FOLLOW INSTAGRAM PAGE
JOIN TELEGRAM GROUP

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 32

موضوع: مسافرت 18 روزه من با موتور پالس 220

  1. #1

    موتور سوار

    محل سکونت
    دزفول
    نوع موتور
    پالس 220
    شغل و حرفه
    محصل - اکترونیک-برق
    نوشته ها
    222
    تشکر
    703
    علاقمند به موتورهای ریس
    Last Online
    29-04-1400 @ 05:11 قبل از ظهر

    پیش فرض مسافرت 18 روزه من با موتور پالس 220

    به درخواست ناظم عزیز سایت یه تایپک جدید زدم و شرح سفرم رو در اینجا خدمتتون میدم....
    اول براتون از خدا سفر با موتور رو درخواست میکنم.........جاتون خالی........خیلی حال داد......واییییییییییییییییی ی........چقدر خوب بود.......
    سفر من در روز سه شنبه 10 شهریور آغاز شد و در یکشنبه 28 شهریور به پایان رسید.....
    من از دزفول شروع به حرکت کردم......و مقصد هایم به ترتیب 1- تهران....2-بابلسر....3-مشهد.....4-کرج........بود....
    اول 3 روز در تهران بودم.......
    بعد 3 روز در شمال بودم......
    بعد 5 الی6 روز هم مشهد .....
    و بعد هم 4 الی 5 روز در کرج بودم.....
    متاسفانه سرعت اینترنتم پایینه .......دارم عکس و فیلم ها رو آپلود میکنم.......حجمشون خیلی زیاده....حجمشون حدود 100 گگگگگگگگگگگیییییییییگگگگگ گگههههههههههههه....البته بیشترش مال فیلم هاس چون کیفیتش بالاس......سعی میکنم کیفیت رو بیارم پایین و حجم رو کاهش بدم.......
    در زیر نمایی از مسیر مشاهده میکنید.....
    مهمان ها نمی توانند عکس هارا مشاهده کنند لطفا برای مشاهده عضوشوید(کلیک کنید) here.

    در ادامه برای کاهش حجم صفحه و سریع تر بالا آمدن آن لینک تصاویر را قرار میدهم.....


  2. تعداد 26 کاربر از hosin2a برای این پست تشکر کرده اند.


  3. #2

    همـــــــکار ســـــــابـــــــق

    نوشته ها
    4,341
    تشکر
    3,499
    علاقمند به موتورهای کراس
    Last Online
    11-09-1400 @ 01:23 قبل از ظهر

    پیش فرض

    رفت برگشت چند کیلومتر شد؟
    ...two stroke


  4. تعداد 5 کاربر از ali_r برای این پست تشکر کرده اند.


  5. #3

    لیدر قرارملاقاتهای استان اردبیل

    نوع موتور
    پالس 220 - 200 - 180 - CDI125
    شغل و حرفه
    آزاد
    نوشته ها
    1,045
    تشکر
    8,687
    علاقمند به موتورهای ریس
    Last Online
    14-10-1400 @ 08:43 قبل از ظهر

    پیش فرض

    خسته نباشی دوست عزیز سفر بخیر واقعا پالس 220 تو جاده هیچ جوره تو شتاب و قدرت و سرعت کم نمیاره مرد روزهای سخته

    راستی تنها رفتی؟

    عکسات کو!؟ فیلم هم داری بزار کلن هرچی گرفتی که جالبه بزار

    از سفرتم یه توضیحاتی بده
    باختیم آخر بازی. . . همگی دست زدند. . .

  6. تعداد 7 کاربر از hamed510 برای این پست تشکر کرده اند.


  7. #4

    موتور سوار

    محل سکونت
    Far West
    نوع موتور
    براوو
    شغل و حرفه
    تجهیزات ایمنی موتور
    نوشته ها
    1,355
    تشکر
    6,863
    علاقمند به موتورهای دومنظوره
    Last Online
    30-01-1403 @ 02:50 بعد از ظهر

    پیش فرض

    خسته نباشی داداش
    عکس بزار و بگو کجاس بزا لذت ببریم
    Find A Way Or Fade Away
    لوازم ایمنی موتور کراس و اندرو

  8. تعداد 5 کاربر از ARSH برای این پست تشکر کرده اند.


