موضوع: عدم توانایی در کنترل موتورسیکلت

سلام به همه..
نظرات دوستانو خوندم..یه جاهایی خوشم اومد..یه جاهایی تعجب کردم از بعضی نظرات..
دوست عزیز برای شروع موتور سواری بهترین راه اینه که حداقل یک هفته ترک نشین باشی..ترک نشین موتور خودت!! یعنی موتورو بخر ولی ترک بشین..تو این یه هفته شتاب موتور و نوع گاز دادن و حرکت تو ترافیک و
از بین بردن وزن موتور کاملا" دستت میاد..
موتور هر چقدر هم که وزن داشته باشه همین که شروع به حرکت بکنید دیگه چیزی به عنوان وزن معنی نداره...شما قدت 183 هستش.. یعنی حتی اگه تریل هم سوار بشی پات به زمین میرسه..
حالا چه دلیلی داره که تو زاویه 45 درجه پات رو زمین قرار بگیره؟؟!!! شما فقط در حالت ایست کامل نیاز داری که پات رو زمین باشه..
واسه شروع سعی کن موتور 125cc سوار بشی که شتابش قافلگیرت نکنه.. همچنین سعی کن برای تمرین همین که شروع به حرکت کردی بری رو دنده 2 و 3..
با دنده 1 فقط راه بیوفت..بعد سریعا" برو رو 2...که بتونی شتابو کنترل کنی.. کلا" سعی کن از دنده مرده بیشتری استفاده کنی..
حفظ تعادل رو موتور 90درصد با حرکت بدن هست...اینو یاد بگیرو تمرین کن..
هماهنگی گاز..کلاچ..ترمزجلو و ترمز عقب.. مهمترین و اساسی ترین چیزیه که باید یاد بگیری.. این هماهنگیرو سعی کن با سرعت کم(رو دنده 2و3) تو خیابونای خلوت بدست بیاری..
ضمنا" شما برای کنترل موتور 2تا ترمز داری و کلاچ.. یادت باشه ترمز عقب و جلو باید به یه مقدار مساوی گرفته بشه.. مواقع احساس خطر اولین واکنش گرفتن کلاچ باشه تا شتاب موتور خنثی بشه..
شما این موردو یاد بگیری و بش مسلط بشی دیگه چیزی برای ترسیدن وجود نداره... هماهنگی گاز کلاچ و ترمز...
موفق باشید..

سلام داداش....خوبی.... داشتم تو سایت میگشتم . که این تایپک رو دیدم.....یاد اوایل خودم افتادم......گفتم تجربم رو در اختیارت بزارم....... امیدوارم بتونم کمکت کنم....

قبل از هرچیزی....باید بعضی چیزا رو توی ذهنت عوض کنی......که عبارتند از :
1-اصلی ترینش ترس از موتور میباشد.......دقیقا مثل ترس از اب و شنا کردن.....برای این که شنا یاد بگیری باید بر ترست غلبه کنی....
2- دیدت رو نسبت به موتور عوض کنی...این که موتور هیچ سودی نداره ...این که موتور همش خطره..... نه ...اینا اشتباهه...درستش اینه که بستگی به تو داره...بستگی به نوع و روش استفاده تو داره.....مثلا چاقو....میتونی جون آدم بگیری.....میتون جون ادم هدیه بدی......حالا با موتور دزدی میکنن.....بعضی دیگه باهاش نون حلال در میاره..... بعضی فقط بلدن گاز بدن و قوانین را رعایت نمیکنن .....بعضی قوانین را رعایت میکنن.....
3-متاسفانه در جامعه ما موتور و موتور سوار ارزش پایینی پیدا کردند....چرا؟؟؟؟؟؟؟ چون بعضی ها خرابش کردند.....چجوری؟؟؟ با گاز دادن وسط کوچه ساعت 3 ظهر.....با ویراج دادن و سبقط گرفتن تو ترافیک......و این جور کارا....شما اگه میخوای با موترت عشق بکنی....نباید دیدت نسبت به موتور این جوری باشه....باید موتور را به عنواین یک وسیله نقلیه بدونی....که یهترین وسیله برای شهر میباشد....


