|
|
|
به درخواست ناظم عزیز سایت یه تایپک جدید زدم و شرح سفرم رو در اینجا خدمتتون میدم....
اول براتون از خدا سفر با موتور رو درخواست میکنم.........جاتون خالی........خیلی حال داد......واییییییییییییییییی ی........چقدر خوب بود.......
سفر من در روز سه شنبه 10 شهریور آغاز شد و در یکشنبه 28 شهریور به پایان رسید.....
من از دزفول شروع به حرکت کردم......و مقصد هایم به ترتیب 1- تهران....2-بابلسر....3-مشهد.....4-کرج........بود....
اول 3 روز در تهران بودم.......
بعد 3 روز در شمال بودم......
بعد 5 الی6 روز هم مشهد .....
و بعد هم 4 الی 5 روز در کرج بودم.....
متاسفانه سرعت اینترنتم پایینه .......دارم عکس و فیلم ها رو آپلود میکنم.......حجمشون خیلی زیاده....حجمشون حدود 100 گگگگگگگگگگگیییییییییگگگگگ گگههههههههههههه....البته بیشترش مال فیلم هاس چون کیفیتش بالاس......سعی میکنم کیفیت رو بیارم پایین و حجم رو کاهش بدم.......
در زیر نمایی از مسیر مشاهده میکنید.....
مهمان ها نمی توانند عکس هارا مشاهده کنند لطفا برای مشاهده عضوشوید(کلیک کنید) here.
در ادامه برای کاهش حجم صفحه و سریع تر بالا آمدن آن لینک تصاویر را قرار میدهم.....
تو آپلود سنتری که آپلود میکنید بعد از آپلود چند تا گزینه هست ، شما فیلد "پيش نمايش براي انجمن"رو انتخاب کن و مستقیم تو سایت کپی کن ، عکس بصورت کوچک نمایش داده میشه و هر شخصی که روش کلیک کنه بصورت کامل براش نمایش داده میشه .
موتورسیکلت امن است ...
مادامی که سوارش بداند چقدر خطرناک است !
جالب بود . با علاقه خوندم . حتما ادامه بده ...
آفرین
مطالبت رو با عکس مربوطه بزاری خیلی جالب و خوندنی میشه!!
باختیم آخر بازی. . . همگی دست زدند. . .
با سلام دوباره......
من 4 بار روغن عوض کردم.....که اولیش همون شروع حرکت بود........البته هنوز عوضش نکردم......از تهران تا اینجا و این چند روز تو شهر حدود 850 کیلومتر شده.....گذاشتم به 1000 برسه بعد عوضش کنم.....
بنزین هم دقیق 7 بار بنزین زدم......یعنی هر 15 لیتر یا یه باک برای 500 کیلومتر......که البته هنوز هم پرش نکردم......و هنوز باکم بنزین داره.......
اینم از تصاویر......
ببخشید اگه به ترتیب نیستن.....
برای دیدن تصاویر در اندازه و کیفیت اصلی روی انها کلیک کرده و دانلود را بزنید
.................................................. .....................
اینجا خودمم تو مشهد.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
بعدی داخل مسیر شمال به مشهد میباشد.....داخل پارک ملی گلستان.......جاتون خالی.....خیلی کیف داد....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا جنگل بالای مجموعه تفریحی نمک آبرود میباشد که با تلکابین به بالا اومدم.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا یه سرویس پهداشتی داخل بابل سر در کنار ساحل ....به فاصله 50 -60 متری از ساحل......بود که پولی بود.....برام جالب بود.....تا حالا ندیدم از ری!!!!ن مردم هم میشه پول درآورد.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا جاده تهران به شمال ....جاده هراز میباشد......که در پشت سر کوه دماوند میباشد....اگه اشتباه نکنم....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا دریاست دیگه.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا جاده مشهد تهران میباشد و بنده....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا جاده قدیم تهران قم میباشد ...که مسیر اخر سفرم ......در حال بلزگشت به خانه هستم......کور شدم تا این عکس رو گرفتم.....آفتاب تو چشم بود ناجور......
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا همون جنگل بالای نمک آبرود هست و بنده....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا هم وسط دریاست......
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا جاده هرازه.....تهران شمال
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
این همون مجموعه نمک آبروده البته از نمای زیر....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
ادامه عکسا در پست بعدی....اجازه نمیده تمام عکسا رو یه جا بزارم....
