم خون خالی بودم

داداش بازم خدارو شکر کن که چیزیت نشده.موتور شاید بایکم پول درست بشه ولی اگه جایت میشگست همیشه دردش بات بود وپشیمون میشدی که چرا اون روز لباس ایمنی مخصوص موتورو نپوشیدم.
جان ادم شیرین تراز همه چی هستش.
خود من همیشه درد میگشم همیشه.چرا چون مواظب نبودم چرا چون غرورم نمیزاشت که لباس بپوشم چرا چون اگه میپشیدم بهم میگفتن سوسول هستش میترسه لباس میپوشه. ولی بعد تصادف اخرم فهمیدم که چقدر خر بودم
که مواظب خودم نبود.از اون روز به بعد همیشه مجهز سوار موتور میشم همیشه.
پس قدر سلامتیتونو بدونیین.

با یکی از بچه ها دو ترک از خروجی باقری اومدیم تو گلبرگ غربی (جانبازان)، فکر کنم اون یه تیکش تا چراغ قرمز چهار راه که ورود ممنوع میشه (یکطرفه میشه)، خیابون سه تا لاین داره...
ما داشتیم از لاین چپ میرفتیم که یه پراید جلومون بود و طبق معمول راه نمیداد. منم اومدم راست تا از سمت راستش برم (لاین وسط)... تو همین موقع دیدم یه پسر قد بلند (حدود 25 ساله) از جلوی پرایده که داشتم از سمت راستش با اختلاف سرعت 5 تا 10 تا میزدم جلو، دوید (خط کشی عابر نداشت)، بعد تا از جلوی پرایده رد شد بدون اینکه سمت راستش رو نگاه کنه شروع کرد به قدم زدن و رد شدن!!!!!!!!! (ماشین ها چون از اتوبان میان سرعت هم دارن)
من جا خوردم! سرعت حدود 70 تا بود. بدیش این بود که خیلی بهم نزدیک بودیم، من دستم رو گذاشتم رو بوق و گرفتم سمت چپ که از پشتش برم... دیدم تا برگشت و مارو دید، خشکش زد و با اینکه دید من گرفتم از پشتش برم یک قدم اومد عقب و خودش رو دقیقا تو خط حرکت ما گذاشت!!!!!!
فاصلمون باهاش 3-4 متر بود. من خودم رو آماده کردم برای زدن بهش و زمین خوردن. تو اون سرعت با اون فاصله کم چیکار میتونستم بکنم؟! در عین ناباوری تو لحظه برخورد پسره شکمش رو داد جلو و دسته فرمون و آینه از گودی کمرش رد شد!!!!!
بعد که ردش کردیم از تو آینه دیدم همونطوری خشکش زده وسط اتوبان وایساده! این حرکتی که کرد من هنوز دارم فکر میکنم چه فکری باخودش کرد که اونطوری از خیابون رد شد بعدشم یه قدم اومد عقب و دقیقا اومد جلوی موتور؟!

پالس 200 خودش سنگینه مام که دوترک بودیم، با موتور حدود 300 کیلو بودیم! واقعا فرمون دادن کار سختیه باز با این حال من با تمام قدرت فرمون رو مقداری شکوندم تا از پشتش بریم.
از اون شب قول دادم تا 1 ماه هر روز 2 رکعت نماز شکر بخونم که بهش نزدم وگرنه 3 تا مون پرپر میشدیم.

نتیجه اخلاقی:
1- خونسردی خودتون رو حفظ کنید و همیشه ریلکس باشید حتی موقع تصادف! (مثل خودم!!!!!)
2- بوق نزنید چون طرف ممکنه هول بشه و بجای اینکه از جلوی شما در بره بیاد جلوی موتور! (مخصوصا اگر فاصله خیلی کم باشه)
3- همیشه لازم نیست در یک خط راست حرکت کنید. در موقع تصادف و برای جلوگیری درصورت خالی بودن کناره ها، یک یا دو لاین تغییر مسیر ناگهانی بدید (کاری که اگر میکردم بهتر بود!)