اول ....اول....اول....اول از همه و قبل از خرید موتور سیکلت شما باید بلد باشی یه دوچرخه رو برونی.....چه سرپایینی چه سر بالایی...چه ترافیک چه جای خلوت....کلا دوچرخه سواری بلد باشی....البته نمیگم حرفه ای....منظورم اینه که اگه یه ماشین اومد جلوت هول نکنی بری وسطش....بتونی دوچرخه رو کنترول کنی ........این جور که شما گفتی .....به نظر من بهتره یه یه هفته با دوچرخه بری بیرون و بین ماشینا و تو خیابونا......

خواب اولین مرحله تموم شد........
مرحله بعد...
دوم....دوم....دوم....دومین مرحله خرید یک موتور سیکلت مناسب میباشد......با توجه به توانایی شما دو نوع موتور سیکلت مناسب شما هست......1-موتور کاب که همون بیکلاجه...2-موتور کلاجدار که همون 125 خودمونه.....
به نظر من 125 بگیری بهتره...چون دیگه کامل یاد میگیری موتور سواری را.....البته با موتور بی کلاج اسون تره.....

سوم...سوم....سوم......سومین مرحله خرید یک کلاه ایمنی مناسبه......جان من ....جان من ...جان من....تو رو خدا حتما کلاه ایمنی بخری.....و حتما همیشه سرت بزار.....میدونی چند بار همین کلاه ایمنی جون خودم رو نجات داده؟؟؟؟ آخریش همین هفته گذشته بود که هوا بارونی بود....با سرعت 80 تا داشتم در کنار جاده حرکت میکردم....اتوبان بود....شب و هوا بارونی.....ماشین سنگین داشت از عقب میومد....و من کشیدم سمت راست.... تاریک که بود ندیدم آسفالت کجا تموم میشه و کجا خاکی میشه.....در اون جایی که آسفالت تموم میشه ...آسفالت نسبت به زمین خاکی حدود 10-15 سانتیمتر بلند تره....که یک دفعه موتور رفت پایین....بعد یک دفعه که خواستم بیام رو آسفالت چون جاده خیس بود موتور لیز خورد و افتادم زمین.....فکر کنم حدود 10 متر فقط روی زمین سرخوردم و ملق زدم ....... و خدا را شکر چون کلاه سرم بود هیچیم نشد....خدا را شکر موتور هم چیزیش نشد ....فقط روی گارد محافظش خط خطی شد.....پس حتما کلاه بخر و سرت بزار....چه تو سرمای زمستون و چه تو گرمای تابستون.....حتی اگه دیگران مسخرت کنن....

چهارم...چهارم....چهارم.....چهارمین مرحله اینه که با کسی که موتور سواری بلده بری یه جای خلوت و البته بزرگ....بعد بشینی رو موتور....موتور را روشن میکنی.....کلاج میگیری......میزنی دنده یک......یعد یواش یواش کلاج را ول میکنی و هم زمان کم کم گاز میدی.....بعد موتور حرکت میکنه... به خدا....به خدا.....به خدا....تعادلش خیلی آسون تره دوچرخه ست....جدی میگم....اصلا تو کاری نمی خواد بکنی....خود موتور تعادل خودش را حفظ میکنه.....بعد دوباره کلاج میگیری و دنده میدی و کلاج رو ول میکنی و بعد گاز میدی.....همین جوری.....اصلا هم مشکل نیست......

چند نکته..........