ویرایش توسط hosin2a : 01-07-1394 در ساعت 09:57 بعد از ظهر
برای دیدن تصاویر در اندازه و کیفیت اصلی روی انها کلیک کرده و در صفحه بعد دانلود را بزنید
اینجا داخل تلکابینه و نمای شهر و دریا....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا جاده قائمشهر به ساری است ....هنگام رفتن به مشهد.....کنار ریل قطار....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
مسیر شمال به مشهد
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
این آبیه که روی فرمونه ......جا فندکیه ماشینه.....که وصلش کردم رو موتور .....و به وسیله یه اینورتر 60 وات .....برق 220 میگیرم و موبایل و دوربینم رو با شارژر خودشون بدون مشکل و راحت و سریع شارژ میکنم.......خیلی مفید و کارآمده......
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا همون جاده شمال مشهده.....ولی ابتدای پارک ملی گلستان...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا هم داخلشه....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا هم جاده شمال مشهد است....ولی بعد از پارک ملی گلستان.......یعنی بعد از پارک ملی گلستان که تموم شد....هم هوا گرم شد ....هم همه جا بیابون و سنگ و خاک شد.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
باز مشهد...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
باز مشهد ولی من و یه لیوان بزرگ شیر موز بستنی.......!!!!!!!جاتون خالی...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
ویرایش توسط hosin2a : 01-07-1394 در ساعت 10:14 بعد از ظهر
پالس 220 موتور خوبیه......البته نباید انتظار بیجا ازش داشت...........
من که باهاش راحتم......فقط اگه میشد سرعت 120 به بالا رو بدون فشار برای زمان طولانی باهاش رفت خیلی خوب میشد......
سرعت من بین 80 تا 120 متغییر بود.............یعنی زمانی که میخواستم تند برم 110 الی 120 و زمانی که میخواستم آروم برم 80 الی 100 بوده.........
البته زمان هایی هم بالای 120 هم رفتم .....البته خیلی کم......مثلا یه بار تو مسیر برگشت ....داخل یکی از تونل های جاده خرم اباد یه تاپ اسپید زدم......که 150 تا رفت.......فیلمش رو هم به زودی میزارم........
جاده هراز چون که بار اولم بود راستش اصلا اونجور که انتظار داشتم نبود......شنیده بودم جاده های شمال خیلی قشنگن.......ولی من جز کوه و سنگ و خاک چیزی ندیدم.....البته آخراش نزدیکای امل دیگه شب شده بود و من چیزی ندیدم.......فکر میکردم همش سرسبز و پر درخته........ولی نبود....
همچنین شمال........اصلا اون چیزی که انتظار داشتم نبود......اون تعریفی که درباره آب و هوای خوبش میدادن و اون همه سرسبزیش .......اصلا نظرم رو جلب نکرد......آبو هواش واقعا شرجی و گرم......اصلا نمیشد نفس کشید......آدم همش عرق میکرد..........و شباش پر از پشه کوره........خوردنم......سوراخ سوراخم کردن......حتی توی توالت ولم نمیکردن.......ههههههه بقیش رو نگم.....ههههه.....بعدش
دریا هم اصلا خوب نبود.......آبش شور.......کدر......گرم.......و بدون موج بود.........ما تو شهرمون یه رود داریم به نام رود دز........ابش شیرین......شفاف.....خنک .....میباشد.....یعنی کیف میکنی توش شنا کنی.......یعنی تو عمق 5-6 متری کف آب و سنگ ها رو میتونی ببینی ازبس شفافه.........
بهترین جاده هم که خیلی بهم حال داد ......جاده داخل پارک ملی گلستان بود.......واقعا خیلی خوب بود.....احساس میکردی تو بهشتی..........