  9. #5

    موتور سوار

    محل سکونت
    دزفول
    نوع موتور
    پالس 220
    شغل و حرفه
    محصل - اکترونیک-برق
    نوشته ها
    222
    تشکر
    703
    علاقمند به موتورهای ریس
    Last Online
    29-04-1400 @ 05:11 قبل از ظهر

    پیش فرض

    سلام به همه...ببخشید کمی تاخیر داشتم.......داشتم عکس ها رو آماده میکردم.......
    خواب باز هم جاتون خالی .......امیدوارم مسافرت با موتور نصیبتون بشه........چون یه حال دیگه ای داره.......زیبایی جاده.....آب و هوای خوب...سختی...خستگی.....مشکلات ....گرما....بارون.....همش خاطره میشه........
    من متاسفانه تنها سفر میکنم.....چون نه تو دوستان و نه تو فامیل و اطرافیانم کسی اهل موتور و مسافرت با موتور نیست.....تنهام....... یعنی وقتی تصاویر بچه ها رو تو سایت میبینم که چند نفری با هم میرن مسافرت خیلی دلم کباب میشه..............
    در کل توصیه میکنم تنها سفر نکنید.......چون کمی سخته.......اگه خدایی نکرده اتفاقی بیفته.....موتور خراب بشه....یا دزدی ...خفتگیری .....تنها نیستی.......ثانیا ....بابا آدم تنها دیوونه میشه.....17 - 18 ساعت با کسی حرف نزنی سخته.....البته من آدم زیاد اجتماعی نیستم.....برای همین در این مسئله زیاد مشکل ندارم......ولی در ادامه میگم که اگه کسی باهام بود نیازی نبود نصف شب تو بیابون منتظر کمک بشینم......
    ولی عالی بود....با همه سختیش.....
    در اینجا از تمام کسانی که به فکر بنده بودند ...خانواده...دوستان و برام دعا کردند که اتفاقی برام نیفته تشکر میکنم........مخصوصا از اون بالایییی....