1-خواهشا معتاد موتور نشو.....البته اعتیاد به موتور چند نوعه:
1-اعتیاد به عوض کردن سریع موتور.............................که این کار باعث از بین رفتن سرمایه و پولت میشه...
2-اعتیاد به سرعت ......................که این کار باعث دیدار حضرت ازاعیل میشه....چون نه موتورای ما مناسبه...نه جاده.....و نه رانندگان دیگه بلدن رانندگی کنن یه دفعه دیدی عین گاو میاد جلوت و میری تو بغل ازراعیل...
3-اعتیاد به نشان دادن خود و موتور به دیگران با کارهای جلف و خطرناک...................................ک� � این کار باعث کاهش شان و منزلت و ابروی شما شده و ممکنه کارتون به بیمارستان و یا بدتر دیدار با ملک الموت...
4-اعتیاد به تمیز کردن و رسیدگی بیش از حد به موتور.....................................ا� �بته ریسدگی و تمیز کردن موتور خوبه ولی نه هر روز که این کار هم برای جیبت بده.....هم برای کمرت.....آخه کمرت میشکه هی خم بشی توی گل گیر رو هم تمیز کنی.....من دیدم ادمی رو که هر روز توی گلگیر موتورشم با ابر و تاید میشست.....

2- برای رانندگی و کنترول موتور سر پیچ ها همه چیز دستت میاد...چون همش تجربیه.....علمی که نیست مثلا نقاله بزاری بگی چند درجه باید بپیچم.....نه .....متناسب با سرعتت موتور را کج میکنی.....اگه نیاز بود بیشتر.......اگه راه نداشت بیشتر کج کنی....سرعتت را کم میکنی......کلا تجربیه......بعد سر پیچ ها هم و وقتی که فرمون موتور کجه ترمز جلو نگیر....چون میری که یه لب آب دار از زمین بگیری......

3-اعتماد به نفس داشته باش......بگو من میتونم.....بگو من از پسش بر میام.....بابا کو چک تر من میتونه من نمیتونم......خودت را شارژ کن.....روحیه بده......

4-وقتی سوار موتور میشی به فکر افرادی که توی خونه منتظرتن باش....تو تنها مال خودت نیستی......در کل احتیاط کن......جو گیر نشو.....خودت رو کنترول کن.....آخه وقتی رو موتوری دوست داری سرعت بری......من نمیگم سرعت نرو.....ولی توی شهر این کار را نکن.....برو خارج شهر توی یه جاده خلوت و مناسب از لحاظ آسفالت و لباس و کلاه مناسب و به دوست و همراه که اگه اتفاقی افتاد یکی باشه برسونمون بیمارستان بعد پدر موتور را دربیاد.....

دیگه نمیدونم چی بگم.....خیلی حرف زدم.....انگشتام درد گرفت.....وای.....
اگه سوالی بود بگو....

نوشته اصلی توسط hosin2a

سلام داداش....خوبی.... داشتم تو سایت میگشتم . که این تایپک رو دیدم.....یاد اوایل خودم افتادم......گفتم تجربم رو در اختیارت بزارم....... امیدوارم بتونم کمکت کنم....

قبل از هرچیزی....باید بعضی چیزا رو توی ذهنت عوض کنی......که عبارتند از :
1-اصلی ترینش ترس از موتور میباشد.......دقیقا مثل ترس از اب و شنا کردن.....برای این که شنا یاد بگیری باید بر ترست غلبه کنی....
2- دیدت رو نسبت به موتور عوض کنی...این که موتور هیچ سودی نداره ...این که موتور همش خطره..... نه ...اینا اشتباهه...درستش اینه که بستگی به تو داره...بستگی به نوع و روش استفاده تو داره.....مثلا چاقو....میتونی جون آدم بگیری.....میتون جون ادم هدیه بدی......حالا با موتور دزدی میکنن.....بعضی دیگه باهاش نون حلال در میاره..... بعضی فقط بلدن گاز بدن و قوانین را رعایت نمیکنن .....بعضی قوانین را رعایت میکنن.....
3-متاسفانه در جامعه ما موتور و موتور سوار ارزش پایینی پیدا کردند....چرا؟؟؟؟؟؟؟ چون بعضی ها خرابش کردند.....چجوری؟؟؟ با گاز دادن وسط کوچه ساعت 3 ظهر.....با ویراج دادن و سبقط گرفتن تو ترافیک......و این جور کارا....شما اگه میخوای با موترت عشق بکنی....نباید دیدت نسبت به موتور این جوری باشه....باید موتور را به عنواین یک وسیله نقلیه بدونی....که یهترین وسیله برای شهر میباشد....