آقا اون اتفاقی که هی میگفتم اگه تنها نبودم مجبور نبودم تو بیابون نصف شب منتظر کمک بشینم این بود که :
تو مسیر برگشت از تهران به دزفول..........تو جاده خرم آباد به دزفول.........خواستم بزنم کنار و کمی استراحت کنم........رفتم کنار جاده .......از آسفالت که پایین رفتم ......کنار آسفالت خاکی بود.....و شیب داشت..............آقا موتور به سمت شیب لیز خورد و من سعی کردم با پام موتور رو نگه دارم.......یعنی با پای راستم که سمت شیب بود..........بدبختانه چون شیب بود پام به زمین نرسید و مجبور بودم موتور را کج کنم سمت شیب.......که ناگهان پام هم لیز خورد و موتور به سمت شیب افتاد...........آقا بلند شدم......هرچی زور زدم تو تاریکی نشد موتور را بلند کنم.....چون 1- هرچی زور میزدم پام تو خاکا لیز میخورد.......2- من بایستی موتور را عکس جهت شیب بلند کنم.......یعنی به سمت سر بالایی......3-بابا پالس 220 موتور سنگینیه......و واقعا کار سختی بود......نزدیک به 10 دقیقه فقط تلاش کردم ....و فقط موتور توی خاکا لیز میخورد.........هیچی دیگه.......تا تونستم داد زدم.....و با بالایی حرف زدم.....گفتم این چه بالایی بود به سرم آوردی.......این رسمش نیست.........اومدم کنار جاده هرچی با چراغ قوه درخواست کمک کردم از ماشینا هیچ کس نمی ایستاد.........ساعت نزدیکای 2 شب بود.....نزدیک به ربع ساعت معطل موندم ........تا یه زامیاد آبی با سرعت رد شد ....و 100 متر جلو تر ایستاد.....و دنده عقب اومد.......و گفت چی شده.......داستان رو گفتم و بنده خدا اومد کمکم کرد .....خدا خیرش بده.........مردی حدود 50 ساله بود.......داشت به سمت تهران میرفت.......و آخرش تشکر کردیم و راه افتادیم.......
برای موتور هم اتفاقی نیوفتاد....نه خشی...نه چیزی....به لطف گارد های بغلش....
دیدید....اگه تنها نبودم راحت توی یه دقیقه موتور رو بلند میکردیم.........ولی باز خدا رو شکر اتفاق بد تر از این ها نیفتاد......
برای استراحت و خواب.....من چادر نبرده بودم......چون حملش برام خیلی سخت بود.....من همینجوری 2تا ساک متوسط و یه ساک کوچیک و یه گونی برنج که البته روغن موتور و آچار و ابزار بود.......همراهم بود که هر چند ساهت بایستی مرتبشون میکردم........و جا برای نشستنم هم کمی تنگ بود.......برای همین فقط به زیر پایی اکتفا کردم......و بعضی جاها در کنار جاده مثلا میزدم کنار و کنار موتور میخوابیدم.......یا مثلا برای مسیر شمال به مشهد....روی صندلی ایستگاه اتوبوس در کنار جاده خوابیدم............اگر دوستان چادری میشناسن که حجمش کم باشه ......بهم معرفی کنن.....
در مورد پلیس هم جز همون 2 بار اول که توی مسیر دزفول به تهران بود دیگه جلوم رو نگرفت.......
در کل من که خیلی راضی هستم.......حتی با وجود مشکلاتش....و سختیاش....چون خاطره میشه.....تجربه میشه.........
سوالی بود در خدمتم....
- - - Updated - - -
مسیرمشهد به تهران...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
مسیر مشهد به تهران که هوا ابری شد......و بارون گرفت.....خیلیحال میده تو بارون موتور سواری......جاتون خالی.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا اگه اشتباه نکنم سمنان هستش.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
باز مسیر مشهد به تهران ....هنگام عصر و غروب آفتاب...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا هم تهرانه.....البته آخرشه....یعنی کرج بودم.....اومدمتهران برای خرید بعضی اجناس....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا کرجه.....انتهای بلوار بسیج....صبح هنگام حرکت به سمتدزفول....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
ویرایش توسط hosin2a : 01-07-1394 در ساعت 10:56 بعد از ظهر
جادهقدیم تهران قم...
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا هم جاده قدیم تهرانقمه.....البته هنگام تعویض روغن......و البته آخرین تعویض روغن.......
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینم نمایی از جعبه ابزارهمراهمون .....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا قمه.....هنگام برگشتبه دزفول.......
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
این فکر کنم آخرین عکسیه کهگرفتم.....
نزدیکای اندیمشک.......البتهبهتره بگم نزدیکای خرم آباد.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا همون پارک ملی گلستانهست....البته از نمایی دیگر....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا همون اولای پارکگلستانه....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا همون جاده مشهدتهرانه...که داشت هوا ابری میشد..