    خواب من سفرم رو در عصر ساعت 4 :30 روز سه شنبه آغاز کردم.............یعنی مسیر دزفول تا تهران رو همش شب در راه بودم......آخه اینجا هوا خیلی گرمه.....روز نمیتونی بری زیر آفتاب.......برا همین شب راه میوفتم......البته حالا از اون ور طرفای اراک و بروجرد شب هوا خیلی سرد میشه.......ولی لباس مناسب مشکل رو حل میکنه.....
    در این مسیر یه بلایی سرم اومد........متاسفانه....متاسفان ه سیم لامپ زنون در پیش خود لامپ قطعی داشت که من قبلا اون رو درست کرده بودم....البته به طور موقت........موتور تو سرعت بالا که لرزش موتور زیاد میشه...این اتصال قطع و وصل میشه و باعث خاموش شدن لامپ میشه........و همین بلا سرم اومد.....یعنی تو سرعت 120 تو جاده که همش تاریکه یک دفعه لامپ زنونم خاموش شد.....خدا رو شکر نور بالا بود وگرنه با 120 تا سرعت نمیدونستم کجا دارم میرم......نور بالا رو روشن کردم.....و به راهم ادامه دادم.....تا به یکی از این قسمتای پارکینگ های کنار جاده رسیدم........ هرچی سعی کردم لامپ روشن نشد........مجبور شدم توی تاریکی محض کل موتور رو باز کنم و اتصال سیم رو برقرار کنم تا لامپ روشن بشه.......خدا رو شکر تمام وسایل مورد نیاز اعم از چراغ قوه و انواع آچار و ابزار و انواع چسب رو با خودم برده بودم.......حدود 1 ساعت توی تاریکی وقتم رو گرفت ..........خدا رو شکر پیچی ...چیزی گم نشد.......و دوباره راه افتادم.......رسیدم به بروجرد کمی خسته بودم.....میخواستم بخوابم......بروجرد یه فلکه بزرگ داره که مسافرا اونجا شبا میخوابن.......من گفتم اونجا نخوابم....چون شلوغه و من اگه بخوابم ممکنه یکی بیاد یا موتور رو ببره یا از وسایلم چیزی برداره........گفتم برم یه جای خلوت که جن هم پر نمیزنه.......رفتم تو جاده و توی تاریکی کنار جاده گرفتم خوابیدم.....البته چادر نداشتم ......زیر پایی انداختم کنار موتور......ههههههههنمیدونید چقدر دعا و ایت الکرسی خوندم .....هههههه آخه ترسناک بود.....شب تاریک تو بیابون تنها......سگی ...ماری...عقربی....جنی....روحی.... دزدی....
    هنوز ربع ساعت نشده بود که خوابم برده بود که دیدم یه نفر داره میگه آقا .....آقا بلند شو.......بلند شو........تو تاریکی نشناختمش.....تازه هنگ هم بودم.......چون یه دفعه از خواب بیدار شدم ....نمیدونستم کیه........بلند شدم ...دیدم پلیسه. .......گشت انتظامی بود............گفت اینجا چیکار میکنی؟؟؟؟؟ گفتم هیچی.....خسته بودم ....گرفتم خوابیدم..........گفت مدارک.......مدارک رو نشون دادم.......گفت اینجا نخواب برو بروجرد اون فلکه بزرگه.......گفت اینجا خطر ناکه........گفتم باشه.......گفت سریع حرکت کن.........ما هم بلند شدیم و حرکت کردیم..........وسطای جاده بروجرد اراک که اطراف جاده روستا هست و باغ هست ..... هوا واقعا سرد شد........زدم کنار......از تو ساک یه جفت جوراب دیگه درآوردم و پوشیدم .....و یه شلوار دیگه.....شلوار رو که پوشیدم......دیدم دوباره گشت انتظامی اومد.... ولی این دفعه یکی دیگه بود........گفت اینجا چیکار میکنی؟؟؟؟ گفتم هیچی ....گفت مدارک......مدارک دادم......گفت کجا میری ....گفتم تهران........گفت سریع حرکت کن.......ما هم دوباره راه افتادیم.........
    حدود ساعتای 4:30 الی 5 صبح به اراک رسیدم.....باز هم کمی خسته بودم......اراک هم فلکه بزرگ داره که مسافرا اونجا استراحت میکنن......یه دو دور زدم دور فلکه باز جای مناسبی که امنیت کافی داشته باشه پیدا نکردم......که یه دفعه چشمم به یه کانکس پلیس افتاد که یه تریل دم درش بود........کانکس وسط بلوار روی چمن ها بود.......یکی از بلوار های جاده های خروجی از فلکه که دور فلکه هستند بود.......رفتم موتورم رو پیش تریل پارک کردم......اونجا یه سرباز داشت نگهبانی میداد کنار کانکس......بهش گفتم میشه موتورم رو اینجا بزارم و مراقبش باشی....و من هم این کنار استراحت کنم و بخوابم.....گفت باشه.........ما هم رفتیم روی چمنا و گرفتیم خوابیدیم........خواب بودم که با زنگ گوشی بیدار شدم.......ساعت 8:30 صبح بود......واقعا خواب خوبی بود و خستگیم رو برد.......رفتم پیش موتور .....سربازه رفته بود و یه سرباز دیگه بود......گفت از کجا میای گفتم از دزفول.....گفت کجا میری ....گفتم تهران.......گفت خیلی مردی...........آقا ما هم راه افتادیم و ساعت حدود 12:30 رسیدم تهران.............دیگه تهران بودم......


    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط ali_r نمایش پست ها
    رفت برگشت چند کیلومتر شد؟
    حدود 3500 کیلومتر


  10. تعداد 21 کاربر از hosin2a برای این پست تشکر کرده اند.


