|
|
|
مطالب دست نوشته خودتون و یا شعرهایی که به نظرتون جالب هست می تونین اینجا قرار بدین.
کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،
سفری بی همراه،
گم شدن تا ته تنهایی محض،
یار تنهایی من با من گفت:
هر کجا لرزیدی،
از سفرترسیدی،
تو بگو، از ته دل
من خدا را دارم...
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد
برسیم
**به سلامتی سه تن ناموس و رفیق و وطن**
البته من که حرفه ایم اینجا نباید پست بدم هه هه اما:
درد دل با تو نگویم درد در دل داری
چه کنم با درد این دل ای همه درد دلم
==
به یاد آور همان روزی که جز نامت سکوتم بود
مرا دیگر امیدی جز امید نا امیدان نیست
تو را هر شب صدا کردم جوابت ناله هایم بود
مرا دیگر صدایی جز صدای بی خرامان نیست
اگر آهی کشیدم جز تو معبودی برایم بود
مرا دیگر توانی جز صدای آه و آهان نیست
===
من آن سرگشته ی سرخم ز سودای جهان گیرم
بیا بنشین کنار من سرم یاد دلم کردست
==
دلم ز دنیایی که هست می گرید
مرا چه باد در این غوغای شب باکی
==لعنت به شب و روز
لعنت به آخر سال و نوروز
لعنت به هستی و نیستی
لعنت به هوشیاری و مستی
لعنت به خنده ها و گریه ها
لعنت به عشق های کودکانه، پوچی معشوقه ها
لعنت به زنگ اس ام اس و گوشی خاموش
لعنت به لحظه های آرامم، سگ مستی این دل چموش
لعنت به خستگی از همه، خودکشی، لعنت به امید، جان کندن
لعنت به خیزش روی زمین گه، در خواب پرواز کردن
لعنت به روز های با هم نبودن و روز های با همه بودن
لعنت به این سایه های سنگین، زیر نور آفتاب بودن
لعنت به راه های آشنا و کوچه های غریب
لعنت به سوزش های سلول، تصور صورتت روی تکه سیب
لعنت به نفرین و دعا
لعنت به مردن و تلاش برای بقا
لعنت به حرفهای رک ممنوع، نگاه های تا عمق مفهوم
لعنت به گذر آرام زمان، فقط یک ثانیه بود انفجار دلم، یک بوم
لعنت به این همه تفاهم و تفاوت
لعنت به فریبت، حقیقتی که تو گویی بت
===
لعنت به هوس های ناگذر
لعنت به ماه قبل و بعد آذر
لعنت به گریه های یک مرد روی بالشت
لعنت به اشک های نمکی، زپلشت
لعنت به خنده های از سر حماقتم
لعنت به کم آوردن. اتمام طاقتم
لعنت به پوچی یک بسته ی پفک مثل زندگی
لعنت به قدمهای کند، از سر اجبار و خستگی
لعنت به سبزی های دست دختر، کوهی بود
لعنت به خاطره هایی که گه زدیم توش، عالی بود
لعنت به مردم در صف، عابر بانک، یارانه
لعنت به کیمیای هستی، عشق صادقانه
لعنت به اینویزیبل های یاهویی
لعنت به تگ ها، لایک های دنیایی
لعنت به بوق لعنتی این اس ام اس
لعنت به نبود یک امید، آرزو، یک حس
لعنت به هدف های متعالی
لعنت به آرزوهای توخالی
لعنت به آنچه می خوانمش چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
لعنت به مفهوم کرسی شعره خدا
لعنت به نت ها، مقاله های گاماسوترا
لعنت به هر گیم پلی، مکانیک و سبک های ایده ها
لعنت به هر لعنتی که خودم
می دهم به خودم هر روز هر دم
ممنون از مدیر باشگاه بابت اولین دشت تاپیک شاعران امروز
---------- Post added at 12:42 AM ---------- Previous post was at 12:39 AM ----------
دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد
افکند سر به زیر و حیا را بهانه کرد
آمد به بزم و ، دید من تیره روز را
ننشست و رفت تنگی جا را بهانه کرد
رفتم به مسجد از پی نظاره ی رخش
بر رو گرفت دست و ، دعا را بهانه کرد
آغشته بود پنجه اش از خون عاشقان
بستن به دست خویش حنا را بهانه کرد
خوش میگذشت دوش صبوحی بکوی او
بر جا نشست و، شستن پا را بهانه کرد
از شاعر مورد علاقه من شاطر عباس صبوحی قمی
---------- Post added at 12:49 AM ---------- Previous post was at 12:42 AM ----------
می گویند مرا آفریدند از استخوان دنده چپ مردی
به نام آدم حوایم نامیدند
یعنی زندگی تا در کنار آدم یعنی انسان