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
مسیر تهران به دزفول....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
این یه عکس فوق العاده از پارک گلستان.... البته کمی با ویرایشگر گوشی رنگاش رو جذابتر کردم....
..............!!!!خیلی اون گونی برنج تو ذوق میزنه........!!!!!!!
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
اینجا هم شماله....سوار بر جت اسکی.....که باز جاتون خالی ........ولی رانندگی باهاش خیلی سخته.......هی میخواد چپ کنه.........همین موتور خودمون حالش بیشتره.....
[فقط کاربران می توانند لینک هارا ببینند. ].
بعد از تهران....بعد از ظهر حدود ساعت 4:30 الی 5 عصر راه افتادم به سمت شمال.........اولای جاده هراز یه شهری هست.....اسمش یادم نیست.....البته چند تا شهر هست....نمیدونم شاید اسمش پردیس بود.......ولی در کل....همون اولاش که جادش کوهستانیه و سربالایه و سرپایینی داره......یک باد شدیدی شروع به وزیدن گرفت که حد نداره......کور شدم از بس خاک رفت تو چشام......هم سربالایی بود....هم باد شدید....اصلا نمیشد تند رفت.....سرعتم بین 60-70 کیلومتر بود.......و جاده هم از اولش تو تهران......تا آخرش تو شمال .....خیلی شلوغ بود......یعنی تو جاده هراز اکثر مسیر سرعتم بین 40-50 کیلومتر بود بابت شلوغی و ترافیک...........
اوه اوه ...اوه......خفه شدم........داخل تونلاش.........پر از دود ماشین سنگینا........یعنی طوری بود که هوا خاکستری بود......واقعا خفه شدم.........که آخر ساعت حدود 10:30 الی 11 به بابل سر رسیدم.......
................
بعد برای مشهد هم....از بابل سر ساعت 4:30 الی 5 عصر راه افتادم.......به سمت مشهد.......که من روزش رو اصلا نخوابیده بودم برای همین خیلی خسته بودم.........رانندگی کردم تا شب حدود ساعت 12 ......که یه ایستگاه اتوبوس کنار جاده بود.......و اونور جاده یه پمپ بنزین بود.......موتور رو کنار صندلی ها پارک کردم و روی صندلی ها گرفتم خوابیدم.....تا ساعت 4:30 صبح.......و بلند شدیم و رفتیم اونور برای دستشویی و آب و بنزین....و بعدش راه افتادم به سمت مشهد.............
.........
برای مشهد به کرج هم.....از مشهد ساعت 9 شب از مشهد راه افتادم......دقیق یادمه....شب شهادت امام جواد بود.......و خیابونا پر از دسته جات عذاداری بود........باز اون روز در طول روز اصلا نخوابیده بودم و بسیار خسته بودم......که باز رانندگی کردم و فکر میکنم حدود 150 کیلومتری از مشهد فاصله گرفته بودم....و ساعت 11 - 12 شب بود که به یک مرکز تجاری استراحتی در کنار جاده رسیدم.......از شانس ما تعطیل بود.....یه مسجد بود اونجا ....که جلوی مسجد چند صندلی سیمانی بود .....شبیه اینا که داخل پارکا هست....ولی سیمانیش.........جلوی مسجد چند کامیون پارک کرده بودند و رانندشون توشون خواب بودن.......آقا ما هم موتور را کنار صندلی پارک کردیم و روی صهدلی گرفتیم خوابیدیم........واقعا......واقعا ......و خیلی واقعا هوا سرد بود........ با این که 3 پیراهن و یک کاپشن....و 2 جفت جوراب.....و 2 شلوار.......و دستکش .......و پتو........و کفش ......بر تنم بود......داشتم میلرزیدم.......تازه سیمان زیر پام هم عین یخ بود.........آقا اونجا یه چندتا بچه گربه کوچولو با مامانشون بود........اینقدر ناز بودن.....هی دور ور ما و زیر ماشینا هی بازی میکردن........من هم که عاشق گربم........خیلی باحال بود......
خلاصه خوابیدم......صبح ساعت حدود 5 بود که پا شدم و باز راه افتادم........
البته من تو همون شب سرد سرما رو هم خوردم..........