  11. #6

    موتور سوار

    نوع موتور
    CGL 150
    نوشته ها
    47
    تشکر
    136
    Last Online
    25-10-1401 @ 01:46 بعد از ظهر

    پیش فرض

    بسار عالی .عکسارو زودتر بزار

  12. تعداد 2 کاربر از ehsan.CGL برای این پست تشکر کرده اند.


  13. #7

    موتور سوار

    نوشته ها
    645
    تشکر
    907
    Last Online
    01-11-1401 @ 12:29 قبل از ظهر

    پیش فرض

    آقا هر پستی که میذاری ، عکسهای مربوط به همون مسیر رو هم بذار .
    تنها سفر کردن مزیت های خودشو داره ، هر سرعتی که بخوای میری ، هر جا که عشقت بکشه وایمیسی و برنامه موندن و ادامه سفر دست خودت و حال خودته .
    در ضمن خسته نباشی
    موتورسیکلت امن است ...
    مادامی که سوارش بداند چقدر خطرناک است !

  14. تعداد 7 کاربر از Mohsen_14 برای این پست تشکر کرده اند.


  15. #8

    موتور سوار

    محل سکونت
    دزفول
    نوع موتور
    پالس 220
    شغل و حرفه
    محصل - اکترونیک-برق
    نوشته ها
    222
    تشکر
    703
    علاقمند به موتورهای ریس
    Last Online
    29-04-1400 @ 05:11 قبل از ظهر

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohsen_14 نمایش پست ها
    آقا هر پستی که میذاری ، عکسهای مربوط به همون مسیر رو هم بذار .
    تنها سفر کردن مزیت های خودشو داره ، هر سرعتی که بخوای میری ، هر جا که عشقت بکشه وایمیسی و برنامه موندن و ادامه سفر دست خودت و حال خودته .
    در ضمن خسته نباشی
    به خدا تقصیر من نیست.......تقصیر این اینترنت فلان فلان شدست.......از دیشب ساعت 2 شب تا الان که ساعت 2 ظهره ....90 تا عکس گذاشتم برا آپلود ......فقط 47 تا شون آپلود شدن.........پدرم دراومد پا این اینترنت..........خدا رحم کنه بهم برا آپلود فیلم ها.....
    درسته تنها سفر کردن هم مزیت خودش رو داره......همه چیز دست خودته......... ولی اگه خدایی نکرده اتفاقی افتاد تنهایی......حالا در ادامه میگم......چه اتفاقاتی افتاد.......


  16. تعداد 4 کاربر از hosin2a برای این پست تشکر کرده اند.


  17. #9

    موتور سوار

    نوشته ها
    645
    تشکر
    907
    Last Online
    01-11-1401 @ 12:29 قبل از ظهر

    پیش فرض

    فقط یه پیشنهاد بی زحمت عکسها رو بصورت بند انگشتی بذار (thumbnail)که در صورت تمایل روش کلیک بشه و کامل لود بشه . اینطوری تمام عکسهاتم بذاری صفحه سنگین نمیشه .

    موتورسیکلت امن است ...
    مادامی که سوارش بداند چقدر خطرناک است !

  18. تعداد 3 کاربر از Mohsen_14 برای این پست تشکر کرده اند.


  19. #10

    موتور سوار

    محل سکونت
    غرب تهران
    نوع موتور
    wave sabin 125
    نوشته ها
    657
    تشکر
    5,404
    علاقمند به موتورهای خیابانی
    Last Online
    30-04-1396 @ 12:05 بعد از ظهر