اول ....اول....اول....اول از همه و قبل از خرید موتور سیکلت شما باید بلد باشی یه دوچرخه رو برونی.....چه سرپایینی چه سر بالایی...چه ترافیک چه جای خلوت....کلا دوچرخه سواری بلد باشی....البته نمیگم حرفه ای....منظورم اینه که اگه یه ماشین اومد جلوت هول نکنی بری وسطش....بتونی دوچرخه رو کنترول کنی ........این جور که شما گفتی .....به نظر من بهتره یه یه هفته با دوچرخه بری بیرون و بین ماشینا و تو خیابونا......

خواب اولین مرحله تموم شد........
مرحله بعد...
دوم....دوم....دوم....دومین مرحله خرید یک موتور سیکلت مناسب میباشد......با توجه به توانایی شما دو نوع موتور سیکلت مناسب شما هست......1-موتور کاب که همون بیکلاجه...2-موتور کلاجدار که همون 125 خودمونه.....
به نظر من 125 بگیری بهتره...چون دیگه کامل یاد میگیری موتور سواری را.....البته با موتور بی کلاج اسون تره.....

سوم...سوم....سوم......سومین مرحله خرید یک کلاه ایمنی مناسبه......جان من ....جان من ...جان من....تو رو خدا حتما کلاه ایمنی بخری.....و حتما همیشه سرت بزار.....میدونی چند بار همین کلاه ایمنی جون خودم رو نجات داده؟؟؟؟ آخریش همین هفته گذشته بود که هوا بارونی بود....با سرعت 80 تا داشتم در کنار جاده حرکت میکردم....اتوبان بود....شب و هوا بارونی.....ماشین سنگین داشت از عقب میومد....و من کشیدم سمت راست.... تاریک که بود ندیدم آسفالت کجا تموم میشه و کجا خاکی میشه.....در اون جایی که آسفالت تموم میشه ...آسفالت نسبت به زمین خاکی حدود 10-15 سانتیمتر بلند تره....که یک دفعه موتور رفت پایین....بعد یک دفعه که خواستم بیام رو آسفالت چون جاده خیس بود موتور لیز خورد و افتادم زمین.....فکر کنم حدود 10 متر فقط روی زمین سرخوردم و ملق زدم ....... و خدا را شکر چون کلاه سرم بود هیچیم نشد....خدا را شکر موتور هم چیزیش نشد ....فقط روی گارد محافظش خط خطی شد.....پس حتما کلاه بخر و سرت بزار....چه تو سرمای زمستون و چه تو گرمای تابستون.....حتی اگه دیگران مسخرت کنن....

چهارم...چهارم....چهارم.....چهارمین مرحله اینه که با کسی که موتور سواری بلده بری یه جای خلوت و البته بزرگ....بعد بشینی رو موتور....موتور را روشن میکنی.....کلاج میگیری......میزنی دنده یک......یعد یواش یواش کلاج را ول میکنی و هم زمان کم کم گاز میدی.....بعد موتور حرکت میکنه... به خدا....به خدا.....به خدا....تعادلش خیلی آسون تره دوچرخه ست....جدی میگم....اصلا تو کاری نمی خواد بکنی....خود موتور تعادل خودش را حفظ میکنه.....بعد دوباره کلاج میگیری و دنده میدی و کلاج رو ول میکنی و بعد گاز میدی.....همین جوری.....اصلا هم مشکل نیست......

چند نکته..........