خلاصه توی مسیرقبل از سمنان فکر میکنم بود که هوا ابری شد و بارون گرفت ....البته نه برای زمان طولانی.......ابراش بهاری بودن.......یک دفعه مثلا میدیدی بارون شدیدی میگرفت و چند دقیقه بعد قطع میشد........
که آخر به کرج رسیدم.......
........
بعد برای برگشت به دزفول هم صبح ساعت حدود 10 بود که از کرج راه افتادم.....و شب ساعت 2 رسیدم خونه..........که متاسفانه همون شب که رسیدم چند ساعت قبلش یعنی حدود ساعت 9 شب یکی از اقوام فوت میکنن.......و بدترین خبری بود که فکرش رو هم نمیکردم وفتی برسم بهم بدن........(عجب پا قدم گندی هم دارم........)خدا رحمتش کنه.....یه صلوات برای تمام رفتگان بفرست...
...................
در کل من زیاد تو راه ایستادم و اصلا عجله ای نداشتم.........
تو جاده که میرید خیلی حواستون رو به ماشین های سبک و سواری بدین.......خیلی بد سبقت میگیرن............خدا رهمت کنه ماشین سنگینا رو....وقتی میخوان سبقت بگیرن....یه بوقی.....نور بالایی......و این که لاینشون رو هم عوض میکنن و با فاصله صبقت میگیرن........
ولی سواری ها نه.......چه تو لاین سمت راست باشی و چه سمت چپ ....از کنارت یک دفعه میاد و سبقت میگیره..........خیلی ناشین.......
اگه چیزی یادم اومد باز میگم....
سوالی بود در خدمتم.....
سلام حسین آقا ، اول اینکه تحسین میکنم پشتکار و تلاشتون رو چون کار هر کسی نیس با ی موتوری ک حجم تقریبا پایین داره ( 220 ) بندازی بری تو جاده ، تو باد و بارون ، خاک ، روز و شب و ...
جایی ک ماشین هایی با حجم 4600 ، 5000 و 5600 زمینو میکنن و جاده رو شخم میزنن شما با ی موتور و اون همه وسیله راه خودتو ادامه بدی ، ب هر حال چون خودم 220 دارم و اینا رو کم و بیش و نه اندازه شما ، تجربه کردم میدونم چ حس فوق العاده ایی داره ، در مورد 220 بگم ک این موتور تو جاده خیلی حرفا واسه گفتن داره من خودم مسیر شهمیرزاد ب سمنان ( کاش شهمیرزاد هم میومدین مث شمال کشور میمونه و اگر اطلاع میدادین ازتون هم پذیرایی خوبی میکردیم ) با سرعت 145 کیلومتر پیچ هارو با این موتور رد میکردم و هیچ لغزشی و لرزشی توی این موتور ندیدم ، یعنی امتحان خودشو پس داده ، شاید کنترلش سخت باشه ، سنگین باشه و واسه لایی کشیدن تو شهر خیلی مناسب نباشه ولی تو جاده ، ب قول دوستمون مرد روزای سخته ، خلاصه خیلی خیلی
خوشحال شدم تاپیکتون رو خوندم و این رو هم میدونم ک خیلی سختی هم کشیدین تو این مسافرت ولی اون کیفی ک میده رو جبران میکنه ، ب هر حال من خودم یکی از کسایی هستم ک خیلی علاقه ب مسافرت با موتور رو دارم حالا نه در حد شما ، ولی اگر مایل باشی دفعه دیگه ک هم من و هم شما و حتی بچه های انجمن فرصتی جور شد ، ی سفر کوتاه بریم ، چون من خیلی مشتاقم ولی مث شما اطرافیام زیادی راحت طلبند و سفر با موتور حتی برای 100 کیلومتر رو خسته کننده میدونن ( یکی از دوستام آپاچی داره و زیاد موافق نیس ، البته آپاچی تو جاده حرفی واس گفتن نداره )
امیدوارم دوستان هم شرکت کنن و از طرف انجمن ی جمع کوچیکی تشکیل بدیم ، حیفه واقعا ...
- - - Updated - - -
راستی هزینه این مسافرتتون و خورد و خوراکو بنزینو و روغنو ...... کلا چقدر در اومد ک آمادگی داشته باشم
(; In The Name OF Pulsar
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)