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط hosin2a نمایش پست ها
    سلام به همه...ببخشید کمی تاخیر داشتم.......داشتم عکس ها رو آماده میکردم.......
    خواب باز هم جاتون خالی .......امیدوارم مسافرت با موتور نصیبتون بشه........چون یه حال دیگه ای داره.......زیبایی جاده.....آب و هوای خوب...سختی...خستگی.....مشکلات ....گرما....بارون.....همش خاطره میشه........
    من متاسفانه تنها سفر میکنم.....چون نه تو دوستان و نه تو فامیل و اطرافیانم کسی اهل موتور و مسافرت با موتور نیست.....تنهام....... یعنی وقتی تصاویر بچه ها رو تو سایت میبینم که چند نفری با هم میرن مسافرت خیلی دلم کباب میشه..............
    در کل توصیه میکنم تنها سفر نکنید.......چون کمی سخته.......اگه خدایی نکرده اتفاقی بیفته.....موتور خراب بشه....یا دزدی ...خفتگیری .....تنها نیستی.......ثانیا ....بابا آدم تنها دیوونه میشه.....17 - 18 ساعت با کسی حرف نزنی سخته.....البته من آدم زیاد اجتماعی نیستم.....برای همین در این مسئله زیاد مشکل ندارم......ولی در ادامه میگم که اگه کسی باهام بود نیازی نبود نصف شب تو بیابون منتظر کمک بشینم......
    ولی عالی بود....با همه سختیش.....
    در اینجا از تمام کسانی که به فکر بنده بودند ...خانواده...دوستان و برام دعا کردند که اتفاقی برام نیفته تشکر میکنم........مخصوصا از اون بالایییی....