1-خواهشا معتاد موتور نشو.....البته اعتیاد به موتور چند نوعه:
1-اعتیاد به عوض کردن سریع موتور.............................که این کار باعث از بین رفتن سرمایه و پولت میشه...
2-اعتیاد به سرعت ......................که این کار باعث دیدار حضرت ازاعیل میشه....چون نه موتورای ما مناسبه...نه جاده.....و نه رانندگان دیگه بلدن رانندگی کنن یه دفعه دیدی عین گاو میاد جلوت و میری تو بغل ازراعیل...
3-اعتیاد به نشان دادن خود و موتور به دیگران با کارهای جلف و خطرناک...................................ک� � این کار باعث کاهش شان و منزلت و ابروی شما شده و ممکنه کارتون به بیمارستان و یا بدتر دیدار با ملک الموت...
4-اعتیاد به تمیز کردن و رسیدگی بیش از حد به موتور.....................................ا� �بته ریسدگی و تمیز کردن موتور خوبه ولی نه هر روز که این کار هم برای جیبت بده.....هم برای کمرت.....آخه کمرت میشکه هی خم بشی توی گل گیر رو هم تمیز کنی.....من دیدم ادمی رو که هر روز توی گلگیر موتورشم با ابر و تاید میشست.....

2- برای رانندگی و کنترول موتور سر پیچ ها همه چیز دستت میاد...چون همش تجربیه.....علمی که نیست مثلا نقاله بزاری بگی چند درجه باید بپیچم.....نه .....متناسب با سرعتت موتور را کج میکنی.....اگه نیاز بود بیشتر.......اگه راه نداشت بیشتر کج کنی....سرعتت را کم میکنی......کلا تجربیه......بعد سر پیچ ها هم و وقتی که فرمون موتور کجه ترمز جلو نگیر....چون میری که یه لب آب دار از زمین بگیری......

3-اعتماد به نفس داشته باش......بگو من میتونم.....بگو من از پسش بر میام.....بابا کو چک تر من میتونه من نمیتونم......خودت را شارژ کن.....روحیه بده......

4-وقتی سوار موتور میشی به فکر افرادی که توی خونه منتظرتن باش....تو تنها مال خودت نیستی......در کل احتیاط کن......جو گیر نشو.....خودت رو کنترول کن.....آخه وقتی رو موتوری دوست داری سرعت بری......من نمیگم سرعت نرو.....ولی توی شهر این کار را نکن.....برو خارج شهر توی یه جاده خلوت و مناسب از لحاظ آسفالت و لباس و کلاه مناسب و به دوست و همراه که اگه اتفاقی افتاد یکی باشه برسونمون بیمارستان بعد پدر موتور را دربیاد.....

دیگه نمیدونم چی بگم.....خیلی حرف زدم.....انگشتام درد گرفت.....وای.....
اگه سوالی بود بگو....

نوشته اصلی توسط said khansar

3سال پیش یکی ازدوستاموترکم سوارکردم 50تابیشترسرعت نداشتم که رفیققم خداوپیغمبروقسم میدادکه توروخدایواش تااینکه یروزگفت بهم موتورسواری یادبده میخام موتوربگیرم ماهم رفتیم یجای خلوت گفتیم این کلاجه این ترمزه و.....استرس ازتوچهرش موج میزدچندین بارازش پرسیدم که تسلط داشته باشه !موتوروروشن کردانداخت دنده یدفه کلاجوول کردموتوررفت روهواوافتادزمینوماهم100توم� � پیاده شدیم!انقدراین رفیق ماموتوروزدزمین ونمه نمه نشست پشت موتوربا10تاسرعت اخرسرقلقش اومددستش دیگه هیچی یه سال دیگش ازبقل ماردمیشدویه تکچرخم میزدنه ازاون ترسه خبری بودنه ازاون استرسه!شماهم اگه تصمیمتوگرفتی که موتوربگیری باید یه موتورارزون جورکنی بری یجای خلوت انقدرتمرین کنی تاترست بریزه !

نمیدونم چرا کامنتات نمایش داده نمیشه. :/
ممنون که اینهمه وقت گذاشتی ! وقتی نقل قول کردم تازه نمایش داد.

سلام........
میگم چرا پست ها نمایش داده نمیشه......؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من که هیچی نمیبینم.....
باید نقل قول کنی تا ببینی....
فکر میکنم دیگر دوستان هم نمیتونن چند پست آخر را مشاهده کنن....
چشم بصیر باید داشت...
چشم ها را باید شست....جور دیگر باید دید..