همراه و هم صدا باشم
می گویند میوه سیب را من خوردم شاید هم گندم را
و مرا به نزول انسان از بهشت
محکوم می نمایند بعد از خوردن گندم و یا شاید سیب
چشمان شان باز گردید مرا دیدند
مرا در برگ ها پیچیدند
مرا پیچیدند در برگ ها
تا شاید
راه نجاتی را از معصیتم پیدا کنند
نسل انسان زاده منست من حوا فریب خوردۀ شیطان
و می گویند
که درد و زجر انسان هم زاده منست زاده حوا
که آنان را از عرش عالی به دهر خاکی فرو افکند
شاید گناه من باشد
شاید هم از فرشته ای از نسل آتش
که صداقت و سادگی مرا به بازی گرفت و فریبم داد مثل همه که فریبم می دهند
اقرار می کنم دلی پاک معصومیتی از تبار فرشتگان و
باوری ساده تر و صاف تر از آب های شفاف جوشنده یک چشمه دارم
گاه بهشت را زیر پایم نهادند و
گاه ناقص العقل و نیمی از مرد خطابم نمودند
گاه سنگبارانم نمودند و
گاه به نامم سوگند یاد کرده و در کنار تندیس مقدسم
اشک ریختند
گاه زندانیم کردند و
گاه با آزادی حضورم جنگیدند و
گاه قربانی غرورم نمودند و
گاه بازیچه خواهشهایم کردند
* اما حقیقت بودنم را
و نقش عمیق کنده کاری شده هستی ام را
بر برگ برگ روزگار
هرگز
منکر نخواهند شد
**به سلامتی سه تن ناموس و رفیق و وطن**
کنجی باید بره انجمن شاعران مرده
اﻭﻧﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮاﻣﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺑﺪ ﺷﻦ, ﺑﺎ ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ اﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺎ ﺭﺩ ﺷﻦ
دارا جهان ندارد،
سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در
!هفت آسمان ندارد
کارون ز چشمه خشکید،
البرز لب فرو بست
حتا دل دماوند،
آتش فشان ندارد
دیو سیاه دربند،
آسان رهید و بگریخت
رستم در این هیاهو،
گرز گران ندارد
روز وداع خورشید،
زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان،
نقش جهان ندارد
بر نام پارس دریا،
نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما،
تیر و کمان ندارد
دریای مازنی ها،
بر کام دیگران شد
نادر ز خاک برخیز،
میهن جوان ندارد
دارا ! کجای کاری،
دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند،
دارا جهان ندارد
آییم به دادخواهی،
فریادمان بلند است
اما چه سود،
اینجا نوشیروان ندارد
سرخ و سپید و سبز است
این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس،
شیر ژیان ندارد
کوآن حکیم توسی،
شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما
دیگر بیان ندارد
هرگز نخواب کوروش،
ای مهرآریایی
بی نام تو،وطن نیز
نام و نشان ندارد
**به سلامتی سه تن ناموس و رفیق و وطن**
تو به حرف من گوش کن
نگو منو فراموش کن
نگو برو
تو بمون پیش من بی معرفت
نزار تنهام
تو به حرف من گوش کن
نگو منو فراموش کن
نگو برو
تو بمون پیش من
نزار بشیم جدا
Tataloo Ft Tome-Lyrics by nOviA
تو خشکلی مثل پری
اما کثافتو خری
اگرچه تو خیلی انی
همیشه در قلبه منی
دوست دارم کثافت
ریدم تو اون قیافت
بـی وفـــایی کنی وفــایت می کنند
با وفــا بـاشـــی خیـانت می کنند
مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست
اما مهربان باشی رهایت می کنند
**به سلامتی سه تن ناموس و رفیق و وطن**
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
انجمن موتورسيکلت ايران(پرشین موتور) جهت بالابردن سطح فرهنگ و اطلاعات در زمينه موتورسواري راه اندازي شده است
شماره سامانه پيامکي انجمن : 50002666994466
برای ثبت شماره خود در سامانه پیامکی نام و نوع موتور خود را به شماره فوق پیامک کنید.
لطفا در هنگام کپی برداری مطالب و عکس ها منبع و لینک سایت ذکر شود.
تبدیل فینگلیش به فارسی (بهنویس)
قدرت گرفته از ویبولتین - طراحی قالب توسط وی بی ایران
علاقه مندي ها (Bookmarks)