    خواب من سفرم رو در عصر ساعت 4 :30 روز سه شنبه آغاز کردم.............یعنی مسیر دزفول تا تهران رو همش شب در راه بودم......آخه اینجا هوا خیلی گرمه.....روز نمیتونی بری زیر آفتاب.......برا همین شب راه میوفتم......البته حالا از اون ور طرفای اراک و بروجرد شب هوا خیلی سرد میشه.......ولی لباس مناسب مشکل رو حل میکنه.....
    در این مسیر یه بلایی سرم اومد........متاسفانه....متاسفان ه سیم لامپ زنون در پیش خود لامپ قطعی داشت که من قبلا اون رو درست کرده بودم....البته به طور موقت........موتور تو سرعت بالا که لرزش موتور زیاد میشه...این اتصال قطع و وصل میشه و باعث خاموش شدن لامپ میشه........و همین بلا سرم اومد.....یعنی تو سرعت 120 تو جاده که همش تاریکه یک دفعه لامپ زنونم خاموش شد.....خدا رو شکر نور بالا بود وگرنه با 120 تا سرعت نمیدونستم کجا دارم میرم......نور بالا رو روشن کردم.....و به راهم ادامه دادم.....تا به یکی از این قسمتای پارکینگ های کنار جاده رسیدم........ هرچی سعی کردم لامپ روشن نشد........مجبور شدم توی تاریکی محض کل موتور رو باز کنم و اتصال سیم رو برقرار کنم تا لامپ روشن بشه.......خدا رو شکر تمام وسایل مورد نیاز اعم از چراغ قوه و انواع آچار و ابزار و انواع چسب رو با خودم برده بودم.......حدود 1 ساعت توی تاریکی وقتم رو گرفت ..........خدا رو شکر پیچی ...چیزی گم نشد.......و دوباره راه افتادم.......رسیدم به بروجرد کمی خسته بودم.....میخواستم بخوابم......بروجرد یه فلکه بزرگ داره که مسافرا اونجا شبا میخوابن.......من گفتم اونجا نخوابم....چون شلوغه و من اگه بخوابم ممکنه یکی بیاد یا موتور رو ببره یا از وسایلم چیزی برداره........گفتم برم یه جای خلوت که جن هم پر نمیزنه.......رفتم تو جاده و توی تاریکی کنار جاده گرفتم خوابیدم.....البته چادر نداشتم ......زیر پایی انداختم کنار موتور......ههههههههنمیدونید چقدر دعا و ایت الکرسی خوندم .....هههههه آخه ترسناک بود.....شب تاریک تو بیابون تنها......سگی ...ماری...عقربی....جنی....روحی.... دزدی....
    هنوز ربع ساعت نشده بود که خوابم برده بود که دیدم یه نفر داره میگه آقا .....آقا بلند شو.......بلند شو........تو تاریکی نشناختمش.....تازه هنگ هم بودم.......چون یه دفعه از خواب بیدار شدم ....نمیدونستم کیه........بلند شدم ...دیدم پلیسه. .......گشت انتظامی بود............گفت اینجا چیکار میکنی؟؟؟؟؟ گفتم هیچی.....خسته بودم ....گرفتم خوابیدم..........گفت مدارک.......مدارک رو نشون دادم.......گفت اینجا نخواب برو بروجرد اون فلکه بزرگه.......گفت اینجا خطر ناکه........گفتم باشه.......گفت سریع حرکت کن.........ما هم بلند شدیم و حرکت کردیم..........وسطای جاده بروجرد اراک که اطراف جاده روستا هست و باغ هست ..... هوا واقعا سرد شد........زدم کنار......از تو ساک یه جفت جوراب دیگه درآوردم و پوشیدم .....و یه شلوار دیگه.....شلوار رو که پوشیدم......دیدم دوباره گشت انتظامی اومد.... ولی این دفعه یکی دیگه بود........گفت اینجا چیکار میکنی؟؟؟؟ گفتم هیچی ....گفت مدارک......مدارک دادم......گفت کجا میری ....گفتم تهران........گفت سریع حرکت کن.......ما هم دوباره راه افتادیم.........
    حدود ساعتای 4:30 الی 5 صبح به اراک رسیدم.....باز هم کمی خسته بودم......اراک هم فلکه بزرگ داره که مسافرا اونجا استراحت میکنن......یه دو دور زدم دور فلکه باز جای مناسبی که امنیت کافی داشته باشه پیدا نکردم......که یه دفعه چشمم به یه کانکس پلیس افتاد که یه تریل دم درش بود........کانکس وسط بلوار روی چمن ها بود.......یکی از بلوار های جاده های خروجی از فلکه که دور فلکه هستند بود.......رفتم موتورم رو پیش تریل پارک کردم......اونجا یه سرباز داشت نگهبانی میداد کنار کانکس......بهش گفتم میشه موتورم رو اینجا بزارم و مراقبش باشی....و من هم این کنار استراحت کنم و بخوابم.....گفت باشه.........ما هم رفتیم روی چمنا و گرفتیم خوابیدیم........خواب بودم که با زنگ گوشی بیدار شدم.......ساعت 8:30 صبح بود......واقعا خواب خوبی بود و خستگیم رو برد.......رفتم پیش موتور .....سربازه رفته بود و یه سرباز دیگه بود......گفت از کجا میای گفتم از دزفول.....گفت کجا میری ....گفتم تهران.......گفت خیلی مردی...........آقا ما هم راه افتادیم و ساعت حدود 12:30 رسیدم تهران.............دیگه تهران بودم......


    - - - Updated - - -


    حدود 3500 کیلومتر
    ماشالله به این عزم و اراده و عشق .. چند بار روغن عوض کردید ؟؟؟ چند باک بنزین زدید ؟؟؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohsen_14 نمایش پست ها
    فقط یه پیشنهاد بی زحمت عکسها رو بصورت بند انگشتی بذار (thumbnail)که در صورت تمایل روش کلیک بشه و کامل لود بشه . اینطوری تمام عکسهاتم بذاری صفحه سنگین نمیشه .

    میشه دقیقتر توضیح بدید که چجوری میشه عکسارو به صورت بند انگشتی گذاشت ؟؟؟

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

بازدیدکنندگان، این صفحه را با جستجوی این کلمات در موتورهای جستجوگر پیدا کرده اند:

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
پرشین موتور
   اکنون ساعت 03:58 قبل از ظهر برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.


    انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
    شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
    برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
   لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
   تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)

   قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران

 


کاربر گرامي؛

براي مشاهده انجمن پرشین موتور با امکانات کامل بهتر است از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد

  1. بستن این دسته بندی
برو بالا